eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
801 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
Kashani-14020904-JaygaheFatemiyeDarMaarefeEslami-07-Hkashani_Com.mp3
30.51M
📋 جایگاه فاطمیه در معارف اسلامی؛ جلسه هفتم از ده جلسه 🎙 حامد کاشانی 📆 شنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۲
. ◾️ خلیفه اول، قنفذ را برای بیعت گرفتن به خانه حضرت فاطمه (س) فرستاد خلیفه اول پس از آنکه خلافت را بدست گرفت و با او بیعت شد، سراغ برخی از صحابه را گرفت که با او بیعت نکرده بودند. بر طبق نقل کتاب الامامة و السیاسة منسوب به ابن قتیبه، او در چهار نوبت، دومی و قنفذ را به خانه فاطمه(س) فرستاد تا علی(ع) و کسانی که در خانه او بودند را برای بیعت کردن فرا بخوانند. بر اساس این نقل، در نوبت اول، مردانی که در خانه بودند پس از تهدید خلیفه دوم بیرون آمدند و بیعت کردند، غیر از امام علی(ع) که گفت سوگند خورده است تا زمانی که قرآن را جمع‌آوری نکرده از خانه خارج نشود. خلیفه اول در نوبت دوم و سوم قنفذ را به خانه فاطمه(س)، فرستاد که او نیز پاسخ منفی شنید. در نوبت چهارم دومی همراه عده‌ای به خانه فاطمه(س) رفتند و علی(ع) را بیرون آورد و نزد خلیفه اول برد. خلیفه اول سه بار افرادی را به خانه امام علی(ع) فرستاد و درخواست بیعت کرد. در نوبت اول و دوم امام آنها را بازگرداند و بار سوم خلیفه و طرفدارانش شدت عمل به خرج دادند. امام علی(ع) درباره حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) فرمود: «و چون خدا فرستاده خود را نزد خویش برد، گروهی به گذشته برگشتند و با پیمودن راه‌های گوناگون به گمراهی رسیدند و به دوستانی که خود گزیدند پیوستند و از خویشاوند گسستند. از وسیلتی که به دوستی آن مامور بودند جدا افتادند و بنیان را از بن برافکندند و در جای دیگر بنا نهادند.» 📚منبع نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ترجمه شهیدی الامامه و السیاسة، ابن قتیبه، ج١، ص٣۰ الاختصاص، شیخ مفید، ص۱۸۶ تاریخ الامم والملوک، طبری، ج۳، ص۲۰۲ .
. ▪️ دستور خلیفه اول به بیعت ‌گرفتن از حضرت علی(ع) و اهلش در کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید آمده است وقتی علی(ع) را به سمت مسجد می‌بردند، زبیر که جزو حاضران در خانه فاطمه(س) بود، شمشیر کشید و گفت: ای فرزندان عبدالمطلب! آیا شما زنده‌اید و با علی(ع) این گونه برخورد می‌شود؟! او به سمت خلیفه دوم حمله کرد ولی خالد بن ولید به سمت او سنگی پرتاب کرد و شمشیر از دست او افتاد. دومی شمشیر را برداشت و بر سنگی کوبید و شمشیر شکست. بنا بر نقل طبری مورخ قرن سوم، زبیر هنگام بیرون آمدن از خانه فاطمه پایش لغزید و شمشیر از دستش افتاد. 📚منبع الامامة و السیاسة، ابن قتیبه، ج۱، ص۳۰ الاختصاص، شيخ مفيد، ص١٨۶ تاریخ الامم والملوک، طبری، ج۳، ص۲۰۲ .
. 🏴 حضرت علی (ع) را به زور از خانه بیرون بردند پس از آنکه فرستادگان خلیفه اول در نوبت اول برای بردن علی (ع) و همراهانش به خانه فاطمه آمدند، فاطمه(س) کنار در آمد و فرمود: «هیچ قومی سراغ ندارم که حضورشان بدتر از شما باشد؛ شما جنازه رسول خدا(ص) را در مقابل ما رها کردید و تصمیم خود [درباره خلافت] را گرفتید و نظر ما را نپرسیدید و حق ما را به ما واگذار نکردید.»(۱) در نوبت چهارم که خلیفه دوم برای بردن امام علی(ع) آمد، فاطمه(س) فریاد زد: «ای پدر! ای رسول خدا! ما پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه چه‌ها کشیدیم!» عده‌ای از همراهان عمر با شنیدن این سخن متأثر شدند و برگشتند.(۲) به گفته یعقوبی فاطمه(س) خطاب به کسانی که به زور وارد خانه‌اش شده بودند گفت: «به خدا سوگند اگر بیرون نروید، به سوی خدا فریادِ دادخواهی سر خواهم داد.» با این سخن فاطمه(س) همه کسانی که در خانه بودند بیرون رفتند.(۳) جوهری در کتاب «السقیفة و فدک» آورده است وقتی دومی، علی(ع) را به زور از خانه بیرون برد، فاطمه کنار درِ خانه آمد و خطاب به خلیفه اول گفت: «چه زود بر اهل بیت رسول خدا(ص) حمله‌ور شدید! به خدا سوگند با عمر سخن نخواهم گفت تا خدا را ملاقات کنم.»(۴) در صحیح بخاری آمده حضرت فاطمه(س) از خلیفه اول به دلیل مصادره فدک خشمگین نیز بود و تا زنده بود از او راضی نشد و با او سخن نگفت. (۵) در تفسیر عیاشی نیز آمده است وقتی علی(ع) را از خانه بیرون بردند، فاطمه(س) دست حسنین(ع) را گرفت و نزد خلیفه اول رفت و گفت اگر علی را رها نکنید نزد قبر پیامبر(ص) خواهم رفت و با موی پریشان به خدا شکایت خواهم برد. امام علی(ع) سلمان را نزد فاطمه(س) فرستاد تا او را از این کار بازدارد. فاطمه(س) چون پیام علی(ع) را شنید به خانه بازگشت.»(۶) 📚منبع (۱) الامامه و السیاسة، ابن قتیبه، ج١، ص٣۰ (۲) الامامه و السياسة، ابن قتیبه، ج١، ص ۳۰؛ احقاق الحق، شوشتری، ج٣۳ (۳) تاريخ يعقوبی، ج٢، ص١٢٦ (۴) السقيفه وفدک، جوهری، ص٥٣ (۵) صحيح بخاری، ج٨، ص١٤٩ (۶) تفسيرالعياشی، ج٢، ص٦٧ .
📣 اهمیت فدک ابن ابى الحدید مى‌گوید: من به یکى از متکلمان امامیه، به نام «على بن نقى» گفتم: دهکده فدک آن چنان وسعت نداشت و سرزمین به این کوچکى که جز چند نخل بیشتر در آن جا نبود، این قدر ارزش نداشت که مخالفان فاطمه در آن طمع ورزند! او در پاسخ من گفت: تو در این عقیده اشتباه مى‌کنى. شماره نخل‌هاى آن جا از نخل‌هاى کنونى کوفه کمتر نبود. بطور مسلم، ممنوع ساختن خاندان پیامبر(ص) از این سرزمین حاصل‌خیز، براى این بود که مبادا امیرمؤمنان(ع) از درآمد آنجا براى مبارزه با دستگاه خلافت کمک بگیرد. از این رو، نه تنها فاطمه(س) را از فدک محروم ساختند، بلکه کلیه بنى‌هاشم و فرزندان عبدالمطلب را از حقوق مشروع خود، یعنى خمس غنائمى که سپاهیان اسلام در زمان خلفاء به دست مى‌آوردند، هم بى نصیب نمودند 📚منبع شرح نهج البلاغهُ ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۲۳۶ 📣 پیامبر فدک را به حضرت فاطمه (س) بخشیده در کتاب اختصاص از عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: چون روح پیغمبر(ص) قبض شد و ابوبکر به جای او نشست، فرستاد وکیل فاطمه(س) را از فدک بیرون کرد، پس فاطمه(س) به نزد او آمد و فرمود: «ای ابابکر، ادعا می کنی که خلیفه پدر من هستی و در جای او نشسته‌ای و می‌فرستی وکیل مرا از فدک بیرون می‌کنی و حال آنکه می‌دانی رسول خدا(ص) آن را به من بخشیده و صدقه قرار داده و من شاهدها بر آن دارم.» ابوبکر گفت: پیغمبر ارث باقی نگذارده‌. پس فاطمه(س) برگشت به نزد علی(ع) و خبر داد به آن حضرت گفته ابوبکر را. آن حضرت به او فرمود: «برگرد برو بسوی او و بگو به او که گمان می‌کنی که پیغمبر ارث نگذارده و حال آنکه سلیمان پسر داود و یحیی پسر زکریا وارث شدند، چگونه من از پدرم ارث نمی برم؟» عمر، چون فاطمه این کلام را به ابی بکر گفت به او گفت: تو یاد داده شده‌ای. فرمود: «اگر یاد داده شدم،پسر عمو و شوهرم مرا یاد داده.» ابوبکر گفت که عایشه گواهی می‌دهد و عمر هم گواهی می‌دهد که این هر دو شنیده‌اند از رسول خدا(ص) که فرموده است: «پیغمبر ارث نمی گذارد.» فاطمه(س) فرمود: «این اول شهادت دروغی است در اسلام که این دو نفر داده‌اند.» پس فرمود: «جز این نیست که رسول خدا آن را به من صدقه داد و من گواه بر آن دارم.» پس ابوبکر گفت: گواه خود را بیاور. پس ام ایمن و علی را حاضر کرد. ابوبکر گفت: ای ام ایمن! تو شنیدی از رسول خدا(ص) که در حق فاطمه بگوید؟ او گفت و علی هم گفت: شنیدیم از رسول خدا(ص) که فرمود: «فاطمه سیده زن‌های اهل بهشت است.» آنگاه ام ایمن گفت: کسی که سیده زن های اهل بهشت است ادعا می‌کند چیزی را که مال او نباشد؟! و من هم زنی هستم که از اهل بهشتم، شهادت نمی‌دهم به چیزی که نبوده باشد؛ شنیدم از رسول خدا. عمر گفت که ای ام ایمن ،این قصه ها را کنار بگذار به چه چیز شهادت می‌دهی؟ گفت: من در خانه فاطمه(سلام الله علیها) نشسته بودم و رسول خدا(ص) هم نشسته بود که جبرئیل بسوی او نازل شد و گفت: «ای محمد! برخیز زیرا که خدای تعالی مرا امر فرموده که به بال خود خط بکشم برای تو فدک را.» پس رسول خدا(ص) برخاست با جبرئیل و طولی نکشید که برگشت و فاطمه(س) گفت: «ای پدر کجا رفتی؟» فرمود: «خط کشید جبرئیل فدک را برای من به بال خود و تحدید کرد حدود آن را.» پس فاطمه گفت: «ای پدر من! از فقر و احتیاج بعد از تو می‌ترسم» پس آن را به فاطمه تصدق کرد و فرمود: «این صدقه است برای تو.» پس فاطمه آن را قبض کرد و گفت:«خوب است.» آنگاه رسول خدا(ص) فرمود: «ای ام ایمن! شاهد باش و ای علی شاهد باش.» پس عمر گفت: تو یک زن هستی و جایز نیست شهادت یک زن تنها و اما علی هم به طرف خود می‌کشد. پس فاطمه غضبناک برخاست و گفت: «خدایا، این دو نفر به دختر پیغمبرت ظلم کردند، تو سخت بگیر بر آنها به عذاب خود و بیرون آمد.» 📚منبع جُنةُ العاصمه، میرجهانی طباطبایی، در بیان حالات و وقایع بعد از رحلت پیامبر(ص)، ص ۵۱۲ اختصاص، شیخ مفید، ص ۱۸۳ .
🎴 [جلسه‌ی دوم] ۱۵ آذر ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۶. چرا رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله اُسامه را امیر بزرگان و مهاجرین کرد؟! ۷. پاسخ صاحبِ کتاب سیره‌ی نبویه درباره‌ی نگاهداشتن ابوبکر توسط پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله ۸. چرا اسامه نمی‌خواست از مدینه برود؟! ۹. پاسخ به شبهه‌ی ابن‌ابی‌الحدید سُنّی
Roze_Shab-Jome_Mirzamohamadi_33.mp3
5.1M
🔊 نفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ یا لَیتَهَا خَرَجَت مَعَ الزَّفَرَاتِ ◼️ امیرالمومنین علی علیه السلام ،روضه و توسل به سلام الله علیها 🎤حجت الاسلام
Shahadat_Hazrzat-Zahra_Mirzamohamadi_1402_b.mp3
6.57M
🏴السَّلام عَلیک أیَّتُها الصِّدیقَةُ الشَّهیده ◾️ 🎤حجت الاسلام
. ما قطره ولی وصل به دو دریا دریاییم ما ذره ولی مهرِ جهان آراییم خوشبخت ترین مردم دنیا هستیم چون گریه کن فاطمه ی زهراییم . ما گوشه نشینان غم زهراییم محتاج عطا و کرم زهراییم عمریست چو شمع از غمش میسوزیم دلسوخته ی عمر کمِ زهراییم ما گوشه نشینان غم فاطمه هستیم محتاج عطا و کرم فاطمه هستیم یک عمر چو شمع گر بسوزیم کم است دل سوخته عمر کم فاطمه هستیم
. آن فرقه که تیشه به نخل فدک زدند بر قلب پاک ختم رسولان نمک زدند مهدی بیا ز قاتل مادر سوال کن زهرا چه کرده بود که او را کتک زدند .
🎴 [جلسه‌ی سوم] ۱۶ آذر ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱۰. قضیه‌ی قلم و دوات، و نقشه‌ای توسط رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای جلوگیری از عملیات فتنه‌جویان ۱۱. آیا رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله چه می‌خواستند بنویسند؟! __ نمونه‌ای از دشمنی متخلف ثانی، در رد عترت آن‌حضرت، به‌نقل از حدیقة الشيعة، (مقدس‌اردبیلی)
...... إِذْ دَخَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ فَقَالا يَا أَسْمَاءُ مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَةِ قَالَتْ يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْيَا فَوَقَعَ عَلَيْهَا الْحَسَنُ يُقَبِّلُهَا مَرَّةً وَ يَقُولُ يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي قَالَتْ وَ أَقْبَلَ الْحُسَيْنُ يُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ يَقُولُ يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ قَالَتْ لَهُمَا.... وقت شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام که اسماء کنار ایشان بود ناگهان حسنین علیهماالسلام وارد شدند و فرمودند: اسماء مادر ما در چنین ساعتی به خواب نمی‌رفت؟! گفت: مادر شما خواب نرفته، بلکه از دنیا رفته است. امام حسن علیه السلام روی بدن مادر افتاد و پیکر مقدّس او را حرکت می‌داد و می‌فرمود: مادر جان! قبل از اینکه روح از بدن من مفارقت کند با من تکلم کن! آنگاه امام حسین علیه السلام آمد و پاهای مبارک مادر را حرکت می‌داد و می‌بوسید و می‌فرمود: مادر جان! من فرزند تو حسینم. قبل از اینکه هلاک شوم و بمیرم با من صحبت کن! 😭😭😭 بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187