eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•گریه کن ها همه از داغ ... اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج‌ محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── گریه کن ها همه از داغ رضا گریه کنید *دستور آقامونه فرمود: اگه خواستید گریه کنید برا جد غریبم. اما مگه همیشه یه همچین شبی برای آقای غریب مون امام رضا گریه نکنیم! از مسیر امام رضا ما به مسیر ابی عبدالله رسيديم. خدایا کمک مون کن* گریه‌کن ها همه از داغ رضا گریه کنید شده مسموم ولی نعمت ما گریه کنید پاره ی قلب پیمبر جگرش پاره شده *دو نفرو پیغمبر فرمود پاره های تن منند. چکار کردن با پاره های تنش. شب آخره. یا امام رضا! من هرکجا روضه بی بی رو راحت بخونم محضر امام رضا سختمه. چه کردن با پاره های تن پیغمبر. یه پاره ی تنش مثل فردا، دیدن تو کوچه عبا رو سر کشیده. بعضیا نوشتن پنجاه مرتبه این راه کمو امام رضا هی رو زمین افتاد. هی صدا میزد یا زهرا! هرکی تو کوچه میخورد زمین ازین خانواده؛ یاد اون خانمی میفتاد. آخه هیچ کسی مثل فاطمه اینطور زمین نخورده. چنان نانجیب سیلی تو صورتش زد. گفت* «بردم پناه هر چه به دیوار بیشتر او پیشتر رسید و رهم بیشتر گرفت» پاره قلب پیمبر جگرش پاره شده به جگر سوخته ی زهر جفا گریه کنید خواهرش نیست که بر بی کسی‌اش گریه کند جای معصومه ی مظلومه شما گریه کنید گل بیارید و به همراه زنان نوغان *گفتن مهریه هامونو می بخشیم. ای والله به وفای این زنها! مهریه هامونو می بخشیم؛ اجازه بدید بریم تشییع جنازه. پسر فاطمه غریبه. اینقدر گل آوردن ریختن رو بدن امام رضا. الهی فدای اون بدنی بشم که وقتی زین العابدین داشت از کربلا میرفت، میگفت عمه گويا اینا ما رو مسلمونم نمیدونن. بدن های خودشونو دفن کردن، بدن بابای غریبم روی خاکا مونده* به غریبی غریب الغربا گریه کنید یاد آن لحظه که آن نور دل آل عبا آمد اما به سرش داشت عبا گریه کنید دو قدم رفته نرفته به زمین می افتاد سخت شد کار معین الضعفا گریه کنید نا ندارد که سر از روی زمین بردارد دستگیر همه، افتاده ز پا گریه کنید پسرش آمد و برداشت سرش را از خاک بعد از این بر غم شاه شهدا گریه کنید پسرش آمد و سیراب از این دنیا رفت همه بر تشنه لب کرب و بلا گریه کنید *تشنه لب کرب و بلا آب بهش ندادن چرا؟* بهر آن کشته لب تشنه که آبش دادند با سرِ نیزه و شمشیر و عصا گریه کنید باغریب الغربا بهر غریب گودال که بریدند سرش را زقفا گریه کند : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. امام رضا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── "صلی علیک ملیک السماء، هذا حسین بالعراء، مقطع الاعضاء، مسلوب العمامه و الرداء، المجزوز الرأس من القفا" *جوادالائمه اومد. با هر کیفیتی بود آن قدر کفن های قیمتی و، بدن امام رضا رو با احترام غسل داد. با احترام کفن کرد. با احترام دفن کرد. نیمه های شب وقتی بنی اسد جمع شده بودن دور گودال، با تعجب داشتن به این بدن ها نگاه میکردن. یه وقت دیدن زین العابدین داره میاد. آقا فرمود: بنی اسد کنار برید؛ این بدن ها رو من خوب میشناسم. این بدن بریره. این بدن حبیبه. این بدن مسلم بن عوسجه ست. همه رو یک به یک دفن کردن تا رسیدن به گودال. یه بدن قطعه‌ قطعه. نه سر به بدن داره، نه پیراهن به تن داره. الان دیدی زنها میان، دسته بنی اسد میان، ازاین زنبیل ها میذارن. اینا همینطوری نیست. اینی که حضرت طلب کرد برید قطعه ای حصیر بیارید. حضرت نگاه کرد دید این بدنو هر عضوی برمیداره، یه عضو رو زمین میفته. باید با یه چیزی انتقال بدن تا کنار قبر. فرمود: برید یه قطعه حصیر بیارید. اگر نه تو این قبیله چند متر پارچه بود بخواد این بدنو کفن کنن. آقا دید این بدن کفن نمیشه. با هر کیفیتی بود بدنو آورد. میخواد دفن کنه. "بسم الله و بالله و فی سبیل الله، و علی ملة رسول الله" بدنو روونه قبر کرد. بنی اسد ایستادن، دارن گوش میدن. دیدن صدای حضرت نمیاد. گفتن شاید حالش بد شده. نزدیک تر اومدن. دیدن داره با بابا حرف میزنه. باباجان! رسم دین ماست؛ صورت میت رو، رو به قبله رو خاک میذارن. من با این بدن چه کنم؟ دیدن خم شد، لب ها رو به رگ های بریده. ای حسین* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•اگر چه گریه نمودم... اجرا شده به نفسِ ●━━━━━━─────── اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان *خوب حالا چی می‌خوای؟ دو ماه گریه کردی که چی، خوب آقا حرف دارم..* اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردیم پس از محرمتان آقا جان! لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل بکنم از آن چگونه از غمتان؟ بگیر امانتی ات را، خودت نگهدارش که چند وقت دیگر می‌شویم محرمتان برای سال دگر نه، برای فاطمیه برای روضه ی مادر، برای ماتمتان هزار شکر که از لطف ملجاء مولا میان پردهٔ ماتم شدیم محرمتان آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درد دل با تو سخنها بر زبانم ریخته بند می‌آید زبانم تا به صحنت می‌رسم گویا ظرف عسل روی زبانم ریخته یا امام رضا! جنس من جور است کوهی از گناه آورده‌ام آبرویم پای اجناس دکانم ریخته دوره گردم آبرویم می‌فروشم می‌خری؟ پیش سلطان ترسم از سود و زیانم ریخته پهن کردم سفره ای از عرش تا کنج خانه‌ات روی سنگ صحن هایت خورده نانم ریخته مستطیعم،حاجی‌ام،چون آمدم بیت الرضا دور تا دور حرم اشک لبانم ریخته *قربونت برم که حج فقرایی یا امام رضا..* من نمی‌بینم تو هر دفعه بغل کردی مرا *حواست هست یهو کارت جور میشه میری حرم امام فکر کردی خودت رفتی* من نمی‌بینم تو هر دفعه بغل کردی مرا عِطر دستان تو لای گیسوانم ریخته *امشب آقا به اندازه دو ماه که کم برات گریه کردم تلاشمو می‌کنم با تمام وجودم گریه کنم..* صحن گوهرشاد چیزی کم ندارد از بهشت بوی سیب از هر کجایی من تکانم ریخته در میان صحن هایت عشق من باب الجواد صد هزاران بوسه اینجا از دهانم ریخته هر کسی کرب و بلایی‌گشت مدیون شماست این حکایت در میان دوستانم ریخته آخر ماهی جواب ناله‌هایم را بده جان بابای غریبت کربلایم را بده *مستحق مزد نیستم آقا چون کاری برات نکردم اما میدونم شما نمیذاری عرق کارگر خشک بشه همونجا مزدشو میدی آقا جان..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇
. |⇦•ساحت عرش ... امام رضا اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── *امشب برای امام رضا بلند بلند گریه کنید راه افتاد از مجلس مأمون میخواد برگرده ، اما اباصلت میگه هی دیدم بین راه رو زمین مینشینه ،هی بلند میشه رو زمین میشینه بعضیا میگن این مسیرو امام رضا پنجاه بار رو زمین نشست و بلند شد شاید هر باری که می خواست از زمین بلند بشه شاید هی زیر لب می گفت مادر.....آه مادر، به من زهر خورونده اینجوری زمین خوردم، خودم‌ می دونم زهر خوردم حالم بهم ریخته ست. اما بمیرم برات بی هوا زدنت زمین خوردی ، قربونت برم که بی هوا زدنت، نمیدونم‌ چجوری زدن مادر ما رو..دیدی تو‌ دعواها من ندیدم کسی تو گوش کسی بزنه زمین بخوره، نمیدونم چجوری اون نامرد تو‌ گوش مادر ما زد هم زمین خورد هم وقتی تو صورت مادر زد گوشواره شکست...* ساحت عرش غرق غمهابود جگری در حصار سَم ها بود ناله ی او به آه بند شده داد انگورها بلند شده هر چرا خورده بود پس می زد من بمیرم نفس نفس می زد هی نشست و بلند شد در راه تا زمین خورد گفت: وا أماه آه با مادرش چه بد کردند چادرش را همه لگد کردند خاتم عشق بی نگین افتاد با سر و صورتش زمین افتاد در دل شیعه ها شرر انداخت با عبایی که روی سر انداخت سینه ی او مسیر سوختن است اثر زهر تشنه لب شدن است *هی میگفت جگرم می سوزه، خدا رو شکر اگه آقامون جگرش می سوخت اباصلت بوده اونجا، حتما ظرف آبی دست امام رضا داده، حتما وقتی آقامون میگفت جگرم،آب به آقاداده، اما یه آقایی سراغ دارم هی می گفت جگرم، میومد جلو آقا آب میخورد آبها رو زمین می ریخت می گفت ببین حسین آب هست و بهت نمیدم..* سینه ی او مسیر سوختن است اثر زهر تشنه لب شدن است لااقل داده اند تسکینش پسرش آمده به بالینش این غریبی که سخت بی حال است کنج حجره به یاد گودال است *گفت فرشای حجره رو‌ جمع کن، هر کدوم از اهل بیت آخر کارشون یه روضه برا امام حسین خوندن. چه خبره تو این روضه که اگه امام رضام باشی لحظه آخر باید بگی حسین، ببینم به منم اجازه میدی لحظه ی آخرم بگم حسین.....* این غریبی که سخت بی حال است کنج حجره به یاد گودال است یاد آن تشنه ای که عریان شد بدنش پایمال اسبان شد باز هم شکر پا نخورده تنش نوک‌نیزه نرفته در دهنش قدر یک نصف روز پیر نشد شیرخواره اش ذبیح تیر نشد پای قاتل در آستانه ش نیست زجر دنبال دخترانش نیست صلی الله علیک یا عطشان مقتل میگه افتادی آقاجان مقتل میگه از مادر آب خواستی آقا بردن پیرهنت رو راستی خواهرت به نفس نفس افتاد خیمه دست شمر و شبث افتاد پای قاتل در آستانه اش نیست زجر دنبال دخترانش نیست همسرش این همه عذاب نداشت خواهرش غصه ی حجاب نداشت اهل بیتش ندیده بد دهنی وسط بزم می نرفته زنی یا اباعبدالله! مظلوم بودی و از آب فرات محروم بودی و تنها بودی و فکر خیمه ی زنها بودی و حسین جان تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت افتاد انگار داره دست و پا می زنه ای داد، انگار، داره ، مادرو صدا می زنه ای وای، زهرا، اومد نبینه کاش چطور داره شمر با خنجر بی هوا می زنه خنجر روی حنجر، نا نجیب نشسته روی تنش ضربه پشت ضربه داره میبره سرو از بدنش سرو جدا کرد واویلا علی الحسین تن و رها کرد واویلا علی الحسین این بدنش رو، روی خاک کربلا سوا سوا کرد واویلا علی الحسین «مقطع الاعضا، حسین.....» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•خوشم‌که شاه رئوفم... گریز به کربلا اجرا شده به نفسِ کربلایی ●━━━━━━─────── خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده میان این همه مردم مرا سوا کرده مرا کشانده به اینجا دگر عوض بشوم به بی پناهِ گنهکار، اعتنا کرده *امام رضا! ممنونم آقا جان دستم به حرمت که نرسیده اما همین که راهم دادی از مهربونیته..امام رئوف* زِگوشه ی حرمش تا به عرش راهی نیست مرا امام رضا، عاشقِ خدا کرده *غم داری میری سراغ در امام رضا خوشحالی میری در امام رضا..* اگر گره به دلم خورده چاره اش اینجاست گره ز کار دلم با نگاه وا کرده یقین کنید که سلطان نگفته می بخشد همین که زائرِ اویی به تو عطا کرده به زیر سایه ی ایوان باصفای رضا دلم هوای نجف صحن مرتضی کرد صدای پای محرم به گوش می آید چه آتشی به جگر روضه ها به پاکرد عمه قسم به ناله‌‌ی شب‌های جمعه‌ی زهرا دلم هوای سحرهای کربلا کرد صدا زند پسری که کدام بی‌انصاف تنش بدون کفن بر زمین رها کرده *وقتی جواد الائمه اومد یه نگاه کرد یه صحنه ای دید خیلی عجیبه مقتل میگه "یَتَمَلمَلُ" یعنی،یه صحنه ای دید جواد الائمه نمیدونم رو پاها نشست دید عین مارگزیده، بابا به خودش میپیچه..امام رضا هی صدا زد دم جون دادن جوادش رو اومد. اما یه لحظه ای اومد سر بابا رو بغل کرد که گفت: بابا دیدم صورت رو خاک گذاشته بودی فرش های حجره رو هم‌جمع کرده بودی ..بابا میخوای عین جد غریبت بری؟بابا میخوای منم تنها بذاری مگه چند سالمه...امام رضا قربون میوه ی دلت جوادالائمه، انتظارت بسر نرسید جوونت اومد سرت رو بغل کرد.دیدی بعضی ها وقتی روح از بدنشون میره بالاسرشون میرسی چشمها بازه.. چشم انتظار نموندی جَوونت اومد صورت روخاک گذاشته بودی صورت رو از خاک بر داشت رو زانوش گذاشت جوادالائمه...اما کربلا یه جا سراغ دارم یه صورت رو خاک بود. حسینِ داره عبادت میکنه.. آیا کسی میخواد سرِحسین رو برداره؟ زینب اومد؟ نه والله..زین العابدین اومد؟ نه به خدا..اربابتون حسین چشما رو باز کنه ببینه سینه سنگینه نفس به شماره افتاده..* روضه رسیده به گودی قتلگاه میخونه خواهری با سوز و اشک و آه دیدم به نیزه اش برسینه ات نشست اینقدر تکیه داد تا نیزه اش شکست حسیـــــــن.... دقیق میزد،عمیق میزد نیزه شو به پیکرت میدیدم داداش! میکشید تیغ، میزدش جیغ توی خیمه دخترت میدیدم «ای وای حسیـــن غریبم...» هر کسی یه قطعه ای از این تنت رو برد گرگی رسید حسین، پیروهنت رو برد دیدم‌ مقابلم بر سینه ات نشست موی تو را گرفت ای وای به روی من از جفا زد بی هوا زد، ضربه هاشو از قفا میدیدم با سوز و آه رسید از راه مادر رو با قد تا میدیدم «ای وای حسین غریبم....» *گفت جمعیتی که بود به گودال جا نشد روبه رو چشم زینب، روبه رو چشم فاطمه، پیغمبر ایستاده بود امیرالمومنین ایستاده بود انبیا و اولیا اومده بودن* جمعیتی که بود به گودال جا نشد یک ضربه و دو ضربه ولی سر جدا نشد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•عزاداریامون هرچی بود... اجرا شده به نفسِ حاج محمد بذری ●━━━━━━─────── نگیر از من یه نگاهو‌ بده مزد این دوماهو چجوری کنار بذارم آخه این پیرهن سیاهو‌ عزاداریامون هر چی بود گذشت شبامون با سینه ی کبود گذشت یاد اربعین کربلام همش میکشم آه و میگم‌ چه زود گذشت میبینی تو‌ چشام غمو‌ یه دنیا درد و‌ ماتمو بذار به جون مادرت باز ببینم محرمو‌ تو چشامه اشکِ نم نم داره باز میزنه قلبم انگاری همین دیشب بود شب هفتم محرم چقدر واسه رباب ناله زدیم به یاد قحطی آب ناله زدیم یاد لحظه ای که دید شیر خواره اشو توی مجلس شراب ناله زدیم گریه و زاری کارمون مام اینه روزگارمون از روضه دست نمی‌کشیم فاطمیه قرارمون *پنجاه بار حضرت افتاد رو زمین و بلند شد. بمیرم برا اون لحظه ای که بچه ها اومدن گفتن بابا ما دیگه مادر نداریم نوشتن مولا با صورت زمین افتاد. این چند قدم و تا منزل هی مولا نشست و بلند شد..* غمناک ترین حادثهٔ زندگی من مهر من و مهتاب شب بندگی من با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم این کوچه شده باعث شرمندگی من انگار گلم اومده بودی که بری زود از روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود عزیزم نفسم صبر و قرارم باید بدنت رو توی تابوت بذارم بدرود امیدم همه ی دارو ندارم باید تو رو به حضرت منان بسپارم میگن در جنت دیگه مسمار نداره ر اونجا کسی با بال ملک کار نداره بر حاشیه برگ شقایق بنویسید گل تاب فشار در و دیوار نداره بمان که دخترمان را خودت عروس کنی به آرزو نرسیدن به تو نمیاد هزار بار نگفتم نیا به دنبالم میان کوچه دویدن به تو نمی آید چه خوب بود که گوشواره ات نمی افتاد چه کرده اند شنیدن به تو نمیاید تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی چه کرده اند ندیدن به تو نمی آید انگار گلم اومده بودی که بری زود کز روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود قرارم همه ی دار و ندارم باید تو رو به حضرت منان بسپارم آهسته بگم دارم بات حرفِ خصوصی زینب رو‌ نذاری چشم به راه شب عروسی بوسیدی حسین و جلوی چشای زینب گفتی که گلوش و باید اینجوری ببوسی زهرا ته گودال برسونی خودتو زود زینب دم خیمه میکنه دنیاش و بدرود بدرود حسینم برو ای نیزه نشینم باید تنت و زیر سم اسب ببینم من از دار و ندار این جهان یک پیروهن دارم که از آن هم همیشه بوی سم اسب میاید دستاش و هی به هم میزد کاش خودش لباسای پیکرش و در میوورد کاش همون غروبی انگشترش و در میوورد از تو یه پیرهن برام مونده اونم پاره شده آخه من دیدم چه طوری از تنت در میوورد دیدم برهنه ای و سپردم به دخترت عزیزم چادر نشد به گردن و پرچم بیاورد دیدم برهنه ای و سپردم به دخترت عزیزم معجر نشد به گردن و پرچم بیاورد حسین جان ! حتی اگر که زنده بمانی بدون سر زینب ندارد این همه مرهم بیاورد *این دم آخری خودتو به امام رضا نشون بده حسین... غروب روز آخره ماه صفره اذان که بگن میشه شب اول ربیع دیگه هم ما باید خودمون و به امام رضا نشون بدیم هم شماها هر چی دارید باید رو‌کنید شاید سال بعد زنده نباشیم یا امام رضا ما رو حلال کن آقا برا جدت خوب گریه نکردیم آقا..دو ماه داریم به این مردم میگیم جدت و غریب کشتن اقا هنوز زنده ایم هنوز نفس میکشیم.دوماهه داریم میگیم با دخترا وخواهرای امام حسین چه کردن..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. التماس دعا یا رضا جان ای گل فاطمه یا رضا جان ای امید همه یا رضا جان بار دیگر شدم بر تو مهمان التماس دعا یا رضا جان ۲ از طفولیتم من گدایت شامل من همه عمر عطایت کرده‌ای یا رضا بر من احسان التماس دعا یا رضا جان ۲ من که مهمان شدم در حریمت گشته امضا به دست کریمت از تو دارم رضا نور ایمان التماس دعا یا رضا جان ۲ تو گلی از گلستان حیدر نور چشمان موسی بن جعفر می‌درخشی چو خورشید تابان التماس دعا یا رضا جان ۲ تو گل بوستان ولایی تو علی بن موسی الرضایی هدیه هستی تو از حی سبحان التماس دعا یا رضا جان ۲ فاطمه خوی و حیدر صفاتی شیعیان را تو باب نجاتی میکنی تو کرامت فراوان التماس دعا یا رضا جان ۲ صحن و ایوان تو شد بهشتم مهر و حب تو اندر سرشتم من چو ذره تویی ماه تابان التماس دعا یا رضا جان ۲ بر تو مولا رضا من پناهم حق مولا جواد کن نگاهم دست خالی مرا بر مگردان التماس دعا یا رضا جان ۲ آمده سویت عبد گنهکار بر گناهان بگشتم گرفتار گشته‌ام یا بن زهرا پشیمان التماس دعا یا رضا جان ۲ آمده عبد ناقابل تو یا بن زهرا منم سائل تو گرچه بشکسته‌ام من نمکدان التماس دعا یا رضا جان ۲ صحن و ایوان تو چون بهشت است صحبت از جنت اینجا چه زشت است رحمت حق ببارد چو باران التماس دعا یا رضا جان ۲ آمده سوی تو عبد بیمار کن نگه از کرم بر من زار درد من از کرم کن تو درمان التماس دعا یا رضا جان ۲ همچو زهرا تو خیر کثیری آمدم دست من را بگیری با دعای تو گشتم مسلمان التماس دعا یا رضا جان ۲ بر همه مایه ی افتخاری بر همه زائران اعتباری قدر تو در جهان مانده پنهان التماس دعا یا رضا جان ۲ صحن و ایوان تو جنت ماست مهر تو مایه ی عزت ماست دست ما را بگیری به میزان التماس دعا یا رضا جان ۲ قصر مأمون شده قتلگاهت بر در حجره مانده نگاهت یاد داغ توام دیده گریان التماس دعا یا رضا جان ۲ شد جواد بهر تو دیده گریان از غم داغ تو شد درافشان ای شهید ستم در خراسان التماس دعا یا رضا جان ۲ نور چشمت جواد در محن شد بین خانه تن تو کفن شد از غمت شد جوادت پریشان التماس دعا یا رضا جان ۲ غرق گل شد رضا پیکر تو دیده گریان جواد در بر تو پیکر جد تو زیر اسبان التماس دعا یا رضا جان ۲ دلغمینم رضا در عزایت گریه‌ها می‌کنم از برایت در رهت یا رضا می‌دهم جان التماس دعا یا رضا جان ۲ https://eitaa.com/joinchat/527958021Ca2f6222107 .
. مناجات با علیه السلام (با کندتر کردن ضرب نوحه، به صورت زمزمه یا واحد هم قابل استفاده می باشد.) الوعده وفا وقت مردنم بیا بالا سرم امام رضا وقتی سنگای لحد رو میذارن خودت بیا همه ی امید من تویی توو اوون تاریکیا الوعده وفا ......... الوعده وفا آقا جون شما خودت گفته بودی به زائرا هر کسی یه بار بهم سر بزنه، میام سه جا لحظه ی جون دادنم منتظرم امام رضا الوعده وفا .......... الوعده وفا وقت تنها شدنم تو قبر و اون تاریکیا وقتی تنهام میذارن اهل و عیال و بچه ها تو خودت ولم نکن میون اون هول و ولا الوعده وفا .......... الوعده وفا تووی قبر و توو سوال جواب اون فرشته ها هر جا که کم بیارم باز تو رو می زنم صدا جون مادرت منو تنها نذار توو سختیا الوعده وفا ............ الوعده وفا حتی زیر لحدم طبق سفارش شما گریه می کنم برا تشنه لب کرببلا تووی روضه ی شب اول قبرم تو بیا وفا ۱۱ تیر ۱۴۰۱ ✍ . . ۱۴۴۴ ه. ق ای حسین من ریخته لشگری سرت داداش جلو چشای من تو رو با عصا و سنگ و چوب و نیزه می زنن زیر چکمه های شمر اینقده دست و پا نزن ای حسین من ای حسین من خولی و شمر و سنان و حرمله تو رو زدن اون سنان بی حیا با نیزه می زد توو دهن جای سالمی نمونده واسه ی بوسه ی من ای حسین من ای حسین من وقتی خسته شدن از غارت شال و پیرهن تازه ده نفر به اسبا نعلای تازه زدن تو خودت بگو باید چکار کنم با این بدن ای حسین من ای حسین من تو بگو چجوری نیزه بکشم از این بدن بعدِ غارتِ تنت به سمت خیمه اومدن سرِتو جلو چشام به روی نیزه ها زدن ای حسین من ای برادرم داره میرسه صدای گریه های مادرم پاشو فکری کن برای غربت اهل حرم افتاده توو دستای یه مُش حرومی معجرم ای برادرم جون من فدات واسه خشکی لبات به سینه می زنه فرات پاشو که دوباره آب آورده دخترت برات کشته خواهرت رو خاک مونده روی گونه هات جون من فدات ای فدا سرت اگه که میره اسیری خواهرت فدا سرت اگه ناله زد تو گودی مادرت فدا سرت اگه پاره شد گوشای خواهرت فدا سرت ای فدا سرت ای فدا سرت اگر ریخته لشگری روی سرم فدا سرت اگه دس به دس میگرده معجرم فدا سرت اگه که کبوده کل پیکرم فدا سرت ای فدا سرت ای فدا سرت اگه موندم با رباب و گریه هاش فدا سرت غُصه ی رقیه و زخمای پاش فدا سرت کوفه و شام و تموم سختیاش فدا سرت ای فدا سرت ای فدا سرت اگه بستن منو بین سلسله فدا سرت اگه بینمون میفته فاصله فدا سرت اگه همسفر میشم با حرمله فدا سرت ای فدا سرت وحید محمدی ✍ *** .👇
. |⇦•عشق رسوایی محض است... اجرا شده به نفسِ حاج حسن ●━━━━━━─────── "لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنالله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر" *یکی یکی تیرها رو به جان میخرید سعید حواسش هست تا نماز امام تمام بشه سجده آخر رو که ابی عبدالله رفت همینجوری داره تیرها میاد با دست و صورت و سینه میگرفت. تا ارباب ما فرمودند: السلام علیکم و رحمت الله‌ ‌و برکاته.. دیدن سعید با صورت جلوی حسین خورد زمین.. ابی عبدالله سراسیمه سرش رو از رو زمین برداشت داره نفس های آخرش رو میکشه یه نگاه تو صورت ارباب کرد. آقا وفا کردم یا نه؟ آقا جان راضی شدی یا نه ؟ امیری حسین و نعم الامیر...* عشق رسوایی محض است که حاشا نشود عاشقی با اگر و شاید و اما نشود *حبیب اومد بره رفیق خوب چقدر خوبه مسلم ابن عوسجه تو صف ایستاده بود حبیب صداش زد گفت بیا اومدم حنا بخرم گفت بیا بری.کجا؟ نامه برام اومده "من الغریب الی الحبیب"* شرط اول قدم آن است که مجنون باشيم هر کسی در بدر خانه ی لیلا نشود دیر اگر راه بیفتیم به یوسف نرسیم سر بازار که او منتظر ما نشود لذت عشق با این حس بلاتکلیفی است لطف تو شاملم آیا بشود یا نشود آقا جان ! من فقط روبروی گنبد تو خم شده ام کمرم غیر در خانه ی تو تا نشود هر قدر باشد اگر دور ضریح تو شلوغ من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود *دلم برا بالا سر امام رضا تنگ شده...* مرده را زنده کند خواب نسیم حرمت کار اعجاز شما با دم عیسی نشود آقا جان بارها حاجتی آوردم و هر بارش پاسخی آمده از سمت تو الا نشود امتحان کرده ام این را حرمت دیدم که هیچ چیزی قسم حضرت زهرا نشود *خیلی آقا مادریه از بس مادری بود بچه نگاه به بابا میکنه جوادش چهار پنج سال داشت هی مشت رو زمین می‌کوبید.مفضّل دوید امام جواد رو بغلش کرد آورد محضر آقا. چیه بابا ؟ چرا انقدرهی مشت رو زمین میکوبی؟ کی و میکشی ؟کی و آتیش می زنی؟ گفت: بابا اونهایی که مادرم و بین در و دیوار شهید کردن...* معلوم بود آقای ما را زهر دادن آخه وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود دختر ندارد تا که دستش را بگیرد پس لااقل ای کاش آنجا خواهرش بود *شکر خدا این خواهر نرسید به حجره امام رضا ..شکر خدا لحظه آخر خانم جان تا نبود آخه میگن امام رضا هی به خودش می‌پیچید هی میگفت جگرم داره میسوزه این خواهر نبود لحظه ی آخر..اما یه خواهری سراغ دارم..* از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین *همچین که رسید دید شمر با چکمه سیاه با خنجر برهنه می‌برن..دارن از پشت، سر تو ...* والشمر و جالسٌ نفس مادرش گرفت سر را برید و جلوی خواهرش گرفت .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mohjat.NetZohr 30 Safar 1401 Hoseini [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان: حجم: 1.95M
الوعده وفا وقت مردنم بیا بالاسرم امام رضا وقتی سنگای لحد رو میذارن خودت بیا همه ی امید من تویی تو اون تاریکیا الوعده وفا آقاجون شما خودت گفته بودی به زائرا هرکسی یه بار بهم سر بزنه میام سه جا لحظه ی جون دادنم منتظرم امام رضا الوعده وفا وقت تنها شدنم تو قبر و اون تاریکیا وقتی تنهام میذارن اهل و عیال و بچه ها تو خودت ولم نکن میون اون بی کَسیا الوعده وفا توی قبر و تو سوال جواب اون فرشته ها هرجا که کم بیارم باز تو رو میزنم صدا جون مادرت منو تنها نذار تو سختیا الوعده وفا حتی زیر لحدم طبق سفارش شما گریه میکنم برا تشنه لب کرب و بلا توی روضه ی شب اول قبرم تو بیا جون مادرت منو تنها نذار تو سختیا ✍ 1401 .
علی‌ حاجیــان‌فرkm_20240518_1080p_60f_20240530_034414.mp3
زمان: حجم: 5.89M
⚠️۵ گریز از (ع) ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ 🔴گریز انتظار😭 انتظار کشیدنِ اباصلت دم در مجلس انتظار کشیدن خانوم زینب دم خیمه 🔴گریز کبودی😭 کبودی پیکر و صورت امام رضا با زهر کبودی صورت حضرت زهرا با سیلی 🔴گریز پهلو😭 دست به پهلو امام رضا در کوچه پهلوگرفتن مادرش حضرت زهرا(س) 🔴گریز دست‌وپا😭(یتململ) بخود پیچیدن امام رضا در هجره دست‌و‌پا زدن اباعبدالله(ع) در گودال 🔴گریز سر پدر😭 سر پدر در دامن پسر ، جواد (ع) سر پدر در دامن دختر ، رقیه(س) ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ روضه با نوای: ﴿محفل بین‌الحرمین مشهدالرضا
. امام رضا دوای هرچی درد بی دواس امام رضا پناه بی کسیِ نوکراس دلم که خسته میشه از تموم آدما میرم یه گوشه توو حرم میون زائرا نگفته میده حاجتای قلب خستمو با دست خالی میرم و میگیره دستمو ملائکه چه غبطه میخورن به کفتراش خوشا به حال خادمای صحن باصفاش توو صحن جامِعِش چه حاجتا روا شده چقد مریضی های لاعلاج دوا شده اگه همه رهام کنن غمی ندارم و همه ردم کنن امام رضا رو دارم و‌ نمی مونه کسی به جز امام رضا برام توو دستای امام رضاس برات کربلام (امام رضا امام رضا اقام آقام آقام) ✍ .👇