eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
801 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸مراسم سحر 📆 زمان: 👈  جمعه ٣ آذر ماه ۱۴۰۲ 🔷 با نوای : 👈 حاج سعید حدادیان 👈 حاج سید رضا نریمانی 🔊 بخش اول | و | وَأَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدَائِدِ حَاجَتَهُ 🔊 بخش دوم | و 🔊 بخش سوم | و | اِلٰهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ 🔊 بخش پایانی | | اِلهی وَ سَیِّدی فَاَسْئَلُکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتی قَدَّرْتَها 🔊 صوت کامل مراسم  📥 (۹۲ مگابایت) 👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه کنید مادر ما بیگناه بود صُبَّــــــتْ عَلَیَّ مَصَائِــبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّـتْ عَلَـى الْأَیَّـامِ صِـرْنَ لَیَالِیَا[1] مصیبت‌هایی بر من وارد شد که اگر این مصیبت‌ها بر روزها وارد می‌شد، آن روزها تبدیل به شب می‌شدند. رُوِىَ اَنَّها عليهاالسلام ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها صلي الله عليه و آله مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ  مورخين گفته اند: حضرت فاطمه عليهاالسلام پس از پيامبر صلي الله عليه و آله پيوسته سرى بسته از شدت درد و جسمى نحيف و در خود فرو شكسته و چشمى گريان و قلبى سوخته داشت كه ساعت به ساعت از خود مى رفت و بى هوش مى شد. https://eitaa.com/emame3vom/86834
. چهار نفر در روایات با عنوان بکّائون(بسیار گریه کنندگان) عالم شمرده شدند. ۱.حضرت آدم ع که سال ها بعد از ترک اولایی که انجام داد، گریه کرد تا توبه اش به واسطه ی گریه بر سیدالشهدا ع پذیرفته شد. ۲.یعقوب نبی ع که سال ها در فراق یوسف ع گریه کرد تا جایی که به شهادت ایات قرآن چشم هایش سفید شد. ۳.حضرت زهرا س که حدود سه ماه بعد از پیامبر ص در فراق پدر و به خاطر مصائبی که دیده بودند گریه کردند. ۴.امام سجاد ع که طبق روایت ۳۴ سال بعد از واقعه ی کربلا به یاد مصیبات آن ایام گریه کردند. 🔹گریز به روضه حضرت زهرا سلام الله علیها آدم و یعقوب و امام سجاد علیهم السلام هر کدام سال ها گریه کردند و در زمره ی بکائون به شما می آیند، چه گذشت بر دختر رسول خدا ص که در طول سه ماه بعد از پدر آنقدر گریست که در زمره بکائون عالم به شمار می رود. *اینقدر سر بی بی جراحت داشت که حضرت این روزای آخر این نانجیبا که اومدن ملاقاتش حضرت به اسما فرمود:سَرِ من رو برگردون .. یعنی حتی قدرت اینکه سر رو برگردونه دیگه نداشت ..حالا میفهمی چرا بی بی "ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ.."(1) همیشه سرش رو می‌بست...* 💠رُوِىَ اَنَّها عليهاالسلام ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها صلي الله عليه و آله مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ (مناقب، ج۳، ص۳۶۲) مورخين گفته اند: حضرت فاطمه عليهاالسلام پس از پيامبر صلي الله عليه و آله پيوسته سرى بسته از شدت درد و جسمى نحيف و در خود فرو شكسته و چشمى گريان و قلبى سوخته داشت كه ساعت به ساعت از حال مى رفت و بى هوش مى شد. .
. *امشب همش یاد این افتاد وقتی که پیغمبر دست فاطمه رو‌ تو‌ دستش گذاشت فرمود :"هَذِهِ‏ وَدِيعَةُ اللَّهِ‏ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِ"..(2) این امانت خداست ..امانت پیغمبر خداست .. هر زخمی رو‌ میدید علی سرش رو‌ پایین‌ میانداخت .. هی می گفت: یا رسول الله! شرمندۀ شما هستم... لذا امشب اومد بدن رو بسپاره به دستای پیغمبر، مولا نگاه کرد دید که حسنین کودکن، زینب هم همینطور،ام کلثوم همین طور .. یه کسی داخل قبر باید بدن رو بگیره ..مونده بود امیرالمؤمنین، روضه حیرت یه دونه اش همینه، مونده بود چیکار کنه یه وقت دید دستای پیغمبر بالا اومد از قبر، روایت میگه دست هایی شبیه دستای رسول خدا، تا دستا اومد بالا گفت: *"فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ"نگفت امانت رو بهت برگردوندم، گفت امانت بهت برگردونده شد .. یعنی من امانت دار بدی نبودم .. اگه من امانت رو‌میخواستم بهت بدم اینطور شکسته تحویل نمیدادم .. "وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ"یعنی زهرام رو ربودن ازدستم‌، کنار قبر یه عبارت دیگه هم امیرالمؤمنین گفته : عرضه داشت یارسول الله! فاطمه رو سؤال پیچ‌کن..عین عبارت سؤال پیچش بکن، شاید به تو‌چیزی بگه با من که از درداش هیچی نگفت .. شاید به تو بگه چرا صورتش کبود شده. امشب وقتی بدن رو غسل داد کفن‌کرد ، نگاه‌کرد دید گوشه صحن خانه، حسنین دست گردن هم انداختن دارن میلرزن .. زینبین دارن‌میلرزن ..دیه نگاه کرد صدا زد حسنم بیا ..حسینم بیا ..زینب بیا ..‌ کلثومم‌دخترم بیا.. برا بار آخر با مادر وداع کنید انگار منتظر دستور بابا بودن دویدن .‌‌.خودشون رو رو‌ی مادر انداختن... از اینجا به بعد روضه خون خودِ امیرالمؤمنینِ، فرمود: دیدم‌ بندهای کفن بازشد .. دستای فاطمه بالا اومد .. یعنی دست شکسته هم به امداد اومد با یه دست حسن رو‌گرفته با یه دست حسین رو درآغوش گرفته ..بچه ها دارن‌ میلرزن رویِ بدن‌مادر.. از یه طرف امیرالمؤمنین داره نوازششون‌میکنه ..از یه طرف اسما و فضهٔ خادمه ..همه دارن بچه‌هارو‌ نوازش میکنن... مولا میگه: بین زمین و آسمان شنیدم منادی میگه بچه هارو از رویِ بدن‌مادر بردار..‌ (3) ملائکه طاقت ندارن این منظره رو ببینن .. دلت رفت کجا؟ بگو‌: خدامگه این ملائک‌ نبودن کربلا وقتی سکینه اومد کنار بدن بابا یه نفر نبود نوازش کنه"فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ"(4) یه عده بی حیا ریختن تو‌گودال یکی تازیانه میزنه...وای یکی کعب نی میزنه ... دارن بچه رو با زور از با با جدا میکنن ..."حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْن" میزننش، اما نگفت بابا دارن‌ من رو‌میزنن...چی گفت؟...* منابع: 1)مناقب ج3:362 2)أمالي، شیخ طوسي، صفحه: 110-109 امالی شیخ مفید، صفحه: 281-283 3) بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج‏43، ص: 179 4) لهوف ،سید بن طاووس، ص: 134 ــــــــــــــــــ https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9913 .
14020906-فاطمیه-آیةالله میرباقری.mp3
14.46M
📖 اول 💎 آیةالله 🌐 دوشنبه 06 آذر 1402 🕌 حوزه علمیه آیةالله آخوند همدان ره
فاطمه زهرا(س) شادمانی دل پیامبر(ص).pdf
5.32M
کتاب «فاطمه زهرا(س) شادمانی دل پیامبر(ص)» ترجمه کتاب«فاطِمَةُ الزّهراء(س) بَهجَةُ قَلبِ المُصطَفی(ص)»
Kashani-14020903-JaygaheFatemiyeDarMaarefeEslami-06-Hkashani_Com.mp3
48.83M
📋 جایگاه فاطمیه در معارف اسلامی؛ جلسه ششم از ده جلسه 🎙 📆 جمعه ۳ آذرماه ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ▪️شهادت حضرت محسن بن علی (ع) در مورد شهادت حضرت محسن بن علی (علیه السلام) منابع متعددی آن را نقل کردند. غالب منابع شهادت حضرت محسن (عليه السلام ) را در زمان هجوم به خانه نقل کرده اند. شهرستانی سخنی را از نظام معتزلی نقل کرده است که وی معتقد بوده است در زمان هجوم به خانه فاطمه (سلام الله علیها)به ایشان جسارت شده است.(۱) روز بیعت چنان بر شکم فاطمه (سلام الله علیها) زدند که بچه‌اش سقط شد و فریاد می‌زد: خانه‌اش را با هرکس داخل آن است بسوزانید. همچنین ابن ابی الحدید نیز در داستان مناظره با استادش ابوجعفر نقیب به سقط حضرت محسن (عليه السلام )در جریان بیعت اشاره می‌کند. وی می نویسد: بنابراین سقط حضرت محسن (عليه السلام )در جریان بیعت‌خواهی طرفداران خلیفه اول از علی(علیه السلام) پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و اله) بوده است.(۲) 📚منبع (۱) ملل و نحل، شهرستانی، ج۱، ص۵۸ (۲) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۱۹۳ ............... . 🔳 دادگاهی که برای کشتن محسن (ع) برپا می‌شود فَأَوَّلُ مَنْ يَحْكُمُ فِيهِمَا مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ وَ فِي قَاتِلِهِ ثُمَّ فِي قُنْفُذٍ فَيُؤْتَيَانِ هُوَ وَ صَاحِبُهُ وَ يُضْرَبَانِ بِسِيَاطٍ مِنْ نَارٍ لَوْ وَقَعَ سَوْطٌ مِنْهَا عَلَى الْبِحَارِ لَغَلَتْ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا وَ لَوْ وُضِعَ عَلَى جِبَالِ الدُّنْيَا لَذَابَتْ حَتَّى يَصِيرَ رَمَاداً فَيُضْرِبَانِ بِهَا اول کسی که درباره‌اش حکم می‌شود، محسن بن علی علیه‌السلام است. سپس قاتل او و قنفذ را می‌آورند و با شلاق‌هایی از آتش می‌زنند؛ به طوری که اگر یک ضربه‌ی آن بر دریاها زده شود از شرق تا غرب آن به جوش می‌آید و اگر بر کوه‌های دنیا گذارده شود، ذوب می‌شود؛ به طوری که خاکستر شود. با چنین تازیانه‌ای آن دو تن را می‌زنند. 📚منبع کامل الزیارات، ابن قولویه، باب نوادر الزیارات، حدیث ۱۱ فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۶۰ https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9918 .
◼️ دادخواهی پیامبر (ص) برای (ع) پیامبر صلی ‌اللَّه‌ علیه ‌و آله در این محکمه حضور می‌یابد و محسن علیه‌السلام را که یادگار اوست بر سر دست می‌گیرد و شخصاً برای دادخواهی به پا می‌خیزد. و اینچنین عظمت مظلوم سقیفه بر همگان معلوم می‌گردد. يَأْتِي مُحَسِّنٌ مُخَضَّباً بِدَمِهِ تَحْمِلُهُ خَدِيجَةُ ابْنَةُ خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ علیها سلام ابْنَةُ أَسَدٍ وَ هُمَا جَدَّتَاهُ وَ جُمَانَةُ عَمَّتُهُ ابْنَةُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَسْمَاءُ ابْنَةُ عُمَيْسٍ صَارِخَاتٍ وَ أَيْدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنَّ وَ نَوَاصِيهِنَّ مُنْتَشِرَةٌ وَ الْمَلَائِكَةُ تَسْتُرُهُنَّ بِأَجْنِحَتِهَا وَ أُمُّهُ فَاطِمَةُ تَصِيحُ وَ تَقُولُ هَذَا يَوْمُكُمْ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُوعَدُونَ وَ جَبْرَائِيلُ يَصِيحُ وَ يَقُولُ: مَظْلُومٌ فَانْتَصِرْ فَيَأْخُذُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) محسن [مُحَسِّناً] عَلَى يَدِهِ وَ يَرْفَعُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ هُوَ يَقُولُ إِلَهِي صَبَرْنَا فِي الدُّنْيَا احْتِسَاباً وَ هَذَا الْيَوْمَ: تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيدا. روز قیامت حضرت محسن علیه‌السلام خون‌آلود می‌آید و دو جدّه‌ی او حضرت خدیجه و فاطمه بنت اسد و دو عمه‌ی او ام هانی و جمانه دو دختر حضرت ابوطالب علیه‌السلام و اسماء بنت عمیس او را حمل کرده و در همان حال فریاد می‌زنند و دست‌ها را بر صورت می‌گذارند و موها پریشان می‌کنند و ملائکه ایشان را با بال‌هایشان می‌پوشانند. در همین حال مادرش فاطمه علیهاسلام گریه می‌کند و فریاد می زند و می‌گوید: «امروز همان روزی است که وعده داده شدید.» جبرئیل علیه‌السلام هم از طرف حضرت محسن علیه‌السلام فریاد می‌زند و می‌گوید: «من مظلوم هستم، خدایا به فریاد رس». پیامبر صلی‌ اللَّه‌ علیه ‌و آله محسن علیه‌السلام را روی دست می‌گیرد و او را به آسمان بلند می‌کند و می‌گوید: «الهی و سیدی! در دنیا به خاطر تو صبر کردیم و امروز وقت آن است که هر نفسی آنچه بدی کرده آرزو کند که بین او و آن‌ها فاصله زیادی باشد.» 📚منبع الهداية الكبرى، الخصیبی، ص ۴۱۷ فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۹ .
. 📣 آتش شعله ور بود و حرارتش صورت حضرت زهرا (س) را می‌سوزاند در کتاب ارشاد القلوب ابی محمّد حسن بن محمّد دیلمی (متوفّای ۷۷۱ هـ)، داستان به آتش کشیده شدن در خانه‌ی حضرت زهرا علیهاسلام و وقایع مربوطه را از زبان خود حضرت زهرا علیهاسلام نقل می‌کند: «فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا.» «فَأخَذَ عُمَرُ السَوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِیبَکرٍ ـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی، فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـ وَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی، فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ؛ فَأسقَطتُ مُحسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ. فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ؟!! وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم.» «بر درب [خانه] ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند که خانه ما و ما را آتش بزنند. من در چارچوب درب ایستاده بودم و آن‌ها را به خدا و پدرم قسم می‌دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند. پس عمر، شلّاق را از دست قنفذ ـ غلام ابوبکر ـ گرفت و با آن به بازویم زد. پس شلّاق، دور بازویم پیچید؛ به گونه‌ای که [دور تا دور] بازویم [ورم کرد و] مثل دُملُج شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من، به عقب راند و باز کرد؛ ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ ، پس به صورت به زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می‌سوزاند. پس با دستش مرا کتک زد؛ به طوری که گوشواره‌ام تکّه تکّه شده، از گوشم جدا شد و درد زایمان به سراغم آمد و محسن را ـ که بی گناه کشته شد ـ سقط کردم. پس این‌ها، مردمی هستند که [می‌خواهند] بر [جنازه] من نماز بخوانند؟ و حال آن که خدا و رسولش رشته پیوند خود را با آنان گسسته‌اند [و بین آن‌ها و رسولش هیچ رابطه و پیوندی برقرار نیست] و من [نیز] رشته پیوندم را با آنان گسسته‌ام. [و بین من و آن‌ها هیچ رابطه و پیوندی نیست.] 📚منبع اَمالی، شیخ طوسی، صفحه ۱۰۹ اَمالی، شیخ مفید، صفحه ۲۸۱ ارشادالقلوب دیلمی ... فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۰ https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9920 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. در یکی از گزارش‌های سوگواری اهل بیت پیامبر اکرم(ص) در غم از دست دادن ایشان، چنین نقل شده که حضرت زهرا(س) مشتی از خاک قبر پدر را در دست گرفته و آن‌را بر چشمان مبارک خود گذاشت و این ابیات را خواند: مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أَحْمَدَ أَنْ لَا یَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِیَا   صُبَّــــــتْ عَلَیَّ مَصَائِــبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّـتْ عَلَـى الْأَیَّـامِ صِـرْنَ لَیَالِیَا[1] کسی که خاک احمد را می‌بوید دیگر چه ضرری برای او دارد که در تمام عمرش هیچ عطر خوشبوی دیگری را نبوید؟![2] مصیبت‌هایی بر من وارد شد که اگر این مصیبت‌ها بر روزها وارد می‌شد، آن روزها تبدیل به شب می‌شدند. در برخی از نقل‌ها به‌جای عبارت «ما ذا عَلَى» در بیت اول، عبارت «حَقِیقٌ عَلَى‏»[3] آمده که معنایش چنین می‌شود: «سزاوار است...».   [1]. شهید ثانی، زین الدین بن علی‏، مسکن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد، ص 112، قم، بصیرتی‏، بی‌تا. [2]. «غالیه» به معنای ماده‌ای خوش بو است که از ترکیب مشک و عنبر و عود و روغن به دست می‌آید (ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج 3، ص 383، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ اول، 1367ش). [3]. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج1، ص 75، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، 1375ش. .
. 🩸 فرازهایی از «جسارت‌های زبانیِ» دوّمی به حضرت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها... شخص «دوّمی» به شهادت تاریخ علاوه بر ضرب و شتم و قتل و دیگر ظلم‌هایی که در حق حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌علیها روا داشت، با زبانش نیز به آن حضرت جسارت کرده و آن بانوی مظلومه را آزرد؛ چند نمونه از این جسارت‌ها را _ با عذرخواهی از محضر حضرت حجت ارواحنافداه _ نقل می‌کنیم: 👈 وقتی که اوّلی و دوّمی برای ظاهرسازی، به عیادت آن حضرت آمدند، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از آن دو، روی برگردانده و در آخر چنین فرمودند: خدایا! تو شاهدی که این دو نفر، چقدر مرا در حیات و به هنگام رفتنم از این دنیا، آزار دادند؛ من شکایت از آن‌ها را به نزد تو می‌آورم! «اولی» با شنیدن این جملات، اشک تمساح ریخته و جزع و فزع کرد که در این هنگام «دوّمی» به او گفت: من تعجب می‌کنم از مردمی که تو را والی خود کرده‌اند! 📜 أَنْتَ شَیْخٌ قَدْ خَرِفْتَ تَجْزَعُ لِغَضَبِ امْرَأَةٍ؟! ▪️تو یک پیرمرد خِرفتی هستی که از غضب یک زن بی‌تابی می‌کنی؟! خشم یک زن چه ارزشی دارد؟! چه مانعی دارد که شخصی یک زن را خشمناک کند!؟سپس هر دو بلند شدند و رفتند.(۱) 👈 وقتی که «دوّمی» هیزم به پشت خانه آن حضرت گذاشت، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از پشت در به او فرمودند: وَیْحَکَ یَا عُمَرُ ! مَا هَذِهِ الْجُرْأَةُ عَلَی اللَّهِ وَ عَلَی رَسُولِهِ؟! 📜 ای عمر! وای بر تو! چگونه بر خدا و پیغمبر جسارت ورزیدی!؟ در این‌جا بود که دوّمی در جواب آن حضرت، گفت: 📜 کُفِّی یَا فَاطِمَةُ! فَلَیْسَ مُحَمَّدٌ حَاضِراً ▪️بس کن ای فاطمه! محمد {صلی‌الله‌علیه‌وآله} کجا بوده الان؟!(۲) 👈 در ادامه قضیه هجوم، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها در حالی که گریه می‌کرد، از پشت در فرمود: « خدایا! از فقدان پیغمبرت و از غصب آن حقی که تو برای ما آن حق را قرار دادی، به درگاهت شِکوه دارم.» در اینجا باز آن نانجیب به آن بانوی مظلومه گفت: 📜 دَعِی عَنْکِ یَا فَاطِمَةُ حُمْقَاتِ النِّسَاءِ ... وَ أَخَذَتِ النَّارُ فِی خَشَبِ الْبَابِ ▪️ای فاطمه! این حرف‌های احمقانه‌ زنانه را کنار بگذار! ... در همین حال بود که چوبه‌های در داشت آتش می‌گرفت.(۳) 📚(۱)علل الشرایع،ج۱ ص۱۸۵ 📚(۲)بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹ 📚(۳)بحارالانوار ج۵۳ ص۲۰ .