eitaa logo
🏴کانال گردان شهید ابراهیم هادی
529 دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
14هزار ویدیو
30 فایل
https://eitaa.com/abasalehlabik. ارتباط با مدیر کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تيزر رسمى سریال روزخون به كارگرداني حميد همتى و تهيه كنندگي مرتضى رضائي 🔹مجموعه تلويزیوني سریال روز خون؛ روز خونين حرم شاهچراغ (ع) در شيراز را روایت می کند. 🔹تهيه و توليد در صداوسيما مركز فارس 🔹پخش برودي از شبكه هاى سراسرى
✍🏻غدیر دوم شیعه امامت مهدی ست.
تکذیب ممنوعیت فروش نان یارانه‌ای به اتباع 🔹ممنوعیت فروش نان به اتباع بیگانه تکذیب شد و با دستور دادستانی بنر خبرساز در محل عرضه نان در۲ نانوایی یک شهرستان جمع‌آوری شد. .
🔺️نظر مراجع معظم تقلید در خصوص خرافه ای به نام عیدالزهرا و حدیث جعلی رفع القلم ┄┄┅┅┅❅‌❀❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎🇮🇷❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔺 از مجالس ، چه کسانی سود می‌برند؟ 🔻تذکر بسیار مهم ۳۱ سال قبل اسلامی در مورد مجالسی که برخی به اسم عیدالزهرا در ماه ربیع الاول برگزار می‌کنند! ┄┄┅┅┅❅‌❀❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎🇮🇷❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅┅┄┄
✅از هوش مصنوعی خواستیم به امامت رسیدنِ امام زمان(🍀) در ۵ سالگی را به تصویر بکشد 🪧 https://eitaa.com/gordanshidhadi
من نمیدونم چرا از این توییت بلوچی ناراحت شدین؟برنامه آینده ایران همینه! ظریف هم رسما گفت سنی بودن تو مشاغل دولتی نمره بالا داره برنامه بلند مدت همینه: ۱.پیری جمعیت شیعه که انجام شد ۲.ورود میلیونی مهاجر افغان سنی و رشد اهل تسنن و اقلیت شدن شیعه که اینم داره انجام میشه #امام_زمان #کانال_گردان_شهیدابراهیم_هادی https://eitaa.com/gordanshidhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زیارت حرم حضرت عباس(ع) با لباس مبدل توسط رئیس جمهور 🔹پزشکیان: در سفر به عراق برای اینکه به حرم حضرت ابوالفضل(ع) بروم، یک مقدار تغییر چهره دادم، کلاه گذاشتم و ماسک زدم که بتوانم زیارت کنم. https://eitaa.com/gordanshidhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می گویند صاحب این صدا که در مراسم تشییع پیکر شهید رئیسی بدنبال تخریب ایشان بود با رییس جمهور به عراق رفت و قرار است او را در نیویورک هم همراهی کند. زمانه عجیبی است. توصیه شده که تند نشویم. صدا را خودتان بشنوید و بقیه اش را توی دلتان با ما "به آرامی" زمزمه کنید.
21.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 زبان بدن پزشکیان در اقلیم کردستان🤦‍♂ ┄┄┅┅┅❅‌❀❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎🇮🇷❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با صادق بیت‌سیاح 🔹قهرمانی که در پارالمپیک پاریس نصاب پرتاب نیزه را شکست و طلایی شد، اما به جای نشان طلا، نشان ارزشمند دیگری بر گردنش نشست. https://eitaa.com/gordanshidhadi
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻محفل باز هم رکورد زد! پس از برگزاری محفل قرآنی ۱۲۰ هزار نفری استادیوم آزادی در ماه رمضان، این بار برنامه محفل با جمعیت بیش از ۲۰۰ هزار نفری در حرم مطهر امام رضا علیه السلام، عنوان بزرگترین محفل قرآنی جهان را از آن خود کرد. https://eitaa.com/gordanshidhadi
کتاب زندگینامه شهید مدافع‌حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 1⃣2⃣ 🇮🇷 سربازی سال ۸۹ بود که سيد از دانشگاه فارغ‌التحصيل شد. طبق معمول حالا نوبت خدمت سربازی سيد بود. من گفتم: « سيد جان اين همه بسيج و پايگاه و خادم‌الشهدا بودی، مسئولين سپاه قبولت دارند، بيا بريم سفارش کنيم سربازيات رو تو سپاه استان همدان باشی، صبح تا ظهر ميری کار اداری انجام ميدی بعدظهرها هم برمی‌گردی خونه. » گفت: « نه! لازم نيست. تازه من برای کسر خدمت و... بسيج نرفتم، ازهمه مهمتر خيلی دوست دارم برم مکان‌های سخت و مرزی خدمت کنم تا آمادگی بيشتری داشته باشم. قطعا يه روزی به دردم می‌خوره. » از اون موقع خودش رو برای روزهای سخت آماده می‌کرد. حتی بعدها يکی از مسئولين سپاه همدان سيد رو ديد. می‌گفت: « سيد از دستت خيلی ناراحتم چرا نيومدی سپاه خدمت کنی؟ما به امثال شما خيلی احتياج داريم. » سيد خنديد و گفت: « هر چه دوست پسندد زيباست. » بالاخره سيد با ارتش به سربازی اعزام شد. دوران آموزشی‌اش رو تهران بود. اون دوران مصادف بود با ماه مبارک رمضان. تقريبا سيد تمام شب‌ها رو از فرمانده اجازه می‌گرفت و می‌رفت مراسمات حاج منصور درمسجد ارك. خوشحال بود و می‌گفت: « الحمدلله سی شب ماه مبارک رمضان رفتم از فضای معنوی مسجد ارک استفاده کردم. » روی دوتا نکته خيلی تأکيد داشت. اخلاص و نماز شب. می‌گفت: « من الحمدلله تو سربازی نماز شبم قضا نشد!! » بعد از اتمام دوران آموزشی به مناطق مرزی کرمانشاه اعزام شد. چون مهندس عمران بود کارهای عمرانی انجام می‌داد. دائما تو کوه و کمر بودند. ⬅️ ادامه دارد....
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 2⃣2⃣ بعضی وقت‌ها من زنگ ميزدم می‌گفتم: « چه خبر؟خوش می‌گذره؟ » می‌گفت: « خيلی!! فقط همين رو بگم که الان جايی هستم که هيچ روشنائی نيست. تاريکی مطلق، تو بروبيابون خدا تنهای تنها هستم. » می‌گفت: « اينجا گاهی اوقات آب نداريم. می‌ريم برف‌ها و يخ‌ها رو آب می‌کنيم و ازش استفاده می‌کنيم. » با اين که تو مرز خدمت می‌کرد اما دوست داشت تو نقاط درگيری حضورداشته باشه. می‌گفت: « خيلی برام سخته. بعضی از اطرافيانم حرف‌ها و القاب زشتی به همديگه می‌گفتند. براشون عادت بود که اين طوری صحبت کنند. » يک بار رفته بود پيش يکی از فرماندهان و گفته بود: « جناب سرهنگ من دوست دارم برم سيستان خدمت کنم. » فرمانده با تعجب گفته‌ بود: « من اجازه نمی‌دهم. اينجا کجا سيستان کجا، من اونهايی که بخوام تنبيه کنم می‌فرستم سيستان. » سيد گفته بود: « پس من چيکار کنم تا شما من رو بفرستيد سيستان؟ » بعد به شوخی گفته بود: « جناب سرهنگ اگر بزنم تو صورت افسرتون من رو می‌فرستيد مرز! » سيد سرباز هم که بود نمی‌توانست اسفندماه پادگان بمونه و خادم‌الشهدا نباشه. دوری از مناطق عملياتی برا سيد تو اون دوران بزرگترين عذاب بود. به من می‌گفت: « در طول سال با فرماندهام شرط کردم که هر چی بگی من انجام می‌دهم، مرخصی‌هام رو هم کمتر میرم تا بتونم ايام راهيان نور برم خادم زائران شهدا باشم. » و همين‌طور هم شد و چند هفته‌ای به مرخصی آمد و رفت منطقه خادم شد. برخی از سربازها بی‌نماز بودند و تا به حال نماز نخونده بودند اما سيد تو اون فضا بيکار نبود. بعدها در دست نوشته‌هاش ديدم که اسم چند تا از سربازها رو نوشته بود و گفته بود: « خدارو شکر که تونستم اين سربازهای پاک طينت رو اهل نماز کنم. » اونجا هم تا می‌تونست با سربازها رفيق می‌شد. مشکلات‌شون رو حل می‌کرد. کمکشون می‌کرد. مشورت می‌داد و... به من می‌گفت: « يکی از سربازها بد جوری اعتياد داشت، خانواده‌اش هم از دستش کلافه شده بود. اونجا هم بابت اعتيادش خيلی اذيت می‌شد. اما خدا توفيق داد و شهدا هم عنايت کردند. باهاش رفيق شدم. صحبت کرد وراهنمايی‌اش كردم و تونستم کمک کنم تا اعتيادش رو ترک کنه. » خوشحال بود که تونسته جوانی رو دوباره به آغوش خانواده برگردونه‌. گاهی اوقات اين وقايع رو توی دفترش يادداشت می‌کرد که ما بعد از شهادتش متوجه شديم. 🎤 راویان: خانواده و جمعی از دوستان ⬅️ ادامه دارد....
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 3⃣2⃣ 🇮🇷 شهيد طلائی دوران سربازی سيد نقطه‌ی عطفی برايش بود، غربت و تنهايی و سختی، رابطه‌اش رو با خدا نزديک‌تر کرد و روحش رو جلا داد. سيد آسمانی تر شد. اين روحياتش رو می‌تونيم در دست نوشته‌های زيبايش ببينيم. معمولا غروب جمعه‌ها مناجات‌هايی با امام‌عصر (عج) داشت و برخی از اونها رو روی کاغذ آورد که خيلی زيبا و جالب بود. اما اواخر دهه‌ی ۸۰ گروه‌های تروريستی در شرق کشور تحرکات زيادی داشتند و هر روز خبر شهادت مظلومانه مرزبانان غيور کشور را می.شنيديم. سال ۸۷ بود که دو نفر از همشهری‌هامون به نام شهيدان مصطفی طلائی و اسماعيل سريشی در سيستان شهيد شدند. سيد عاشق مصطفی بود. چون بچه محل بودند. می‌گفت خيلی دوست دارم برم در محل شهادت مصطفی خدمت کنم. ازسيستان بوی شهادت مياد. سيد مدتی بی‌قرار رفتن به سيستان بود. خيلی می‌رفت سراغ پدر شهيد می‌گفت از خاطرات مصطفی برام بگو. اين که مصطفی چيکار کرد که به اين مقام رسيد؟کدوم خصوصيات بارز تو وجودش بود. تشنه‌ی‌ شنيدن خاطرات مصطفی بود. چون مصطفی تقريبا همسن و سال خودش بود، خيلی نسبت بهش احساس قرابت می‌کرد و راه رسيدن به شهدا رو از مصطفی‌ها می‌جست. مصطفی جوان امروزی بود که از همه‌ی تعلقات دل کند و رفت. دوستان مصطفی خاطرات زيبايی از او برای سيد می‌گفتند: « اين كه مصطفی در زمان دوره‌های آموزشی با همه سختی‌ها و خستگی‌ها، نماز شب‌هايش ترک نمی‌شد، اغلب غروب‌ها گوشه‌ی خلوتی ازپادگان رو پيدا می‌کرد و مشغول مناجات با خدای خویش بود. » ⬅️ ادامه دارد....
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 4⃣2⃣ شهيد طلايی با توجه به تلاش‌های بسيار زيادی که در يگان انجام داده بود چندين بار مورد تشويق و تقدير فرماندهان قرار گرفت. يکی از فرمانده‌هان ايشان می‌گفت: « هر وقت که به مأموريت برای کمين عليه اشرار می‌رفتيم تا اسم مصطفی رو تو ليست می‌ديدم دلم قرص می‌شد. حضور مصطفی واقعا برای گروه ما قوت قلب بود. » و به قول سيد مرتضی آوينی که فرمود: « براستی شهادت مزد خوبان است... » مصطفی مزد پاک بودنش رو با شهادت گرفت. او مصداق روايت مبارک و نورانی پيامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم شد که فرمودند: « وقتی آخرالزمان می‌رسد خداوند بهترين‌های‌ امت من را با شهادت گلچين می‌کند. » پدرشهيد طلائی تا وارد مسجد می‌شد، سيد سريع بلند می‌شد. می‌گفتم: « سيدجان بشين، چرا بلند ميشی. اون که ما رو نمی‌بينه. » می‌گفت: « باشه، من که اون رو می‌بينم، احترام من به ايشان تجليل از شهداست. » هميشه به والدين شهدا احترام می‌گذاشت. خاطره‌ی بسيار زيبايی از آخرين باری که سيد، پدر شهيد طلائی رو تو مسجد ديد در ذهنم نقش بسته. سيد رو کرد به پدر شهيد و تصوير مصطفی روی ديوار را نشان داد و گفت: « کربلائی... اجازه ميدی کنار عکس مصطفی، عکس من رو بزنند؟! » پدر مصطفی که بی‌خبر بود سيد کجا می‌خواد بره، با خنده گفت: « برای چی!؟ مگه عکس آدم زنده رو می‌زنند كنار شهدا تو مسجد؟! » سيد با خنده گفت: « شما اجازش رو بده به موقع عکس من هم مياد پيش مصطفی!! » پدر مصطفی که متوجه منظور سيد نشده بود با خنده گفت: « چشم پسرم، شما هم مثل مصطفی برای من عزيزی. » چند ماه بعد عکس سيد نه تنها در مسجد ما زينت بخش مسجد شد، بلکه در سراسر کشور به عنوان شهيد مدافع حريم آل‌الله زينت بخش مساجد شد. مقيد بود تو جلسه‌ی ختم صلواتی که حاج آقا کسائی راه انداخته بود شرکت کند. يه روز تو جلسه ختم صلوات نشسته بوديم، سيد از جنايات عبدالمالک ريگی برای بچه‌ها صحبت کرد. خيلی ناراحت بود. با يک حالت خاصی و با صدای بغض‌آلودی گفت: « خدايا دودمان عبدالمالک ريگی و ساير جنايتکارها رو هر چه زودتر بکن. » ما هم از ته دل آمين گفتيم. به‌ دعاهای سيد هم ايمان داشتم. مخصوصا اين دعا كه از عمق وجودش بود. ⬅️ ادامه دارد....
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 5⃣2⃣ باورش سخت است. کمتر از يک هفته خبر دستگيری عبدالمالک رو از تلويزيون شنيديم!! تا سيد رو ديدم با خنده گفتم: « سيد جان دعات خيلی زود اثر کرد. الحمدلله عبدالمالک هم دستگير شد. » سيد با خنده جوابم رو داد و گفت: « بله خدا رو شکر، عاقبت همه اين جنايتکارها همين خواهدبود... » اما مزار شهيد طلايی در كنار ديگر شهدا در كنار آرمگاه يکی از مفاخر اين شهرستان، عارف بزرگ مرحوم آيت الله شيخ محمد بهاری است. آيت الله شيخ محمد بهاری يکی از عالمان و عارفان معاصر بودند. مرحوم شيخ پس از عمری مجاهدت و تلاش در تربيت عالمان وارسته و مُهذب در نجف مريض شد وبه سفارش پزشكان، به ايران برمی‌گردد. عازم مشهد می‌شود. او مدتی بعد، قصد بازگشت به نجف اشرف می‌‌كند كه شدت يافتن بيماری، او را از اين تصميم منصرف می‌سازد و او ناچار به زادگاهش، شهرستان بهار برمی‌گردد. او در نهم ماه مبارك رمضان ۱۳۲۵ هجری روحش به رضوان الهی پرمی‌كشد. پيكر پاكش در شهر بهار به خاك سپرده می‌شود. يكی از بزرگان نقل كردند: « اطرافيان شيخ محمد بهاری در زمان حياتش، به ايشان پيشنهاد می‌كنند كه بعد از رحلتش، جنازه‌ ايشان را به نجف منتقل كنند و در آن جا به خاك بسپارند. ايشان جايی را نشان می‌دهد و با قاطعيت می‌گويد: " مرا در همين مكان در شهر بهار دفن كنيد. چون می‌خواهم در كنار شهيدان باشم. " اطرافيان تعجب می‌كنند. چون آن زمان سی و پنج سال قبل از شروع جنگ و دفاع مقدس بود. مرحوم شيخ محمد بهاری زمانی اين جمله را می‌گويد که خبری از جنگ و شهادت نبود، اما پيشگويی اين عارف وارسته سال‌ها بعد به وقوع پيوست! » مرقد منور آن عارف بزرگ، هم اكنون در ميان قبور مطهر بيش از ۱۶۰ شهيد سرافراز جنگ تحميلی و دو تن از مدافعان حرم در گلزار بهشت شهدای بهار، زيارتگاه مردم است. گاهی اشخاص گرفتار و حاجتمند برای رفع گرفتاری و برآورده شدن حاجات خويش، به آستان مبارك و شفابخش آن ابرمرد زهد و تقوا، روی اميد می آورند. كرامات فراوانی نيز در اين زمينه از ايشان نقل و مشاهده شده است. 🎤 راوی: جمعی از دوستان ⬅️ ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در غم هجر رُخ ماه تو، در سوز و گُدازیم تا به کی‌ زین غم جانکاه، بسوزیم و بسازیم؟ 🖊امام‌خمینی(ره) 🏝به امید سپیده‌ی سبزی که در پرتو ظهورتان چشم بگشاییم و زمین را آیینه بارانِ لبخند ببینیم و صدای خنده‌ی کودکان و آواز مرغان شادی و هلهله‌ی فرشتگان، زمین را پر کرده باشد و ما اندوه را برای همیشه فراموش کنیم به همین زودی ... به همین نزدیکی ...🏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ میلادی: Saturday - 14 September 2024 قمری: السبت، 10 ربيع أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹سالروز ازدواج حضرت رسول با خدیجه کبری علیهما السلام، 15 سال قبل بعثت 🔹هلاکت داود بن علی لعنة الله علیه، 133ه-ق 🔹موت مالک بن انس رئیس مذهب مالکی، 179ه-ق 🔹شروع خلافت بنی امیه، 41ه-ق 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیه السلام ▪️24 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️28 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️30 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️54 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ✅ التماس دعای فرج