TarikhHayateAmirAlmomenin[91].mp3
25.5M
⭕️ #تاریخ_حیات_امیرالمومنین (ع)
🔺 دکتر میثم مطیعی
جلسه نود و یکم | اعتراض مستمر امام علی (علیهالسلام) به نتیجه #سقیفه
.
🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹
1️⃣اسناد کودتای ابوبکر برای #غصب_خلافت
🖇مدارک این واقعه
🔹ابتدا ببینیم مردم بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم نسبت به اینکه چه کسی خلیفه وقت میباشد و باید با چه کسی بیعت کنند چه دیدگاهی داشتند این ماجرا در حالی بود که حدود 80 روز از ماجرای غدیر خم گذشته بود.
🔘اعتقاد مردم به خلافت
🔸«وکان عامّة المهاجرین وجلّ الأنصار لا یشکّون أنّ علیّاً هو صاحب الأمر بعد رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم »
🔹عموم مهاجرین و بخش عمده انصار ، شبههاى نداشتند که خلیفه پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم همان على بن ابى طالب علیه السلام است (1)
🔸و یعقوبى در تاریخ خود مىگوید :
«وکان المهاجرون والأنصار لا یشکّون فى علی»
تمام مهاجرین و انصار ، در اینکه على خلیفه است ، شکّى نداشتند(2)
🔹با این جو و اوضاع بود که نقشه ها شکل گرفت ،بنابراین قبیله بنی اسلم وارد شهر شدند ، وقتى چشم عمر به قبیله اسلم افتاد ، فریاد برآورد که : دیگر پیروزى ما قطعى شد .
«فکان عمر یقول : ما هو إلّا أن رأیت أسلم ، فأیقنت بالنصر»(3)
🔸مگر جناب عمر با قبیله بنی اسلم چه پیمان سری داشت که با دیدن انها میگوید یقین کردم؟ پیروزی در چه امری و برای چه کسانی ؟
🔹راستی چه طور شد قبیله بنی اسلم یک دفعه وارد شهر شدند ؟چه تبانی در کار بود؟ مگر مخالفان این منازعه چقدر بودند که برای پیروزی بر انها احتیاج به یک قبیله بود؟
منابع:
1. الأخبار الموفّقیات : ص 580 وشرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید : ج 6 ، ص 21 .
2. تاریخ یعقوبى : ج 2 ، ص 124 ، باب خبر سقیفة بنى ساعدة
3. تاریخ الطبرى : ج 2 ، ص 458 ، الشافى فی الامامة : ج 3 ، ص 190 ، سفینة النجاة سرابی تنکابنى : ص 68 و بحار الأنوار : ج 28 ، ص 335 .
#شهادت_حضرت_زهرا_در_منابع_اهل_سنت
#مقتل_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#سقیفه
.
.
#غصب_خلافت
#سقیفه
(عمار میگه؛ ابوسفیان آخر عمر نابینا شده بود .تو یه مجلسی ابوسفیان وارد شد.بنی امیه همه جمع بودند.
ابوسفیان گفت غریبه نیست؟؟؟
گفتند :نه.
ابوسفیان گفت: ببینید .نه دینی هست نه خدایی .نه قیامتی و... همش دروغه .
این مهار حکومت رو که گرفتید دستتون ،ولش نکنید به هیچ احدی ندید.و بین خودتون دست بدست کنید.
به معاویه هم بعد از صلح با امام حسن ، گفتند پیروز شدی، مبارکه...
پاسخ داد : پیروزی من زمانیه که دیگه از ماذنه ها ؛اسم این یتیم عبدالمطلب(محمد ) شنیده نشه !
اللهم العن اباسفیان و معاویه و یزید بن معاویه
#گریز_زیارت_عاشورا
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #امیرالمؤمنین #خطبه_شقشقيّه كه درد دلهاى امام عليه السّلام از ماجراى #سقيفه و #غصب_خلافت در خطبه
.
بخش زیبایی از کتاب انسان ٢۵٠ساله در بخش بعد از #سقیفه و سکوت #امیرالمؤمنین در #غصب_خلافت
یکی از نویسندگان تاریخ، ماجرایی را نقل می کند، می گوید دوتا زن آمدند پیش امیرالمؤمنین سر یک دعوایی، یک بچه ای را آورده بودند. این زن میگفت: آقا این بچه برای من است، من او را زاییدم. آن یکی میگفت: نه خیر، برای من است ، دروغ می گوید، این برداشته. دعوا سر یک بچه، بین دو مادر، دو مدعی مادری. بالاخره هرکسی یک دلیل، استدلال، بينه ، روشن نشد؛ روی مبادي قضای شرعی معلوم نشد که بالاخره بچه برای این است یا برای آن است. خب، قاضی باید برطبق بينه و دلیل شرعی حکم کند.
برطبق نقل این شخص و این مورخ، امیرالمؤمنین فرمود: من حالا دعوا را فیصله میدهم. شما دعوا دارید سر این بچه، صلح هم نمی کنید، کنار هم که نمیآیید، بنده بچه را نصف میکنم برایتان، نصف بچه برای تو، نصف بچه برای تو؛ وقتی کنار نمی آیید راه همین است دیگر. شمشیرش را کشید، تا امیرالمؤمنین شمشیر را کشید بیرون، یکی از این دوتا زن گفت که آقا من از حق خودم صرف نظر کردم، بچه را نکشید، برای او باشد، بچه زنده باشد، دست من نباشد. امیرالمؤمنین فرمود بچه برای توست بردار و برو. این مادر بود که حاضر نشد بچه اش نصف بشود، این مادر بود که گفت بچه بماند، ولو دستم من نماند، دست دیگری بماند.
بعد این نویسنده میگوید که ای علی! ای علی عزیز! ای علي مظلوم ! مادر اسلام تو بودی. تو بودی که وقتی مدعیان مادری، مادرها و عزیزهای بی جهت، آمدند خلافت را و اسلام را و جامعه را به طرف خود بردند، تو از حق خودت صرف نظر کردی، گفتی برای شما؛ اسلام بماند، ولو رياستش دست من نماند؛ جامعه اسلامی بماند، ولو دیگران در آن حکومت کنند. تو بودی آن مادر دلسوز، و حاضر نشدی تجزیه بشود. اینجا امیرالمؤمنین صبر کرد. صَبرتُ و في العين قذيََ و في الحلق شجََا، پس صبر کردم درحالیکه در چشمم خار و درگلویم استخوانی بود.
(نهج البلاغه خطبه ٣،معروف به خطبه #شقشقیه)
بیست و پنج سال، امیرالمؤمنین به خاطر وحدت امت اسلامی و انسجام جامعه اسلامی و برقراری حکومت اسلامی، از حق خود - که آن را برای خود مسلم میدانست - هیچ نگفت. اینها شوخی است؟ اینها آسان است؟ اینهاست که یک انسان را این طور بر قله آفرینش بنی بشر مینشاند. اینهاست که انسان را تبدیل میکند به یک خورشید فروزان در طول تاریخ بشری، که غروب ندارد
بخشی از کتاب انسان ٢۵٠ساله نوشته مقام معظم رهبری صفحه ١٣١
.
فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها
.
.
#فاطمیه
#مطالب_فاطمیه_شماره۳
#غربت_امیرالمؤمنین علیه_السلام
#سقیفه
#بستر_شهادت
🔴به خدا قسم دیدم که دیوارهای مسجد از جا کنده شد ...
🔺به نقل کتاب شریف «الإحتجاج»: امام صادق علیهالسلام فرمودند:
هنگامی که امیرالمؤمنین علیهالسلام را از منزلشان بیرون کشیدند، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از خانه بیرون آمدند و تمام زنان بنی هاشم نیز با او بیرون آمدند و رفتند تا به نزدیک قبر مطهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رسیدند.
در آن هنگام رو به آن جماعت غاصب نموده و فرمودند:
🔺خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّی فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِی
🔻پسر عمویم را رها کنید، قسم به آن خدایی که محمد صلیاللهعلیهوآله را به حق برانگیخت اگر او را رها نکنید، گیسوان خود را پریشان میکنم
🔺وَ لَأَضَعَنَّ قَمِیصَ رَسُولِ اللَّه عَلَی رَأْسِی وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَی اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی
🔻و پیراهن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را بر سر افکنده و به درگاه خداوند تبارک و تعالی فریاد برمیآورم.
🔴یقین بدانید که ناقه صالح، در نزد خدا از من گرامیتر نبود و بچهی آن ناقه نیز در نزد خدا از فرزندان من گرامیتر نبود.
📜 سلمان گوید:
🔺کُنْتُ قَرِیباً مِنْهَا فَرَأَیْتُ وَ اللَّهِ أَسَاسَ حِیطَانِ الْمَسْجِدِ تَقَلَّعَتْ مِنْ أَسْفَلِهَا
🔻من نزدیک ایشان [فاطمه زهرا سلاماللهعلیها] ایستاده بودم، به خدا سوگند دیدم که پایه دیوارهای مسجد از جا کنده شد، به طوری که اگر کسی میخواست، میتوانست از زیر آن بگذرد.
📖الاحتجاج،طبرسی،ص ۵۶
📖بحارالانوار ج ٢٨ ص٢٠۶
#فاطمیه
.
.
🔶 حضرت علی (ع) را به زور از خانه بردند
راوی میگوید:
علی را با همان جامهای که به خود پیچیده بود از خانه بیرون بردند و از طرف قبر پیغمبر(ص) عبور دادند و من شنیدم که میگفت:
«ای پسر مادر! این جماعت مرا ناتوان کردند و نزدیک شدند که مرا بکشند.»
ابوبکر نشست در #سقیفه بنی ساعده و علی(ع) پیش آمد. عمر به او گفت: بیعت کن.
فرمود: «اگر بیعت نکنم چه میشود؟»
عمر گفت: به ذات خدا سوگند اگر بیعت نکنی گردنت را میزنم.
علی(ع) به او گفت: «در این حال، به ذات خدا سوگند من بنده خدا هستم که کشته شدم و برادر رسول خدا(ص).»
پس عمر گفت: بنده خدا هستی که کشته شدی اما برادر رسول خدا نیستی؛ سه مرتبه این سخن را گفت.
پس خبر به عباس بن عبدالمطلب رسید. با شتاب، دوان دوان آمد و به عمر گفت: با پسر برادرم مدارا کن. بر من است که بیعت کند با شما.
پس عباس آمد و دست علی را گرفت و او را به ابیبکر مالید تا اینکه غضبناک دست از او برداشتند.
📚منبع
جُنةُ العاصمه، میرجهانی طباطبایی، در بیان حالات و وقایع بعد از رحلت پیامبر(ص)، ص ۴۸۲
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۲۸، ص ۲۲۷
مواقف الشیعه، احمدی میانجی، ج ۱، ص ۴۳۱
بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، ص ۹۶
#حضرت_زهرا
#مصائب_حضرت_فاطمه
#مداحی_عالمانه
.
TarikhHayateAmirAlmomenin[99].mp3
47.97M
⭕️ #تاریخ_حیات_امیرالمومنین (ع)
🔺 دکتر میثم مطیعی
جلسه نود و نهم | کتابشناسی #سقیفه و شهادت حضرت زهرا "سلاماللهعلیها" (۲)
.
#فاطمیه
▪️ غايب بودن حضرت علی(ع) و بنیهاشم از اجتماع سقيفه
عالم بزرگ، شيخ مفيد، در كتاب ارشاد میگويد: پس از رحلت پيامبر (ص)، امام علی (ع) مشغول غسل دادن و كفن و دفن جسد مطهر پيامبر (ص) بود و بنیهاشم بخاطر مصيبت بزرگ رحلت پيامبر (ص) از مردم جدا بودند، قوم از فرصت استفاده كرده و به مسأله خلافت و تعيين خليفه پرداختند و سرانجام در غياب علی (ع) و بنیهاشم، خلافت ابوبكر برقرار شد.
آن گونه كه بين انصار اختلاف افتاد و جماعت آزادشدگان (در فتح مكّه) و آنان كه پيامبر (ص) برای تأليف قلوب، به آنها اجازه ورود به اسلام را داده بود از اينكه مسأله خلافت، چند روز تأخير بيفتد كراهت داشتند تا قبل از فراغت بنیهاشم، مسأله را تمام شده اعلام كنند، با ابوبكر بيعت كردند، زيرا او در مكان اجتماع (سقيفه) حاضر بود و اسباب و لوازم كار او آنچنان آماده شده بود كه موضوع را مطابق مراد و مقصود او آسان نمود.
📚منبع
بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، ص۷۷
#سقیفه
#حضرت_زهرا
#مصائب_حضرت_فاطمه
#مداحی_عالمانه
.
.
✳️ گریه حضرت علی (ع) بر گمراهی مردم
عقيل به حضور علی (ع) رسید، علی (ع) را گريان ديد پرسيد: چرا گريه میكنی؟ خداوند چشمهای تو را نگرياند.
حضرت علی (ع) در پاسخ فرمود:
«برادرم! سوگند به خدا گريهام در مورد قريش و طرفداران آنهاست كه راه گمراهی را پيمودند و از حق روی برتافتند و به فساد و جهالت خود بازگشتند و به وادی اختلاف و نفاق و در بيابان سرگردانی افتادند و برای جنگيدن با من همدست شدند، چنانكه قبلاً برای جنگيدن با رسول خدا (ص) همدست گشتند. خداوند آنها را به مجازات برساند كه رشته قرابت با مرا پاره كردند و حاكميت پسر عمويم پيامبر (ص) را از دست ما بيرون بردند، آنگاه بلند گريه كرد و فرمود: اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَيْهِ راجِعُونَ.» و اين اشعار را به عنوان تمثيل خواند:
«فَاِنْ تَسئَلِينِي كَيْفَ اَنْتَ فَاِنَّنِي
صَبُورٌ عَلي رَيْبِ الزَّمانِ صَلِيبُ
يَعِزُّ عَلَيَّ اَنْ تَري بِي كَآبَة
فَيَشْمُتُ عادٌ اَو يساءُ حَبِيبٌ»
«اگر از حال من بپرسی كه چگونهای؟ میگويم: در سختیهای روزگار صبر میكنم و در دشواریها به سر میبرم، بر من سخت است كه آثار اندوه در من ديده شود تا دشمن شادی كند و دوست ناراحت شود.»
📚منبع
بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، ص ۱۳۴
#سقیفه
#امام_علی #امیرالمؤمنین
#حضرت_زهرا #فاطمیه
#مصائب_حضرت_فاطمه
#مداحی_عالمانه
.
.
#سقیفه
یکی از ویژگیهای فرد متّقی این است که رفتار او به جهت رعایت حدود الهی قابل پیش بینی است. لذا همه میدانستند که سیاست "امام المتّقین" سیاست تقوا ، رعایت حدود الهی و جوانمردی است. حتی دشمنان او در صفّین میدانستند که اگر آب را به روی حضرت ببندند، زمانی که ایشان صاحب شریعه شود، چنین رفتار ناجوانمردانهای با آنان نخواهد کرد.(وقعة صفين، ص ١٦٣)
مثل چنین روزهایی پس از شهادت رسول خاتم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم، امیر مؤمنان علیهالسلام کسی نبود که وقتی بدن مطهّر ایشان روی زمین است به کار دیگری مشغول شود . لذا دیگرانی که در پی غصب خلافت بودند، خوب میدانستند که آن وقت بهترین فرصت برای کودتا است، فلذا حرمت رسول خدا صلّی اللهعلیهوآلهوسلّم را هتک و بدن مطهّر او را رها کرده و به مسابقه برای غصب خلافت پرداختند.
این نکتهایست که مرحوم شیخ محمّد حسن مظفّر ( ۱۳۷۵ هـ.ق) بدان چنین پرداخته است:
...چگونه مبادرت آنها به سمت سقیفه ادای وظیفه شرعی تلقّی میشود!؟ در حالی که تجهیز پیامبر و رعایت حرمت او مهمترین واجب است و به تأخیر انداختن دفن ایشان در آن مدّت بالاترین توهین به او و به اسلام است و مقدّم داشتن امور مربوط به تدفین ایشان ضرری به امامت نمیزند خصوصا که اهل سنّت به صحابه حسن ظنّ دارند و آنها را جملگی عادل و دارای صلابت و ایستادگی در امور دینی میپندارند ! پس هیچ شکّی نیست که آنها تنها برای منافسه و مسابقه در دنیا تدفین پیامبر را به تأخیر انداختند نه برای مبادرت به امر واجب بیعتِ {با امام مسلمین !} . همچنین این مبادرت و فوریت برای این بود که از فرصت مشغولیت امیر المؤمنین علیه السلام به امور تجهیز پیامبر نهایت استفاده را بکنند چون خوب میدانستند علی علیهالسلام بدن پیامبر را بدون دفن رها نمیکند و مزاحمتی برای آنان {در این مدّت} ایجاد نمیکند !
" وكيف يمكن أن تكون مبادرتهم إلى السقيفة أداء للوظيفة الشرعية؟! والحال أنّ تجهيز النبيّ صلىاللهعليهوآلهوسلم ومراعاة حرمته أهمّ الواجبات ، وتأخير دفنه تلك المدّة أكبر الوهن به وبالإسلام! ولا يضرّ تقديم تجهيزه بأمر الإمامة ، ولا سيّما بناء على حسن ظنّ القوم بالصحابة وحكمهم بعدالتهم أجمع ، وصلابتهم في الدين كما تسمع!
فلا ريب أنّهم لم يؤخّروا دفن النبيّ صلىاللهعليهوآلهوسلم مبادرة لواجب البيعة ، وإنّما أخّروه منافسة في الدنيا، وانتهازا لفرصة مشغولية أمير المؤمنين عليهالسلام بالنبيّ صلىاللهعليهوآلهوسلم وعلمهم بأنّه لا يترك النبيّ صلىاللهعليهوآلهوسلم بلا دفن ويأتي لمزاحمتهم! "
📖 دلائل الصدق، ۴/۲۵۸
#حامد_کاشانی
....................
باور کنید نقشه ی شوم سقیفه را
باور کنید کار خلاف خلیفه را
انان که برصحیفه ی حق پشت پا زدند
باور کنید تیشه به نخل ولا زدند
باور کنید تیر ستم بر نشانه خورد
زهرای من زدست عدو تازیانه خورد
رویش کبود وسینه ی او پر شراره شد
باور کنید فاطمه بی گوشواره شد
باور کنید غنچه ی از شاخه چیده را
باد خزان و لاله ی در خون تپیده را
دکتر #محسن_عبادی ✍
.
بزرگترین جنایت سقیفه این بود که منبع اخذ دین تغییر کرد و مرجعیت اهلبیت پیامبر به سمت خلفا منحرف شد.
.