.
3️⃣اسناد کودتای ابوبکر برای غصب خلافت
🍁پیمان سری بین ابوبکر و عمر و همدستانشان
🔹أمیر مؤمنان علیه السلام مىفرماید : «ولو لا خاصّة ما کان بینه وبین عمر ، لظننت أنّه لا یدفعهاعنّی»
اگر آن ارتباط ویژهاى که میان ابوبکر و عمر نبود ، امر خلافت را از من دفع نمىکردند (1)
🔸و در عبارت طبرى آمده : «ولولا خاصّة ما بینه وبین عمر ، وأمر قد عقداه بینهما ، لظننت أنّه لا یدفعها»
آنچه که مانع خلافت من شد ، همان پیمانى سرّى بود که میان ابوبکر و عمر منعقد شده بود (2)
🔹و در نقل سید بن طاووس از کلینى اینچنین آمده : «ولولا خاصّة بینه وبین عمر وأمر کانا رضیاه بینهما لظننت أنه لا یعدله عنی»(3)
🔘براستی این پیمان سری چه بود که امام علی علیه السلام به آن اشاره واعتراض کردند؟ چه بودن این پیمان در ادامه مقداری روشن تر میشود
🍁سهم عمر محفوظ است
🔸هنگامى که عمر به امیرمؤمنان علیه السلام دستور بیعت با ابوبکر مىدهد ، حضرت مىفرماید:
🔹«احلب یا عمر حلباً لک شطره ، اشدد له الیوم أمره لیرد علیک غداً» از پستان خلافت تا مىتوانى شیر بدوش که سهم تو محفوظ است ، و کار حکومت ابوبکر را محکم ساز که روزى به تو باز خواهد گرداند (4)
🍁پست های مهم تقسیم میشود
🔸بنا به نقل احمد بن حنبل :
«لما ولی أبو بکر ، ولی أبا عبیدة بیت المال وولی عمر القضاء» زمانیکه ابوبکر به خلافت رسید سرپرستی بیت المال را به ابوعبیده و سرپرستی قوه قضائیه را به عمر داد(5)
🔹و طىّ نقل طبرى این پستها را خود انان انتخاب کردند و ابوبکر موافقت کرد :
«ولی أبو بکر ، قال له أبو عبیدة : أنا أکفیک المال وقال عمر : أنا أکفیک القضاء» زمانیکه ابوبکر به خلافت رسید ابوعبیده به او گفت من امور مالی را به عهده میگیرم و عمر گفت من امور قضائی را(6)
🍁حرکت مرموز عمر و أبوبکر به سمت سقیفه
🔸با اینکه عمر و ابوبکر در خانه پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم همراه با دهها مهاجر و انصار و هاشمى مشغول مراسم غسل بودند ، پیک ویژه از طرف کسانیکه مراقب اوضاع جامعه بودند ، به سرعت خبر آورد که جمعى در سقیفه گردهم آمده و بحث بیعت پیش کشیده اند
🔹«جاء رجل یسعى فقال هاتیک الانصار قد اجتمعت فی ظلة بنى ساعدة یبایعون رجلا منهم یقولون منا أمیر ومن قریش أمیر قال فانطلق أبو بکر وعمر یتقاودان حتى أتواهم»(7)
🔸و این خبر ویژه جز به گوش عمر و ابوبکر نرسید ، و غیر از آن دو نفر و ابو عبیده ، کسى منزل پیامبر را به قصد سقیفه ، ترک نکردند .
✔️آیا این نشانه نقشه سرى آن دو نفر پیرامون خلافت نبود؟
✔️ایا این قضیه نشان دهنده پیگیری نقشه های انان نبود؟
✔️چرا انان بقیه را از قضیه به این مهمی با خبر نکردند؟
📚منابع :
1. شرح نهج البلاغة : 95/6
2. المسترشد لمحمد بن جریر الطبری : 413
3. کشف المحجة لثمرة المهجة : 177 ، نقلاً عن محمد بن یعقوب فی کتاب الرسائل ، بحار الأنوار : 12/30 ، نهج السعادة للشیخ المحمودی : 210/5
4. السقیفة وفدک للجوهری : 62 ، شرح نهج البلاغة : 11/6 ، المسترشد لمحمد بن جریر الطبری : 375 ، الامامة والسیاسة ، تحقیق الشیری : 29/1 ، تحقیق الزینی : 18/1 ،
أنساب الاشراف للبلاذری : 440
5. العلل ج 3 ص 491 ، رقم 6104 .
6. تاریخ الطبری : ج 2 ص 617
7. تاریخ الطبری ج 2 ص 444 ، البدایة والنهایة لابن کثیر ج 5 ص 268 ، مسند احمد بن حنبل ج 1 ص 5 ، تاریخ مدینة دمشق لابن عساکر ج 30 ص 273 ، مجمع الزوائد للهیثمى ج 5 ص 191
#شهادت_حضرت_زهر
#مقتل_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کودتای_سقیفه
.
.
4️⃣اسناد کودتای ابوبکر برای غصب خلافت
🍁ممانعت عمر از نوشتن وصیتنامه
🔹از مقدمات به خلافت رسیدن ابوبکر این است که امر ولایت امام علی علیه السلام که مورد اتفاق مردم بود(این اتفاق در ابتدا ذکر شد)نباید در اخرین روزهای عمر پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم تحکیم شود لذا به هر جور ممکن از ان ممانعت میشد.
🔸از مسلمات تاریخ است که رسول گرامى قبل از رحلت فرمود : «ائتونى بکتاب اکتب لکم کتاباً لن تضلّوا بعده أبداً»
کاغذ و قلمی بیاورید تا چیزی بنویسم که هرگز گمراه نشوید
🔹و عمر با جمله : «إنّ النبیّ صلى الله علیه و آله و سلم قد غلب علیه الوجع ، وعندکم القرآن حسبنا کتاب اللّه» درد بر پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم غلبه کرده و قرانی که نزد شماست مارا کفایت میکند.
🔸و یا «إنّ رسولاللّه صلى الله علیه و آله و سلم یهجر» رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم هذیان میگوید
🔹 مانع کتابت حضرت شد و این قضیه بقدرى درد آور بود که ابن عباس هر گاه به یاد آن مىافتاد قطرات اشکش جارى مىگشت و از آن بعنوان فاجعه و مصیبت «رزیّة یوم الخمیس» روز پنجشنبه یاد مىکرد.(1)
🔸عمر بخوبى مىدانست که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مىخواهد در آخرین لحظات عمر شریفش موضوع خلافت على علیه السلام را مکتوب بدارد تا راه هر گونه توجیه و تأویل براى فرصت طلبان بسته شود .
🔹که در یک محاورهاى که میان او و ابن عباس رخ داد به این قضیه اعتراف نمود : «ولقد اراد فی مرضه أن یصرّح باسمه فمنعت من ذلک»
پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم اراده کرده بود که تصریح به اسم امام علی علیه السلام کند اما من مانع ان شدم (2)
📚منابع:
1. صحیح بخارى کتاب الجهاد والسیر ، باب جوائز الوفد ، صحیح مسلم کتاب الوصیة ، باب ترک الوصیة لمن لیس عنده شى ، مسند احمد ج 1 ص 222 . و . . . .
2. شرح نهج البلاغة ابن ابى الحدید : ج12 ص 20 و79
#شهادت_حضرت_زهرا_در_منابع_اهل_سنت
#مقتل_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کودتای_سقیفه
.
.
🔛اسناد #هجوم_به_بیت_وحی و شهادت #حضرت_زهرا سلام الله عليها در منابع اهل سنت
🔹روايات بسياري در كتابهاي اهل تسنن وجود دارد كه ثابت ميكند ، خليفه اول به همراه عدهاي از دشمنان اهل بيت ، به خانه وحي همجوم برده و آن جا را به آتش كشيدهاند ؛ در حالي كه فاطمه زهرا سلام الله عليها به همراه نوادگان رسول خدا در داخل خانه بودهاند .
🔸ما در اين جا به چند روايت به نقل از علماي اهل سنت اشاره كرده و فقط چهار روايت : ابن أبي شيبه ، بلاذري ، طبري و روايت پشيماني ابوبكر در آخرين روزهاي زندگيش را از نظر سندي بررسي ميكنيم .
🔛1. امام جويني (730هـ) :
از آن جايي كه روايت جويني اهميت بيشتري داشت و نيز تصريح به مقتوله بودن صديقه طاهره دارد ، ما نخست اين روايت را نقل و بقيه روايات را بر طبق سال وفات صاحب كتاب ، ميآوريم .
🔸جويني « استاد ذهبي » از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه روايت مي کند :
روزي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نشسته بود ، حسن بن علي بر او وارد شد ، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد ، اشك آلود شد ، سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد ، مجدداً پيامبر گريست . در پي آن دو ، فاطمه و علي عليهما السلام بر پيامبر وارد شدند ، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد ، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه را پرسيدند ، فرمود :
وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة .
فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين .
📚منبع:
فرائد السمطين ج2 ، ص 34 و 35 .
🔛ترجمه:
زماني كه فاطمه را ديدم ، به ياد صحنهاي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد ، گويا ميبينم ذلت وارد خانۀ او شده ، حرمتش پايمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد ، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد ميزند : وا محمداه ! ؛ ولي كسي به او پاسخ نميدهد ، کمک مي خواهد ؛ اما كسي به فريادش نميرسد .
🔹او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق ميشود ؛ و در حالي بر من وارد ميشود كه محزون ، گرفتار و غمگين و شهيد شده است .
🔸و من در اينجا ميگويم : خدايا لعنت كن هر كه به او ظلم كرده ، كيفر ده هر كه حقش را غصب كرده ، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر كه به پهلويش زده تا فرزندش را سقط كرده و ملائكه آمين گويند .
🔹ذهبي در شرح حال امام الحرمين جويني مي گويد: وسمعت من الامام المحدث الاوحد الاكمل فخر الاسلام صدر الدين ابراهيم بن محمد بن المؤيد بن حمويه الخراساني الجوينى ... وكان شديد الاعتناء بالرواية وتحصيل الاجزاء حسن القراءة مليح الشكل مهيبا دينا صالحا .
📚منبع:
تذکرة الحفاظ ج 4 ، ص 1505- 1506 ، رقم 24 .
🔛ترجمه:
از امام روايت کننده و حديث گوي يگانه کامل فخر اسلام و صدر دين ابراهيم بن محمد بن المويد بن حمويه الخراساني الجويني روايت شنيدم ( درس گرفتم ) ... و وي بسيار به روايات و بدست آوردن کتب حديثي اهميت مي داد خوش صدا و خوش سيما بود و شخص با هيبت و دين دار و صالحي بود .
#روضه_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زهرا در_منابع_اهل_سنت
#مقتل_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کودتای_سقیفه
.
.👆
🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹
🔛اسناد هجوم به خانه وحي و شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها در منابع اهل تسنن
3 . علامه بلاذري (270هـ) :
إن أبابکر آرسل إلي علي يريد البيعة ، فلم يبايع ، فجاء عمر و معه فتيلة . فتلقته فاطمة علي الباب فقالت فاطمة : يابن الخطاب ! أتراک محرّقا عليّ بابي ؟! قال : نعم ، و ذلک أقوي فيما جاء به أبوک .
📚منبع:
انساب الاشراف، بلاذرى، ج1، ص586.
🔛ترجمه:
ابوبکر به دنبال علي براي بيعت کردن فرستاد چون على(عليه السلام) از بيعت با ابوبكر سرپيچى كرد، ابوبكر به عمر دستور داد كه برود و او را بياورد ، عمر با شعله آتش به سوى خانه فاطمه(عليها السلام) رفت. فاطمه(عليها السلام)پشت در خانه آمد و گفت: اى پسر خطّاب! آيا تويى كه مى خواهى درِ خانه را بر من آتش بزنى؟ عمر پاسخ داد: آرى! اين كار آنچه را كه پدرت آورده محكم تر مى سازد .
🖋بررسي سند روايت :
بلاذري ، روايت را با اين سند نقل ميكند :
المدائني، عن مسلمة بن محارب، عن سليمان التيمي وعن ابن عون : أن أبابكر ...
🔚مدائني :
ذهبي درباره وي مينويسد:
المدائني: العلامة الحافظ الصادق أبو الحسن علي بن محمد بن عبد الله بن أبي سيف المدائني الاخباري . نزل بغداد ، وصنف التصانيف ، وكان عجبا في معرفة السير والمغازي والأنساب وأيام العرب ، مصدقا فيما ينقله ، عالي الاسناد .
در ادامه از قول يحي بن معين مينويسد :
قال يحيى : ثقة ثقة ثقة .( قال احمد بن أبي خثيمة) سألت أبي : من هذا ؟ قال : هذا المدائني .
يحيى بن مَعين در مورد او سه بار گفت : او مورد اعتماد است ، او مورد اعتماد است ، او مورد اعتماد است . احمد بن أبي خثيمة مي گويد : از پدرم پرسيدم نام اين شخصي که يحيي بن مَعين در مورد او اين مطلب را گفت ، چيست : پدرم گفت : نام او مدائني است .
و نيز نقل ميكند :
وكان عالما بالفتوح والمغازي والشعر ، صدوقا في ذلك .
📚منبع:
سير أعلام النبلاء - الذهبي - ج 10 - ص 401
🔛أبو الحسن مدائني (از علماي تاريخ بود) وعالم به جنگ ها و غزوه ها و شعر بود (ودر اين زمينه اطلاعات کافي داشت) و در مورد اين مسائل در زمره راستگويان به شمار مي رفت .
🔛و ابن حجر مينويسد :
قال أبو قلابة: حدثت أبا عاصم النبيل بحديث فقال عمن هذا قلت: ليس له إسناد ولكن حدثنيه أبو الحسن المدائني قال لي سبحان الله أبو الحسن أستاذ . ( إسناد )
📚منبع:
لسان الميزان، ج 5 ، ص 82 ، ذيل ترجمه علي بن محمد ، أبوالحسن المدائني الاخباري ، رقم 5945.
أبو قلابة مي گويد: حديث را براي أبا عاصم النبيل خواندم ، ابا عاصم گفت : اين حديث را از چه کسي شنيده اي؟ گفتم سندش نزد من نيست ولکن اين حديث را أبو الحسن مدائني برايم نقل نموده است و از او شنيده ام أبا عاصم گفت : پاک و منزه است خدا ،أبو الحسن مدائني استاد در علم حديث است .
در بعضي نسخه ها به جاي کلمه استاد ، إسناد آمده است در اين صورت معناي عبارت اينگونه مي شود : أبو الحسن مدائني خودش سند است و همين که او اين روايت را نقل نموده کافي است .
وقال أبو جعفر الطبري كان عالماً بأيام الناس صدوقاً في ذلك .
📚منبع:
لسان الميزان، ج 5 ، ص 82 ، ذيل ترجمه علي بن محمد ، أبوالحسن المدائني الاخباري ، رقم 5945.
أبو جعفر طبري مي گويد : عالم به تاريخ بود و از راستگويان بود .
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زهرا_در_منابع_اهل_سنت
#مقتل_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کودتای_سقیفه
.
.
هَذِهِ وَدِيعَةُ اَللَّهِ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِهِ
✅امام موسی کاظم(علیه السلام) از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که حضرت رسول اکرم(ص) در لحظات پایانی حیات شریف خود، اهل بیت خود را فراخواند و کسانی که در خانه بودند را دستور به خروج آنان داد.
حضرت(ص) به ام سلمه دستور داد تا مقابل در ایستاده و مانع ورود کسی به خانه شود.
سپس حضرت(ع) به امام علی(ع) فرمود :
📋《يَا عَلِيُّ(ع)! اُدْنُ مِنِّي فَدَنَا مِنْهُ فَأَخَذَ بِيَدِ فَاطِمَةَ فَوَضَعَهَا عَلَى صَدْرِهِ طَوِيلاً وَ أَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ بِيَدِهِ اَلْأُخْرَى فَلَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) اَلْكَلاَمَ غَلَبَتْهُ عَبْرَتُهُ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَى اَلْكَلاَمِ》
♦️ای علی(ع)! نزدیک بیا و ایشان نیز نزدیک رفت.
سپس حضرت(ع) دست فاطمه(س) را گرفت و مدت طولانی بر روی سینه اش نهاد و با دست دیگرش دست علی(ع) را گرفت و خواست سخن بگوید که گریه او را امان نداد.
سپس فاطمه(س) و علی(ع) و حسن(ع) و حسین(ع) نیز از آن منظره سخت به گریه افتادند.
در این هنگام؛ حضرت فاطمه(س) عرضه داشت :
📋《يَا رَسُولَ اَللَّهِ(ص)! قَدْ قَطَعْتَ قَلْبِي وَ أَحْرَقْتَ كَبِدِي لِبُكَائِكَ يَا سَيِّدَ اَلنَّبِيِّينَ مِنَ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ وَ يَا أَمِينَ رَبِّهِ وَ رَسُولَهُ وَ يَا حَبِيبَهُ وَ نَبِيَّهُ مَنْ لِوُلْدِي بَعْدَكَ وَ لِذُلٍّ يَنْزِلُ بِي بَعْدَكَ مَنْ لِعَلِيٍّ(ع) أَخِيكَ وَ نَاصِرِ اَلدِّينِ مَنْ لِوَحْيِ اَللَّهِ وَ أَمْرِهِ》
♦️ای رسول خدا(ص)! به حقیقت قلبم را از جا کندی و جگرم را آتش زدی به خاطر گریه و اشکی که جاری ساختی، ای بزرگ تمامی پیامبران! ای امین پروردگار! و ای فرستاده و محبوب و پیامبر خدا! بعد از تو چه کسی [حامی[ برای فرزندانم خواهد بود؟
و [دفع کننده] خواریهایی که بعد از تو بر من باریدن خواهد گرفت؟ و چه کسی [ناصر] برای علی برادرت و یاور دین خواهد بود؟ پس از تو چه بر سر وحی و امر الهی خواهد آمد؟
سپس؛
📋《ثُمَّ بَكَتْ وَ أَكَبَّتْ عَلَى وَجْهِهِ فَقَبَّلَتْهُ وَ أَكَبَّ عَلَيْهِ عَلِيٌّ(ع) وَ اَلْحَسَنُ(ع) وَ اَلْحُسَيْنُ(ع) فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيْهِمْ وَ يَدُهَا فِي يَدِهِ فَوَضَعَهَا فِي يَدِ عَلِيٍّ(ع)》
♦️آن گاه حضرت(ع) گریست و خود را در آغوش پدر افکند و او را بوسید، علی و حسن و حسین(علیهم السلام) نیز چنین کردند.
پس سر مبارک را بلند کرد و دست فاطمه(س) را در دستان امام علی(ع) گذاشت و سپس فرمود :
📋《يَا أَبَا اَلْحَسَنِ(ع) هَذِهِ وَدِيعَةُ اَللَّهِ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ(ص) عِنْدَكَ فَاحْفَظِ اَللَّهَ وَ اِحْفَظْنِي فِيهَا وَ إِنَّكَ لِفَاعِلُهُ.
يَا عَلِيُّ(ع) هَذِهِ وَ اَللَّهِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ مِنَ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ هَذِهِ وَ اَللَّهِ مَرْيَمُ اَلْكُبْرَى》
♦️ای ابالحسن(ع)! فاطمه(س) امانت خدا و رسولش محمد(ص)، نزد توست.
پس با نگهداری از او، از خدا و رسول(ص) نگهداری کن، و می دانم که تو آن را رعایت خواهی نمود.
علی(ع) جانم! سوگند به خدا او سالار زنان بهشت از اولین تا آخرین است.
به خدا او مریم کبراست.
سپس فرمود :
📋《أَمَا وَ اَللَّهِ مَا بَلَغَتْ نَفْسِي هَذَا اَلْمَوْضِعَ حَتَّى سَأَلْتُ اَللَّهَ لَهَا وَ لَكُمْ فَأَعْطَانِي مَا سَأَلْتُهُ!
يَا عَلِيُّ(ع)! اُنْفُذْ لِمَا أَمَرَتْكَ بِهِ فَاطِمَةُ(س) فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْيَاءَ أَمَرَ بِهَا جَبْرَئِيلُ وَ اِعْلَمْ يَا عَلِيُّ(ع) أَنِّي رَاضٍ عَمَّنْ رَضِيَتْ عَنْهُ اِبْنَتِي فَاطِمَةُ(س) وَ كَذَلِكَ رَبِّي وَ مَلاَئِكَتُهُ
يَا عَلِيُّ(ع)! وَيْلٌ لِمَنْ ظَلَمَهَا وَ وَيْلٌ لِمَنِ اِبْتَزَّهَا حَقَّهَا وَ وَيْلٌ لِمَنْ هَتَكَ حُرْمَتَهَا وَ وَيْلٌ لِمَنْ أَحْرَقَ بَابَهَا وَ وَيْلٌ لِمَنْ آذَى خَلِيلَهَا وَ وَيْلٌ لِمَنْ شَاقَّهَا وَ بَارَزَهَا!
اَللَّهُمَّ إِنِّي مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ هُمْ مِنِّي بُرَآءُ》
♦️آگاه باش که من به این حالت نیفتاده بودم مگر این که برای شما و فاطمه(س) دعا کردم وخدا آنچه خواسته بودم به من عطا فرمود.
ای علی(ع)! آنچه را فاطمه(س) بدان امر می کند، انجام بده، زیرا من چیزهایی را به او امر کرده ام که جبرئیل به آنها امر کرده است.
ای علی(ع)! بدان! از کسی راضی ام که فاطمه(س) از او خشنود باشد، و همچنین پروردگار و فرشتگان از او خشنود خواهند بود.
ای علی(ع)! وای بر کسی که به او ستم روا دارد.
وای بر کسی که حق او را بگیرد.
وای بر کسی که هتک حرمت او نماید.
وای بر کسی که درِ خانه او را بسوزاند.
وای بر آن که همسرش را آزاردهد.
وای بر کسی که از او عیب گویی کند و با او مبارزه نماید.
خداوندا! من از ایشان بیزارم و آنان نیز از من بری هستند.(۱)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📚منبع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۲، ص۴۸۴
#اسنادالمصائب
#امام_رضا_علیه_السلام
#دهه_سوم_صفر
#ماه_صفر
◾️ [جلسهی چهلم _ شب بیست وهفتم صفر]
#دهه_ی_سوم_ماه_صفر_1445_ق
شهریور ۱۴۰۲شمسی
➖ آخرین جلسه #آخر_صفر
👈🏼 فیش منبرهای #صفر1445
👈🏼 دههی سوم_ ماه صفر المظفر ۱۴۰۲شمسی
📚 مطالب مطرح شده:
۱. مدح امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
بسیار من زحُسن رُخ تو شنیدهام
۲. احیای امر اهلبیت علیهمالسلام
_ چند نکته در این حدیث شریف
۳. روشهای احیای امر اهلبیت علیهمالسلام
● یادگیری و نشر روایاتِ معصومین علیهمالسلام
_ داستان تألیف دائرةالمعارف بزرگ بحارالأنوار بهدست علامه مجلسی
● یادگیری و دفاع از آموزههای اهلبیت علیهمالسلام
_ داستان تألیف دائرةالمعارف بزرگ عبقات الأنوار بهدست علامه میرحامدحسین هندی
● حفظ کتب و منابع شیعی با سختی و دشواری
_ داستان مرحوم آیتالله سیدشهابالدین مرعشی و کتاب ریاض العلماء
● دفاعِ سهعالم بزرگ از حریم شیعه
_ داستان تألیف دائرةالمعارف بزرگ الذریعة إلی تصانیف الشیعة
.