.
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
متن روضه #ورودیه 2
🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی
🔸گشت وارد بر زمین کربلا
(فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ
(لهوف ص 116)
تا رسیدند به کربلا...
ابی عبدالله فرمود:
این سرزمین چه نام داره؟
گفتند آقا به اینجا کربلا میگن...
تا گفتند کربلا...
حضرت فرمودند:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست
🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست
🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست
🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست
ابی عبدالله صدا زد...
خیمه ها رو بر پا کنید...
اینجا وعده گاه ماست...
یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند...
حالا میخواد عقیله بنی هاشم...
زینب کبری از محمل پایین بیاد...
تصور کن ...
جوون های بنی هاشم اومدند...
دور محمل زینب رو گرفتند...
مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند...
من ميگم ...
شاید عباس علمدار اومده...
زانوها رو خم کرده...
علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته
قاسم عنان مرکب رو گرفته...
ابی عبدالله مواظب خواهره...
🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد
🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد
با چه عزت و احترامی...
خانم رو از محمل پیاده کردند...
حقشم همینه...
آخه خانم زینب...
ناموس خداست...
دختر علی هست...
احترام داره...
آماده ای بگم یا نه؟
🔻گریز
آی جوون های بنی هاشم...
نبودید روز یازدهم...
عمه جانتون زینب...
همه زن و بچه ها رو سوار کرد...
دید تنهای تنها مونده...
دور تا دورش رو نامحرما گرفتند...
یک نگاه انداخت به سمت شط فرات...
صدا زد...
آی ابالفضل... آی غیرتی...
پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست...
یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه...
صدا زد...
حسین جان...
ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
🔸به سوی شام و کوفه ام
🔸چه ظالمانه می برند
🔸نمی روم ولی مرا
🔸به تازیانه میبرند
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
#روضه_ورودیه
- 👇
4_5863741196496536093.m4a
زمان:
حجم:
277.2K
#شب_دوم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این اشک و آه و سوز و گریه ی برای سیدالشهدا علیه الصلاة والسلام رو از ما نگیرد... و ان شاء الله نسل اندر نسل ما رو جزء محبین و ارادتمندان و گریه کن های حضرتش قرار بدهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
.
|⇦•که جرائت کرد...
#روضه_ورودیه و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده #شب_دوم_محرم۱۴۰۳ به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی
●━━━━━━───────
روز دوم وقتی رسیدند کربلا حضرت دیدند اسبشون قدم از قدم برنمی داره. بعضی از نقل ها اینه هفت تا اسب حضرت عوض کرد. دید اسب ها حرکت نمی کنند. فرمود: اسم این سرزمین این چیه؟ یکی گفت: آقا غاضریه. حضرت فرمود: اسم دیگه. نینوا هم میگند آقا. شط فرات هم میگن همین جور چند تا اسم گفتند. حضرت فرمود: اسم دیگه هم داره یا نه؟ یکی از اون پیرمردای قدیمی گفت؛ من شنیدم از پدرانم اینجا رو کربلا هم میگن. تا اسم کربلارو شنید. فرمود:" اعوذ بِالله مِنَ الکربِ والبَلا. هاهُنا والله مَقتلِ رِجالُنا. هاهنا والله مَسفَکُ دِمائِنا" این جا همان جاییه که مردان ما را سر می برند. اینجا همونجاییه که خون های ما ریخته میشه. اینجا همون جاییه که مادرم فاطمه س گفته بود. بابام علی ع گفته بود. رسول الله گفته بود. فرمود: بار بگشایید اینجا کربلاست. عباسم خیمه ها رو برپا کنید. همه اول اومدند طبق روال همیشگی دختر علی «س» رو از ناقه پیاده کنند. رویه این بود. یه جلالی داشت زینب «س» بابا شما یه عالم ربانی می بینید یکی درِ گوشت میگه این چشم سِرِّش بازه ها. آدم جرائت نمی کنه نزدیکش بشه. یک هیبتی داشت زینب سلام الله علیها. بنی هاشمی ها هر جا توو هر منزل که می رسیدند و بنا بود اُتراق کنند رویه این بود. همه اول می اومدند دور ناقه زینب «س» حلقه می زدند. زینب «س» پرده کجاوه رو کنار می زد. شتر مینشست. مظهر جلال خدا از ناقه فرود می آمد. برای اینکه عمه راحت پیاده بشه عباس همیشه می اومد. یه طوری می نشست رو زمین که زانوش به زمین بچسبه و یه زانو بالا قرار بگیره. هم احترام به عمه کنه و هم پله برا عمه درست کنه. قاسم «ع» اومد یه دست عمه رو گرفت. وقتی علی اکبر «ع» می اومد جلو همه بنی هاشمی ها کنار می رفتند. علی اکبر «ع»اومد جلو دست انداخت و دست عمه را گرفت. یه جا دلم رفت. که جرأت کرد دستت را ببندد؟ چشم علی اکبر رو دور دیده بودند. ای خدا اگه این اشک های ما قابلی داره این دعای ما رو مستجاب کن. اونی که اومد جلو دست زینب رو ببنده عذابش را همین الان زیاد کن... *
که جرائت کرد دستت را ببندد؟
که جرائت کرد براشکت بخندد؟
*مظهر جلال خدا، با احترام و با عزت، فرود آمد از ناقه. راوی میگه من روز دوم کربلا بودم. دیدم چطور بنی هاشمیان با احترام زینب «س» رو پیاده کردند. روز یازدهم هم من کربلا بودم. روز دوم رو دیده بودم روز یازدهم هم دیدم. زینب «س» اومد یکی یکی بچه ها رو، یکی یکی زنا رو سوار ناقه ها می کرد. بعضی زن ها خجالت می کشیدند. می گفتند خانم بذار ما کمکت کنیم و ما سوار کنیم شما رو. می فرمود: شما حسین «ع» شما رو به من سپرده. نمی دونم حالا زعم منه ها. اما همه رو سوار کرد. بچه ها را یکی یکی بغل زن ها می داد. رباب همین طور داشت نگاه می کرد. دید همه بچه دارا بچه هاشون رو در آغوش گرفتند. هر چی نگاه کرد دید علی اصغر «ع» رو یکی بغلش نمیده. همه را سوار کرد. شاید غریبانه به علقمه نگاه می کرده. مستأصل به گودال نگاه می کرده. خدایا من این قدر بی کس و کار نبودم...*
نزنیدم داغ دارم
نبریدم یار دارم
*ای کاش مصیبت زینب «س» فقط همینا بوده. زوده حالا براتون بگم این شبای اول. شبای سخت پیش روعه. اما یه بیت فقط بگم. کاروان هرطوری بود حرکت کرد رفتند کوفه. می گذرم از کوفه. رفتند شام. از شام می گذرم. توو مجلس یزید چه به زینب «س» گذشت؟ دروازه ساعات چه شد؟ توو بازار یهودی ها چه شد؟ بماند. بماند. فقط یه بیت. وقتی دوباره برگشت کربلا. یه جمله به امام حسین «ع» صدا زد حسین! ..*
خبر داری مرا بازار بردند؟
میان مجلس اغیار بردند
*حسین جان، یزید جلو خواهرت شراب می خورد. حسین جان، نبودی نامحرما خیره خیره به سکینه نگاه می کردند.*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
#حجت_الاسلام_سید_حسین_موسوی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
@babolharam_netروضه (روز دوم محرم).mp3
زمان:
حجم:
15.33M
|⇦•که جرائت کرد...
#روضه و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده #شب_دوم_محرم۱۴۰۳ به نفس حجت الاسلام سید حسین موسوی
.
#شب_دوم_محرم
❁﷽❁
السلام علیک یا اباعبدالله
📚 اینجا اسیر می شوید!
🔹هنوز امام به کربلا نرسیده بودند. حضرت خانواده اش را جمع کرد و ساعتی به آنها نگریست و گریه کرد.
◾️فَنَظَرَ إلَيهِم ساعَةً وبَكى(الفتوح: ج 5 ص 83)
🔺شاید علت این گریه این حرف امام باشد که وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسیدند فرمودند:
◾️هاهُنا ـ وَاللّه ِ ـ سَبيُ حَريمِنا (الملهوف : ص 139)
🔸به خدا سوگند، اين جا خانواده ما اسير مى شوند.
❓این عبارت چرا انقدر پر تکرار است؟ #سبی!
📍به این عبارات نگاه کنید؟
◾️امام عسکری می فرماید:
ولَعَنَ اللّه ُ مَن سَبى نِساءَكَ
(مصباح المتهجّد : ص 399 )
◾️وساقوهُنَّ كَما يُساقُ سَبيُ التُّركِ وَالرّومِ في أسرِ المَصائِبِ وَالهُمومِ ، (الملهوف : ص 189)
و آنان را به سانِ اسيران ترك و روم ، در بند غم و مصيبت راندند.
◾️حضرت زینب در عصر عاشورا خطاب به جدش می فرماید:
يا مُحَمَّداه! بَناتُكَ فِي العَسكَرِ سَبايا (مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج 2 ص 399)
◾️امام زمان در زیارت ناحیه مقسه که منسوب به ایشان است می فرماید:
وسُبِيَ أهلُكَ كَالعَبيدِ(المزار الكبير : ص 505)
📍اصلا معنی سبی چیست؟
🔻در لسان العرب اینطور گفته شده است:
◾️السَّبْيُ: النَّهْبُ وأَخْذُ الناسِ عَبيداً وَإِمَاءً(لسان العرب، ج14،ص368)
🔸سبی: یعنی غارت و عبد و کنیز گرفتن مردم!
🔺حالا شاید بیشتر علت گریه اباعبدالله در نگاه به خانواده اش و نیز سنگینی این اسارت به چشم بیاید که کار به جایی کشید که خانواده امام را در شام در جایی بردند که اسرای غیرمسلمان یعنی سبایا را می بردند!
◾️ثُمَّ اُتِيَ بِهِم حَتّى وَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجدِ حَيثُ يُقامُ السَّبيُ(الفتوح : ج 5 ص 129)
🔸و سپس آنها را آوردند تا بر راه پلّه درِ مسجد ، آن جا كه اسيران را نگاه مى دارند ، ايستادند .
#شب_سوم
#محرم
#امام_زمان
#امام_حسین
#الی_الحبیب
.
حجت الاسلام طباطبایی نژادFadaeian_Shab2-Moharram1447 (0)-160.mp3
زمان:
حجم:
48.58M
🔊 #گزارش_صوتی
🏴 مراسم عزاداری دهه اول محرم ١٤٤٧ - #شب_دوم_محرم
🗓 زمان:
👈 جمعه ۶ تیر ماه ۱۴۰۴
🔹 #سخنرانی
👈 حجت الاسلام طباطبایی نژاد
علیحاجیانفرkm_20240518_1080p_30f_20240709_010719.mp3
زمان:
حجم:
5.11M
روضه جانسوز شبدوم| ورودیه کربلا
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🔴با احتیاط لاله مارا پیاده کن
عباس جان سه ساله ما را پیاده کن
چون داد زدی میگم
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
میکشتت بخدا
با احتیاط تا که نیوفتد ستارهای
گوشه کناریا باید داد بزنیدا
میترسم آنکه گیر کند گوشوارهای
شاید ابالفضل اومد جلو
_آقا من کارمو بلدم من عملدار اهل حرمم
چرا اینقدر داری حرف از ترس برای بچهها میزنی... میگی میترسم این بچهها بلا سرشون بیاد/ بابا من کفیل الزینبم کفیل اهل حرمم/ چرا این حرفارو میزنی
شاید ابی عبدالله اینجوری جواب داده
_عباس جان
این دختران من که بیابان ندیدهاند😭
یا الله
در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
خلاصه خلاصه همه رو آورد پایین با احترام
بعد نوبت زینب رسید عقیله بنی هاشم میخاد بیاد پایین
دیدن اصحاب همه رفتن دور وایستادن
(من دارم حرف احساسی میزنم تو روضهای برداشت میکنی؟)
اصحاب رفتن دور وایستادن زینبو نبینند
سرا همه اومد پایین. دلت کجا رفت؟
روز یازدهم هم رسید... نگاه کرد علقمه
نگاه کرد گودال ...خوش غیرتا ناله میخاما
کجایید؟ بیاید ببینید این اراذل و اوباش
دست زیر چانه گذاشتن زینب بخوره زمین بخندن / آی...
🔴امروز محملم وسط غیرت حرم
ده روز بعد همراه قاتل مسافرم
گفتمو دهنمو بستم
امروز زانوان حرم محارم رکاب من
ده روز بعد چند حرامی برابرم
آره بخون. چی گفتی....
تو کس و کار منی شمر جلودار شده...
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
⚫️ #شب_دوم_محرم ⚫️
🎤روضهخوان: #علـی_حاجیـان_فر
#روضه_ورودیه
حجت الاسلام بندانی نیشابوریسخنرانی.mp3
زمان:
حجم:
26.34M
🎤 #سـخـنرانی
استاد #بندانی_نیشابوری
#شب_دوم_محرم ۱۴۴۷
جمعه 6 تیرماه۱۴۰۴
هیئت دوستداران حضرت مهدی(عج)
کربلای معلی
حجت الاسلام دکتر رفیعیRafiei-Shab02Moharram1404.mp3
زمان:
حجم:
36.72M
🎙 #سخنرانی: حجةالاسلام #دکتر_رفیعی
🔹 عنوان: کلمات، سخنان و خطبههای امام حسین (علیهالسلام)
✨ إنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی: اصلاح اعتقادی، اصلاح اخلاقی ...
🏴 عزاداری #شب_دوم_محرم ۱۴۰۴
📍 امامزاده قاضی الصابر (ع)
.
#شور_امام_حسین(ع)
#شب_دوم_محرم
#شور #ورودیه کربلا
#زمزمه
بوی خون پیچیده ، توو این دشت پر غم
ترس از جون ندارم ، واسهْ تو میترسم
می ترسم توو این دشت بی لشکر بمونی
میبینم از الان توو گودالِ خونی
میترسم تن تو ، غارت شِه عزیزم
پیشِ شمر نامرد ، باید اشک بریزم
نامحرم زیاده ، تنهاست خواهر تو
یک لشکر توو گودال ، میریزن سر تو
وای از شمر نامرد ، داره بغض و کینه ت
از الان میبینم ، پاش و روی سینه ت
از الان میبینم ، اکبر اِرباًارباست
اصغر غرق در خون ، توو آغوش باباست
ای وای از غریبی ، ای وای از جسارت
وای از اهل خیمه ، ای وای از اسارت
فکر دخترت باش ، که تنها میمونه
فکر دختری که ، پاهاش غرق خونه
از الان میبینم اشکای رباب و
از الان میبینم ، اون بزم شراب و
از الان میبینم شهر شام و انگار
ناموس تو میره ، بین کوچه بازار
✍#بهمن_عظیمی
.👇