eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. باز کن در را که با حال پریشان آمدم درد دارم، نیمه شب دنبال درمان آمدم از رجب تا ماه مهمانی که چیزی راه نیست بنده‌ی خوبی نبودم، بهر جبران آمدم يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر، بیرونم نکن 🌹 #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... وقتی که هست چشم تر تو مطاف اشک گم می‌شود دوباره دلم در طواف اشک چشمان بی‌قرار من و اعتکاف اشک آقا بخر مرا به همین دو کلاف اشک این اشک‌ها شده همه‌ آبروی من چشمی گشا به روی من ای آرزوی من ای طلعة الرشیدۀ من ایها العزیز ای غُرَّةَ الحمیدۀ من ایها العزیز ای نورِ هر دو دیدۀ من ایها العزیز خورشیدِ من سپیدۀ من ایها العزیز امشب بیا که روضه بخوانی برایمان صاحب عزای خون خدا صاحب‌الزمان امشب بیا و با دل خونین جگر بخوان از ماه خون گرفته و شق‌القمر بخوان از شام بی‌کسی و شب بی‌سحر بخوان از روضه‌های عمه‌تان بیشتر بخوان وقتی که چشم‌های تو از غم لبالب است آئینه غریبی و غم‌های زینب است این خاک غرق ندبه و آه است العجل هر صبح جمعه چشم به راه است العجل آل عبا بدون پناه است العجل بر روی نیزه‌ها سر ماه است العجل یا این دل شکسته‌‌ی ما را صبور کن یا از برای زینب کبری ظهور کن ✍ .
. ➖ در نقلی آمده است: أنّها دَخَلَتْ عَلَى الحُسين عليه السّلام وكانَ يَقرَأ القرآنَ، فَوضَعَ القرآنَ عَلَى الأرضِ، وقاَم لَها إجلالًا. 📝 وقتی که زینب کبری سلام‌الله‌علیها بر علیه‌السلام وارد می‌شد، در حالی که آن حضرت مشغول قرائت قرآن بود، قرآن را روز زمین گذاشته و به‌احترام او از جای خود قیام می‌نمود. 📚زینب الکبری علیهاالسلام،النقدی، ص۲۹ ➖ در نقلی دیگر نیر آمده است: هرگاه حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها به‌دیدن برادرش امام حسین علیه‌السلام مشرّف می‌شد، آن حضرت به خاطر جلالت خواهرش می‌ایستاد، و او را در جای خود می‌نشانید. 📚تحفة الحسینی، ص٣٩۴ .
. اغیثینی یا زینب شد عرش خدا منزل تو یا زینب شد روح الامین، سائل تو یا زینب بر تک تک شامیان دمادم لعنت هستند همه قاتل تو یا زینب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. به ابن سعد رو انداختم آخر سر از غربت سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── اگر دلواپس من بوده ای من بیشتر بودم میان بستگان خود به تو وابسته تر بودم رسیده لحظهٔ مرگم سراغم را نمی گیری به شوق دیدنت از صبح هی خیره به در بودم میان بسترم جان میدهم حالا تک و تنها منی که لحظه جان دادن چندین نفر بودم نگاه اولم را بین آغوش تو خندیدم از آن بدو تولد با تو یک جور دگر بودم * اما ... نگاه اول... حسین جان...از نگاه آخر چطور بگم...؟ * نگاه آخرم گودال بودی گریه میکردم گریه میکردم * زینب کجا رو داره می بینه اینطوری میگه...* و از موی سر آشفته ات، آشفته تر بودم *حسین من حسین من...* هنوزم با مرور خاطراتت جان به لب هستم حسین من سه ساعت زخم خوردی سه ساعت محتضر بودی حسین جان! میان التماس من تو را هرکس که آمد زد چه بر می آمد از این دست تنها یک نفر بودم *بابا روضه اینه والا درد اینه..* به ابن سعد رو انداختم آخر سر از غربت منی که از سخن با یک غریبه در حذر بودم * تا اون روز نامحرمی صدای منو نشنیده بود حسین. سایه منم زن همسایه ندیده بود حسین. بین نامحرما می دویدم...* از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین * یا صاحب الزمان بگم بعدشو...؟ * از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین * داره از بالای تل زینبیه می بینه...* دست و پا می زد حسین زینب صدا میزد حسین به پیش چشم من ده اسب از روی تنت رد شد تو خونین پیکر و من بیشتر خونین جگر بودم عزیز دلم...! تو شأنت دامن زهراست نه مخروبه ی خولی سرت را از تنورش در میاوردم اگر بودم حسین جان!بهانه تا نگیرند از نبود تو یتیمانت برای بچه ها هم عمه بودم هم پدر بودم سوار ناقه ها کردم همینکه دخترانت را برای محملم دنبال مَحرَم در به در بودم *امشب همین یه بیت برا اینکه امام زمان عج باهاش خون گریه کنه بسه والا! گفت حسین...* تویی که شرط ضمن عقد من بودی خبر داری که من از کربلا تا شام با که همسفر بودم؟! مرا بازار بردند و مرا آزار میدادند منی را که به عصمت در دو عالم مفتخر بودم تو را با خیزران میزد مرا ساکت کند دشمن * میخواست من حرف نزنم...* حلالم کن برادر جان برایت دردسر بودم :گروه شعر یا مظلوم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
بخش پنجم _ زمینه ( یک سالو نیمه درگیر کابوسم ).mp3
34.42M
| یک سال و نیمه درگیره بانوای: . ایام‌شهادت‌حضرت‌زینب‌سلام‌الله‌علیها ‍ 📃 🖊 (سلام‌الله‌علیها) 🖊 یک سال و نیمِ درگیر کابوسم یک سال و نیمِ با گریه مأنوسم حالا به ام المصائب معروفم من کوهی از روضه هایِ مکشوفم کاش منم اون روز ، توی گودال میمردم کاش منم نیزه منم شمشیر میخوردم سنان اومد سنان میزد به پهلویِ جسم ناتوان میزد دل ما رو میسوزوندن چرا دیگه نیزه ها رو میشکوندن آه پناه عالم خرابه حالم خرابه حالم آه حسین من حسین من حسین وااای حسین من حسین من حسین من یک سال و نیمِ از دنیا بریدم یک سال و نیمِ روز خوش ندیدم هنوزم از پیش چشمات رد میشه خاطرات شام و حالم بد میشه آه چقد بد شد دم دروازه ی ساعات آه میرقصیدن یه مشت رقاص جلو سادات همین اوجِ مصائب بود لباسامون خیلی نامناسب بود کجا بودم کجا رفتم توی بازار یهودیا رفتم آه پناه عالم خرابه حالم خرابه حالم پناه عالمیان زینبت پناه ندارد به جز تو ای شه خوبان امیدگاه ندارد اگر اجازه دهی صف کشید از پی ات آید که این سپاه نگوید حسین سپاه ندارد آه پناه عالم خرابه حالم خرابه حالم یک سال و نیمِ که میده عذابم من غصه دار مجلس شرابم بدتر از کوفه و شام و گودال بود چند ساعت اون مجلس چندین سال بود آه چقدر طعنه از اون پست لعین خوردم آه سرت رو زمین انداخت زمین خوردم رقیه ات بود ربابم بود کنار سر جامی از شرابم بود چه روز سختی بود واسم شد احساس جای خالی عباسم آه پناه عالم خرابه حالم خرابه حالم .
. ▪️زندگی سراسر حزن و‌ اندوه حضرت زینب(س) حضرت زینب کبری(س) پس از گذشت حدود ۱۸ ماه بعد از شهادت امام حسین(ع)، در دمشق شام چشم از جهان فرو بست. در تاریخ وفات حضرت زینب کبری(س) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی(ع) اختلاف‌نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری پس از تحمل مصائب کربلا و رنج‌های اسارت در ۵۷ سالگی به دیدار معبود شتافتند و در جوار حضرت حق آرام گرفتند. بحر المصائب نوشته است: حضرت زینب(س) بعد از واقعه کربلا و رنج شام و محنت ایام، چندان گریست که قدش خمیده شده و گیسوانش سفید گردید و زندگی‌ای سراسر حزن و‌ اندوه داشت تا به سرای دیگر رخت بربست. 📚منبع بحرالمصائب، جعفربن سلطان احمد تبریزی، ص۲۵۳ ........ ▪️هجرت حضرت زینب(س) به شام عمرو بن سعید اشرق که از سوی بنی‌امیه به عنوان حاکم مدینه منصوب شده بود طی نامه‌ای به یزید، مطلب را به اطلاع او رساند و او را از ماجرای برپایی مجالس عزا با خبر کرد. در نامه او به یزید چنین آمده بود: همانا که وجود زینب در میان مردم مدینه اذهان را می‌آشوبد. او زنی سخنور و عاقل و خردمند است و عزم کرده تا با هوادارانش انتقام خون حسین را بگیرد. یزید در پاسخ به او دستور داد که میان حضرت زینب(س) و مردم مدینه جدایی‌ اندازد. او نیز به آن حضرت اعلام کرد که از مدینه خارج شود و در هر جای دیگری که مایل است، زندگی کند. حضرت زینب(س) به ناچار مدینه را در روزهای پایانی ذی‌الحجه سال ۶۱ هجری در حالی که هنوز سالگرد برادرش نرسیده بود همراه با دختران امام حسین(ع) (فاطمه و سکینه) و فضه خادمه(س) ترک کرد و به سوی شام روانه شد. 📚منبع زینب الکبری من المهد الی الحد، سیدکاظم قزوینی، ص۶۱۴ .
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی حسینِ فاطمه را گرم، یاوری کردی غریب تا که نمانَد حسینِ بی‌عبّاس به جای خواهری آنجا برادری کردی گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین چه خواهری تو؟ برادر! که مادری کردی تو خواهری و برادر، تو مادری و پدر تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی پس از حسین، چه بر تو گذشت؟ وارث درد! به خون نشستی و در خون شناوری کردی به روی نیزه سرِ آفتاب را دیدی ولی شکست نخوردی و سروری کردی چه زخم‌ها که نزد خطبه‌ات به خفّاشان زبان گشودی و روشن سخنوری کردی زبان نبود، خود ذوالفقار مولا بود سخن درست بگویم، تو حیدری کردی تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان یگانه قاصد امّت! پیمبری کردی بدل به آینه شد خاک کربلا با تو تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی من از کجا و غزل گفتن از غم تو کجا؟ تو ای بزرگ! خودت ذرّه‌پروری کردی .
. سلام_الله_علیها ۱۱۹۸ ندارم تاب ز هجر روی تو من ندارم خواب دو دیده از دوریت بود پر آب ندارم تاب امشب شب جمعه دانم کربلایی هم گوشه گودال هم پایین پایی می‌خونی السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب چه خاکی بریزم به سر از واژه‌ی علی البدن السلیب می‌خونی از حسین و جای پای شمر خونی شده چکمه‌های شمر بگو از محاسنی که بود توی مشت و پنجه‌های شمر **** خرابم من چو گیسوی تو به پیچ وتابم من شبیه تو بین آفِتابم من کبابم من هم تنگی گودال مونده یادِ زینب هم پیکر پامال مونده یادِ زینب از یادم نمیره تورو چه بد زدن نامردا تورو بی حد زدن مثل مادرِ در پشتِ در به تن تو با لگد زدن می‌بینی روی سینمه پیراهنت خونیه لباس بدنت از پیراهنت معلومه که چی اومده به روز تنت **** کجا هستی گمونم که زیر دست و پا هستی هنوز شاید زیر مرکبا هستی کجا هستی پا کشیدی رو خاک کُشتی خواهرت رو مُردم تا که دیدم زیر حنجرت رو می‌لرزید روی تل، تموم پیکرم دستمو گذاشتم رو سرم با خنده دیدم جدا می‌کرد سرتو رو پای مادرم دیدی که من عقب عقب رفتم حرم هنوزم نمیشه باورم من به تو نکرده پشت ولی پشت و رو شدی برابرم **** ایام ........................... . دنیای بی تو نداره تعریفی دنیای بی تو رو اصلا نمیخوام روم نشد حتی به یک نفر بگم چی به روز ما آورده شهر کوچه بازار و دیدم ولی حسین دلم از بزم شراب شون پره اونی که خیزرون و زد به لبت قیامت چوب گناشو می خوره با چشام دیدم که پژمرده شدی زیر دست و پای شمر ، لاله ی من قرار این نبود که از پیشم بری رفیق پنجاه و چند ساله ی من کربلا کاری ازم بر نیومد تا که زخم بدن تو خوب بشه حالا گریه می کنیم من و رباب تا که زخمای تن تو خوب بشه بعد تو روی خوشی رو ندیدم بعد تو غم یه قدم عقب نرفت هیچکی مثل من تو سختی کشیدن راه صد ساله رو تو یه شب نرفت ✍ .👇
سخنرانی(1).mp3
52.94M
🔊 : حجة‌الاسلام و المسلمین فخریان ✍ موضوع: مأموریت در حرکت اباعبدالله الحسین 🗓 جمعه ۲۸ دی‌ماه ۱۴۰۳ 📌 نیشابور، هیئت منتظران ظهور
روضهحضرتزینبکریمینیا.mp3
21.87M
روضه و سینه زنی سلام الله‌ علیها کریمی نیا ۱۴۰۳ در باغ ولا شاخه ی رعنا زینب ذوالفقار علی و دختر زهرا زینب به شه کرببلا یاور وهمسنگر عشق به علی شیر خدا ،زينت بابا زینب وارث صبر علی و جگر ختم رسل معنی صبر به والله به معنا زینب هر که را درد اگر هست بیارد اینجا که دوا کردن هر درد بود با زینب نام زینب گره بسته ی ما را وا کرد ایهاالناس بگویید همه یا زینب کاش قسمت بشود همچو شهیدان حرم پر بگیریم از اینجا همگی تا زینب حسین کریمی نیا ....... فاتح کوفه و شامم علم جنگ و قیامم دخترِ زهرا وُ حیدر یاور و یارِ امامم من دختر شیر خدا پیروز دشت کربلا یا زینبا یا زینبا یا زینبا ....... گرچه در زندانم اما من نیفتاده ام از پا پرچم ایثار و وفا تا قیامت باشد بالا من شیرِ زنِ کوفه ام خیبرشکنِ کوفه ام یازینبا ۳ ....... ای هلالِ بر نیزه ها بقلِ خواهرت بیا چشم خونینت را ببند من کجا و اینجا کجا شد پاره پاره معجرم من دختر پیغمبرم جانم حسین جانم حسین ای جان جانانم حسین ....... حضرت زهرا خودش آینه دار زینب است حضرت زهرا همیشه بیقرار زینب است تیغ در دستش ندیده هیچ کس در عالمین چون که عباس دلاور ذوالفقار زینب است عالمان را عاملان خواندند با لطفش... چرا ؟ ریشه ی طوبای دین در چشمه سار زینب است زینب کبری خودش سر خداوند جلی است حامل سر خدا خود رازدار زینب است "زینب اللهی نیم اما مرید زینبم" این دل غمدیده ی بیمار یار زینب است حضرت زهرا که عمری بیقرارش بود، گفت غم ندارم چون حسینم در کنار زینب است جعفر ابوالفتحی✍ برمشامم می رسد.. تشنه ی آب
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
روضه و سینه زنی #حضرت_زینب سلام الله‌ علیها کریمی نیا ۱۴۰۳ #روضه_حضرت_زینب در باغ ولا شاخه ی رعنا
. یا که خدا به خلق پیمبر نمی‌دهد یا گر دهد پیمبر ابتر نمی‌دهد حتی اگر چه فیض الهی به هیچ کس غیر از رسول سوره کوثر نمی‌دهد دختر در این قبیله تجلی کوثر است بی خود خدا به فاطمه دختر نمی‌دهد زینب یگانه است و خدا هم به فاطمه تا زینب است دختر دیگر نمی‌دهد زینب رشیده‌ای ست که بر شانه کسی تکیه به غیر شانه حیدر نمی‌دهد زینب شکوه خواهریش را در عالمین دست کسی به غیر برادر نمی‌دهد او مظهر صفات جلالی حیدر است یعنی به راحتی به کسی سر نمی‌دهد زینب همان کسی ست که در راه عفتش عباس می‌دهد نخ معجر نمی‌دهد علی‌اکبر لطیفیان ........ بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بقل قبر شهید کربلا از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین ناله ها میزد حسین، زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین .