.
#زمینه
#زیارت_مخصوصه
#امام_رضا علیه السلام
#احسان_تبریزیان ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وقتی که رنگ غم می گیره روزگارم
وقتی که از تموم دنیا گله دارم
سرم رو میذارم رو شونهی ضریحت
تموم دلتنگیهامو برات می بارم
بهترین خاطرههای زندگیم / توی صحن تو رقم خورده آقا
مادرم یادم داده از کوچیکی / توی سختیا بگم امام رضا ۲
(دردامو میگم - با پنجره فولاد
من عالمی دارم - با صحن گوهرشاد) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کبوتر جلد هوای گنبدم من
مسافر همیشگی مشهدم من
امام رضاییام به لطف مادر تو
خدا رو شکر به عشق تو زبونزدم من
من همون بنده سر تا پا گنام / که هر از گاهی به پابوست میام
هر کی میرسه یه حاجتی داره / ولی من فقط خود تو رو میخوام ۲
(پر بستم اما - بازم هواییم کن
اربعین امسال - کرببلاییم کن) ۲
.
👇
.
#زمینه
#زائر_کربلا
شعر : ﮔﺮﻭﻩ_ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ_ﻫﺂ✍
سبک : #احسان_تبریزیان🎼
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
قطره به قطره - به یاد سقا
رودا میرن باز - به سمت دریا
سِیلی خروشان - میون جاده
تا کربلا با - پای پیاده
آسمون همسفر / با ملائک شده!
کعبه هم راهیِ / این مناسک شده
آه - بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه (۲)
آه - یا ابی عبدالله(ع)
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
لشکر به لشکر - تو راه زینب
سینه زنای - سپاه زینب
پای برهنه - یه نذری دارن
پرچم حقُّ و- زمین نذارن
علم این مسیر / علم زینبه
پادگان قیام / حرم زینبه
آه -بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه (۲)
آه - یا ابی عبدالله(ع)
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چشمامو بستم - تو اوج گریه
دارم به جای - بی بی رقیه
با پای خسته - پیاده میرم
دل تو دلم نیست - زبون میگیرم
تو همین صحرا بود / که شدی بی پناه
بی بی جانم تورو / میزدن بین راه
آه - بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه (۲)
آه - یا ابی عبدالله(ع)
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اشکای چشما - چقد زُلاله
وقتی می باره - واسه سه ساله
با اینکه بانیِّ - اربعینه
داغ زیارت - داره تو سینه
سه ساله ضامنِ / همه جامونده هاس
یکی از رحمتاش / جواز کربلاس
آه -بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه (۲)
آه - یا ابی عبدالله(ع)
#اربعین
.👇
.
#زمینه
#اربعین ۱۴۰۲
#احسان_تبریزیان✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چل روزه غصتو خوردم - روزی صد مرتبه مُردم
پاشو که یه دنیا غربت - واسه تو سوغات آوُردم
تازیونه ها می گفتن / جرم من عشق تو بوده
کاش می شد ببینی داداش / همه ی تنم کبوده
حلالم کن - رو زمین مونْد بدن تو
حلالم کن - بوریا شد کفن تو
حلالم کن - حلالم کن
حلالم کن - تورو جون مادر
حلالم کن - نازنین برادر
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چل روزه کابوس شبهام - شده اون لحظه ی آخر
که میبوسیدم برادر - حنجرت رو جای مادر
مگه یادم میره اون دم / که سرت رو میبریدن
اسبا با نعلای تازه / روی پیکرت دویدن
دیدم از تل - سر پیکر تو دعواس
دیدم از تل - بدنت به زیر نعلاس
دیدم از تل - دیدم از تل
حلالم کن - تورو جون مادر
حلالم کن - نازنین برادر
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تا ابد حالم خرابه - فکرشم برام عذابه
دخترت دق کرد و جون داد - آخرش کنج خرابه
همه ی تلاشم این بود / جات و پُر کنم برا اون
جلو چشمام ولی جون داد / با غم و درد فراوون
حلالم کن - روی قلبم پا گذاشتم!
حلالم کن - دخترت رو جا گذاشتم
حلالم کن - حلالم کن
حلالم کن تورو جون مادر
حلالم کن - نازنین برادر
.👇
Fadaeian_Veda_shahid_nilforoshan_14030725_11.mp3
12.13M
بسم الله القاصم الجبارین
به نام نامیه یعسوب الدین
با اذن رهبرمون میگیریم
به زودی انتقام از کافرین
منتظر باش/اسرائیل
سیلی ما کوبنده است
لشگر عشق در راه است
تیغ حیدر برنده است
لا اری الموت الا السعادت
آرزوی ماست شهادت
..................................................
میکشید ما رو زنده تر میشیم
آتیش عشقیم شعله ور میشیم
به زودیه زود با فتح هیفا
دوباره فاتح خیبر میشیم
بر حذر باش اسرائیل
گر چه این شب تاریک است
دست برتر حزب الله س
فجر صادق نزدیک است
رهسپاریم/ما با ولایت
آرزوی ماست شهادت
............................................
بازم میخونم از دل و از جون
لعنت الله علی آل صهیون
سید نصر الله تا ابد زنده است
خونش جاریه توی رگهامون
تا نفس هست در سینه
تا سری هست در پیکر
لَن تُکَرَّر /کربلا
جیشُ الحیدر/لَن تَنهَر
ارث شیعه است/شور و رشادت
آرزوی ماست شهادت
________
#شعر_و_نغمه 🎼
#احسان_تبریزیان ✍
#طوفان_الاقصی
#وعده_صادق
.
#فاطمیه #زمینه
#هجوم_به_بیت_وحی
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#احسان_تبریزیان ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
فاطمیه شد - دل پریشونه
آسمونم از - غصه گریونه
همه عالم - سینه زن میشه
وقتی که زهرا - نوحه میخونه:
"جَمَعوا الحَطَبَ الجَزل عَلی بابِ داری ..." *
هیزم آوردن
دست بسته علیمو کشیدن بردن
غربتو دیدن
ولی مردم به جای یاری خندیدن ۲
(وای / یا رسول الله
شد ادا آخر / حقِ ذِی القربی) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
این چه رسمیه؟ - اف به تو دنیا
آتیش و جنت؟! - سیلی و حورا؟!
واژه ها دارن - همه میسوزن
وقتی که مقتل - میرسه اینجا:
"وَ النَّارُ تُسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِي ..." *
شعله زد آتیش
عاقبت تبانی کرد با لگد آتیش
دود بود و دود
هیچ رحمی نمی کرد آتیش نمرود ۲
(وای / عاقبت در سوخت
من توی آتیش / ولی حیدر سوخت) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چی بگم از این - غم بی تکرار
راز ناگفته است - قصه ی مسمار
هنوز انگاری - از دل تاریخ
داره می خونه - مادری غمخوار:
"رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَی" *
با لگد در زد
نالمو شنید ولی باز مکرر زد
توو سکوتی سرد
رد شدن از روی در چل نفر نامرد ۲
(آه / "وَ أنا حامل"
بچمو گرفت ازم / ضربه قاتل) ۲
* فجمعوا الحطب الجزل على بابى // بر در خانه ام هيزم و خاشاک آوردند.
* وَ النَّارُ تُسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِي // در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.
* رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ // با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد.
بر اساس روایت بیان ماجرای هجوم به بیت وحی از زبان فاطمه سلام الله علیها
📖در کتاب” ارشاد القلوب” ابی محمّد حسن بن محمّد دیلمی (متوفّای ۷۷۱ هـ) ، داستان به آتش کشیده شدن در خانه ی حضرت زهرا و وقایع مربوطه را از زبان خود حضرت زهرا (س) نقل میکند.
👇