.
#اسارت_آل_الله علیهم السلام
#اول_صفر
#زمینه
بند1⃣
یا شدید القُویٰ
یا شدید المِحال
یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز
میکشه زینب و
فکر این واژه ها
خارجی و نامسلمون و کنیز
یا محسن، ما کجا و این حرفا
یا مُجمِل، ما کجا نون و خرما
یا مُنعِم، ما کجا کوچه بازار
یا مُفضِل، بین نامردا تنها
تو این شلوغیا جونم، به لب اومده
این ازدحامِ نامحرم، برا ما بده
یا لا اله الا انت، نجاتم بده
#یا_لا_اله_الا_انت_نجاتم_بده
بند2⃣
یا شدید القُویٰ
یا شدید المِحال
یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز
میکشه زینب و
فکر این واژه ها
شهر شام و روضه های بی گریز
یا محسن، ما کجا و خاکستر
یا مُجمِل، ما کجا و دردسر
یا مُنعِم، ما کجا و چشم بد
یا مُفضِل، بی نقاب و بی معجر
این شهر و خنده هاش آتیش، به قلبم زده
توی دلم از این دنیا، غم بی حده
یا لا اله الا انت، نجاتم بده
#یا_لا_اله_الا_انت_نجاتم_بده
بند3⃣
یا شدید القُویٰ
یا شدید المِحال
یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز
میکشه زینب و
فکر این واژه ها
کوچه ها و خونه های ناله خیز
یا محسن، ما کجا و بزم می
یا مُجمِل، ما کجا و کعب نی
یا مُنعِم، ما کجا سیلی خوردن
یا مُفضِل، تازیونه پی در پی
خیلی مصیبتا دیدم، حرم شاهده
خیلی سپر شدم اما، نداشت فایِده
یا لا اله الا انت، نجاتم بده
#یا_لا_اله_الا_انت_نجاتم_بده
شعر و سبک: #امیر_آهمند✍
انجمن تکیه نوکری مشهد
.👇
.
#اول_صفر #دروازه_ساعات
📍 وقایع قیام خونین عاشورا...
🔸طبق نقل و تحقیق ابوریحان بیرونی دانشمند و منجم برجسته متقدم اسلامی، روز اول ماه صفر روز ورود اسیران اهل بیت علیهم السلام به شام هست.
🔹کاروان اسیران آل الله در حالی که سرهای مطهر شهیدان را در بین کاروان آنها قرار داده بودند، در میان هلهله و شادی مردم #شام، از دروازه توما یا همان دروازه ساعت، (توما اسم رومی این دروازه بوده و عربها به آن دروازه ساعت میگفتند)، وارد شهر دمشق کردند و در میدان مرکزی شهر، در جایی که بردگان و اسیران را به نمایش میگذاشتند، تا مردم آنها را ببینند و خریداری کنند، نوامیس پیامبر و نوادگان رسول خدا را در یک چنین جایگاهی قرار دادند که بسیار برای آن بزرگواران سخت و سنگین بود.
🔸در همین موقعیت است که یک پیرمرد شامی جلوی امام سجاد علیه السلام که تنها مرد این کاروان بود آمد و خدا را سپاس گفت که دشمنان خلیفه را مغلوب و مقهور او کرد، که با اِرشاد امام سجاد علیه السلام در وصف اهل بیت علیهم السلام، پیرمرد دگرگون شد و توبه کرد و به نقلی دیگر یزید وقتی از این ماجرا آگاه شد دستور قتل او را صادر کرد.
🔹سپس اسیران آل الله را وارد مجلس یزید کردند که پیش از آن سر مقدس امام حسین علیه السلام را نزد او برده بودند. یزید سر مقدس حضرت را در مقابل خود قرار داده بود و با چوب دستی خود به لب و دندان مطهر امام حسین علیه السلام میزد و هنگامی که اسیران وارد شدند سعی کردند که سر مقدس را طوری قرار بدهند که زنان و کودکان آن را مشاهده نکنند.
🔸یحیی بن حکم از بزرگان بنی امیه و برادر مروان بن حکم که در این جلسه حضور داشت، منقلب شد و به یزید خرده گرفت. او در قالب یک شعر خطاب به یزید گفت: سری که در ناحیه طفّ از بدن جدا شد در خویشاوندی به تو از پسر زیاد نزدیکتر است. نسل امیه به شماره ریگهاست اما دختر رسول خدا دودمانی ندارد. یزید از این سخن به خشم آمد و بر سینه او زد. همینطور ابوبرزه اسلمی هم که از اصحاب پیغمبر به شمار میآمد در برابر این حرکت یزید ایستادگی کرد و گفت که وای بر تو! با چوب به دندانهای حسین میزنی؟ گواهی میدهم که رسول خدا دندانهای حسین و برادرش حسن را میبوسید و میفرمود: شما سرور جوانان اهل بهشت هستید. خدا قاتلان شما را بکشد و لعنت فرماید و در جهنم جای دهد که بد جایگاهی است. اما تو ای یزید! روز قیامت وارد صحرای محشر میشوی در حالی که عبیدالله بن زیاد شفیع توست، ولی حسین وارد محشر میشود حال آنکه محمد صلی الله علیه و آله و سلم شفیع اوست؛ در اینجا یزید دستور داد او را هم از مجلس بیرون کردند.
🔹در این مجلس برخورد کوبنده و سخنان توفنده حضرت زینب سلام الله علیها یزید را به شدت تحقیر و خوار کرد. یزید مجلس جشن پیروزی بزرگی برپا کرده بود؛ سران شام و سفرای کشورهای اطراف رو در این مجلس دعوت کرده بود اما با بیان حضرت زینب سلام الله علیها و تبیین حقیقت و حقانیت اهل بیت علیهم السلام و جنایات بنی امیه اوضاع به شدت به ضرر یزید تغییر پیدا کرد، با فضایی که حضرت زینب علیه السلام پدید آورده بود امام سجاد علیه السلام هم در خطابهای ضمن معرفی شخصیت والای خود و ظلمی که بر خاندان پیغمبر رفته است، بیش از پیش بر فضیحت یزید و جنایاتی که مرتکب شده بودند افزود، به گونهای که یزید مجبور شد برای بیرون آمدن از این خفت و خواری و ننگی که دامان او را گرفته است، ابن زیاد را لعنت کند و بگوید خدا عبیدالله زیاد را لعنت کند که من به غیر از کشتن حسین هم از او برای مقابله با این قیام راضی بودم.
🔸سپس وقت نماز شد اما بسیاری از همین کسانی که تا ساعتی پیش یزید را خلیفه خدا روی زمین میدانستند حاضر به اقتدا به او برای نماز نشدند.
.