.
🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹
1️⃣اسناد کودتای ابوبکر برای #غصب_خلافت
🖇مدارک این واقعه
🔹ابتدا ببینیم مردم بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم نسبت به اینکه چه کسی خلیفه وقت میباشد و باید با چه کسی بیعت کنند چه دیدگاهی داشتند این ماجرا در حالی بود که حدود 80 روز از ماجرای غدیر خم گذشته بود.
🔘اعتقاد مردم به خلافت
🔸«وکان عامّة المهاجرین وجلّ الأنصار لا یشکّون أنّ علیّاً هو صاحب الأمر بعد رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم »
🔹عموم مهاجرین و بخش عمده انصار ، شبههاى نداشتند که خلیفه پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم همان على بن ابى طالب علیه السلام است (1)
🔸و یعقوبى در تاریخ خود مىگوید :
«وکان المهاجرون والأنصار لا یشکّون فى علی»
تمام مهاجرین و انصار ، در اینکه على خلیفه است ، شکّى نداشتند(2)
🔹با این جو و اوضاع بود که نقشه ها شکل گرفت ،بنابراین قبیله بنی اسلم وارد شهر شدند ، وقتى چشم عمر به قبیله اسلم افتاد ، فریاد برآورد که : دیگر پیروزى ما قطعى شد .
«فکان عمر یقول : ما هو إلّا أن رأیت أسلم ، فأیقنت بالنصر»(3)
🔸مگر جناب عمر با قبیله بنی اسلم چه پیمان سری داشت که با دیدن انها میگوید یقین کردم؟ پیروزی در چه امری و برای چه کسانی ؟
🔹راستی چه طور شد قبیله بنی اسلم یک دفعه وارد شهر شدند ؟چه تبانی در کار بود؟ مگر مخالفان این منازعه چقدر بودند که برای پیروزی بر انها احتیاج به یک قبیله بود؟
منابع:
1. الأخبار الموفّقیات : ص 580 وشرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید : ج 6 ، ص 21 .
2. تاریخ یعقوبى : ج 2 ، ص 124 ، باب خبر سقیفة بنى ساعدة
3. تاریخ الطبرى : ج 2 ، ص 458 ، الشافى فی الامامة : ج 3 ، ص 190 ، سفینة النجاة سرابی تنکابنى : ص 68 و بحار الأنوار : ج 28 ، ص 335 .
#شهادت_حضرت_زهرا_در_منابع_اهل_سنت
#مقتل_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#سقیفه
.
.
4️⃣اسناد کودتای ابوبکر برای غصب خلافت
🍁ممانعت عمر از نوشتن وصیتنامه
🔹از مقدمات به خلافت رسیدن ابوبکر این است که امر ولایت امام علی علیه السلام که مورد اتفاق مردم بود(این اتفاق در ابتدا ذکر شد)نباید در اخرین روزهای عمر پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم تحکیم شود لذا به هر جور ممکن از ان ممانعت میشد.
🔸از مسلمات تاریخ است که رسول گرامى قبل از رحلت فرمود : «ائتونى بکتاب اکتب لکم کتاباً لن تضلّوا بعده أبداً»
کاغذ و قلمی بیاورید تا چیزی بنویسم که هرگز گمراه نشوید
🔹و عمر با جمله : «إنّ النبیّ صلى الله علیه و آله و سلم قد غلب علیه الوجع ، وعندکم القرآن حسبنا کتاب اللّه» درد بر پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم غلبه کرده و قرانی که نزد شماست مارا کفایت میکند.
🔸و یا «إنّ رسولاللّه صلى الله علیه و آله و سلم یهجر» رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم هذیان میگوید
🔹 مانع کتابت حضرت شد و این قضیه بقدرى درد آور بود که ابن عباس هر گاه به یاد آن مىافتاد قطرات اشکش جارى مىگشت و از آن بعنوان فاجعه و مصیبت «رزیّة یوم الخمیس» روز پنجشنبه یاد مىکرد.(1)
🔸عمر بخوبى مىدانست که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مىخواهد در آخرین لحظات عمر شریفش موضوع خلافت على علیه السلام را مکتوب بدارد تا راه هر گونه توجیه و تأویل براى فرصت طلبان بسته شود .
🔹که در یک محاورهاى که میان او و ابن عباس رخ داد به این قضیه اعتراف نمود : «ولقد اراد فی مرضه أن یصرّح باسمه فمنعت من ذلک»
پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم اراده کرده بود که تصریح به اسم امام علی علیه السلام کند اما من مانع ان شدم (2)
📚منابع:
1. صحیح بخارى کتاب الجهاد والسیر ، باب جوائز الوفد ، صحیح مسلم کتاب الوصیة ، باب ترک الوصیة لمن لیس عنده شى ، مسند احمد ج 1 ص 222 . و . . . .
2. شرح نهج البلاغة ابن ابى الحدید : ج12 ص 20 و79
#شهادت_حضرت_زهرا_در_منابع_اهل_سنت
#مقتل_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کودتای_سقیفه
.
.👆
🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹
🔛اسناد هجوم به خانه وحي و شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها در منابع اهل تسنن
3 . علامه بلاذري (270هـ) :
إن أبابکر آرسل إلي علي يريد البيعة ، فلم يبايع ، فجاء عمر و معه فتيلة . فتلقته فاطمة علي الباب فقالت فاطمة : يابن الخطاب ! أتراک محرّقا عليّ بابي ؟! قال : نعم ، و ذلک أقوي فيما جاء به أبوک .
📚منبع:
انساب الاشراف، بلاذرى، ج1، ص586.
🔛ترجمه:
ابوبکر به دنبال علي براي بيعت کردن فرستاد چون على(عليه السلام) از بيعت با ابوبكر سرپيچى كرد، ابوبكر به عمر دستور داد كه برود و او را بياورد ، عمر با شعله آتش به سوى خانه فاطمه(عليها السلام) رفت. فاطمه(عليها السلام)پشت در خانه آمد و گفت: اى پسر خطّاب! آيا تويى كه مى خواهى درِ خانه را بر من آتش بزنى؟ عمر پاسخ داد: آرى! اين كار آنچه را كه پدرت آورده محكم تر مى سازد .
🖋بررسي سند روايت :
بلاذري ، روايت را با اين سند نقل ميكند :
المدائني، عن مسلمة بن محارب، عن سليمان التيمي وعن ابن عون : أن أبابكر ...
🔚مدائني :
ذهبي درباره وي مينويسد:
المدائني: العلامة الحافظ الصادق أبو الحسن علي بن محمد بن عبد الله بن أبي سيف المدائني الاخباري . نزل بغداد ، وصنف التصانيف ، وكان عجبا في معرفة السير والمغازي والأنساب وأيام العرب ، مصدقا فيما ينقله ، عالي الاسناد .
در ادامه از قول يحي بن معين مينويسد :
قال يحيى : ثقة ثقة ثقة .( قال احمد بن أبي خثيمة) سألت أبي : من هذا ؟ قال : هذا المدائني .
يحيى بن مَعين در مورد او سه بار گفت : او مورد اعتماد است ، او مورد اعتماد است ، او مورد اعتماد است . احمد بن أبي خثيمة مي گويد : از پدرم پرسيدم نام اين شخصي که يحيي بن مَعين در مورد او اين مطلب را گفت ، چيست : پدرم گفت : نام او مدائني است .
و نيز نقل ميكند :
وكان عالما بالفتوح والمغازي والشعر ، صدوقا في ذلك .
📚منبع:
سير أعلام النبلاء - الذهبي - ج 10 - ص 401
🔛أبو الحسن مدائني (از علماي تاريخ بود) وعالم به جنگ ها و غزوه ها و شعر بود (ودر اين زمينه اطلاعات کافي داشت) و در مورد اين مسائل در زمره راستگويان به شمار مي رفت .
🔛و ابن حجر مينويسد :
قال أبو قلابة: حدثت أبا عاصم النبيل بحديث فقال عمن هذا قلت: ليس له إسناد ولكن حدثنيه أبو الحسن المدائني قال لي سبحان الله أبو الحسن أستاذ . ( إسناد )
📚منبع:
لسان الميزان، ج 5 ، ص 82 ، ذيل ترجمه علي بن محمد ، أبوالحسن المدائني الاخباري ، رقم 5945.
أبو قلابة مي گويد: حديث را براي أبا عاصم النبيل خواندم ، ابا عاصم گفت : اين حديث را از چه کسي شنيده اي؟ گفتم سندش نزد من نيست ولکن اين حديث را أبو الحسن مدائني برايم نقل نموده است و از او شنيده ام أبا عاصم گفت : پاک و منزه است خدا ،أبو الحسن مدائني استاد در علم حديث است .
در بعضي نسخه ها به جاي کلمه استاد ، إسناد آمده است در اين صورت معناي عبارت اينگونه مي شود : أبو الحسن مدائني خودش سند است و همين که او اين روايت را نقل نموده کافي است .
وقال أبو جعفر الطبري كان عالماً بأيام الناس صدوقاً في ذلك .
📚منبع:
لسان الميزان، ج 5 ، ص 82 ، ذيل ترجمه علي بن محمد ، أبوالحسن المدائني الاخباري ، رقم 5945.
أبو جعفر طبري مي گويد : عالم به تاريخ بود و از راستگويان بود .
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زهرا_در_منابع_اهل_سنت
#مقتل_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کودتای_سقیفه
.