.
#امام_حسن
#میلاد_امام_حسن
1⃣جابر بن عبدالله انصاری نقل می کند که؛
حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《سُمِّيَ اَلْحَسَنُ(ع) حَسَناً لِأَنَّ بِإِحْسَانِ اَللَّهِ قَامَتِ اَلسَّمَاوَاتُ وَ اَلْأَرْضُ وَ اَلْحَسَنُ مُشْتَقٌّ مِنَ اَلْإِحْسَانِ وَ عَلِيٌّ(ع) وَ اَلْحَسَنُ اِسْمَانِ [مُشْتَقَّانِ] مِنْ أَسْمَاءِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ اَلْحُسَيْنُ(ع) تَصْغِيرُ اَلْحَسَنِ》
♦️حسن(ع) را حسن نامیدند برای اینکه با احسان خداوند آسمان ها و زمین ها برپا شد و حسین(ع) از احسان مشتق شد، و علی(ع) و حسن(ع) دو اسم از اسم های خداوند متعال هستند و حسین(ع) تصغیر حسن(ع) است.(۱)
2⃣در روایتی آمده است که؛
📋《لَقَد حَجَّ اَلْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ(عَلَيْهِما السَّلاَمُ) خَمْساً وَ عِشْرِينَ حِجَّةً مَاشِياً وَ اِنَّ النَجَائِبَ لَتُقَادَ مَعَهُ》
♦️همانا حسن بن علی(عليهما السّلام) بیست و پنج سفر پیاده به حج رفت و مرکب هاى راهوار او را بدون سوار همراهش مى کشیدند.(۲)
3⃣در روایتی دیگر نقل شده است که؛
📋《أَنَّ اَلْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ(عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ) خَرَجَ مِنْ مَالِهِ مَرَّتَيْنِ وَ قَاسَمَ اَللَّهَ تَعَالَى مَالَهُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ وَ تَصَدَّقَ بِهِ》
♦️همانا حسن بن علی(عليهما السّلام) دو نوبت همه مال خود را در راه خداوند بخشید و سه بار هم مال خود را با خداوند متعال تقسيم كرد(نصف براى خود و نصف در راه خدا) و آن را به فقراء صدقه داد.(۳)
4⃣ابن صباغ مالکی می نویسد :
📋《الكَرَمُ وَ الجُودُ غَرِيزَةُ مَغرُوسَةُ فِيهِ[حَسَنِ بْنُ عَلِیٍّ(علیهما السلام)]》
♦️کرَم و جُود، غریزهای بود که در حسن بن علی(عليهما السّلام) کاشته شده بود.(۴)
5⃣سیوطی مینویسد :
📋《وَ كَانَ الحَسَنُ(رَضِي اللهُ عَنهُ) لَهُ مَنَاقِبَ كَثِيرَةََ، سَيِّدَاً، حَلِيمَاً، ذَا سَكِينَةِِ وَ وَقَارِِ وَ حِشمَةِِ، جَوَادَاً، مَمدُوحَاً》
♦️حسن بن علی(علیهما السلام) دارای امتیازات اخلاقی و فضائل انسانی فراوانی بود؛ او شخصیتی بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخی و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود.(۵)
6⃣واصل بن عطا میگوید :
📋《کَانَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ(علیهما السلام) عَلَیْهِ سِیمَاءُ الْأَنْبِیَاءِ وَ بَهَاءُ الْمُلُوکِ》
♦️حسن بن علی(علیهما السلام) دارای سیمای پیامبران و هیبت پادشاهان بود.(۶)
📚منابع :
۱)بحار الانوار مجلسی، ج ۴۳، ص۲۵۲
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۱۵۴
۳)کشف الغمة اربلی، ج۱، ص۵۵۵
۴)الفصول المهمة ابن الصباغ، ج۲، ص۷۰۷
۵)تاريخ الخلفاء سيوطی، ج۱، ص۱۴۵
۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۳۸
#اسنادالمصائب
.
#امام_حسن
✅در بین اهل بیت(علیهم السلام) فقط یک امام به [کریم اهل بیت(ع)] ملقب است و آن هم امام حسن مجتبی(علیه السلام) است.
✍اما کریم کیست؟!
کریم؛
۱)کسی است که قبل از اینکه سائل درخواستش را بکند، شروع به بخشش می کند.
(الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ)
۲)کسی است که بی منّت و بدون هیچ چشم داشتی می بخشد، برخلاف (واهب) که در قبال بخشش، توقع چیزی را دارد.
۳)کسی است که برای خودش چیزی را نگه نمی دارد و همه را به دیگران مىبخشد، برخلاف (سخیّ) که هم برای خودش نگه می دارد و هم به دیگران می بخشد!
۴)کسی است که همه چیزش را می بخشد و چیزی برای خودش نگه نمی داره، برخلاف (جواد) که می بخشد، اما برای خودش چیزی را هم نگه می دارد!
۵)کسی است که وقتی سائل از نزدش بازگردد، دیگر نیازمند محسوب نمی شود، برخلاف (باذل) که فقط به اندازه رفع نیاز سائل، به او می بخشد!
۶)کسی است که بخشش او هیچگاه تمام نمیشود، و کرامتش همیشگی است، برخلاف (منعم) که عطای او گاهی به خاطر مصلحت قطع می گردد.
۷)کسی است که به همه می بخشد و میان سائلان فرقی نمی گذارد، برخلاف (محسن) که سائلان را گلچین می کند.
۸)کسی است که بیشتر از آنچه که خداوند بر او واجب نموده، پرداخت می نمايد، برخلاف (جواد) که (يُؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ) به همان میزان که خداوند بر او واجب نموده، پرداخت می نمايد.
.
👤در روایتی نقل شده است که؛
📋«أَنَّ اَلْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) خَرَجَ مِنْ مَالِهِ مَرَّتَيْنِ وَ تَصَدَّقَ بِهِ»
♦️همانا امام حسن(ع) دو نوبت همه مال خود را در راه خداوند بخشید و آن را به فقراء صدقه داد.(۱)
👤ابن صباغ مالکی عالم اهل سنت می نویسد :
📋«الكَرَمُ وَ الجُودُ غَرِيزَةُ مَغرُوسَةُ فِيهِ»
♦️کرم و جود، غریزهای بود که در امام حسن(ع) کاشته شده بود.(۲)
📝باید که برای تو کـــرَم خانه بسازند
از بس که زیاد است، گدایی که تو داری!
📚منابع :
۱)کشف الغمة اربلی، ج۱، ص۵۵۵
۲)الفصول المهمة ابن الصباغ، ج۲، ص۷۰۷
#اسنادالمصائب
.
.
#امام_حسن
👤ابوالعباس حمیری از علمای قرن سوم(چهارم) هجری در کتاب [قرب الاسناد] به نقل از ابوالبختری می نویسد :
امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند :
📋«اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) كَانَ يَزُورُ قَبْرَ اَلْحَسَنِ(ع) فِي كُلِّ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ»
♦️امام حسین(علیه السلام) هر شب جمعه به زیارت امام حسن(علیه السلام) می رفتند.(۱)
🖋یعنی کسی که ۱۲۴ هزار پیغمبر در حسرت زیارت او هستند، خودِ او، زائر امام حسن(علیهالسلام) است!!
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
📚منبع :
۱)قرب الإسناد حمیری، ص۱۳۹
#اسنادالمصائب
.
.
1⃣متحول شدن مرد شامی با رفتار #امام_حسن_علیه_السلام !👇
✅در تاریخ آمده است که؛
📋«أَنَّ شَامِيّاً رَآهُ رَاكِباً فَجَعَلَ يَلْعَنُهُ وَ اَلْحَسَنُ(ع) لاَ يَرُدُّ»
♦️روزی یکی از اهل شام که به مدینه آمده بود، همین که با امام حسن(ع) برخورد نمود، شروع کرد به ناسزاگویی نسبت به امام حسن(ع) و امام(ع) به او پاسخی نداد تا سخنانش تمام شود.
زمانی که سخنان مرد شامی تمام شد، آن حضرت(ع) به مرد شامی سلام کرد و لبخندی زد و سپس فرمود :
📋«أَيُّهَا اَلشَّيْخُ أَظُنُّكَ غَرِيباً وَ لَعَلَّكَ شَبَّهْتَ فَلَوِ اِسْتَعْتَبْتَنَا أَعْتَبْنَاكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنَا أَعْطَيْنَاكَ وَ لَوِ اِسْتَرْشَدْتَنَا أَرْشَدْنَاكَ وَ لَوِ اِسْتَحْمَلْتَنَا أَحْمَلْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ جَائِعاً أَشْبَعْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ عُرْيَاناً كَسَوْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحْتَاجاً أَغْنَيْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ طَرِيداً آوَيْنَاكَ وَ إِنْ كَانَ لَكَ حَاجَةٌ قَضَيْنَاهَا لَكَ فَلَوْ حَرَّكْتَ رَحْلَكَ إِلَيْنَا وَ كُنْتَ ضَيْفَنَا إِلَى وَقْتِ اِرْتِحَالِكَ كَانَ أَعْوَدَ عَلَيْكَ لِأَنَّ لَنَا مَوْضِعاً رَحْباً وَ جَاهاً عَرِيضاً وَ مَالاً كَثِيراً»
♦️ای شیخ! گمان میکنم که غریب باشی و گویا بر تو اموری مشتبه شده باشد، پس اگر از ما حلالیت بطلبی و بخواهی که از تو راضی شویم، از تو راضی و خشنود میشویم و اگر چیزی سؤال کنی برایت باربر فراهم میکنیم و اگر از ما طلب ارشاد و هدایت کنی تو را ارشاد میکنیم و اگر بار برداری بطلبی عطا میکنیم و اگر گرسنه باشی تو را سیر میکنیم و اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم و اگر محتاج باشی بینیازت میکنیم و اگر رانده شدهای تو را پناه میدهیم و اگر حاجتی داری حاجتت را برمیآوریم و اگر بار خود را به خانهی ما فرود آوری و میهمان ما باشی، تا وقت رفتن برای تو بهتر خواهد بود، زیرا که ما خانهی بزرگ و جاه و مال فراوان داریم.
آن مرد وقتی این برخورد را از امام حسن مجتبی(ع) دید، گریست و گفت :
📋«أَشْهَدُ أَنَّكَ خَلِيفَةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ اَللّٰهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسٰالَتَهُ وَ كُنْتَ أَنْتَ وَ أَبُوكَ أَبْغَضَ خَلْقِ اَللَّهِ إِلَيَّ وَ اَلْآنَ أَنْتَ أَحَبُّ خَلْقِ اَللَّهِ إِلَيَّ»
♦️شهادت میدهم که تو جانشین خدا در زمین هستی و خدا میداند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد. من پیش از این سرسختترین دشمن تو و پدرت بودهام، اما الان دوست داشتنیترین شخص نزد من تو هستی.(۱)
📚منبع :
۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۴۴
#امام_حسن
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. 1⃣متحول شدن مرد شامی با رفتار #امام_حسن_علیه_السلام !👇 ✅در تاریخ آمده است که؛ 📋«أَنَّ شَامِيّاً ر
.
2⃣سخاوت #امام_حسن_علیه_السلام به کنیز!👇
✅روزی کنیزی شاخه گلی به امام حسن مجتبی(ع) هدیه کرد و امام(ع) در مقابل به او فرمود :
📋«أَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ»
♦️تو در راه خدا آزاد هستی!
برخی یاران به آن حضرت(ع) اعتراض کردند که به جهت یک شاخه گل او را آزاد نمودی؟
امام حسن(ع) فرمود :
خداوند متعال ما را چنین تربیت نموده است؛ آنجا که می فرماید :
{وَ إِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا}
هرگاه به شما تحیت گفته شد پاسخ آن را بهتر از آن بدهید.(نساء۸۶)
و نیکوتر از هدیه او، آزادی او در راه خدا بود.(۱)
📚منبع :
۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۴۳
#اسنادالمصائب #امام_حسن
................
.
3⃣لطف #امام_حسن_علیه_السلام به سگ!👇
✅نقل است که روزی امام حسن مجتبی(ع) مشغول غذا خوردن بودند که سگی آمد و برابر حضرت(ع) ایستاد.
حضرت(ع)، هر لقمه ای که می خوردند، لقمه ای جلوی سگ می انداختند.
مردی درخواست کرد که ای فرزند رسول خدا! اجازه دهید این حیوان را دور کنم.
امام حسن(ع) فرمود :
📋«دَعْهُ إِنِّی لَأَسْتَحْیی مِنَا للَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یکونَ ذُو رُوحٍ ینْظُرُ فِی وَجْهِی وَ أَنَا آکلُ ثُمَّ لَا أُطْعِمُهُ»
♦️نه، رهایش کنید! من از خدا شرم می کنم که جانداری به صورت من نگاه کند و من در حال غذا خوردن باشم و به او غذا ندهم.(۱)
📚منبع :
۱)بحار الانوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۵۲
.............
.
4⃣بخشش و سخاوت #امام_حسن_علیه_السلام!👇
✅نقل است که روزی یکی از غلامان امام حسن مجتبی(ع) مرتکب خطایی شده بود که مستوجب تنبیه بود.
پس امام حسن(ع) دستور تنبیه او را داد.
آن غلام بلافاصله به امام حسن(ع) عرضه داشت : مولای من! «وَ اَلْعٰافِينَ عَنِ اَلنّٰاسِ!»
امام(ع) فرمود : تو را عفو کردم.
آن غلام باز گفت : مولای من! «وَ اَللّٰهُ يُحِبُّ اَلْمُحْسِنِينَ!»(آل عمران ۱۳۴)
امام حسن(ع) فرمود :
📋«أَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اَللَّهِ وَ لَكَ ضِعْفُ مَا كُنْتُ أُعْطِيكَ!»
♦️تو در راه خدا آزادى و از آنِ تو باد دو برابر آن چه به تو مى دادم.(۱)
📚منبع :
۱)بحار الانوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۵۲
.
.
5⃣بغض یزید نسبت به #امام_حسن_علیه_السلام!👇
✅ابن عباس نقل می کند که؛
روزی امام حسن مجتبی(ع) و یزید بن معاویه نشسته بودند و خرما می خوردند.
یزید گفت :
📋«يَاحَسَنُ(ع)! إِنِّي مُنْذُ كُنْتُ أُبْغِضُكَ»
♦️ای حسن(ع)! از آن روز که به وجود آمده ام تو را دشمن می دارم.
امام حسن(ع) فرمود :
📋«اِعْلَمْ يَا يَزِيدُ! إِنَّ إِبْلِيسَ شَارَكَ أَبَاكَ فِي جِمَاعِهِ فَاخْتَلَطَ اَلْمَاءَانِ فَأَوْرَثَكَ ذَلِكَ عَدَاوَتِي لِأَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ : وَ شٰارِكْهُمْ فِي اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَوْلاٰدِ وَ شَارَكَ اَلشَّيْطَانُ حَرْباً عِنْدَ جِمَاعِهِ فَوُلِدَ لَهُصَخْرٌ فَلِذَلِكَ كَانَ يُبْغِضُ جَدِّي رَسُولَ اَللَّهِ(ص)»
♦️بدان ای یزید! شیطان در آمیزش پدر تو شریک شد؛ و هر دو نطفه به هم آمیختند و در وجود تو دشمنی مرا نهادند.
زیرا خدای متعال [خطاب به شیطان] می فرماید : در مالها و فرزندانشان شرکت جو!(اسراء ۶۴)
و نیز شیطان در آمیزش «حرب» شرکت کرد و «صخر» از آن زاده شد.
از این رو او جدّم رسول خدا(ص)را دشمن می داشت.(۱)
📚منبع :
۱)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۲۲
#اسنادالمصائب #امام_حسن
.
.
#امام_علی
#ضربت
✅شیخ مفید می نویسد :
در سال چهل هجری قمری، سه تن از خوارج همدیگر را در مکه ملاقات کردند و با هم به مذاکره پرداختند و پس از اتمام مراسم حج، سوگند یاد کردند که سه تن را که به اعتقاد خودشان مسئول وضع اسفبار مسلمانان بودند را بکشند.
و با انگیزه ی انتقام از کشتار یارانشان در نهروان، آنها را از میان بردارند.
📋《فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ : أَنَا أَكْفِيكُمْ عَلِيّاً(ع)!
وَ قَالَ الْبُرَكُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ مُعَاوِيَةَ!
وَ قَالَ عَمْرُو بْنُ بَكْرٍ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ!
وَ تَعَاقَدُوا عَلَى ذَلِكَ وَ تَوَافَقُوا عَلَيْهِ وَ عَلَى الْوَفَاءِ وَ اتَّعَدُوا لِشَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ ثُمَّ تَفَرَّقُوا》
♦️عبدالرحمن بن ملجم گفت : من مسئول کشتن علی(ع) می شوم.
برک بن عبدالله تمیمی نیز گفت : من مسئول کشتن معاویه می شوم.
و عمرو بن بکر تمیمی نیز مسئولیت قتل عمروعاص را بر عهده گرفت.
سپس یکی روانه شام شد تا معاویه را بکشد و دیگری روانه مصر شد تا عمرو عاص را ترور کند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی هم برای به شهادت رساندن امام علی(ع) روانه ی کوفه شد.
مکان کشتن را در حین نماز و زمان روز کشتن را هفدهم ماه رمضان تعیین نمودند و سپس متفرق شدند.(۱)
📚منبع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸
..............
.
✅پس از ورود ابن ملجم به کوفه، بلافاصله او پیش مردان قبیله اش کنده رفت، اما نیتش را بر ملا نکرد، چرا که می ترسید در همه جا فاش شود.
بزرگ قبیله کنده اشعث بن قیس کندی بود.
همان کسی که امام صادق(ع) از آنان به عنوان منفورترین خانواده در تاریخ یاد کردند و فرمودند :
📋《إِنَّ اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ شَرِكَ فِي دَمِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ اِبْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ اَلْحَسَنَ(ع) وَ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ شَرِكَ فِي دَمِ اَلْحُسَيْنِ(ع)》
♦️أشعث بن قیس کندی در خون امیر المؤمنین امام علی(ع) شریک بود و دخترش جعده امام حسن مجتبی(ع) را مسموم کرد و پسرش محمد در خون امام حسین(ع) شرکت کرد.(۱)
پس براساس منابع تاریخی، اشعث از ماجرای شهادت امام علی(ع) آگاهی داشته است.
یعقوبی می نویسد :
هنگامی که ابن ملجم برای کشتن امام علی(ع) به کوفه رفت، یک ماه در منزل اشعث اقامت گزید و در این مدت شمشیرش را آماده میکرد.(۲)
📚منابع:
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۲۸
۲)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۲
#اسنادالمصائب
#شهادت_امام_علی #شب_نوزدهم_رمضان #شب_قدر
#گریز_شب_قدر
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/4410
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #امام_علی #ضربت ✅شیخ مفید می نویسد : در سال چهل هجری قمری، سه تن از خوارج همدیگر را در مکه ملاقا
.
✅شیخ مفید می نویسد :
ابن ملجم در کوفه بود تا اینکه؛
📋《ذَاتَ يَوْمٍ مِنْ تَيْمِ الرِّبَابِ فَصَادَفَ عِنْدَهُ قَطَامِ بِنْتَ الْأَخْضَرِ التَّيْمِيَّةَ وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَتَلَ أَبَاهَا وَ أَخَاهَا بِالنَّهْرَوَانِ وَ كَانَتْ مِنْ أَجْمَلِ نِسَاءِ زَمَانِهَا فَلَمَّا رَآهَا ابْنُ مُلْجَمٍ شُغِفَ بِهَا وَ اشْتَدَّ إِعْجَابُهُ بِهَا فَسَأَلَ فِي نِكَاحِهَا وَ خَطَبَهَا》
♦️ابن ملجم روزی گروهی از قبیله ی تیم الرباب را دید که برای کشتگان خود، در نهروان عزاداری می کردند و در میان آنان زنی زیبا رو به نام قُطامه بنت شجنه را دید که برای پدر و دو برادرش که در جنگ نهروان توسط امام علی(ع) کشته شده بودند، عزاداری می کرد.
ابن ملجم دلباخته ی قطامه شد، و بعدها از وی خواستگاری نمود.
قطام به او گفت :
📋《مَا الَّذِي تُسَمِّي لِي مِنَ الصَّدَاقِ؟
فَقَالَ لَهَا : احْتَكِمِي مَا بَدَا لَكِ!
فَقَالَتْ لَهُ : أَنَا مُحْتَكِمَةٌ عَلَيْكَ ثَلَاثَةَ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ وَصِيفاً وَ خَادِماً وَ قَتْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)!》
♦️چه چيز مهر من خواهى كرد؟
ابن ملجم گفت : تو هر چه خواهى مهر قرار بده تا من بپردازم!
قطام گفت : مهر من عبارت است از سه هزار درهم پول، و كنيز و غلامى و ديگر كشتن على بن ابى طالب(ع)!
ابن ملجم گفت :
📋《لَكِ جَمِيعُ مَا سَأَلْتِ وَ أَمَّا قَتْلُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)! فَأَنَّى لِي بِذَلِكِ؟!
فَقَالَتْ : تَلْتَمِسُ غِرَّتَهُ! فَإِنْ أَنْتَ قَتَلْتَهُ شَفَيْتَ نَفْسِي وَ هَنَأَكَ الْعَيْشُ مَعِي وَ إِنْ قُتِلْتَ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الدُّنْيَا》
♦️به جز كشتن على بن ابى طالب(ع) آنچه خواهى مهيا می كنم، و اما كشتن على بن ابى طالب(ع) را چگونه انجام دهم؟
قطام گفت : او را غافلگير كن!
اگر او را کشتی، دل مرا شفا داده ای و به وصل می رسی و آن گاه با من زندگی خواهی کرد و اگر در این راه کشته شوی، در آخرت خیری نصیبت می شود که از دنیا بهتر است.
ابن ملجم گفت :
📋《أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَقْدَمَنِي هَذَا الْمِصْرَ وَ قَدْ كُنْتُ هَارِباً مِنْهُ لَا آمَنُ مَعَ أَهْلِهِ إِلَّا مَا سَأَلْتِنِي مِنْ قَتْلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)!
فَلَكِ مَا سَأَلْتِ قَالَتْ فَأَنَا طَالِبَةٌ لَكَ بَعْضَ مَنْ يُسَاعِدُكَ عَلَى ذَلِكَ وَ يُقَوِّيكَ!
ثُمَّ بَعَثَتْ إِلَى وَرْدَانَ بْنِ مُجَالِدٍ مِنْ تَيْمِ الرِّبَابِ فَخَبَّرَتْهُ الْخَبَرَ وَ سَأَلَتْهُ مَعُونَةَ ابْنِ مُلْجَمٍ》
♦️به خدا سوگند هر آينه من به اين شهر نيامده ام، و به اين حالت پنهانى و اختفاء و كناره گيرى از مردم به سر نبردم، جز براى انجام همين خواسته تو و آن كشتن على بن ابى طالب(ع) است!
پس بدان كه آنچه خواهى انجام می دهم!(۱)
📚منبع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸
#شب_نوزدهم
#شب_نوزدهم_رمضان
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✅شیخ مفید می نویسد : ابن ملجم در کوفه بود تا اینکه؛ 📋《ذَاتَ يَوْمٍ مِنْ تَيْمِ الرِّبَابِ فَصَادَف
.
✅قطام وقتی فهمید که ابن ملجم قصد ترور امام علی(ع) را در خاطر خود می پروراند به او گفت : پس اكنون كه چنين تصميمى گرفته ای، من نيز در اين راه تو را يارى خواهم كرد، و كسانى را براى كمك دادن به تو فراهم مي كنم.
قطام از اين رو، او را به نزد وردان بن مجالد كه يكى از مردان قبيله تيم رباب و از زمره خوارج و دشمنان على(ع) بود، فرستاد و جريان را به او گفت و از او درخواست كمك با ابن ملجم را نمود، وردان نيز روى دشمنى با على(ع) پذيرفت.
ابن ملجم نيز بعد از موافقت وردان، سراغ مردى از قبيله أشجع كه نامش شبيب بن بجرة و با خوارج هم عقيده بود، رفت و او را نیز با خود همراه ساخت.
ابن ملجم نقشه ترور امام علی(ع) را این گونه کشیده بود که؛
او به شبیب گفت :
📋《نَكْمُنُ لَهُ فِي الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ فَإِذَا خَرَجَ لِصَلَاةِ الْفَجْرِ فَتَكْنَا بِهِ وَ إِنْ نَحْنُ قَتَلْنَاهُ شَفَيْنَا أَنْفُسَنَا وَ أَدْرَكْنَا ثَأْرَنَا》
♦️در مسجد بزرگ کوفه کمین می کنیم.
هنگامی که علی(ع) برای نماز صبح بیرون آمد، به او یورش می بریم و او را می کشیم و اگر بتوانیم این کار را عملی سازیم، خود را شفا داده ایم و انتقام خون های ریخته شده خود را گرفته ایم.
ابن ملجم به همراه شبیب نزد قطام که در مسجد اعتكاف كرده بود و خيمه اى براى خويش در آنجا زده بود، آمدند.
آنها گفتند :
ما هر دو تن براى كشتن اين مرد رأى خود را يكى كرده و تصميم خود را گرفته ايم!
قطام به آنها گفت :
هر گاه خواستيد اين كار را بكنيد در همين جا نزد من آئيد، تا من هم بتوانم شما را در این امر يارى دهم.(۱)
به هر حال، آن دو از نزد قطام رفتند و پس از گذشتن روزى چند، نزد او آمدند و آن مرد ديگرى را هم كه همان وردان بن مجالد بود با خود آوردند.
اين اتفاق در شب چهارشنبه روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرى بود.
پس قطام چند تكه پارچه حرير طلبيد و با آنها سينه هاى آنها را محكم بست، و آنها شمشيرها را به كمر بسته، به راه افتادند، و آمدند برابر درى كه أميرالمؤمنين(ع) از آن در براى نماز به مسجد مى آمد، به انتظار نشستند.
پيش از اين جريان، اشعث بن قيس كندى را كه در ابتداى كار از ياران على(ع) بود و در پايان كار در زمره خوارج درآمد، نيز از انديشه خويش كه كشتن على(ع) بود، آگاه ساخته بودند، او هم همراهى كردن آنها را پذيرفت و روى همين توطئه، اشعث بن قيس نيز در آن شب به آنها پيوست و به انتظار نشست.(۲)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۹
#اسنادالمصائب
.
5⃣کینه قطام از #امام_علی_علیه_السلام حتی به قیمت کابین خون!👇
✅در تاریخ آمده است که؛
هنگام قطعی شدن تصمیم ابن ملجم لعین مبنی بر قتل امام علی(ع)، او در روزهای باقی مانده، شمشیرش را اصلاح می کرد و صیقل می داد و عیوبش را برطرف می ساخت.
روزی آن را نزد قطام برد و قطام آن را گرفت و گفت :
📋《إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُعْمِلَ فِيهِ سَمّاً! فَإِذَا كَانَ مَسْمُوماً فَإِنْ لَمْ تَعْمَلِ الضَّرْبَةُ عَمِلَ السَّمُ》
♦️من می خواهم این شمشیر را با سمّی خالص که نزد خود دارم، مسموم سازم.
چون می خواهم اگر ضربه ی تو در حق او کاری هم نبود، لااقل سمّ او اثر بگذارد.(۱)
#روز_شمار_شهادت_امیرالمومنین
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۷۴
.
.
#شب_نوزدهم_رمضان
✅امام علی(ع) در روزهای پایانی عمر شریفشان؛
📋《كَانَ يُفْطِرُ فِي هَذَا الشَّهْرِ لَيْلَةً عِنْدَ الْحَسَنِ وَ لَيْلَةً عِنْدَ الْحُسَيْنِ(ع) وَ لَيْلَةً عِنْدَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ زَوْجِ زَيْنَبَ(س) بِنْتِهِ لِأَجْلِهَا لَا يَزِيدُ عَلَى ثَلَاثِ لُقَمٍ》
♦️در شبهای ماه رمضان، شبى را نزد امام حسن(ع) و شبى را نزد امام حسین(ع) و شبى هم خانه عبدالله بن جعفر، شوهر حضرت زینب(س) مىگذراند و در آن شبها، بیش از سه لقمه غذا نمىخورد.
وقتی دلیل این کار را از ایشان پرسیدند، می فرمود :
📋《يَأْتِينِي أَمْرُ اللَّهِ وَ أَنَا خَمِيصٌ إِنَّمَا هِيَ لَيْلَةٌ أَوْ لَيْلَتَانِ》
♦️دوست دارم با شکم گرسنه به دیدار معبودم بشتام و این در حالی بود یک یا دو شب به عمر شریفشان باقی مانده بود.(۱)
در آن شبی که امام علی(ع) ضربت بر سر مبارکشان خورد، میهمان دخترشان حضرت ام کلثوم(س) بودند.
در روایتی نقل شده است که؛
📋《لَمَّا كَانَتْ لَيْلَةُ تِسْعَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ قَدَّمَتْ إِلَيْهِ عِنْدَ إِفْطَارِهِ طَبَقاً فِيهِ قُرْصَانِ مِنْ خُبْزِ الشَّعِيرِ وَ قَصْعَةٌ فِيهَا لَبَنٌ وَ مِلْحٌ جَرِيشٌ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ أَقْبَلَ عَلَى فَطُورِهِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ وَ تَأَمَّلَهُ حَرَّكَ رَأْسَهُ وَ بَكَى بُكَاءً شَدِيداً عَالِيَاً》
♦️وقتی روز نوزدهم ماه مبارک رمضان امام علی(ع) میهمان دخترش ام کلثوم(س) بود، ام کلثوم(س) هنگام افطار پدرش، طبقی را که درون آن دو قرص نان جو و کاسه ای شیر و قدری نمک کوبیده بود، در مقابل امام(ع) گذاشت.
وقتی امام علی(ع) از نمازش فارغ شد و برای افطار پیش آمد، چشم مبارک به طعام درون طبق افتاد، سرش را تکان داد و سپس بلند بلند به شدت گریست.
سپس فرمود :
📋《يَا بُنَيَّةِ! مَا ظَنَنْتُ أَنَّ بِنْتاً تَسُوءُ أَبَاهَا كَمَا قَدْ أَسَأْتِ أَنْتِ إِلَيَّ!!
قَالَتْ : وَ مَا ذَا يَا أَبَاهْ؟
قَالَ : يَا بُنَيَّةِ! أَ تُقَدِّمِينَ إِلَى أَبِيكِ إِدَامَيْنِ فِي فَرْدِ طَبَقٍ وَاحِدٍ؟!!
أَ تُرِيدِينَ أَنْ يَطُولَ وُقُوفِي غَداً بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؟!!
أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَتْبَعَ أَخِي وَ ابْنَ عَمِّي رَسُولَ اللَّه(ص) مَا قُدِّمَ إِلَيْهِ إِدَامَانِ فِي طَبَقٍ وَاحِدٍ إِلَى أَنْ قَبَضَهُ اللهُ》
♦️دخترم! گمان نکنم که دختری، بدی و سوئی را برای پدرش بخواهد، همانگونه که تو برای پدرت بدی و سوء خواسته ای!!
ام کلثوم پرسید : منظورتان چیست پدر؟!!
امام(ع) فرمود :
دخترم! آیا دو خورش در یک طبق برای پدرت آورده ای؟
آیا می خواهی فردای قیامت ایستادن من در برابر خدا [برای حساب] به درازا بکشد؟
من می خواهم از برادرم و پسر عمویم پیامبر خدا(ص) پیروی کنم که هرگز دو نان خورش در یک ظرف در برابر او نگذاردند، و چنین بود تا اینکه از دنیا رفت.(۲)
📚منابع :
۱)روضه الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ج۱، ص۱۳۵
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۷۶
#امام_علی #اسنادالمصائب
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #شب_نوزدهم_رمضان ✅امام علی(ع) در روزهای پایانی عمر شریفشان؛ 📋《كَانَ يُفْطِرُ فِي هَذَا الشَّهْرِ
.
✅در روایتی نقل شده است که؛
📋《سَهِرَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) فِي اللَّيْلَةِ الَّتِي قُتِلَ فِي صَبِيحَتِهَا وَ لَمْ يَخْرُجْ إِلَى الْمَسْجِدِ لِصَلَاةِ اللَّيْلِ عَلَى عَادَتِهِ》
♦️اميرالمؤمنين(ع) در شبى كه درصبح آن شب ضربت خورد، براى نماز شب به مسجد نيامد و در تمام آن شب بيدار بود و به عبادت حق تعالى مشغول بود.
ام کلثوم به ایشان عرضه داشتند :
📋《مَا هَذَا الَّذِي قَدْ أَسْهَرَكَ؟》
♦️علت بيدارى و اضطراب تو در اين شب چيست؟
امام(ع) فرمود :
📋《إِنِّي مَقْتُولٌ لَوْ قَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَتَاهُ ابْنُ النَّبَّاحِ فَآذَنَهُ بِالصَّلَاةِ فَمَشَى غَيْرَ بَعِيدٍ ثُمَّ رَجَعَ!》
♦️در صبح اين شب شهيد خواهم شد، پس در اين هنگام ابن نباح، مؤذّن حضرت(ع) آمد و نداى نماز در داد و رفت و هنوز دور نشده بود که برگشت.
در این هنگام؛ ام کلثوم عرضه داشت :
📋《مُرْ جَعْدَةَ فَلْيُصَلِّ بِالنَّاسِ》
♦️امر کن امشب جعدة بن هبیرة (خواهر زاده امام) با مردم نماز گزارد!
امام(ع) فرمود :
📋《نَعَمْ! مُرُوا جَعْدَةَ فَلْيُصَلِ ثُمَّ قَالَ : لَا مَفَرَّ مِنَ الْأَجَلِ فَخَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ》
♦️آری! بگویید نماز را با جعده اقامه کنید و سپس منصرف شد و فرمود : نه لازم نیست و از قضاى الهى نمى توان گريخت.
پس، از خانه به سوی مسجد روانه شد.(۱)
در روایتی آمده است که امام علی(ع) خطاب به دخترشان ام کلثوم(س) فرمودند :
📋《يَا بُنَيَّةِ! إِنَّنِي أَرَانِي قَلَّ مَا أَصْحَبُكُمْ!》
♦️اى دخترم! اندك زمانى من بعد از اين با شما خواهم بود.
ام کلثوم(س) پرسید : ای پدر! مگر چه شده است؟
امام(ع) پاسخ داد :
📋《إِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) فِي مَنَامِي وَ هُوَ يَمْسَحُ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِي وَ يَقُولُ :
يَا عَلِيُّ(ع)! لَا عَلَيْكَ قَضَيْتَ مَا عَلَيْكَ!》
♦️امشب حضرت رسول(ص) را در خواب ديدم كه به دست مبارك خود غبار از روى من پاك مى كرد و می فرمود :
يا على! بر تو باكى نيست آنچه بر تو بود به جاى آوردى!
در این هنگام، ام کلثوم(س) فریاد بر آورد و امام(ع) به او فرمود :
📋《يَا بُنَيَّةِ! لَا تَفْعَلِينَ فَإِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يُشِيرُ إِلَيَّ بِكَفِّهِ وَ يَقُولُ : يَا عَلِيُّ! إِلَيْنَا فَإِنَّ مَا عِنْدَنَا هُوَ خَيْرٌ لَكَ》
♦️اى دخترم! گريه مكن، در اين وقت حضرت رسول(ص) را مى بينم و به دست خود، به سوی من اشاره مى كند و می فرماید :
يا على(ع)! زود بيا به نزد ما كه آنچه نزد ماست از براى تو بهتر است.(۲)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۶
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۱۱
#نوزدهم_رمضان
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #شب_نوزدهم_رمضان ✅امام علی(ع) در روزهای پایانی عمر شریفشان؛ 📋《كَانَ يُفْطِرُ فِي هَذَا الشَّهْرِ
.
✅در روایتی آمده است که؛
📋《أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) سَهِرَ تِلْكَ اللَّيْلَةَ فَأَكْثَرَ الْخُرُوجَ وَ النَّظَرَ فِي السَّمَاءِ وَ هُوَ يَقُولُ :
وَ اللَّهِ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ وَ إِنَّهَا اللَّيْلَةُ الَّتِي وُعِدْتُ بِهَا ثُمَّ يُعَاوِدُ مَضْجَعَهُ》
♦️امام علی(ع) در تمام آن شب بيرون مى آمد به اطراف آسمان نظر مى كرد و مى فرمود :
هرگز دروغ نگفته ام و دروغ از رسول خدا(ص) نشنيده ام.
اين همان شبى است كه مرا وعده شهادت داده است.
سپس درد و دلهایش را از نو گرفت و گریست.
📋《فَلَمَّا طَلَعَ الْفَجْرُ، خَرَجَ [تَعَلَّقَت حَدِيدَةُ عَلَى البَابِ فِي مِئزَرِهِ] وَ شَدَّ إِزَارَهُ وَ خَرَجَ وَ هُوَ يَقُولُ :
اشْدُدْ حَيَازِيمَكَ لِلْمَوْتِ،
فَإِنَّ الْمَوْتَ لَاقِيكَ،
وَ لَا تَجْزَعْ مِنَ الْمَوْتِ،
إِذَا حَلَّ بِوَادِيكَ》
♦️وقتی صبح شد،از خانه بیرون آمد و قطعه آهنی که بر روی در بود، به پیراهنش گیر کرد و حضرت(ع) کمرش را محکم بست و شعرى خواند كه مضمونش اين بود :
كمر خود را براى مرگ محكم ببند كه مرگ البتّه به تو خواهد رسيد، و جزع مكن از مرگ چون به وادى تو درآيد.
📋《فَلَمَّا خَرَجَ إِلَى صَحْنِ الدَّارِ اسْتَقْبَلَتْهُ الْإِوَزُّ فَصِحْنَ فِي وَجْهِهِ فَجَعَلُوا يَطْرُدُونَهُنَّ فَقَالَ :
دَعُوهُنَّ فَإِنَّهُنَّ نَوَائِحُ ثُمَّ خَرَجَ فَأُصِيبَ》
♦️مولا(ع) وقتی به صحن خانه آمد، چند مرغابى در آن خانه بودند که راه را بر آن حضرت(ع) گرفتند و سر و صدا مى كردند.
وقتی یاران خواستند كه مرغابی ها را دور كنند، على(ع) فرمود :
آنها را به حال خود واگذاريد كه ايشان فريادكنندگان بر من هستند و بعد از ايشان بر من نوحه كنندگان نوحه خواهند كرد.
سپس از خانه ام کلثوم(س) خارج شد تا اینکه به مسجد رسید.(۱)
📚منبع :
۱)اثبات الهداه شیخ حر عاملی، ج۳، ص۵۰۷
#اسنادالمصائب
.