.
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
🔳 ورود کاروان حسینی به کربلا در نقل الفتوح
چون اميرالمؤمنين* حسين (ع) بر زمين كربلا فرود آمد، فرمود تا بارها بر يک طرف از آب فرات بنهادند و خيمهها بر پا كردند. برادران و پسران عمّ او هر يک به جهت خود خيمه بزدند چنانچه خيام اصحاب و موالى آن حضرت اطراف خيمه اميرالمؤمنين حسين (ع) بود. چون ساعتى در خيمه ها بياسودند، اميرالمؤمنين حسين (ع) شمشير خويش اصلاح مىفرمود و اين اشعار با خود مىخواند:
يا دهر افّ لك من خليل
کم لك بالإشراق(۱)
و الأصيل من صاحب أو طالب قتيل
و الدهر لا يقنع بالبديل
و إنّما الأمر إلى الجليل
و كلّ حىّ سالك السبيل
خواهران آن حضرت زينب(س) و امّ كلثوم آواز آن سرور را شنيدند و گفتند: اى برادر! اين سخن سخن كيست كه يقين دانسته است كه او را خواهند كشت؟
حضرت فرمود:
لو ترك القطا [ليلة] لنام.
زينب(س) گفت: وا ثكلاه؛ اى كاشكى مرده بودم تا اين روز را نمی دیدم. وفات جدّ خويش محمّد مصطفى (ص) بديدم، وفات پدر خويش على مرتضى (ع) مشاهده كردم، وفات مادر پاكيزه خود فاطمه زهرا(س) را ديدم و به فراق او مبتلا بودم، محنت وفات برادر خويش حسن مجتبى (ع) بكشيدم و حال برادرم حسين (ع) كه در جهان او را دارم مرا چنين سخنى مىگويد و خبر وفات خويش مىدهد، هلاک از من برآمد. واى بر اين جان درمانده به چنگال بلا و مشقّت.
زينب(س) اين سخنها مىگفت و مىگريست و ساير اهل بيت به مرافقت او مىگريستند. امّ كلثوم مىگفت: وا محمّداه وا عليّاه بعدك يا أبا عبد اللّه.
اميرالمؤمنين حسين (ع) ايشان را دلدارى مىداد و مىفرمود: صبر كنيد اى خواهران من و به قضاى خداى تعالى راضى باشيد كه خداى تعالى هيچ آفريده را در زمين و آسمان حيات ابد نداده و نخواهد داد بلكه همه فانى شوند.
كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ. خداى تعالى همه را به كمال قدرت بيافريد و به مشيّت و ارادت خود نيست خواهد كرد. اى عزيزان، جدّ و پدر و مادر و برادر من از من بهتر و عزيزتر بودند همچنان طعم مرگ چشيدند و به زير خاک شدند. جمله عالميان كه از وفات محمّد مصطفى (ص) برانديشند، مرگ بر دل ايشان خوش شود. پس فرمود:
اى خواهران، اى امّ كلثوم، اى زينب و اى فاطمه، چون مرا بكشند، زينهار زينهار تا جامه پاره نكنيد و روى مخراشيد و سخنى كه نبايد گفت، مگوييد كه در آن رضاى خداى تعالى نباشد.
*طبق روایات و اعتقادات شیعی، سزاوار نیست لقب امیرالمومنین جز برای حضرت امام علی علیه السلام استفاده شود
📚منبع:
ترجمه الفتوح، ص۸۸۵
#ماه_محرم
#محرم۱۴۴۴
#شب_دوم
#ورود_به_کربلا
.
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لبیک_یا_حسین
اشعاری برای شروع جلسه ۱۰ شب محرم
#شب_اول
من آمده ام
تا که امانم بدهی
دلمرده رسیده ام
که جانم بدهی
امشب شب اول است و
من منتظرم
تا اِذن عزا به دیدگانم بدهی
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_اول
با اشک شما
بزم عزا برپا شد
طومار شریف نوکری
امضا شد
با ناله ی مادر تو زهرا امشب
پرونده ی شبهای محرم وا شد
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_دوم
من خسته کبوترم
هوایی ام کن
مهمان حریم آشنایی ام کن
با قافله آمدم
شب دوم ماه
همراه عقیله
کربلایی ام کن ...
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_سوم
ای آرزویِ
هر شب مهتاب بیا
ای صبر و قرارِ
دل بی تاب بیا
یک سفره ی بغض و
گریه آوردم با ..
غم های رقیه جان
ارباب ، بیا ...
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_چهارم
بر سینه ی خسته ام
کمی آه بده
بر قلب شکسته
سوز این ماه بده
شبهای محرم است و
دستم خالیست
این حرّ پشیمان شده را
راه بده ...
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_چهارم
دنبال توأم ، ای نفسم
پس برگرد
سخت است به کویت برسم
پس برگرد
حساس به نام زینبی میدانم
بر عمه ی سادات قسم
پس برگرد ...
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_پنجم
من منتظرم
که خاک پایت بشوم
لبریزِ ترنم صدایت بشوم
امشب غمِ قتلگاه
دارم به دلم
لب تر کن از این روضه
فدایت بشوم ...
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_ششم
ای یوسف فاطمه
بیا گریه کنیم
با زخم عمیق روضه ها
گریه کنیم
امشب تو بیا کنار هم
مهدی جان
با داغ یتیم کربلا گریه کنیم
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_هفتم
دنیای بدون تو
عذاب است عذاب
بی تو دل عاشقان
خراب است خراب
ما تشنه ی دیدار و
تماشای توأیم
مانند لب تشنه ی نوزاد رباب
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_هفتم
ای منتقم خون خدا
روضه بخوان
برگرد برای کربلا
روضه بخوان ...
جانسوزترین روضه
غم شش ماهه است
ای صاحب عزا
خودت بیا روضه بخوان
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_هشتم
برگرد که در سرم
تب عاشوراست
امشب شب اشک و
ناله های لیلاست
من دل نگرانِ
چشم زخمی توأم
این روضه :
« فقطعوهُ اِرباً اِرباست .. »
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_تاسوعا
ای کاش
که نذرگریه های تو شویم
یک جمعه پر از
شور صدای تو شویم
آقا تو دعا کن
که شب تاسوعاست
برگردی و ما همه
فدای تو شویم ...
#شاعر_صابر_عابدی
#شب_عاشورا
در سینه ی من
قیامت عاشوراست
برگرد که فصلِ
غربت عاشوراست
دنبال دوای درد هجران
تا کی ؟
زخم دل من ،
به وسعت عاشوراست ...
#شاعر_صابر_عابدی
#شام_غریبان
با آتش هجران تو ،
تنها شده ایم
دلخسته ترین تبار دنیا شده ایم
آقا تو بیا
بدون تو ، این شب ها
آشفته تر از
زینب کبری شده ایم ...
#صابر_عابدی✍
#شروع_مجلس
.
4_6025924697806345294.mp3
1.75M
#زمینه
#ورودیه
#شب_دوم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
خوش اومدی صفا آوردی
سپاه باوفا آوردی
چه دسته گلهای جوونی
برای کربلا آوردی
گرد و غباری که روی محاسنت نشسته
دل عالمو شکسته
کاش خواهرت نبینه
سیاهی لشکری که راه آسمانو بسته
کاش دخترت نبینه
دنیا برا تو قفسه
غربت با تو هم نفسه
صحرا پر خار و خسه
خدا به دادت برسه
ای وای ای وای ،
ای وای،
ای وای ای وای
بند دوم
علی اکبرت رسیده
علی اصغرت رسیده
سه سالهی شیرین زبونت
کنار خواهرت رسیده
تشنگی از هر طرف کرببلا میجوشه
ناله ای که در خروشه
راوی قحط آبه
هرکس سپیدی گلوی اصغرت رو دیده
دلواپس ربابه
تاول، میزنه جگرت
اینجا ، میفته خواهرت
صحرا پر خارو خسه
خدا به دادت برسه
ای وای ای وای ،
ای وای،
ای وای ای وای
بند سوم
همینجا مقصد و نشونه
وادی عشق و خاک و خونه
نشنوه گوش زینب اما
همینجا قتلگاهتونه
اینجا همون دیاره که میشه مدفن شریفت
میره از تن شریفت
پیراهنت به غارت
اینجا همون دیاره که میره یه غروب دلگیر
خواهر تو اسارت
نیزه ، میبَره سرتو
زخمی، میشه دخترتو
صحرا پر خارو خسه
خدا به دادت برسه
ای وای ای وای ،
ای وای،
ای وای ای وای
#شب_دوم_محرم