Aleyasin_1402_06_02_a.mp3
31.68M
#سخنرانی
جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن
مـورخ 2 شهریورماه 1403
حجت الاسلام حسین آبادی
.
#حضرت_رسول_اکرم(صلّی الله علیه و آله)
✅حضرت رسول اکرم(ص) از مصیبت هایی که قرار بود؛ برای اهل بیتشان اتفاق بیافتد، آگاه بود و همواره با دیدن آنها، به یاد آن مصیبت های پیش روی آنها می افتادند و گریه می کردند.
روایات زیادی این صحنه ها را به تصویر کشیده است.
1⃣گریه برای #امام_علی_علیه_السلام :👇
در روایتی آمده است که حضرت رسول اکرم(ص) به همراه امام علی(ع) از مکانی عبور می کردند که به مناسبتی حضرت رسول اکرم(ع) بلند بلند گریستند.
امام علی(ع) علت را جویا شدند و پرسیدند :
📋《يَا رَسُولَ اَللَّهِ(ص)! مَا يُبْكِيكَ؟
♦️یا رسول الله(ص)! علت گریه شما چیست؟
پیامبر اکرم(ص) فرمود :
📋《یَا اَخِی! ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ أَقْوَامٍ لاَ يُبْدُونَهَا إِلاَّ بَعْدِي》
♦️ای برادرم علی جان! كينه ها و حقدهایی را مىبينم كه در سينههاى این مردم نسبت به تو پنهان داشته اند، و آن را اظهار نخواهند كرد مگر بعد از من!(۱)
2⃣گریه برای #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها :👇
از ابن عباس روایت شده است که؛
در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) وقتی که زمان رحلت ایشان نزدیک شد؛
📋《بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ :
یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا یُبْكِیكَ؟》
♦️آن حضرت(ص) به قدرى گریست كه محاسن مباركش تر شد.
عرض شد : یا رسول الله(ص)! چرا گریه مى كنى؟
حضرت(ص) فرمود :
📋《أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ(س) بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی :
یَا أَبَتَاهْ! فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی!》
♦️براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى رسد، مى گریم.
گویا مى بینم دخترم فاطمه زهرا(ص) بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى زند : یا ابتاه!
احدى از امّت من به فریاد او نمى رسد.(۲)
3⃣گریه برای #امام_حسن_علیه_السلام :👇
از امام علی(ع) نقل شده است که فرمود :
📋《بَيْنَا أَنَا وَ فَاطِمَةُ(س) وَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَيْنُ(ع) عِنْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) إِذِ الْتَفَتَ إِلَيْنَا فَبَكَى فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اللهِ؟!!
فَقَالَ : أَبْكِي مِمَّا يُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدِي!
فَقُلْتُ وَ مَا ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟》
♦️من، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)، پیش رسول خدا(ص) بودیم که ناگهان، نگاهی به ما کرد و گریست.
گفتم : یا رسول الله(ص)! برای چه می گریید؟
فرمود : به آن چه پس از من بر شما فرود خواهد آمد.
گفتم : یا رسول الله(ص)! آن چیست؟
بعد حضرت(ص) درباره امام حسن فرمود :
📋《قَالَ : أَبْكِي من طَعْنَةِ الْحَسَنِ(ع) فِي الْفَخِذِ وَ السَّمِّ الَّذِي يُسْقَى》
♦️گریه ام از آن نیزه ای است که بر پای حسن(ع) می زنند و از زهری که او را مسموم می سازد!(۳)
4⃣گریه برای #امام_حسین_علیه_السلام :👇
ابن قولویه روایتی را از امام باقر(ع) نقل می کند که ایشان می فرماید :
📋《كَانَ رَسُولُ الله(ص) إِذَا دَخَلَ الْحُسَيْنُ(ع) اِجْتَذَبَهُ إِلَيْهِ》
♦️هرگاه سيّدالشهداء(ع) نزد حضرت رسول اکرم(ص) می آمد، حضرت(ص) تمام آغوش خود را می گشود و او را دنبال می کرد.
سپس به امام علی(ع) می فرمود :
📋《أَمْسِكْهُ! ثُمَّ يَقَعُ عَلَيْهِ فَيُقَبِّلُهُ وَ يَبْكِي》
♦️او را نگاه دار! سپس پیامبر(ص) روی حسین(ع) می افتاد و او را پیوسته می بوسید و گریه می کرد.
امام حسین(ع) عرض کرد :
📋《يَا أَبَهْ! لِمَ تَبْكِي؟》
♦️پدر جان! علت گریه ی شما چیست؟
پیامبر اکرم(ص) می فرمود :
📋《يَا بُنَيَّ! أُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّيُوفِ مِنْكَ وَ أَبْكِي》
♦️پسرم! جای شمشیرها را می بوسم و گریه می کنم.(۴)
5⃣گریه برای #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
هنگامی که حضرت زینب(س) به دنیا آمد، قنداقه ایشان را خدمت حضرت رسول اکرم(ص) بردند.
در این هنگام؛
📋《فَهَبَطَ جِبرَائِيلُ يَقرَأُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) السَّلَامَ مِن اللهِ الجَلِيلِ وَ قَالَ لَهُ : سَمِّ هَذِهِ المَولَودِةِ زَینَبُ(س)!》
♦️جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و از طرف خداوند متعال سلام رساند و گفت :
نام این مولود را زینب(س) نامگذاری کن!
📋《ثُمَّ أَخبَرَهُ بِمَا يَجرِي عَلَيهَا مِن المَصَائِبِ فَبَكَى النَبِیُّ(ص)》
♦️سپس جبرائیل به مصائبی که در آینده برای زینب کبری(س) رخ خواهد داد را به رسول اکرم(ص) خبر داد، سپس رسول اکرم(ص) گریستند و فرمودند :
📋《مَنْ بَكَی عَلَی مُصَابِ هَذِهِ الْبِنْتِ، كَانَ كَمَنْ بَكَی عَلَی اَخَوَیْهَا الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع)》
♦️كسی كه بر مصیبتهای این دختر گریه كند، همانند كسی است كه برای برادرش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گریسته است.(۵)
📚منابع :
۱)المسترشد طبری شیعی، ص۳۴۱
۲)امالی شیخ طوسی، ص۱۸۸
۳)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۴
۴)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴
۵)زینب الکبری(س) من المهد الی اللحد قزوینی، ص۳۵
#رسول_الله
#اسنادالمصائب
.
✅در حالی که هنوز بدن مطهر حضرت رسول اکرم(ص) دفن نشده بود، که غاصبین خلافت در صدد فتنه برآمدند.
بعد از رحلت رسول اکرم(ص) مردم سه دسته شدند:
🔹۱)گروهی در منزل امام علی(ع) که مشغول آماده سازی مقدمات تشییع رسول اکرم(ص) بود، تجمع کردند.
🔹۲)مهاجرین در مسجد به رهبری ابوبکر بن ابی قحافه تجمع کردند.
🔹۳)انصار در سقیفه بنی ساعده به رهبری سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج تجمع کردند.
[سقیفه بنی ساعده جایگاه و ایوانی سرپوشیده و دارای سقف در مدینه بود، که مربوط به قبیله بنی ساعده بوده و مردمان در مشاوراتشان در آن گرد میآمدند.]
پس بدین ترتیب؛ مدعیان خلافت سه نفر بودند:
👤امیرالمومنین امام علی(ع)!
👤ابوبکر بن ابی قحافه!
👤سعد بن عباده!
اهل مسجد بعد از مطلع شدن از تجمع مردم در سقیفه، سریعا خود را به سقیفه رساندند و با آنان به مذاکره نشستند، هر دو گروه مدعی برتری خود بودند و به نوعی خود را می ستودند و خویش را لایق خلافت می دیدند و همه واقعه غدیر را از یاد برده بودند.
مهاجرین مدعی بودند که خلیفه باید از مهاجرین مکه باشد، چون رسول اکرم(ص) خود از مهاجرین بوده و چون قریش بوده، پس غیر قریش بر قریش نمی تواند حکومت کند!
اما انصار مدعی بودند که آن زمان که مردم مکه رسول اکرم(ص) را راندند، این انصار بود که حضرت(ص) را حمایت کرد، پس انصار به این سِمَت خلافت لایق ترند تا مهاجرین!
تا اینکه شخصی گفت:
که دو امیر برای خلافت انتخاب گردد! یک امیر از مهاجر و امیری از انصار!
مهاجرین گفتند که دو شمشیر در یک غلاف نگنجد.
پس هیاهو بالا گرفت تا اینکه در این میان، عمر از ابوبکر خواست که دستش را جلو بیاورد، تا با او بیعت کنند و ابوبکر چنین کرد و عمر با او بیعت نمود.
بهدنبال او سایر مهاجرین و انصار نیز با ابوبکر بیعت نمودند.
سقیفه کاملاً به نفع ابوبکر تمام شد و کسی در این میان به سعد بن عباده اعتنایی نکرد و همگی به سمت مسجد برای ادامه بیعت روانه شدند.
ابوبکر بن ابی قحافه بر فراز منبر نشست و مردم با او بیعت می کردند.(۱)
👤سلیم بن قیس هلالی نقل می کند :
بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص)، امام علی(ع) در حال آماده سازی مقدمات غسل و تکفین و تدفین رسول اکرم(ص) بود که سلمان فارسی خبر آورد که، ای علی(ع)! مردم در مسجدالنبی(ص) جمع شده و ابوبکر از آنان به عنوان خلیفه ی رسول خدا(ص) بیعت می گیرد!
امام على(ع) فرمود :
📋《هَلْ تَدْرِي أَوَّلَ مَنْ بَايَعَهُ عَلَى مِنْبَرِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)؟》
♦️اى سلمان! هیچ مى دانى نخستین کسى که بر منبر رسول اکرم(ص) با او بیعت کرد، چه کسى بود؟
سلمان گفت :
📋《لاَ! وَ لَكِنِّي رَأَيْتُ شَيْخاً كَبِيراً مُتَوَكِّئاً عَلَى عَصَاهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ سَجَّادَةٌ شَدِيدُ اَلتَّشْمِيرِ صَعِدَ إِلَيْهِ أَوَّلَ مَنْ صَعِدَ وَ هُوَ يَبْكِي وَ يَقُولُ : اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لَمْ يُمِتْنِي مِنَ اَلدُّنْيَا حَتَّى رَأَيْتُكَ فِي هَذَا اَلْمَكَانِ، اُبْسُطْ يَدَكَ فَبَسَطَ يَدَهُ فَبَايَعَهُ، ثُمَّ نَزَلَ فَخَرَجَ مِنَ اَلْمَسْجِدِ》
♦️نه! ولى پیرى کهنسال را دیدم که بر عصاى خویش تکیه زده بود و میان دو دیده اش اثر سجده زیادى بود و او نخستین کسى بود که از پله منبر بالا رفت؛ در حالی که مى گریست و مى گفت : ستایش خدایى را که مرا از دنیا نبرد تا تو را در این جایگاه ببینم، دستت را باز کن!
ابوبکر دستش را باز کرد و پیرمرد با او بیعت نمود و سپس از منبر پایین آمد و از مسجد بیرون رفت.
امام علی(ع) فرمود :
📋《هَلْ تَدْرِي مَنْ هُوَ؟》
♦️آیا شناختی او چه کسی بود؟
سلمان گفت :
📋《لاَ! وَلَقَدْ سَاءَتْنِي مَقَالَتُهُ كَأَنَّهُ شَامِتٌ بِمَوْتِ اَلنَّبِيِّ(ص)!》
♦️نه! ولى از کلامش بدم آمد؛ زیرا گویى از مرگ پیامبر(ص) خوشحالى مى کرد.
امام(ع) فرمود :
📋《ذَاكَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اَللَّهُ》
♦️او ابلیس بود.(۲)
📚منابع:
۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، صص۵_۱۰
۲)کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۱۴۴
#اسنادالمصائب
.
جملات عربی ابتدای مجلس .mp3
6.11M
✅شرایط جمله عربی ابتدای مجلس
💠 #خطبه 💠
#دکتر_محمد_فراهانی
#ستایشگران_نور
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی رایگان
استاد میرزامحمدی ربیع.mp3
7.27M
#تاریخ
🔰 استاد #میرزامحمدی :
#محسنیه !
بحثهای تخصصی تاریخ تعصببردار نیست!
اقامه عزا دلیل می خواهد!
#الی_الحبیب
معارف حکیمانه امام رضا علیه السلام.pdf
409.8K
🔰پی دی اف pdf
📗کتاب «معارف حکیمانه امام رضا علیه السلام»
🏷تهیه شده توسط دبیرخانه کنگره جهانی حضرت رضا علیهالسلام
#امام_رضا
.
#شور_امام_رضا
#امام_رضا #شور
رضا رضا گفتم و بی قرارم
به یاد تو خون شده قلب زارم
مشهد تو بهشت قلب خسته
مرقد تو زمزم و چشمه سارم
شد دل من ، آهوی صحرای امام هشتم
آمده ام ، پابوس تو مثل تموم مردم
مرغ دلم ، ز دست تو گرفته آب و دونه
طایر جان ، خورده ز دستِ کرم تو گندم
رضا رضا ، رضا رضا، رضا رضا یا مولا
00
رضا رضا کوی تواَم وطن شد
ضریح تو قبله ی جان من شد
ببین دلم توی حرم رسیده
با حرمت آینه هم سخن شد
گشته رضا ، پنجره فولاد تو قبله گاهم
گنبد تو ، آینه دار همه مهر و ماهم
رسونده ام ، تا که دلم را به حریم پاکت
گشوده شد ، سمت حرم پنجره ی نگاهم
رضا رضا ، رضا رضا ، رضا رضا یا مولا
00
#حاج_محمود_تاری ✍
👇
.
#وفات_حضرت_سکینه
🏴 پایبندی به حجاب و عفاف
وقتى سهل بن سعد، اسيران را شناخت كه از دودمان پيامبرند جلو رفت و از يكى از آنان پرسيد: تو كيستى؟ گفت: «سكينه(س)، دختر امام حسين(ع)»
پرسيد: آيا كار و حاجتى دارى؟ من، سهل، صحابی جدّت رسول خدايم. سكينه(س) فرمودند: «به نيزهدارى كه اين سر مقدس را مىبرد بگو از ما جلوتر حركت كند تا مردم به نگاهكردن آن مشغول شوند و به حرم رسول الله(ص) چشم ندوزند.»
سهل به سرعت رفت و چهارصد درهم به نيزهدار داد. او هم سر مطهّر را از زنان دور كرد.
در گزارش ديگرى آمده است: يزيد دستور داد اسيران آل محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را وارد مجلس كردند. نام تک تک آنها را پرسيد و خطاب به حضرت سكينه(س) گفت: اين زن كيست؟ گفتند: سكينه دختر حسين(ع).
يزيد گفت: تو سكينه هستى؟ سكينه گريه كرد و به قدرى ناراحت شد كه نزديک بود جان بسپارد. يزيد گفت: چرا گريه مىكنى؟ فرمود: «چگونه گريه نكند كسى كه پوشش ندارد تا صورتش را از نگاه تو و اهل مجلس بپوشاند؟»
يزيد گفت: اى سكينه! پدرت حقّ مرا منكر شد و قطع رحم با من كرد و در رياست و رهبرى با من ستيز نمود. سكينه(س) گريست و فرمود: «اى يزيد از كشتن پدرم خوشحال مباش. او مطيع خدا و رسولش بود و دعوت حق را لبّيک گفت و به سعادت نايل گرديد. ولى روزى خواهد آمد كه تو را بازخواست مىكنند. خود را آماده پاسخگويى كن. ولى از كجا تو بتوانى پاسخ بدهى؟»
يزيد گفت: اى سكينه ساكت باش! پدرت بر من حقّى نداشت.
📚منبع
مقتل الحسین (علیهالسلام)، موفق بن احمد خوارزمی، ج۲، ص۶۸
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۲۸
#حضرت_سکینه
#سکینه_بنت_الحسین
#مداحی_عالمانه
............
.
#بازگشت_به_مدینه
5⃣4⃣1⃣ #حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها نیز نزد قبر مطهر رسول اکرم(ص) می رود!👇
✅حضرت سکینه(س) نیز به عمه خود اقتدا کرد و خطاب به قبر مطهر حضرت رسول اکرم(ص) عرضه داشت :
📋《يَا جَدَّاهُ! إِلَيكَ المُشتَكَى مِمَّا جَرَى عَلَينَا، فَوَاللهِ مَا رَأَيتُ أَقسَى مِن يَزِيدَ وَ لَا رَأيتُ كَافِرَاً وَ لَا مُشرِكَاً شَرَّاً مِنهُ وَ لَا أَجفَى وَ أَغلَظُ》
♦️اى جَدَّا! از مصایبى که بر ما گذشت به تو شکایت مى کنم.
به خدا سوگند، من سنگ دل تر، جفا کارتر و خشن تر از یزید ندیدم و هیچ کافر و مشرکى را بدتر از او سراغ ندارم!
📋《فَلَقَدْ کانَ یَقْرَعُ ثَغْرَ اَبی بِمِخْصَرَتِهِ وَ هُوَ یَقُولُ : کَیْفَ رَاَیْتَ الْضَّرْبَ یا حُسَیْنُ(ع)؟!!》
♦️او با چوب دستى اش به دندان پدرم مى زد و مى گفت : ضربه ها چگونه است اى حسین(ع)؟!(۱)
📚منبع :
۱)مقتل الحسین(ع) مقرّم، ص۳۷۶
.
.
#مستندات_شهادت #حضرت_محسن
نگاهی به تاریخ شهادت حضرت محسن سلام الله علیه🔻🔻 1⃣
#دهه_محسنیه
#ایام_محسنیه
پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ در یادداشتی تاکید کردند: هجوم به بیت الوحی و شهید نمودن حضرت محسن علیه السلام قطعی و یقینی است ؛ اما تاریخ دقیق آن مشخص نیست ولی قطعا در دهه اول ربیع الاول نمی باشد اگر کسی یک بار حداقل اصول کافی و منابع اصیل را خوانده باشد هرگز نمی گوید دهه اول ربیع ؛ ایام محسنیه است .این نشان می دهد مدعیان این ایام ؛ با منابع اولیه و اصیل شیعه بیگانه هستند .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هدایتپرس، متن پیشرو ناگفتههایی از حجتالاسلام والمسلمین سید حسین خادمیان نوشآبادی، از ایام محسنیه است که در قالب یادداشتی به رشته تحریر در آورده است که متن کامل این یادداشت در ادامه در مقابل دیدگانتان قرار میگیرد.
حجتالاسلام والمسلمین سید حسین خادمیان نوشآبادی، کارشناس دینی رسانه ملی و بینالمللی در یادداشتی نوشت: اگر چه هرگز قصد ندارم ؛ سطری مرقوم نمایم ؛ که پرده ها کنار رود ؛ ولکن برخی با سو استفاده از عدم تحقیقات امت ؛ متاسفانه تا جایی پیش می روند که مجبور هستم حقایقی را درباره مساله ایام هجوم به خانه حضرت زهرای مرضیه شهیده سلام الله علیها ؛ بیان نمایم تا روشن شود دهه اول ربیع به هیچ وجه ایام هجوم به خانه وحی فاطمی سلام الله علیها؛ نیست که در چند فقره ذیل تقدیم می شود :
۱. آن چه در تاریخ درباره روز رحلت (شهادت) پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در متون اصلی مثبوت است این که روز دوازدهم(۱۲) یا هجدهم (۱۸) ربیع الاول آن حضرت از دنیا رفتند و فقط شیخ مفید قائل است رحلت در روز ۲۸ صفر صورت گرفته است .
و البته شیخ هم هیچ مستندی برای ۲۸ صفر ندارد ولکن به جهت عظمت شخصیت مرحوم شیخ مفید و مخالفت با عامه شیعیان روز ۲۸ صفر روز رحلت می دانند و الا آن چه مثبوت است دوازدهم ؛ یا هجدهم ربیع الاول است .
بنابراین ۲ ربیع روز شهادت حضرت محسن علیه السلام نمی تواند باشد .
۲.طبق نقل مورخین و اهل نقل مانند ابن ابی الحدید ؛ حاکم وقت ده (۱۰) روز پس از رحلت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله اقدام به غصب فدک نمود .
و پس از غصب فدک حضرت زهرا سلام الله اقدام به ایراد خطبه فدکیه نمود .
در مقدمه خطبه فدکیه چنین آمده است :هنگامى كه ابوبكر و عمر فدك را از حضرت فاطمه علیهاالسلام غصب کردند؛ چون خبر به حضرت زهرا سلام الله رسید، چادر بر سر نهاد و با گروهى از زنان به سوى مسجد النبی صلی الله علیه و آله حرکت کردند ، در حالی كه چادرش به زمین كشیده مى شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر صلوات الله علیه و آله بود.
دقت کنید تمام اهل حدیث می نویسند : ” ما تخرم من مشیةرسول الله “
یعنی مثل پدرش راه می رفت
این یعنی در زمان غصب فدک و خطبه فدکیه هنوز به حضرت آسیبی نرسیده بود .
زیرا همه می دانیم طبق نقل همه محدثین و مورخین در روز هجوم چنان به حضرت آسیب رساندند که پهلو و بازویش شکست و منهدة الركن گردید و در زیارت آن حضرت می خوانیم :
” السلام علیک ایتها المضطهدة المقهورة“
سلام بر بانویی که بر اثر ضرب استخوانش شکسته و خورد شد .
و اگر آسیبی به حضرت رسیده بود باید در خطبه به آن اشاره می فرمود که مثلا فرزند در رحم مرا کشتید
به من تازیانه زدید
در خانه مرا آتش زدید
سینه و پهلو و بازویم را شکستید و …
و هیچ کس هم نگفته حضرت در وضعیت آسیب دیده خطبه خوانده اند .
بنابراین حتی اگر ۲۸ صفر هم روز رحلت پیامبر باشد ؛ ده روز بعد که غصب فدک صورت گرفته؛ حضرت زهرا سلام الله علیها در سلامت بوده و هجوم واقع نشده است .
۳. بعد از خطبه فدکیه دارد حضرت زهرا به خانه بازگشت و در خانه به حضرت علی اعتراض نمود چرا در برابر غصب فدک و هتک حق و حرمت او ؛ و فرزندانش ساکت است و جمله معروف که ” مثل کودک در جنین ” نشسته ای را بیان فرمود .
“یابن ابی طالب اشتملت شملة الجنين و قعدت حجرة الظنين” بی شک اگر واقعه هجوم به خانه و شهادت حضرت محسن در قبل از این واقعه صورت گرفته بود اصلا حضرت زهرا سلام الله نه خطبه فدکیه را ایراد می فرمود و نه شکایت به حضرت علی علیه السلام می نمود .
زیرا کسانی که حضرت را کتک زده اند و حرمتش را شکسته اند؛ آیا معنا دارد حرمت باغش را حفظ کنند و …
۴.در نقل های معتبر است که جناب سلمان محمدی (فارسی) بیان می کند پس از بیعت مردم با ابوبکر ؛ حضرت علی علیه السلام ؛ حضرت فاطمه سلام الله را سوار بر استر نمود و همراه حسنین علیهما السلام به در خانه اهل بدر و انصار و مهاجر شبانه رفتند و از آن ها بیعت گرفتند که صبح؛ در خانه حضرت حاضر شوند .
تکرار مراجعه شبانه را حداقل سه شب و حداکثر چهل شب نوشته اند و با توجه به این که بحث اتمام حجت بود و باید به در خانه اهل بدر و انصار و مهاجر حضور می یافت قطعا چند شب طول کشیده است.
.👇