eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
755 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. جایگاه عالمان در عصر غیبت امام زمان ✍ در رابطه با نقش و جایگاه علما و دانشمندان سخنان بسیار گفته شده و این نقش در عصر ما، یعنی عصر غیبت، از اهمیت بیشتری برخوردار است چراکه این عالمانِ دین هستند که راه را از بیراهه تشخیص داده و به مردم نشان می‌دهند. امام هادی علیه‌السلام در روایتی شیرین، این موضوع مهم را بیان فرموده است. 📖 امام هادی علیه‌السلام می‌فرمایند: «اگر در دوران غيبت قائم آل محمد دانشمندان نبودند كه مردم را به سوی او هدایت كنند و با حجت‌های الهی از دینش دفاع کنند، کسی در دین خدا پابرجا نمی‌ماند. و همه مُرتد می‌شدند. ولی آنان همانند ناخدای کشتی، سكانِ كشتی را نگاه می‌دارند و آنان نزد خدا، والاترين انسان‌ها هستند.» 📚 محجة البیضا، ج 1، ص 32، نشر جامعه مدرسين حوزه علميه قم 🌺 ولادت مبارک باد. ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ ‌
. شعر پندآمیزی که امام هادی(ع) برای متوکل خواند، چه بود؟ پرسش آیا متوکل عباسی، امام هادی(ع) را در کنار خود نشاند و حضرت شعر خواند و متوکل گریه کرد؟ آیا چنین چیزی سندیت دارد؟ پاسخ اجمالی در برخی منابع، نقل شده است که گزارشی به متوکل رسید مبنی بر این‌که نامه‌ها و اسلحه‌های زیادى از شیعیان قم نزد امام هادی(ع) وجود داشته و ایشان تصمیم به شورش علیه حکومت دارد، متوکل گروهی از نظامیان ترک خود را برای کسب اطلاع به خانه حضرت فرستاد و آنها شبانه به خانه حضرتشان یورش برده؛ همه‌جا را گشتند و چیزی نیافتند. آنان در میان اتاقی که درهایش بسته بود، امام هادی(ع) را در حالی دیدند که لباسی پشمین بر تن داشت و بر خاک و ریگ نشسته و با خدا مناجات نموده و قرآن را تلاوت می‌فرمود. نظامیان، امام دهم(ع) را با همین وضعیت پیش متوکل بردند، و گفتند در خانه‌‏اش چیزى نیافتیم. رو به قبله نشسته بود و قرآن می‌خواند. هنگامی که حضرت را می‌آوردند، متوکل در حال مشروب‌خواری بود و زمانی که امام را دید، هیبتش او را فرا گرفته و ایشان را مورد احترام قرار داده و در کنارش نشاند. سپس پیاله‌ای از شراب به ایشان تعارف کرد، اما امام فرمود که خون و گوشت من تا کنون هیچ‌گاه با شراب آمیخته نشده است، پس مرا از نوشیدن آن معاف کن! و متوکل نیز پیاله را پس کشید، اما گفت که شعری برایم بخوان! حضرت فرمود: شعر زیادی به خاطر ندارم!  متوکل گفت: چاره‏اى نیست! باید شعرى بخوانى! حضرت شروع به خواندن این اشعار در نزد متوکل کرد: باتوا علی قلل الاجبال تحرسهم‏ غلب الرجال فلم تنفعهم القلل‏و استنزلوا بعد عز من معاقلهم‏ و اسکنوا حفرا یا بئسما نزلواناداهم صارخ من بعد دفنهم‏ این الاساور و التیجان و الحلل‏این الوجوه التى کانت منعمة من دونها تضرب الاستار و الکلل‏فافصح القبر عنهم حین ساءلهم‏ تلک الوجوه علیها الدود تقتتل‏قد طال ما اکلوا دهرا و قد شربوا و اصبحوا الیوم بعد الاکل قد أکلوا      بر روى قله‌‏هاى بلند کوه‌ها زندگى می‌کردند و نگهبانان قوى و نیرومند و خشن از آنها نگهبانی می‌کردند، ولى نتوانستند از مرگ آنان جلوگیری نمایند. پس از آن همه عزّت از جایگاه خود پایین آورده شدند و آنها را در گودال تنگ گور اسکان دادند، اما چه جاى بدى فرود آمدند؟ پس از دفن آنها شخصی فریاد زد: کجایند خاندان و تاج و تخت و مدال‌هاى شما؟ کجایند صورت‌هایى که در کمال نعمت به سر می‌بردند و پرده‌‏ها و زیورها بر ایشان آویخته می‌گردید؟ سپس گورستان با زبانى رسا در پاسخ گوید: کرم‌ها برای خوردن صورتشان در نبرد هستند! روزگاری دراز چه خوب می‌خوردند و می‌آشامیدند، اما امروز خودشان خوراک موجودات دیگر شدند! متوکل شروع به گریه کرد، به اندازه‌ای که ریش‌هایش از اشک چشمش تر شد؛ حاضران نیز به گریه افتادند. متوکل مبلغ چهار هزار دینار به امام تقدیم کرد و با احترام، ایشان را به منزلشان فرستاد.[1]     . [1]. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 4، ص 11، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق؛ ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 11، ص 15،بیروت، دار الفکر، 1407ق .
. علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹إنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَة🔹 یاد تو آیینه و نام تو نور ذکر تو خیر است و کلام تو نور آینه در آینه مات توام محو مرور کلمات توام شعر بخوان ای نفس آسمان! «إِنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَة»، بخوان شعر بخوان معجزه نازل شود آتش جان متوکل شود لرزه‌ای افتد به دلش، پیکرش مستی دنیا بپرد از سرش شعر کم و محکم تو خواندنی‌ست شعر تو در ذهن زمان ماندنی‌ست ماه تمامی و کلام تو نور ذکر تو خیر است و سلام تو نور باز از آداب زیارت بگو باز هم از شأن امامت بگو سورۀ لبخند خدا جامعه‌ست جامع اوصاف شما جامعه‌ست باز دلم نور خدایی گرفت شور «وَ کُنتُم شُفَعائی» گرفت آینه در آینه مات توام محو مرور کلمات توام وقت زیارت شد و یوم الغدیر وصف غدیریه و ذکر امیر سیر کن آیات و روایات را وصف کن آن پاک‌ترین ذات را از جلواتی ازلی گفته‌ای از صد و ده وصف علی گفته‌ای در شب ظلمت‌زدگان ماه اوست «أَوَّلُ مَن آمَنَ بِالله» اوست هر چه بر اوضاع جهان بگذرد در دو جهان هر چه زمان بگذرد آنچه تغیر بپذیرد علی‌ست وآن‌که نمرده‌ست و نمیرد علی‌ست آینه در آینه مات توام محو مرور کلمات توام کاش به آیین تو شاعر شوم با نظر لطف تو زائر شوم باز دلم تشنۀ ایوان اوست باز هوای حرمش آرزوست 📝 و یک بار، باز هم از امام هادی نزد متوکل سعایت کردند که در منزل "سامراء" او اسلحه و نوشته ها و اشیای دیگری است که از شیعیان او در قم به او رسیده و از عزم شورش بر ضد دولت را دارد. متوکل گروهی را به منزل آن حضرت فرستاد و آنان شبانه به خانه امام هجوم بردند، ولی چیزی به دست نیاوردند، آن گاه امام را در اتاقی تنها دیدند که در به روی خود بسته و جامه پشمین بر تن دارد و بر زمینی مفروش از شن و ماسه نشسته و به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را با همان حال نزد متوکل بردند و به او گفتند : در خانه اش چیزی نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن می خواند. متوکل چون امام را دید، عظمت و هیبت امام او را فرا گرفت و بی اختیار حضرت را احترام کرد و در کنار خود نشاند و جام شرابی را که در دست داشت، به آن حضرت تعارف کرد! امام سوگند یاد کرد و گفت: گوشت و خون من با چنین چیزی آمیخته نشده است، مرا معاف دار! او دست برداشت و گفت: شعری بخوان! امام فرمود: من شعر، کم از بر دارم. گفت: باید بخوانی! امام اشعاری خواند که ترجمه آن چنین است: (زمام داران جانخوار و مقتدر) بر قله کوهسارها شب را به روز آوردند در حالی که مردان نیرومند از آنان پاسداری می کردند، ولی قله ها نتوانستند آنان را (از خطر مرگ) برهانند. آنان پس از مدت ها عزت از جایگاههای امن به زیر کشیده شدند و در گودال ها (گورها) جایشان دادند؛ چه منزل و آرامگاه ناپسندی! پس از آن که به خاک سپرده شدند، فریادگری فریاد بر آورد: کجاست آن تخت ها و تاج ها و لباس های فاخر؟ کجاست آن چهره های در ناز و نعمت پرورش یافته که به احترامشان پرده ها می آویختند (بارگاه و پرده و درباره داشتند)؟ گورها به جای آنان پاسخ دادند: اکنون کرم ها بر سر خوردن آن چهره ها با هم می ستیزند! آنان مدت درازی در دنیا خوردند و آشامیدند؛ ولی امروز آنان که خورنده همه چیز بودند، خود خوراک حشرات و کرم های گور شده اند! چه خانه هایی ساختند تا آنان را از گزند روزگار حفظ کند، ولی سرانجام پس از مدتی ، این خانه ها و خانواده ها را ترک گفته به خانه گور شتافتند! چه اموال و ذخائری انبار کردند، ولی همه آنها را ترک گفته رفتند و آنها را برای دشمنان خود واگذاشتند! خانه ها و کاخ های آباد آنان به ویرانه ها تبدیل شد و ساکنان آنها به سوی گورهای تاریک تافتند! پس از دفن آنها شخصی فریاد زد: کجایند خاندان و تاج و تخت و مدال‌هاى شما؟ کجایند صورت‌هایى که در کمال نعمت به سر می‌بردند و پرده‌‏ها و زیورها بر ایشان آویخته می‌گردید؟ سپس گورستان با زبانى رسا در پاسخ گوید: کرم‌ها برای خوردن صورتشان در نبرد هستند! روزگاری دراز چه خوب می‌خوردند و می‌آشامیدند، اما امروز خودشان خوراک موجودات دیگر شدند! متوکل شروع به گریه کرد، به اندازه‌ای که ریش‌هایش از اشک چشمش تر شد؛ حاضران نیز به گریه افتادند. متوکل مبلغ چهار هزار دینار به امام تقدیم کرد و با احترام، ایشان را به منزلشان فرستاد. .................................................................. .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #داستان_غدیر #متن_داستان 🎥قسمت اول 🎬این داستان:مانند پیامبر جمعیت آن قدر ساکت شده بود که می‌شد صد
. 🎥قسمت دوم 🎬روز سيزدهم ذى الحجّه روز سيزدهم ذى الحجّه است، هنوز پيامبر در مكّه است، فردا كه فرا برسد، پيامبر به سوى مدينه حركت خواهد كرد. نگاه كن، على عليه‏ السلام به سوى پيامبر مى ‏آيد و با او سخن مى‏ گويد: ـ اى رسول خدا! من صدايى را شنيدم، گويا كسى با من سخن مى‏ گفت، امّا كسى را نديدم! ــ على جان! اين جبرئيل است كه به تو سلام كرده است. او آمده است تا وعده خدا را به انجام برساند. او تو را «امير مؤمنان» خطاب نموده است. اكنون پيامبر به ياران خود دستور مى‏ دهد تا نزد على عليه ‏السلام بروند و به او اين‏ گونه سلام كنند: «سلام بر تو اى امير مؤمنان». در اين ميان عُمر و ابوبكر زبان به اعتراض مى ‏گشايند و مى‏ گويند: «آيا اين دستور از طرف خداست؟». پيامبر در جواب آنان مى ‏گويد: «آرى، خدا به من اين دستور را داده است». ياران پيامبر به اين سخن پيامبر عمل مى‏ كنند و نزد على عليه‏ السلام مى‏ روند و به او اين‏ گونه سلام مى‏ كنند: «سلام بر تو اى اميرمؤمنان». آرى، همه مى‏ فهمند كه على عليه ‏السلام آقاى آنان است. اين سلام، مقدّمه ‏اى است براى برنامه ‏اى مهم ‏تر! 🔷تهیه شده در:آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (س)-باهمکاری بنیادفرهنگی صبح ظهور .
17.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قسمت دوم 🎬این داستان:روز سيزدهم ذى الحجّه 🔷تهیه شده در:آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (س)-باهمکاری بنیادفرهنگی صبح ظهور
. دلائلی که یک مرثیه خوان، روضه ضعیف یا بی سند می خواند! 1⃣نداشتن فرصت مطالعه و تحقیق : برخی از مادحین، تعداد جلساتی که در آن به عنوان روضه خوان، شرکت می کنند، به قدری بالا است، که دیگر وقت مطالعه و تحقیق در این زمینه را ندارند. پس باید به همان محفوظات خود اکتفاء کنند! 2⃣نداشتن تخصص در این زمینه : مداح نباید صرفا نقّال باشد، بلکه از آنجایی که سالیان سال، عمر خود را در این کسوت نوکری اهل بیت(ع) به سر می برَد، باید حداقل، اوّلیات کتب مقاتل را بشناسد. 3⃣جهالت : برخی از مادحین، نه از روی عمد، و نه به نیت گریاندن مردم، بلکه قائلند که هر چی خود اهل بیت(ع) نظر کنند و به قول خودشان، تو کاسشون بریزند و حواله کنند، آن را می خوانند. و اصلا به مستند یا بی سند بودن این روضه ها، توجه ای ندارند و براشون هم مهم نیست و اینکه یقین دارند که این روضه ها صحیح هست و قصد و غرضی هم در میان ندارند و به گفتن چیزهایی عادت کرده اند که همان ها را پیشتر شنیده اند. 4⃣برخی از این قبیل افراد، احساس می کنند هدف وسیله را توجیه می کند و اگر هدف گریاندن برای امام حسین(ع) باشد، پس هر چه این جعلیات سوزناک تر باشد، در نتیجه اشک بیشتر و ثواب بیشتر عائدمان می گردد! 5⃣تقلید از روضه خوانان دیگر : برخی دیگر، که این نقل های بی سند را در جلسات عمومی، به زبان می آوردند، همان مقلدان محض هستند که روضه هایی را از سخنرانان قدیمی و یا روضه خوانانی که در جلساتشان یا جایی دیگر بوده است، شنیده اند و همانی را می خوانند که آنها می خواندند، و آنها را فقط در جلسات خود تکرار می کنند. 6⃣ دلیل دیگر، مقصر مستمعینی هستند که در آنجا نشسته اند و همه این حرفها رو بی چون و چرا می پذیرند و سند اینها را از شخص مداح نمی پرسند، که این بی تفاوتی باعث می شود که شخص روضه خوان، جرات بیان مجدد آن را در جلسه ای دیگر را داشته باشد و هر چه به درازا می کشد این قصه شاخ و برگ بیشتری به خود می گیرد. 7⃣نبود معرفت : برخی نیز از حیث شناختی و معرفتی اهل بیت(ع) کاملا تهی هستند و متوجه نیستند که این کلام، شان و مقام و منطق امام معصوم(ع) را زیر سوال می برد و نهضت حسینی که توام با عزت بود را، این چنین، با این نقلهای سخیف، سبک جلوه می دهند. سخنانی در شخصیتی مانند حضرت زینب کبری(س) که عقیله بنی هاشم لقب اوست و بانوی بی نظیری مانند ام البنین(س) که ادب زینت اوست و همسری نمونه مانند حضرت رباب(س) که صبر سرلوحه اوست. روضه خوان مورخ نيست! بنابراين قرار نيست تاريخ بگويد، كار روضه خوان گره زدن عاطفه مخاطب به أهل بيت(ع) است، ولی بايد مستند به تاريخ باشد. مثلا در مورد نهضت امام حسین(ع) و واقعه عاشورا، روضه خوان باید بداند که؛ علل قیام چی بوده؟ ماهیت قیام چی بوده؟ مراحل قیام چه بوده؟ هدف قیام چی بوده؟ و نتایج و آثار قیام چه شد؟ وقتی روضه خوان قدری در مورد این مطالب اطلاعاتی داشته باشد، هیچ گاه حاضر نمی شود، در قالب روضه، این چنین بگوید. 8⃣نبود ناظر : هر قشری و هر ارگانی، در راس خود ناظری دارد که به هنگام خطا، متذکر او می شوند. اما نمی شود که این امر، چون دستگاه امام حسین(ع) است، بدون نظارت رها شود. در قدیم، عالمان دینی از یکدیگر اجازه نقل روایت می گرفتند تا در سلسله رُوات نام آن شخص قرار بگیرد و اگر کسی در یک شهر علمی مثل نجف و قم، روایتی ضعیف، نه بی سند را نقل می کرد و آن را نشر می داد، او را از آن شهر بیرون می کردند و یا تبعید می شد. زیرا موقعیت، بسی خطیر بود! اما برخی از این روضه خوانان، از هیچ چیز هراسی ندارند، حتی خود را به منزله راوی ای می دانند که صفر تا صد حادثه را به عینه دیده و هر چه به زبانش بیاید، می گوید. سابقا مرثیه ها؛ توسط پیر غلامانی که پای منبر علمایی همچون مرحوم فلسفی و شهید مطهری و.. بزرگ شده بودند، نظارت می شد، که اکنون فقط به عنوان مستمع در جلسات شرکت داده می شوند. 9⃣توجیه من درآوردی : برخی دیگر نیز این چنین توجیه می کنند که، مصیبت امام حسین(ع) خیلی فراتر از این حرفها بوده است و ما نیز هر چه بگوییم مطمئنا نتوانسته ایم، حق مطلب را در مورد ایشان، ادا کنیم و این روضه ها، هر چند جایی نوشته نشده است، اما تازه گوشه ای از مصیبت امام حسین(ع) است. پس هر چه بخواهیم می توانیم بگویم، چون به حد واقعیت نرسیده ایم و این ها شاید بوده ولی از چشم مورخان و مقتل نویسان، غافل مانده است و بر ما پوشیده شده است. 🔟توجه به کمیت تا به کیفیت و ترجیح ظاهر بر محتوا : مادحین جوان و کم تجربه و کم مطالعه، شاید به خاطر سبک های امروزی در مداحی و اتکاء به صدای صرفا زیبا، مورد پسند جلسات امروزی است و آن سبک سنتی پر محتوا طرفدار آن چنانی ندارد. هر چند هر دو قابل جمعند و روضه خوان می تواند خوش صدا و اهل مطالعه و مستند خوان باشد. .
@MaddahionlinAUD-20210713-WA0061.mp3
زمان: حجم: 1.5M
چرا خدا در قرآن نگفته حضرت علی(ع) جانشین پیغمبره؟ 🌸 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
﷽ ۱ روز تا قال رسول الله صل الله علیه و آله: یا معشر المسلمین لیبلغ الشاهد الغائب، اوصی من آمن بی و صدقنی بولایة علی، الا ان ولایة علی ولایتی و ولایتی ولایة ربی، عهدا عهده الی ربی و امرنی ان ابلغکموه. ای مسلمانان! حاضران به غایبان برسانند: کسی را که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است، به ولایت علی سفارش می کنم، آگاه باشید ولایت علی، ولایت من است و ولایت من، ولایت خدای من است. این عهد و پیمانی بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم. - بحارالانوار 37: 141، ح 35. .
@Elteja / اِلتجا4_6003379765929575531.mp3
زمان: حجم: 6.25M
▫️او بُوَد جنّت ما، کعبه ی ما، مقصدما خال رخساره ی او، شد حجرالاسود ما... خدمت وجود مقدس حضرت ولیعصر سلام الله علیه، در مکّه مکرّمه. .
. دلها با توست، ولی شمشیرهایشان، علیه توست ✅کاروان امام حسین(ع) به وادی ذات عرق رسیدند و در آنجا شخصی به نام بشر بن غالب را كه از عراق مى‌آمد، ديد و از او در بارۀ اهل عراق پرسيد. بشر گفت : 📋《يَابنَ‌ بِنتِ‌ رَسولِ‌ اللّٰهِ‌(ص)! خَلَّفتُ‌ القُلوبَ‌ مَعَكَ‌، وَالسُّيوفَ‌ مَعَ‌ بَني امَيَّةَ‌!》 ♦️ای پسر دختر رسول خدا(ص)! دل‌هايى را پشتِ‌ سر نهادم كه با تو بودند و شمشيرهايى را كه با بنى اميّه بودند. امام حسین(ع) فرمود : 📋《صَدَقتَ‌ يا أخَا العَرَبِ‌، إنَّ‌ اللّٰهَ‌ تَبارَكَ‌ وتَعالىٰ‌ يَفعَلُ‌ ما يَشاءُ، و يَحكُمُ‌ ما يُريدُ》 ♦️ای برادر بنى اسدى، راست گفتی! البتّه خدا هر چه را بخواهد، انجام مى‌دهد و هر را چه اراده كند، به آن حكم مى‌نمايد. بشر گفت : 《يَابنَ‌ بِنتِ‌ رَسولِ‌ اللّٰهِ‌(ص)! أخبِرني عَن قَولِ‌ اللّٰهِ‌ تَعالىٰ‌ : «يَوْمَ‌ نَدْعُوا كُلَّ‌ أُنٰاسٍ‌ بِإِمٰامِهِمْ‌»》 ♦️اى فرزند پيامبر خدا(ص)! از اين سخن خدا، آگاهم كن كه فرمود : «آن روزى كه هر گروهى را با پيشوايشان، فرا مى‌خوانيم». امام حسین(ع) فرمود : 📋《نَعَم يا أخا بَني أسَدٍ! هُم إمامانِ‌ : إمامُ‌ هُدىً‌ دَعَا إلىٰ‌ هُدىً‌، و إمامُ‌ ضَلالَةٍ‌ دَعَا إلىٰ‌ ضَلالَةٍ‌، فَهَدىٰ‌ مَن أجابَهُ‌ إلَى الجَنَّةِ‌، ومَن أجابَهُ‌ إلَى الضَّلالَةِ‌ دَخَلَ‌ النّارَ》 ♦️آی ای برادر بنی اسدی! پيشوايى كه به هدايت، فرا مى‌خوانْد و [گروهى] به او پاسخ دادند؛ و پيشوايى كه به گم‌ راهى فرا مى‌خوانْد و [گروهى] در آن، اجابتش كردند. گروه اوّل، در بهشت و گروه دوم در آتش‌اند و اين، همان سخن خداست كه گروهى در بهشت و گروهى در دوزخ اند.(۱) 📚منبع : ۱)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۶۹ .
. آقای دکتر محمد اسدی گرمارودی در کتاب ( نقش غدیر در کمال انسان ها) مینویسد: به جرج جرداق صاحب کتاب👈 *(الامام علی صوت العدالة الانسانیة)* گفتند: شما یک مسیحی هستی و خیلی هم مذهبی نیستی چه شد که در مورد حضرت علی ع کتاب نوشتی؟ به گریه افتاد و گفت مرحوم علامه امینی هنگامی که کتاب (الغدیر) را نوشت چند جلد از کتاب را برای من فرستاد. یک نامه هم نوشت و گفت آقای جرد جرداق شما یک حقوقدان و وکیل دادگستری هستی، نه شیعه هستی و نه سنی که بگوییم طرفداری را میکنی. کار تو دفاع از مظلوم است‌ . ما با اهل سنت بر سر علی ع بحث داریم ما می گوییم حق با علی ع است آنها میگویند نه ، حالا این چند جلد کتاب( الغدیر) را به عنوان پرونده مطالعه کنید. تمام مدارک هم از اهل سنت است. من از شیعه چیزی در آن ننوشته ام. شما هم در حد یک وکیل دادگستری قضاوت خود را برای من بنویسید. میگوید: من دیدم وقتی انسانی مرا به عنوان یک وکیل دادگستری مخاطب قرار داده و از من کمک خواسته بی انصافی است اگر کمک نکنم بنابراین پذیرفتم. وقتی کتاب ها را دقیق خواندم دیدم در تاریخ از علی(ع) *مظلوم تر نمی شناسم* و لذا تصمیم گرفتم به اقتضای شغلم که وکیل دادگستری می باشم از این مظلوم دفاع کنم و کتاب (الامام علی صوة العدالة الانسانیة) را نوشتم. *ومن الله التوفیق* *لبیک یا علی* .
. فضائل علوی و مهدوی در خطبه غدیر 🌹خداوند على را به عنوان صاحب اختیار و امام شما منصوب نموده است. 🌹حکم على بر هر موحدى موجودى اجراشونده و کلام او مورد عمل و امرِ او نافذست. 🌹هرکس که من صاحب اختیار او هستم، این على، صاحب اختیار اوست. ولایت على از طرف خداوند است و دستور آن را او بر من نازل کرده است. خداوند دین شما را با امامت او کامل کرد. 🌹از راه على به راه گمراهى نروید و از او دور نشوید و از ولایت او سر باز نزنید. 🌹على امام مبین و امام متقین است. 🌹على به سوى حق هدایت می‌کند و به آن عمل می‌نماید؛ و باطل را از بین می‌برد و از آن نهى می‌کند؛ و در راه خدا سرزنش ملامت کننده‌اى او را مانع نمی‌شود. 🌹على اول کسى است که به خدا ایمان آورد. 🌹على را بر همه تفضیل دهید؛ که او بعد از من، از هر مرد و زنى بالاتر است. على«جَنْب» خداست که در قرآن می‌فرماید:«یا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ‌اللَّهِ». 🌹هیچ آیه‌اى دربارۀ رضاى خداوند نازل نشده، مگر در مورد على. 🌹على یارى‌دهندۀ دینِ خدا و دفاع کننده از رسول خداست. 🌹على است تقى و نقى و ‌هادى و مهدى. 🌹على بشارت‌دهنده است. على هدایت‌کننده است. 🌹على است آن کس که خداوند او را از من خلق کرده و من از اویم. 🌹امیرالمؤمنین جز این برادر من على کسى نیست. 🌹ریاست و امیرىِ مؤمنان بعد از من براى احدى غیر از او حلال نیست. 🌹کسانى که براى سلام کردن به على به عنوان امیرالمؤمنین سبقت بگیرند، رستگارانند. 🌹هیچ علمى نیست مگر آن‌که خداوند به من تعلیم فرموده؛ و هیچ علمى نیست مگر آن‌که من آن را به على آموخته‌ام. 🌹خداوند مرا امر و نهى نموده است؛ و من هم على را امر و نهى کرده ام. پس على، امر و نهى را از سوى خداوند عزّوجل می‌داند. 🌹مردم! من براى شما تبیین کردم و به شما فهمانیدم! و این على است که بعد از من به شما می‌فهماند. 🌹نور از طرف خداوند در من، و سپس در على و نسل او تا مهدى قائم قرار داده شده است. 🌹خاتم امامان مهدى قائم، از ماست.مهدى، حق خداوند و هر حقّى را که براى ماست، خواهد گرفت. اوست که کارها به دست او سپرده شده و گذشتگان به او بشارت داده‌اند. اوست حجت باقى خداوند و ولى او در زمین؛ و امانت‌دار او بر سرّ و آشکار. 🌹کسى جز شقى، على را مبغوض نمی‌دارد. ملعون است کسى که مخالفت على نماید. 🌹خداوند توبۀ کسى را که ولایت على را انکار کند هرگز نمی‌پذیرد و او را نمی‌آمرزد. 🌹ملعون است، ملعون است؛ مورد غضب است، مورد غضب است؛کسى که این کلام مرا دربارۀ على نپذیرد و با آن موافقت نکند. 🌹آنان که امامت على و جانشینان او از فرزندانم و نسل او تا روز قیامت را نپذیرند، کسانى‌اند که اعمال آنان سقوط می‌کند و دائماً در آتش خواهند بود. عذاب آنان تخفیف داده نمی‌شود و به آنان مهلت داده نخواهد شد. 🌹دشمنان على، اهل شقاق و نفاق و معارضه‌کنندگان و تجاوزکنندگان از حق خودند؛ آنان برادران شیاطینند که سخنان نادرست و به‌ظاهر زیبا را از روى غرور به یکدیگر می‌رسانند.