که مردم بلند بشن :بگوید بسمک العظیم الاعظم ، آقایان بلند شوند خانم ها بیایند ، حالا رو به قبله صلی الله علیک یا اباعبدالله …جمعش کن بروند . خیال می کند الآن هیئت زیر سقف است . از تو توقع دارند . مداح اهل بیت است . از تو توقع دارند اسم برای بچه بگذاری ؛ می گوید بیژن خوب است ؟ تو نوکر امام حسینی! طرف بچه اش روز میلاد امام حسین به دنیا آمد ما گفتیم خدا را شکر یک حسین به حسین ها اضافه شد . گفت اسم بچه را گذاشتیم بهروز . گفتیم چرا؟ گفت چون در بهترین روز به دنیا آمده . تو که مداح امام حسینی باید حسین و حسن را زیاد کنی. بار مجلس شعر است . هیچ چیز نمی خواهد. سی سال پیش سازگار می گفت آقا قصیده بخوانید هیچ چیز دیگر نمی خواهد. قصیده بخوان که کم حرف بزنی خوب اگر بلد نیستی حرف بزنی .حرف ها را قصیده زده است . ساده هم بخوانی مردم گریه می کنند . شعر خوب کار خودش را می کند حتی اگر دکلمه ای بخوانی . اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها همین کافی است ، امها و بنتیها و السر المستودع را نمی خواهد اضافه کنید خودت را گرفتار نکن : و سرّ است یا والسّرّ است ؟ مستودِع است یا مستودَع؟ همان متعارف را بخوانید. ذاکر دوم : این شعر آقای مؤید بسیار خوب است که اگر توانستید همه حفظش کنید . اجراهای خوبی داشته .شعر کاربردی است خصوصا برای بعد از دهه اول محرم ، برای ۲۵ محرم و اول صفر آماده می کند مجلس را . سلام ما به تو ای سومین امام ؛حسین که در حضور تو مهدی کند سلام، حسین سلام بر تو و آن لحظه ای که قاتل تو نهاد تیغ بر آن لعل تشنه کام، حسین سلام بر تو و آن قطره های خون سرت که ریخت روی زمین در مسیر شام، حسین یک نکته : شما وقتی با ردیف حسین شعر دارید ،وقتی می رسد به اسم امام حسین مکث کنید تست کنید ، اگر مردم گفتند و همراه شدند خیلی خوب است اگر هم نگفتند شما مشکلی پیدا نمی کنید. برنامه از اول این بوده که فاصله بیندازم بین قافیه و ردیف . نوشتن شعر روی کاغذ ریز ننویسید ، با روان نویس ننویسید . نور پردازی های مجالس الآن مشکل شده. بهترین کار تایپ درشت کامپیوتری است. روی تای کاغذ هم ننویسید. از روی کاغذ شعر خواندن سخت است . ما توقع داریم شما که اینجا آمدید همه ۱۰-۱۵ بیت شعر را بخوانید. باید بسامد شعر شما برود بالا. اگر این شعر را حفظ باشید حتی می توانید با انتخاب درست در چند مجلس هم این شعر را بخوانید مثلا در هر مجلس دو سه بیت را انتخاب می کنید و هیچ جا هم تکراری نخوانده اید . شعر آقای انسانی هم انتخاب خوبی است مثنوی معروف روز تاریخی عاشورا گذشت در کتاب چراغ صاعقه : با زبان اشک گرم جستجو خاک را با یاد گل می کرد بو یافت آن گل را ولی پرپر شده پاره پاره پیکری بی سر شده یک شعر درست و درمان خواندن برای مجلس کافی است. حضرت آقا به آقای طاهری گفته بودند شعر آقای مؤید را بخوانید . تنظیم صحیح گام های صدا هر “به به”ی گفتند قرار بگذار بعد از آن “به به” بالا نروی یعنی گامت نرود بالا . دوم اینکه از جایی شروع کن که پایین ترین گام باشد. یکی از تکنیک ها کور خوانی است که مخاطب نفهمد کجا می روید. سنگ تمام گذاشتن غلط است . جلوی یک مداح معروف قرار نیست سنگ تمام بگذاری ، باید جا برای او هم بگذاری، باید جا برای مداحان دیگر هم بگذارید . مدیریت نفس یکی از مشکلات این است که وسط خواندن آب در گلو گیر می کند ، این به خاطر این است که اصرار دارید شعر را تا آخر بخوانید . خوب بایستید تا ته نخوانید. هیچ اتفاقی نمی افتد . ما سختش کرده ایم . همه این فن ها درست است . شما بچسبید به یک عالم ربانی . هفته آینده زیر هفت بیت کسی نیاید اینجا بخواند . نباید حرف بزنید فقط شعر بخوانید. والسلام علیکم و رحمه الله منبع: جلسه سوم مجمع الذاکرین با حضور #حاج_سعید_حدادیان مورخ 6/8/94

. #آداب_نوکری بسم الله الرحمن الرحیم حفظ ادب و احترام به قرآن و تربت قرآن از زانو پایین تر قرار نگیرد . قرآن از کمر به پایین حمل نشود همین جور تربت . احترام به مصحف موضوعیت دارد کسانی که به مصحف –یعنی کتابی که در آن قرآن نوشته شده- بی احترامی می کنند آثار وضعی شدیدی دارد . مبادا بخوابید پایتان رو به قرآن دراز باشد. نوکر اهل بیت قراری با خود بگذارد حداقل صد آیه شب بخواند . حدود ۵۰ آیه روز بخواند . نمی شود بدون قرآن زندگی کرد. کسانی موفق اند که زندگیشان مملو از قرآن باشد. آداب مصحف را رعایت کنند . حتی وقتی مصحف هست به راحتی هر سخنی نگویند. وقت مزاح مواظب باشند که این قرآن جلوی دستشان نباشد. خدا حی و حاضر است اما تشریفاتی هم دارد این کتاب با کتاب ریاضی تفاوت دارد. در حرم شوخی کردن کنار ضریح امام حسین تفاوت دارد با اینکه آدم مثلا در پارکی باشد . خدا همه جا هست اما آنجا را یک احترام ویژه خود خدا برایش قرار داده است . خود خدا برای این کتاب احترام ویژه ای قائل است لایمسه الا المطهرون. با طهارت باشند و زندگی با قرآن را توجه داشته باشند. مصحف روی زمین نباشد. شما باید احترامتان به قرآن بیش از همه باشد. بودجه بندی تحریر یکی از مطالب مهم در خواندن بودجه بندی تحریر است . یک وقت کسی صدای پر تحریری دارد ، تحریر زیاد مخل خواندن می شود گاهی . زیاد تحریر زدن خدای ناکرده علامت خودنمایی ما در خواندن نشود. قرار است از خواندن ما سوزی اخلاصی حالی به مردم منتقل شود. با تحریر مخالف نیستیم. دوم باعث می شود گاهی از معناگرایی بیرون بیاییم. بخشی از موسیقی را ما باید ارائه دهیم که به فرهنگ مداحی ارتباط داشته باشد. این کار را آقای ترابی خوب انجام می دهد . قبلا گفتیم می شود در نفس گیری کلمه به کلمه نفس گرفت به طوری که در ذوق هم نزند. نه اینکه باید چنین کنیم اما می شود . می شود یک شعر طولانی را خواند و یک تحریر هم نزند. آقای هلالی یک شعر خوانده بدون اینکه تحریر بزند. من و دل کندن از دلبر محال است ز بس که فکر دیدار تو هستم حریم تو شده فکر و خیالم نوحه هم هست : اگر دردم یکی بودی چه بودی این تمرین می خواهد . تحریر نزدن هم تمرین می خواهد. ما با موسیقی این کار نداریم با صدا کار داریم . اول اینکه شعرش خوب است . اگر شعر رسا و زیبا باشد لازم نیست حنجره ات را اذیت کنی. شما آرام می خوانی مردم داد می زنند. این را ببینید : ای اهل دل به غربت تو مبتلا حسن ما را ز مرحمت تو ببر کربلا حسن سوگند بر مجاهدت مردم یمن سوگند بر شهادت اهل منا حسن سوگند بر حسین که ما سینه می زنیم یک روز در بقیع تو چون کربلا حسن شعر خودش کار می کند . یک شعر خوب. دوم اینکه صدای خودش همین جوری خوب است . یک خستگی دارد که مردم این خستگی را دوست دارند دستگاه امام حسین است. سن کنسرت نیست. بعضی ها با سن کنسرت عوضی می گیرند بعضی ها موسیقی هم می آورند . ارگ و سنتور .دستگاه امام حسین علیه السلام این نیست. نکته بعد اینکه ما همیشه صدایمان باز نیست . قرار است ده شب بخوانیم . ما که کنسرت نیست لب بزنیم آهنگمان را پخش کنند بعد یک آهنگ ۴ دقیقه است نهایتا ۶ دقیقه . یک پیش منبری ۲۰ دقیقه باید بخواند اگر آقا در ترافیک گیر کند می شود ۴۰ دقیقه . هر شب یک جا نه چند جا . اینجوری که تحریر می زنی نمی توانی ادامه بدهی. فن بی تحریر بودن را کار کنید. بالا پایین کردن صدا با تحریر فرق می کند. گفتیم تحریر نزنید نه اینکه شق و رق بخوانید ، نه؛ نرم ، عاشقانه ، صفا کنید با آقا ، قرار است عاشق شماره یک تو باشی. از ازل در طلبت چشم ترم بود حسین زود نگویید حسین ، اول جمعیت باید بگوید حسین.فنّش این است. بر آکسان و تکیه دقت کنید . تند و پشت سرهم نخوانید با مکث و نفس کشیدن باشد. تمرین برای خواندن با سایه صدا و گام پایین سایه صدا را هم یاد بگیرید همیشه لازم نیست با کل جوهر صدا بخوانید. بعضی بالا خواندن ها شمشیر است. از گام پایین شروع کنید بعد کم کم بیاورید بالا . مثل فنری که فشرده اید بعد کم کم رهایش می کنید. این گام پایین خواندن ، باعث می شود بهره وری شما بالا برود . دقت در نوع لباس پوشیدن یک خاطره : سالها پیش مجلسی داشتم در مهدیه. بعد از دوستی پرسیدم که چطور بود او گفت خوب بود فقط تو کمربند سفیدی داشتی که من تمام حواسم به آن جلب شده بود. نوع پوشش ما مهم است . برای برخی لازم است به جای پیراهن بلوز بپوشند … عبا در گذشته می انداختند همه چیزشان پوشیده بود. لباسی بپوشید که اگر رفتید مسجد خجالت نکشید. انگشتر طلا و کفش سفید … . بعضی از پوشش های مداحان مناسب نیست. امشب دو درس داشتیم : ۱٫ بی تحریر خواندن .نمونه اش هم آقای هلالی بود . سرودواره می خواند با حزن. جنس صدای خودت هم مهم است. بعضی ها خودشان را نشناخته اند که جایشان در خواندن کجاست. .

. اگر در گام پایین تمرین کنید چیزهای خوبی پیش می آید. بله گاهی هم لازم است که انسان بالا بخواند . در تشییع جنازه شهید مجبور می شوی بالای چهارپایه بروی و داد بزنی. اما اگر زیاد این کار را انجام دهی صدایت خراب می شود. کفاره ی شراب خوری های بی حساب هشیار در میانه ی مستان نشستن است منبع: جلسه چهارم #آموزش_مداحی ، مجمع الذاکرین هیئت رزمندگان اسلام ، استاد حاج سعید حدادیان

. ◾️مصائب بعد از شهادت قالَ عمّارُ: مَضَیْتُ إلی دارِ سَیّدی وَ مولای أمیرِ المُؤمنین عَلیهِ السلامُ فاسْتَأْذَنْتُ الدُّخُولَ علیه ؟ فَأَذَّنَ لی... فَدَخَلْتُ عَلیهِ، فَوَجَدْتُه جالساً جلسةَ الحَزینِ الکَئیبِ و الحَسَنُ علیه‌السلام عَنْ یمینه و الحُسَیْنُ عَلیه السلام عَنْ شِمالِه وَ هُوَ تارةً یَلْتَفِتُ إلیَ الحُسَینِ علیه‌السلام و یَبْکی ... فلَمّا نَظَرتُ إلی حالِه وَ حالِ وُلدِه ، لَمْ أَمْلِکْ نَفْسی دُونَ أَنْ أَخَذَتنی العبرةُ وَ بَکیْتُ بُکاءً شدیداً ، فَلَمّا سَکَنَ نَشیجی قلتُ : سَیّدی! أَتأْذَنُ لی بِالکَلامِ ؟ قال: « تَکَلَّمْ یا أَبَا الیَقْظان» قُلتُ : سَیّدی! إِنَّکُم تَأمُرونَ بِالصَّبرِ عَلی الْمُصیبَهِ، فَما هذا الحُزنُ الطّویلُ؟ وَ إنَّ شیعَتَک لا یَقِرُّ لَهُم قَرارً بِاحْتِجابِکَ عَنْهُم ، وَقَدْ شَقَّ ذلک عَلیهم. قال: فَالتَفَتَ إِلیَّ، وَقالَ: یا عَمَّارُ! إنَّ العَزاءَ عَن مِثلِ مَنْ فَقَدْتُهُ لَعزیزٌ ، إِنیٌ فَقَدْتُ رَسُولَ اللهِ صَلّی اللهُ علیه وآله بَفَقْدِ فاطمةَ سَلامُ اللهِ علیها، وَ إذا مَشَتْ لَمْ تَخْرُمْ مَشْیَتُه ، و إنّی ما أحَسَسْتُ تألّمَ الفِراقِ إلاّ بِفِراقِها، وإنَّ أَعْظَمَ ما لَقیتْ مِنْ مُصیبَتِها ... إنّی لَمّا وَضَعَتُها علی المُغتَسِلِ وَجَدَتُ ضِلْعاً مِن أَضلاعِها مَکسوراً ، وَجَنْبُها قَد إِسْوَدَّ مِنْ ضَربِ السِّیاطِ ... وَ کانَتْ تَخْفی ذلک عَلی مخافةِ أن یَشْتَدَّ حُزْنی، و ما نَظرتُ عینایَ إلی الحسنِ و الحسینِ الاّو خَنَقَتْنی العبرةُ، و ما نَظَرتُ إلی زینبٍ باکیةً الا و أخَذَتْنی الرِّقَة علیها. ثم خَرَج علیه‌السلام مَع عَمّار فَاسْتَبْشَرَ الشیعةُ بِذلک. عمّار می‌گوید: به خانه آقا و مولایم امیرالمومنین رفتم و از ایشان اجازه‌ ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیه‌السلام نگاه می‌کرد و می‌گریست و گاهی به حسن علیه‌السلام. هنگامی‌که به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشک‌هایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامی‌که آرام شدم عرضه داشتم: اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان! عرضه داشتم: شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمایید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانه‌نشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آن‌ها سخت است. می‌گوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود: ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است. من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم. او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامی‌که سخن می‌گفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامی‌که راه می رفت مثل رسول خدا راه می‌رفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است. هنگامی‌که او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می نمود که می ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم می گیرد و به زینب گریان نگاه نمی‌کنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت در می آید. سپس حضرت با عمار از منزل خارج شدند و شیعیان به یکدیگر بشارت آن را دادند. 📚منابع: انوار العلومة، ص ۲۱۴ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰ #فاطمیه #بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا #مصائب_حضرت_زهرا .

#پی_دی_اف #pdf 『کتاب گوشوارۀ شکسته』 ✓ #متن_روضه های دهه ی اول و دوم #فاطميه ◈ ✓ شامل #متون_روضه هاي اجرا شده مداحان  مشهور کشور ◈

#پی_دی_اف #pdf 📚کتاب کوچه های اشک ده روضه و مرثیه مستند شهادت حضرت فاطمه علیها السلام ویژه ایام #فاطمیه قطع جیبی نگارش: حجت الاسلام الیاسی

. #تذکر به فضل الهی شعرای آئینی زیادی داریم امروزه دست مداحان از نظر شعر باز است در گذشته برای یک شعر دنبال شعرا میرفتیم تا یک شعری را بگیریم وبرای مستمعین قرائت کنیم ایام فاطمیه است نکته ای بنظرم رسید که عرض میکنم این چندسال اخیر شعرهائی به این مضمون رواج پیداکرده وخوانده میشود آنهم از زبان امیرالمؤمنین (اگر میتوانی بمانی بمان) یا میگه علی التماست میکند اگر به خواهش علی اعتنائی نمیکنی بخاطر حسنینت مرو البته این مضمون است که از نظر اعتقادی درست نیست اینگونه واژه ها برای مهمان صدق میکند مثلاً عزیزی مهمان ما میشود از روی علاقه گفته میشود اگر میتونی چندروزی پیش ما بمان امیرالمؤمنین قرآن ناطق است وهمچنین حضرت زهرا اطلاع دارند در مرگ کسی دقیقه ای تاخیر نمیشود این آیه قرآن است هرگز چنین گفته ای صحت ندارد درضمن حضرت زهرا چقدر دعا کرده الهم عجل وفاتی سریعا تازه دعایش اجابت شده بدتر اینکه شاعر گفته اگر خواهش علی را نمی پذیری بخاطر حسنینت مرو حضرت زهرا همه وجودش غرق در امامت وولایت است اگر به اختیار خودش بود نه اینکه علی خواهش کند بلکه فقط با یک اشاره امتثال امر میکرد بعد حضرت زهرا به امام و مقتدا توجه نکند وگفته باشد بخاطرحسنینت مرو حسنین هنوز به امامت نرسیده اند چگونه حضرت زهرا امر امام و مولا را توجه نکند وخاطرحسنین برایش ارزشمند تر باشد پس باید دوستان توجه بیشتری مبذول کنند بخاطر گریه واشک مستمعین هر مطلبی را نگوید باعذر خواهی از همه اعزه و استادان عزیز #محمد_مبشری .

📋طرح درس شهادت حضرت زهرا #فاطمیه ویژه نوجوان #فاطمیه #حضرت_زهرا

. جهاد و شهادت منبر ده دقیقه ای بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِین‏ آقا بیا دعای مرا مستجاب کن ما را برای نوکریت انتخاب کن قلبم شبیه سنگ شد از کثرت گنه امشب بیا و سنگ دلم را تو آب کن تأثیر جرم و معصیت اشک مرا گرفت دستی بکش به روی دلم فتح باب کن تا کی به لب دعای فرج، تا کی انتظار؟! آقا به حقّ فاطمه پا در رکاب کن ای منتقم بیا که دلم سخت زخمی است رحمی نما بر این دل زارم شتاب کن ای روضه خوان فاطمیه روضه ای بخوان امشب میان سینۀ ما انقلاب کن ما در پی تلافی سیلی کوچه ایم یعنی به روی غیرت ما هم حساب کن۱ 🔷مقدمه 🔹تعریف و اهمیت جهاد جِهاد به معنای کوشیدنِ همراه با فداکاری در راه خدا با جان، مال و دیگر داشته‌های انسانی است. به جنگ‌ها و مبارزاتی که با هدف گسترش اسلام و یا دفاع از آن انجام می‌شود، جهاد گویند. در تعریفی از رهبر حکیم انقلاب جهاد اینگونه شده است ؛ هر نوع حرکتی که در مقابل دشمن انجام می شود اعم از حرکت نظامی اقتصادی ،علمی، رسانه ای دین مقدّس اسلام همیشه مانع ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها و منافع و مطامع مستکبرین و مستبدین ظالمین و طاغوت‌ها بوده است. لذا تمامی‌استعمارگران و ظالمان و مزدوران و شاهان در این فکر به سر می‌برند که نقشه‌هایی بر ضد اسلام، مسلمین بکشند. از این روی دست به توطئه‌ها و دسیسه‌ها می‌زنند. جامعه اسلامی‌همواره در خطر تهاجم نظامی‌و سیاسی و اقتصادی و فکری و فرهنگی دشمنان قرار دارد. لازم است که مسلمانان هوشیار و بیدار باشند و آمادگی لازم را فراهم نمایند. ♦️جهاد در قرآن قرآن مجید دستور مهّم را در این مورد صادر فرموده و همه مسلمین را مخاطب قرار داده و می‌فرماید: «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَ مِن رِّبَاطِ الْخَیلِ‌ترهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ» هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله با آنها [دشمنان‏]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهاى ورزیده (براى میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید . انفال/ ۶۰ . و می‌فرماید:«یأَاَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِیعًا» اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! آمادگى خود را (در برابر دشمن) حفظ كنید و در دسته‏هاى متعدّد، یا بصورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و هر مكان،) به سوى دشمن حركت نمایید. نساء/ آيه ۷۱ البّته این آمادگی را می‌توان در چند نوع خلاصه نمود. آمادگی فکری، آمادگی رزمی‌و استراتژیک، آمادگی اقتصادی، آمادگی تسلیحاتی و آمادگی فکری و معنوی. قرآن مجید می‌فرماید:«وَدَّ الَّذینَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَیمیلُونَ عَلَیكُمْ مَیلَةً واحِدَةً»كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شوید و یكباره به شما هجوم آورند. نساء/ ۱۰۲ حضرت علی(ع)می‌فرماید:«خُذُوا لِلْحَرْبِ أُهْبَتَهَا، وَ أَعِدُّوا لَهَا عُدَّتَهَا».آماده پیكار شوید وساز وبرگ جنگ فراهم آورید.۲ ✳️اهمیت و قداست جهاد از نگاه پیامبر رسول اکرم (ص)بعد از ورود به مدینه منوره دو کار اساسی و اصولی انجام دادند؛ اول: برای این که مسلمانان آمادگی معنوی و روحی داشته باشند مسجد بنا نمودند. دوّم:محّل بزرگ و مسطّحی برای آموزش نظامی‌و برای تیراندازی معین نمودند. رسول اکرم(ص)هر موقع به میدان تیراندازی تشریف می‌بردند کفش‌های خود را در می‌آوردند و پا برهنه وارد میدان تیر می‌شدند. یکی از جوانان از حضرت سوال نمود، یا رسول الله! چرا در میدان تیر پا برهنه راه می‌روید؟ فرمودند: وقتی که حزب الله در جایی جمع شده و دوره نظامی‌می‌بینند آن جا قطعه‌ای از قطعات بهشت است. هُنا قطعة مِن قطعات الجنة. همین محلّ بسیار مقدّس است. فَاخْلَعْ نَعْلَیكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى كفشهایت را بیرون آر، كه تو در سرزمین مقدّس «طوى» هستى‏ طه/۱۲. 🔻 ادامه دارد 👇

🔷اهمیت جهاد ،در احادیث در اینجا به ذكر چند روایت در اهمیت جهاد مى‏پردازیم:پیامبراكرم(ص) مى‏فرمایند:«أحَبُّ الأعْمَال إلَى الله الصَّلَوة لِوَقْتِها ثُمَّ بِرّ الوَالِدَین ثُمَّ الْجهَاد فِى سَبیلِ الله» بهترین كارها نزد خداوند نماز به موقع، سپس نیكى به پدر و مادر و آن گاه جهاد در راه خداست.۳ پیامبراكرم (ص) در حدیث دیگرى مى‏فرمایند: «اوج مسلمانى، جهاد در راه خداوند است كه جز مسلمانان برجسته بدان نرسند.۴ حضرت على(ع)در اهمیت جهاد مى‏فرمایند:«إِنَّ الْجَهاد بَابٌ مِن أبْوابِ الْجَنَّة فَتَحَهُ الله لِخاصَّة أولیائِهِ وَ هُوَ لِباسُ التَّقْوَى وَ دَرعُ الله الْحَصینة وَ جَنَّتِهِ الْوَثیقَة ...»۵ به راستى جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را براى دوستان برگزیده‏اش گشوده است، جهاد لباس تقوا، زره محكم و سپر مطمئن الهى است. پیامبر اكرم درباره فضیلت مجاهدان در راه خدا، چنین فرمودند:«لِلجَنَّة بَابٌ یقَالُ لَهُ بَابُ الْمُجَاهِدِینَ یمضُونَ إلَیهِ فَإذَا هُوَ مَفتُوحٌ وَ هُم مُتَقَلّدُونَ سُیوفَهُمْ وَ الْجَمعُ فِى الْمَوقِفِ وَ الْمَلائِكَة‌ترحّبُ بِهِمْ ...» بهشت را درى است كه آن را درِ مجاهدان نام نهاده‏اند و مجاهدان از آن در به بهشت وارد مى‏شوند، در حالى كه شمشیرهایشان را حمایل ساخته و در موقف گرد آمده‏اند و فرشتگان به آن‏ها خوش‏آمد مى‏گویند. ۶ 🔳 فلسفه جهاد در اسلام بر همگان واضح و مبرهن است که دین اسلام آیین صلح و صفا و صمیمت و پیامبر اسلام پیام آور رحمت برای عالمیان است و اگر دستور جهاد و داشتن آمادگی های دفاعی در قرآن وارد شده است به حهت پیشگیری از طغیانگری دشمنان حقیقت است و این معنا به روشنی از آیات الهی پیداست آنجا که می‌فرماید:« وَ لَوْ لَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لهَُّدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یذْكَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِیرًا وَ لَینصُرَنَّ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِىٌّ عَزِیز». و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسیله بعضى دیگر دفع نكند، دیرها و صومعه‏ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسیار برده مى‏شود، ویران مى‏گردد! و خداوند كسانى را كه یارى او كنند (و از آیینش دفاع نمایند) یارى مى‏كند خداوند قوى و شكست ناپذیر است. حج/ ۴۰ 🔶خاطره سفر تبلیغی؛ 🔸نتیجه حاکمیت کمونیسم (خاطره مولف کتاب المجالس و المواعظ) مثالهای فراون در عالم برای عبرت مومنان وجود دارد که حاکی از حقیقت آیه فوق می‌باشد یعنی اگر مسلمانان روحیه جهادی خود را حفط نکنند آزادی های دینی خود را از دست خواهند داد به عنوان نمونه خاطره ای از مسافرت یکی از مبلغین به کشور آذربایجان شوروی سابق را بازگو می‌کنیم زمانی که کمونیست‌ها در شوروی سابق به جمهوری‌های مسلمان‌نشین مخصوصاً شیعه‌نشین مسلّط شدند، آثار اسلامی‌را از بین بردند و مساجد را به انبار تبدیل کردند و حسینیه‌ها را به انبار شراب فروشی تبدیل نمودند و نماز خواندن و روزه گرفتن را قدغن نموده و قرآن خواندن و عزاداری و سینه زنی را ممنوع کردند. هیچ یک از کارهای دینی آزاد نبود. بعد از فروپاشی شوروی یک ماه محرم بنده با عده ای از روحانیان به باکو رفتیم. بنده به مسجد تازه پیر باکو رفتم. یک نفر از هیئت امنای مسجد تازه پیر که پیرمردی نورانی بود خاطره‌ای نقل کرد. می‌گفت یک عالم باسواد و باتقوی داشتیم که در همین مسجد سخنرانی می‌کرد. کمونیست از در وارد شد و در دستش اسلحه بود. گفت: آخوند! از خدا نگو، از پیامبر نگو. وقت دین گذشته است. عالم گفت: خواهم گفت. کمونیست به سوی آن عالم مقدس كه برمنبربود، تیراندازی كرد و عالم از بالای منبر افتاد و شهید شد. اگر روزی کافران و منافقان و آن‌هایی که به عاشوراء و مقدسات توهین می‌نمایند مسلّط شوند، همه چیز را از بین می‌برند. 🔻 ادامه دارد 👇👇 .

. 💠داستان: خوشحالی مادر شهید حارثه پسر سرادقه یکی از دلاوران مخلص در صدر اسلام بود .او به قدری شیفته اسلام بود که آرزو داشت در راه دفاع از اسلام جان عزیزش را فدا کند،لذا به پیامبر(ص) عرض کرد:دعا کن تا خداوند مقام شهادت را نصیب من کند. پیامبر(ص) نیز برای او چنین دعا کرد:خدایا مقام شهادت را به حارثه روزی گردان. حارثه در جنگ بدر شرکت کرد و با کمال دلاوری به حمایت از اسلام پرداخت.سرانجام تیری از ناحیه دشمن به گلوی او اصابت کرد و به شهادت رسید. خبر شهادت او به مادر و خواهرش رسید.آنها به همراه سایر بانوانی که به استقبال پیامبر(ص) می رفتند،حرکت کردند.مادرش می گفت:سوگند به خدا تا پیامبر(ص) نیاید و از او نپرسم که آیا پسرم در بهشت است یا در دوزخ، گریه نمی کنم ،یعنی اگر فرمود:در دوزخ است ،آن قدر ناله و گریه می کنم تا پایان نیابد و اگر فرمود:پسرت در بهشت است ،هرگز گریه نمی کنم،بلکه بسیار شادمان خواهم شد. پیامبر(ص) به سوی مدینه آمد مادر حارثه به حضور پیامبر رسید و عرض کرد:می دانی که پسرم را خیلی دوست داشتم، او نور دیده ام بود،در عین حال با شنیدن خبر شهادتش گریه نکردم می خواهم از شما بپرسم آیا پسرم در بهشت است یا در دوزخ؟ پیامبر(ص) به او فرمود:بهشت درجاتی دارد،پسرت در فردوس اعلی در بالاترین مقام بهشت است. مادر گفت بنا بر این هرگز گریه نخواهم کرد. پیامبرآبی طلبید و اندکی از آن برداشت و مضمضه کرد و آن را به مادر حارثه داد،او و دخترش از آن آب آشامیدند و به دستور پیامبر اندکی از آن آب به گریبان خود پاشیدند،سپس به مدینه بازگشتند .نوشته اند: ما بِالمَدينةِ اِمرَأَتانِ أَقَرَّ عَينًا مِنهُما وَ لا أَسَرّ بعد از جنگ بدر (تا مدتی) هیچ زنی در مدینه دیده نشد که خوشحال تر و چشم روشنتر از این مادر و خواهر شهید باشد.۷ ✳️هفت فضیلت برای شهید حضرت رسول اكرم در فضیلت شهیدان فرمودند:« لِلشَّهِیدِ سَبْعُ خِصَالٍ مِنَ اللَّهِ» خداوند هفت فضیلت براى شهیدان راه خدا برشمرده است: ۱. أَوَّلَ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِهِ مَغْفُورٌ لَهُ كُلُّ ذَنْبٍ با اوّلین قطره خونى كه از بدن شهید بر زمین ریخته مى‏شود، تمام گناهان او آمرزیده مى‏شود ۲.وَ الثَّانِیةُ یقَعُ رَأْسُهُ فِی حَجْرِ زَوْجَتَیهِ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ وَ تَمْسَحَانِ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِهِ وَ تَقُولَانِ مَرْحَباً بِكَ وَ یقُولُ هُوَ مِثْلَ ذَلِكَ لَهُمَا سر شهید در كنار دو حوری بهشتی قرار مى‏گیرد و آن‏ها گرد و خاك از چهره او مى‏زدایند و به او خوش‏آمد مى‏گویند؛ از لباس‏هاى بهشتى بر‌اندام شهید پوشانده مى‏شود؛ ۳.وَ الثَّالِثَةُ یكْسَى مِنْ كِسْوَةِ الْجَنَّةِ از لباسهای بهشتی بر تن می‌کند. ۴. والرَّابِعَةُ تَبْتَدِرُهُ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ بِكُلِّ رِیحٍ طَیبَةٍ أَیهُمْ یأْخُذُهُ مَعَهُ در بهشت پذیرایى‏كنندگان براى معطر كردن شهید بر یكدیگر سبقت مى‏گیرند. ۵.و الْخَامِسَةُ أَنْ یرَى مَنْزِلَهُ پیش از آنكه روح از پیكر شهید جدا شود، جایگاه خود را در بهشت مى‏بیند؛ ۶.وَ السَّادِسَةُ یقَالُ لِرُوحِهِ اسْرَحْ فِی الْجَنَّةِ حَیثُ شِئْتَ در بهشت به روح او گفته مى‏شود كه در هر جایگاه و مقامى كه مى‏خواهى اقامت كن ۷.وَ السَّابِعَةُ أَنْ ینْظُرَ إِلَى وَجْهِ اللَّهِ. شهید به وجه الله نظر مى‏كند و شادمان از این است كه الطاف مخصوص الهى خشنودى پروردگار را درك مى‏كند.»۸ 🔻 ادامه دارد 👇