eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
801 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍️ دکتر محمدحسین رجبی دوانی 🔰ویژگی‌های خاص حضرت زینب(س) 🔶بنا بر نقلی پنجم جمادی‌الاول سالروز ولادت خجسته بزرگ بانوی اسلام وجود مقدس حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. در سال پنجم هجرت، آن وجود مقدس از تنها زوج معصوم عالمِ خلقت به دنیا آمد و مقامی بس رفیع دارد. 🔻نام آن حضرت بنا بر برخی از اقوال مانند نام مقدس برادران عظیم الشأنش از آسمان آمد و به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وحی شد که آن حضرت را زینب بنامند. 🔻وجود مقدس حضرت زینب کبری سلام الله علیها دارای ویژگی های خاصی است، از جمله می توان گفت تنها شخصیتی است که هفت معصوم را درک کرده اند. یعنی وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، امیرمومنان علیه السلام، حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، امام حسن علیه‌السلام، امام حسین علیه السلام، امام سجاد سلام الله علیه و دوره کودکی امام باقر علیه السلام را و از محضر شش معصوم کسب فیض و معرفت کرده است. ♦حضرت زینب سلام الله علیها به خوبی در دامان مادر عظیم الشأنش وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها سرور بانوان دو عالم پرورش یافت و از آن حضرت درس بزرگ ولایت و ولایت مداری و دفاع از ولایت را آموخت. 💠موقع شهادت مادر، حضرت زینب(س) پنج سال بیشتر ندارد، اما چنان از نظر معرفت و فهم و کمال در اوج است که راوی حدیث و خطبه مهم فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است و ابن عباس و دیگران، خطبه فدکیه را از وجود مقدس حضرت زینب (س) روایت کرده اند. 🔷آن حضرت به عنوان پیام رسان واقعه کربلا و تداوم بخش راه امام حسین علیه‌السلام شناخته می شود. به جرأت می توان گفت حضرت زینب(س) اگر نبود و اگر اقدامات کوبنده حضرت زینب سلام‌الله‌علیها وجود نداشت، واقعه کربلا در حادثه روز عاشورا محو و دفن می شد و انعکاسی در سطح تاریخ و سرنوشت ملت ها پیدا نمی‌کرد. از این حیث حضرت زینب علیها‌السلام نقشی بسیار مهم در ارتباط با سعادت و هدایت جامعه اسلامی ایفا فرموده است. .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #هنر_و_ادبیات 💠 مباحثی درباره زبان حال (بخش سوم) 🔹چند نکته مهم درباره زبان حال سرایی 1️⃣ زبان ح
. 💠 مباحثی درباره زبان حال (بخش پایانی) 🔹شرایط و ویژگی‌های زبان حال ارزنده و سازنده در هر زبان حال مثبت و سازنده، این نکات باید رعایت شود: 1️⃣ توانایی تشخیص حالات زبان حال‌سرا باید توانایی تشخیص حال شخصیت مورد نظر را داشته باشد. احوال و اوضاع و شرایط سیاسی، زمانی، مکانی، شخصیّتی و... که قرار است بر اساس آن‌ها زبان حال گفته شود، بسیار مهم و راه گشاست. وقتی از زبان امام یا حضرت زینب(علیهاالسلام) و دیگر عاشورائیان آرزویی می‌کنیم، آن آرزو واقعاً باید آرزوی آن بزرگواران با همۀ علوّ شأنشان و مراتب ایمان و درجات یقینشان باشد.(ص۵۰۴) 2️⃣ شناخت دقیق و توأم با معرفت اگر شناخت شاعر و زبان حال‌گو از حالت و وضعیتی که قصد به تصویر کشیدن آن را دارد شناختی عمیق، دقیق، مقتل‌شناسانه و توأم با معرفت امام و اولاد و اصحاب او باشد، زبان حالِ گفته شده مبرّی از دروغ، انحراف، تحریف و گزافه خواهد بود. اگر احوال عاشورائیان درست تشخیص داده و حدس زده شود، زبان آن احوال نیز مقرون با صحّت و حقیقت خواهد بود و این زمانی محقّق خواهد شد که شاعر: الف) اجتهاد تاریخی و مقتلی داشته باشد. (مقتل‌شناسی) ب) هدف از قیام امام را بشناسد. (هدف‌شناسی قیام) ج) معرفت لازم را نسبت به امام و مقام امامت داشته باشد. (امام‌شناسی) باید شخصیّت امام، مقام، عواطف، سیره و سبک زندگی، اخلاق و آداب او در طول حیات مقدّسش درست مطالعه و شناسایی شده باشد. زبان حال باید با مقام شامخ و ملکوتی اهل‌بیت سازگار باشد. لذا هرچه معرفت شاعر بالاتر باشد، برداشت و درک او نیز از حال اهل‌بیت كامل‌تر و راستین خواهد بود.(ص۵۰۵) زبان حال در زمرۀ شعر عاطفه‌محور است، امّا نباید با عقل و دلایل عقلی منافات داشته باشد؛ عقلی که بهره‌مند از معارف توحیدی و آموزه‌های مکتب اهل‌بیت باشد. 3️⃣ توجه به انتقال مفاهیم ارزشمند ارائه پیام‌های ارزش‌مدارانه از ویژگی‌های برجسته زبان حال موفّق است. در زبان حال باید مفاهیمی مانند: ستم‌ستیزی، عدالت‌خواهی، حق‌گرایی، عزّت‌طلبی، كرامت انسانی، آزادی و آزادگی، استقامت، معرفت، شهادت‌طلبی، جوان‌مردی و غیرت، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح‌طلبی راستین، حماسه و عرفان و مفاهیمی از این دست موج بزند. صبغۀ ماتمی صِرف در زبان حال سرایی و غفلت از ابلاغ مفاهیم ارزشی، آفت بزرگ زبان حال‌ گویی است. زبان حال باید ترویج کنندۀ فرهنگ اهل‌بیت و پیام‌های انسان‌ساز آن باشد. کوتاه سخن این‌که، زبان حال‌گو باید با اخلاص و طهارت روح، که اوّلین و اساسی‌ترین شرط است، با پیش‌نیاز امام‌شناسی، شناخت منطق قیام فاطمی و حسینی، حدیث‌دانی، اشراف تاریخی و مقتل‌شناسی، زبان و قلم به زبان حال‌ گویی بگرداند. (ص۵۰۵) 📗 (دفتر دوم) ✍🏻 📚 .
. بشارت تولد زينب سلام‌الله علیها و گريه على (ع) هر پدرى را كه بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گرديد، جز على بن ابى طالب (ع) كه ولادت هر يك از اولاد او سبب حزن او گرديد. در روايت است كه چون حضرت زينب متولد شد، اميرالمؤ منين (ع) متوجه به حجره طاهره گرديد، در آن وقت حسين (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى كردگار خواهرى به من عطا فرموده اميرالمؤ منين (ع) از شنيدن اين سخن بى اختيار اشك از ديده هاى مبارك به رخسار همايونش جارى شد. چون حسين (ع) اين حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصيبت و سبب حزن و اندوه پدر گرديد، دل مباركش به درد آمد و اشك از ديده مباركش بر رخسارش جارى گشت و عرض كرد: ((بابا فدايت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گريه مى كنيد، سبب چيست و اين گريه بر كيست ؟)) على (ع) حسينش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: ((نور ديده ! زود باشد كه سر اين گريه آشكار و اثرش نمودار شود.)) كه اشاره به واقعه كربلا مى كند. همين بشارت را سلمان به پيغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گرديد. چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشريف داشت آن وقت سلمان شرفياب خدمت گرديد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنيت گفت . آن حضرت بگريست و فرمود: ((اى سلمان جبرييل از جانب خداوند جليل خبر آورد كه اين مولود گرامى مصيبتش غير معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود، الخ ))(4) ✅ 4- ناسخ التواريخ حضرت زينب كبرى (س)، ج 1، ص 45 و 46. .
. نامگذاری زینب سلام اللَّه علیها از طرف خداوند هنگامى كه زينب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش اميرالمؤ منين (ع) آورده و گفت : اين نوزاد را نامگذارى كنيد! حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمى افتم .در اين ايام حضرت رسول اكرم (ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، اميرالمؤ منين على (ع) به آن حضرت عرض كرد: نامى را براى نوزاد انتخاب كنيد. رسول خدا (ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى گيرم . در اين هنگام جبرئيل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پيامبر(ص) ابلاغ كرده و گفت : نام اين نوزاد را ((زينب )) بگذاريد! خداوند بزرگ اين نام را براى او بر برگزيده است .بعد مصايب و مشكلاتى را كه بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو كرد. پيامبر اكرم (ص) گريست و فرمود: هر كس بر اين دختر بگريد، همانند كسى است كه بر برادرانش حسن و حسين گريسته باشد.(5) ✅ 5- فاطمه زهرا (س) دل پيامبر، ص 854   .
. تغذیه سلام اللَّه علیها از زبان پیغمبر اسلام ص حضرت زينب (س) مانند دو برادرش حسن و حسين (ع) از زبان رسول الله (ص) تغذى مى كرد. همان طور كه در بسيارى از اخبار آمده است ، پيغمبر (ص) زبان خود را در دهان حسنين مى گذاشت ، آنان با مكيدن زبان پيغمبر تغذيه مى شدند و از همين طريق گوشت و پوست بدنشان مى روييد و رشد مى كرد، در مورد حضرت زينب (س) نيز همين عمل را انجام مى داد. در جلد اول از كتاب خرايج راوندى (صفحه 94) معجزه يكصد و پنجاه و پنج (155) از حضرت صادق (ع) چنين روايت كرده است : امام صادق (ع) فرمود: پيغمبر (ص) پيوسته نزد فرزندان شير خوار فاطمه مى آمد، از آب دهان خود آنان را تغذيه مى كرد و سپس به فاطمه (س) مى فرمود به آنان شير ندهيد))(7) ✅ 7- پيام آور كربلا، ص 17 .
. ولادت سلام الله علیها-گریه جبرییل روايت شده است كه پس از ولادت حضرت زينب (س)، حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: ((خداوند به من خواهرى عطا كرده است )). پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد: ((براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟)). پيامبر(ص) فرمود: ((اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود.))تا اينكه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى كه گريه مى كرد، رسول خدا (ص) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض ‍ كرد: ((اين دختر (زينب ) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از اين مصايب دردناك تر و افزون تر اينكه به مصايب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد.)) پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد. پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصايبى را كه بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بيان كرد. حضرت زهرا (س) پرسيد: ((اى پدر! پاداش كسى كه بر مصايب دخترم زينب (س) گريه كند كيست ؟ پيامبر اكرم (ص) فرمود: ((پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصايب حسن و حسين (ع) گريه مى كند))(3) 📚3- الخصائص الزينبيه ، ص 155 ناسخ التواريخ زينب (س) ص 47   .
. 🔰 در نقل‌ها آمده است: 🗓 در ایامی كه مولا اميرالمؤمنين علیه‌السلام در كوفه بودند، زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها در خانه‌اش مجلسي داشت كه براي زن‌ها قرآن تفسير نموده و معنای آن را آشكار مي‌كرد. 🖇 روزي « كهيعص» را تفسير مي‌نمود كه ناگاه مولا علی علیه السلام به خانه او آمد و فرمود: اي نور و روشني دو چشمانم! شنيدم براي زن‌ها «كهيعص» را تفسير مي‌نمايي؟ 🔖 حضرت زينب علیهاالسلام فرمود: آري. اميرالمؤمنين علیه‌السلام فرمودند: 📋 يا نور عيني! أتعلمين أن هذه الحروف هي رمز لما سيجري عليك وعلى أخيك الحسين في أرض كربلاء ▪️ای نوردیده ام! آیا میدانی اين رمز و نشانه اي است براي مصيبت و بلایی است که بر سر تو و برادرت حسین در زمین کربلا می آورند؟! 🥀 در این هنگام بود که اشک از دیدگان حضرت زينب کبری علیهاالسلام جاری شد. 📚 الخصائص الزینبیه، جزایری ص۶٧ 📚 ریاحین الشریعه، محلاتی، ج٣ص۵٧ 📚مقتل خطی سحاب الدموع، نخجوانی ج١ص٣٢٩ .
🔰 نوعی وصایت خاصّه حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ... احمد بن ابراهیم می‌گوید: 📖 در سال ۲۶۲ به خدمت حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و خواهر امام علی النقی علیهم‌السّلام رسیدم و از پشت پرده با وی سخن گفتم، و از عقیده وی درباره امامت استفسار کردم. 📜 او هم یکایک ائمه را شمرد و از جمله حجة بن الحسن را نام برد. من گفتم: «خدا مرا فدای شما گرداند! آیا حجة بن الحسن را دیده‌اید و از وی خبر دارید؟» گفت: «پدرش نامه‌ای درباره او به مادرش نوشته بود و من از مادرش پرسیدم بچّه کجاست؟ گفت پنهان است.» 📑 من از حکیمه خاتون پرسیدم: «در غیاب او شیعیان به چه کسی پناه برند و مشکلات خود را نزد چه کسی حل کنند؟» گفت: «نزد مادر امام حسن عسکری علیه گ‌السّلام بروند و از وی جویا شوند.» 🔖 من گفتم: «امام حسن عسکری علیه‌السّلام در این وصیت که به زنی کرده، به چه کسی اقتدا کرده است؟ گفت: 📋 اقْتِدَاءً بِالْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ أَوْصَی إِلَی أُخْتِهِ زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ فِی الظَّاهِرِ وَ کَانَ مَا یَخْرُجُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام مِنْ عِلْمٍ یُنْسَبُ إِلَی زَیْنَبَ سَتْراً عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام. 🔻به حسین بن علی علیهماالسّلام اقتدا کرده است. چون آن حضرت روز عاشورا در ظاهر امر به خواهرش زینب دختر امیرالمؤمنین علیه‌السّلام وصیت کرد. به طوری که علومی که از امام زین العابدین علیه السّلام ظاهر می‌گشت، به حضرت زینب علیهاالسّلام نسبت داده میشد و امام حسین علیه‌السّلام برای حفظ جان فرزندش زین العابدین علیه‌السّلام، آن علوم را به خواهرش وصیت کرده بود که بعدها به امام زین العابدین علیه‌السّلام بدهد. 📚کمال الدین ج٢ص۴۵٩ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ توسّل شب جمعه | خطبه زینب کبری سلام‌الله‌علیها در برابر یزید ملعون 🎤
D1737311T15145536(Web)-mc.mp3
12.63M
🔹 ویژگی های سلام الله علیها یکی از ویژگی های حضرت زینب سلام الله علیها، عقلانیّت و خردمندی است. آن حضرت به "عقیله ی بنی هاشم" معروف است و اقدامات این بانوی بزرگ در نهضت عاشورا، از عقلانیّت ایشان حکایت می کند. 🎙
D1739059T12537810(Web)-mc.mp3
10.86M
🔹 زینب و ما ادراک ما زینب سلام الله علیها سخن در عظمت عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام الله علیها فرصت بسیاری را می طلبد. در بخش عبادت حضرت، بخش جهاد حضرت، بخش صبر بر مصائب و گرفتاری های فراوانی که داشتند که واقع آن این است که حق مجالس با گفتن چند جمله ادا نمی شود. 🎙
. حضرت جعفر بن ابوطالب علیهماالسلام بال پرواز اولیا یا جعفر یاور ختم الانبیا یا جعفر عاجز از مدح تو قلم، تا ابد ای فاتح عرش خدا یا جعفر خُلقاً و خَلقاً پیغمبری پس شبیه علی اکبری برادریت شده افتخار پس تو فضیلت حیدری یاجعفر در روایت شد حبّ تو شرط ایمان برگزیده ای طبق آیات قرآن در قیامت شاهد بر انبیا هستی می شوی بر نبوّت آنان میزان سیدی یا جعفر.... 🌸🌸 تو نگهبان مکتبی یا جعفر سردار والا منصبی یا جعفر وقت گفتن از مدح تو، این بس که پدرشوهر زینبی یا جعفر با عشق تو شدم رو به راه با نماز تو پاک از گناه می شود منکر فضل تو در صف محشر؛ بی پناه یا جعفر در روایت مثل حمزه، خیرالنّاسی غیرت الهی، بر اهل بیت حساسی پشت نکردی هرگز بر دشمن در میدان تو عموجان شیر حیدر؛ عباسی سیدی یا جعفر... 🌸🌸 عموی صاحب الزّمان یا جعفر محبوب قلب شیعیان یا جعفر ان شاءالله بعداز ظهور، می بینیم برمیگردی ای پهلوان یا جعفر هستی تو وقت انتقام فرمانده ی آخر امام زره تو بر تن کند منتقم در روز قیام یا جعفر ما همه از اعدای مهدی بیزاریم دم به دم بر لب دعای فرج داریم بعد رجعت ان شاءالله با اذن تو از غلامانت ای جعفر طیّاریم سیدی یا جعفر... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
برای مداحان و مبلغان فاطمیه.mp3
34.07M
🔰برای و مبلغان فاطمیه 🎙حجت الاسلام قنبریان در جمع ستایشگران آستان اهل بیت بوشهر ۱۷آبان۱۴۰۳ ▫️فاطمیه در نمای کلی و از دور: 1⃣ نمای یک کنشگر همه جانبه • از شکوائیه حقوقی تا جهاد تبیین و تهییج عواطف و... 2⃣ نمای یک کنش به وقت در مقابل فعل قبیح خاسر • جنگ وجودی مقاومت و جبهه شرارت نمونه امروز 3⃣ کنش خواهی از مردم با به رخ کشی شأن مردم • حتی گلایه از مردم بعد از بیان شأن رفیع آنها • مردم ایران بهتر از مردم مدینه و کوفه *⃣ گریزی به زینب کبری(س) • زینت پدر در تجسم آزادگی از کوفه تا شام! .
D1738764T16986150(Web)-mc.mp3
1.09M
🔹 نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت - یک نقش امام زمان(عج) در زمان غیبت، آگاهی از وضعیت ماست - نقش دیگر امام زمان(عج) در زمان غیبت، توجه و رسیدگی به امور شیعیان است - امام زمان(عج) حضور دارد و ما منتظر حضور نیستیم بلکه منتظر ظهور هستیم 🎙
sokhanrani.hanifi.mp3
29.75M
۶۰_روز 🎙 سخنرانی / حجت‌الاسلام شیخ
Fadaeian_Milad_Hazrat_Zeynab_14030810_00.mp3
38.88M
(سلام الله علیها) 📆 پنجشنبه ۱۷ آبان ماه ۱۴۰۳ 🔊 حجت الاسلام کریمی
. (س) السلام علیکِ یا سیدتی و مولاتی یا فاطمة الزهراء از بازی عجیب فلک آه میکشیم از زخمهای خورده نمک آه میکشیم *عجب روزگاری بازی درآورد ... خانومی که تا چند روز پیش ملیکهٔ عالم اسلام بود ، دختر رسول خدا بود ... حالا یه مشت رجّاله ریختند در خونش ... خدا شاهده مصیبت بی بی فقط لگد به در زدن و صورت مجروح و پهلوی شکسته نیست ... اونی که آدمو میکشه بد دهنی و بی ادبیه ...آی مادر ...الحمدلله امروز چشممون رو باز کردیم توی روضه ی مادرمون ... خداروشکر مادرمون دعوتمون کرد سر سفره ... با وجودی که حال مساعد نداره ... اما به زبان حال فرموده باشند ..بچه هام ، بیایید دورم بنشینید ... ماهم بچه های خانومیم دیگه ... هممون بچه های بی بی هستیم ... ان شا الله به جهت تشیّع ما درک میکنیم چی کشید خانوم ... اون بچه سید اهل شعر خیلی خوب و درست گفت ... عرض کرد خدمت بی بی ... خانوم جان ...* چرخ ها با چرخ نیلی خورده ایم با تو در آن کوچه سیلی خورده ایم *خیلی آماده ای الحمدلله ... * از بازی عجیب فلک آه میکشیم از زخمهای خورده نمک آه میکشیم آن صورتی که تاب نسیم سحر نداشت *... یادم میاد بعضی وقتا توی روضه عرض میکردم به رفقا ... روضه امام حسین که خونده میشد میگفتم عرض کنیم حسین جان ... ما هیچ مرهمی برای زخمات نداریم ، این چهارتا قطره اشک رو بذار روی زخمات ... الان میخواستم به بی بی عرض کنم دیدم اشکهای ما شوره ... زخم صورتش میسوزه ... آقا جان امام زمان کی میایی آقا ... یقهٔ این دوتا ملعون رو بگیری ازشون سؤال کنی ببینی چه جوابی دارن بدن ؟! ... آخه مادر هجده ساله من با شما چه کرده بود !؟... چه مادری ...* آن صورتی که تاب نسیم سحر نداشت حتی ز باد بال ملک آه می کشید حالا چه آمده به سرش که تمام شب از جای زخمهای فدک آه می کشید قربون ناله های دلتون برم آی دوستان زهرا سلام الله علیها ... الان که توی کوچه خیابون میومدیم همه دنبال کار و زندگیشون هستند ... با عجله میرن به مغازه ها ، به اداره ها ، به کاراشون برسند ، شما اینجا چی میخواهید؟ ... زبان حالت اینه ...کار و کاسبیم ، دار و ندارم مادرمه ... هر چی هست و نیست یه مادر جوونه ... اونم افتاده توی بستر ... آی بی بی ... والله سخته روشن خوانی سخته .. . جون دادن راحت تر از روضه خوندنه ... * او بار شیشه داشت که در کوچه خُرد شد آئینه بود و غرق ترک ، آه می کشید یه روضه خوان آذری خیلی درست و قشنگ میگفت ... میگفت همه کس همه مصیبتی رو درک نمیکنه باید وقتش برسه جایگاهشو داشته باشه ... راست میگفت ...میگفت الان به من بگن که یه مادری بچش از دست رفت ، من چه میفهمم ... به اندازه خودم میفهمم ... اما به یه مادر بگن بچش از دست رفت ... تا بگن اشکاش جاری میشه ... چون مادره خودش میفهمه دیگه ... خوب می‌فهمه ... * بین در و دیوار ، مادر ما ... صدا زد ... خدایا گنج با گنجینه ام سوخت یکی نبود بگه بیشرف ، نامرد ، مگه خبر نداشتی از حال و روز فاطمه ؟! ... مگه صدای زهرارو نشنیدی ؟! ... اگه بپرسید جوابش اینه ... خوده بیشرفش توی نامه اش برای معاویه نوشت ...معاویه! نزدیک بود دلم برای فاطمه بسوزه ... همین که صدای نفس نفس زهرارو میشنیدم ... اومد دلم به رحم بیاد ، یاد علی افتادم ، اینقدر بغض توی سینه ام جمع کردم ، هرچی زور داشتم توی پام جمع کردم* خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آئینه ام سوخت طاقت داری؟! ... خیلی معذرت میخوام ... هم از شما معذرت میخوام .. هم از آقا امام زمان ... اما چه کنم دیگه ... روضه هست ... باید بگم دیگه ... کار من اینه ... خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آئینه ام سوخت چنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت مادر ، سینه ام سوخت .
. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی فاطِمه، السَّيِّدَةِ الْجَليلَه، ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَه، فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيله، الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها، الْمَمْنُوعَةُ ارثها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرَهَا، المَکسورة ضِلْعُهَا، المَقتولة وَلَدَهَا، المغصوبة حَقَّهَا، المضروبة وَجْهِ هَا، المجروحة عینها، المضلومة بَعْلُهَا .
. امیرالمؤمنین ای روح آفتاب چرا پا نمی شوی  بانوی بوتراب چرا پا نمی شوی پهلوی من هم از خبر رفتنت شکست  رکنم شده خراب چرا پا نمی شوی با قطره قطره اشک سلامت نموده ام  زهرا بده جواب چرا پا نمی شوی  خورشید لطمه دیده حیدر بلند شو  بر جمع ما بتاب چرا پا نمی شوی  رفتی و روی صورت خود را کشیده ای  ای مادر حجاب چرا پا نمی شوی  بی تو تمام ثانیه ها دق نموده اند  رفته زمان بر آب چرا پا نمی شوی  روی کبود تو به نگاهم اشاره کرد  مردم از این خطاب چرا نمی شوی  می میرد از تنفس دل گیر کوچه ها  ای غنچه های ناب چرا پا نمی شوی ✍ ................. نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى الْفُقَرَاءِ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا ابْنَةَ مَنْ صَلَّى بِالْمَلَائِكَةِ فِي السَّمَاءِ مَثْنَى مَثْنَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى وَ قَالَ مَا الَّذِي تَجِدِينَهُ فَأَنَا ابْنُ عَمِّكِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ .... فَيُصْبِحَانِ يَتِيمَيْنِ غَرِيبَيْنِ مُنْكَسِرَيْنِ فَإِنَّهُمَا بِالْأَمْسِ فَقَدَا جَدَّهُمَا وَ الْيَوْمَ يَفْقِدَانِ أُمَّهُمَا فَالْوَيْلُ لِأُمَّةٍ تَقْتُلُهُمَا وَ تُبْغِضُهُمَا. ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُول‏: ابْكِنِي إِنْ بَكَيْتَ يَا خَيْرَ هَادٍ وَ اسْبِلِ الدَّمْعَ فَهُوَ يَوْمُ الْفِرَاقِ‏ يَا قَرِينَ الْبَتُولِ أُوصِيكَ بِالنَّسْلِ فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِيفَ اشْتِيَاقٍ‏ ابْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاقِ‏ فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا يَتَامَى حَيَارَى يَحْلِفُ اللَّهَ فَهُوَ يَوْمُ الْفِرَاق‏ قَالَتْ فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ مِنْ أَيْنَ لَكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ هَذَا الْخَبَرُ وَ الْوَحْيُ قَدِ انْقَطَعَ عَنَّا فَقَالَتْ يَا أَبَا الْحَسَنِ رَقَدْتُ السَّاعَةَ فَرَأَيْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص فِي قَصْرٍ مِنَ الدُّرِّ الْأَبْيَضِ فَلَمَّا رَآنِي قَالَ هَلُمِّي إِلَيَّ يَا بُنَيَّةِ فَإِنِّي إِلَيْكِ مُشْتَاقٌ فَقُلْتُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَشَدُّ شَوْقاً مِنْكَ إِلَى لِقَائِكَ فَقَالَ أَنْتِ اللَّيْلَةَ عِنْدِي وَ هُوَ الصَّادِقُ لِمَا وَعَدَ وَ الْمُوفِي لِمَا عَاهَدَ فَإِذَا أَنْتَ قَرَأْتَ يس فَاعْلَمْ أَنِّي قَدْ قَضَيْتُ نَحْبِي فَغَسِّلْنِي وَ لَا تَكْشِفْ عَنِّي فَإِنِّي طَاهِرَةٌ مُطَهَّرَةٌ وَ لْيُصَلِّ عَلَيَّ مَعَكَ مِنْ أَهْلِيَ الْأَدْنَى فَالْأَدْنَى وَ مَنْ رُزِقَ أَجْرِي وَ ادْفِنِّي لَيْلًا فِي قَبْرِي بِهَذَا أَخْبَرَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اللَّه.[2] ترجمه: به هنگام رحلت حضرت زهرا سلام‌الله علیها، امام علی علیه‌السلام نماز ظهر را خوانده به سوی منزل بازگشت. کنیزان را در راه دید درحالی‌که گریان و محزون بودند. امام علیه‌السلام به ایشان فرمود: چه خبر شده، چرا شما را ناراحت و مضطرب می‌بینم؟! گفتند: یا امیرالمؤمنین! دخترعموی خود زهرا را دریاب، گر چه گمان نمی‌کنیم حاصلی داشته باشد. حضرت علی به‌سرعت به سوی اتاق فاطمه رفت و بر آن بانو وارد شد، ناگاه دید فاطمه در میان بستر خویش افتاده و به‌طرف راست و چپ می‌غلتد. علی علیه‌السلام ردا را از دوش خود و عمامه را از سر مبارک خویش افکند و لباس خود را درآورد، آنگاه آمد و سر مبارک حضرت زهرا را به دامن گرفت و فرمود: ای زهرا! ولی حضرت فاطمه سخنی نگفت. برای دومین بار فرمود: ای دختر محمد مصطفی! فاطمه زهرا باز جوابی نداد! علی علیه‌السلام برای سومین بار صدا زد: ای دختر آن‌کسی که زکات را در دامن عبای خود برای فقرا می‌برد! جوابی نشنید. ای دختر آن‌کسی که با ملائکه نماز خواند! حضرت زهرا علیها‌السّلام جوابی نداد. علی علیه‌السلام صدا زد: ای فاطمه، با من سخن بگو! من پسرعموی تو علی بن ابی‌طالب هستم. فاطمه چشمان خود را به روی او باز کرد، آنگاه آن بانو گریست و علی علیه‌السلام هم گریان شد و به زهرای اطهر فرمود: تو را چه شده؟ من پسرعمویت علی هستم. فاطمه گفت: ای پسرعمو! من اکنون مرگ را مشاهده می‌کنم که نمی‌توان از دست آن گریخت. سپس راجع به فرزندانش خصوصاً امام حسن و امام حسین سفارش‌هایی فرمود و گفت:
ایشان یتیم و دل‌شکسته‌اند، دیروز بود که آنان جدّ بزرگوار خود را از دست دادند، امروز هم مادر خود را از دست می‌دهند. وای بر آن امّتی که آنان را می‌کشند و با ایشان بغض و دشمنی می‌ورزند! آنگاه اشعاری را بدین ترتیب خواند: اگر گریه می‌کنی بر من گریه کن ای بهترین هدایت‌کنندگان و اشک بریز که روز فراق رسید. ای همسر بتول! من درباره نسل خود به تو سفارش می‌کنم، زیرا که ایشان ملازم اسلام می‌باشند. برای من و یتیم‌های من گریه کن، مخصوصاً کشته و قتیل کربلا را فراموش نکنی. ایشان مفارقت می‌کنند و یتیمانی حیران و سرگردان می‌شوند، خداوند مقرّر کرده که روز فراق است. حضرت امیر به زهرای اطهر فرمود: ای دختر رسول خدا! تو این مطلب را از کجا می‌گویی، درصورتی‌که وحی خدا از خاندان ما قطع‌شده است؟! فاطمه گفت: ای ابوالحسن! من امروز خواب دیدم که پدر بزرگوارم در میان قصری از جواهرات سفید است، چون مرا دید فرمود: دخترم! نزد من بیا، زیرا من مشتاق تو هستم. گفتم: پدر جان! به خداوند سوگند که من بیشتر شوق ملاقات تو را دارم. پدر فرمود: تو امشب نزد من خواهی بود. گفتار پدرم همیشه راست است و به وعده خود وفا خواهد کرد. علی جان! هنگامی‌که دیدی من سوره یس را قرائت نمودم بدان که اجلم فرا رسیده، مرا غسل بده، ولی بدنم را برهنه نکن، زیرا من پاک و مطهّر هستم. علی جان! خودت و اهل خانه‌ام که به من نزدیک هستند بر جنازه‌ام نماز بخوانید. علی جان! مرا شبانه به خاک بسپار، این نحوه را پدرم پیغمبر خدا به من خبر داده. [1] - بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187 [2] - بحار الأنوار ،علامه مجلسی،ج‏43، ص 178-179