eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💠داستان امام صادق(ع)فرمود: «أَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَهْلُ بَيْتِي أَبَوْا إِلَّا تَوَثُّباً عَلَيَّ وَ قَطِيعَةً لِي وَ شَتِيمَةً. فَأَرْفُضُهُمْ؟ قَالَ إِذاً يَرْفُضَكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً. قَالَ: فَكَيْفَ أَصْنَعُ؟ قَالَ: تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِي مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَإِنَّكَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ كَانَ لَكَ مِنَ اللَّهِ عَلَيْهِمْ ظَهِيرٌ؛ مردی نزد پیامبر اکرم(ع) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا خویشاوندانم برای من نخواهند جز ستم، قطع رحم و دُشنام! آیا آنها را رها کنم؟ پیامبر فرمودند: در این صورت، خدا همة شما را ترک خواهد کرد. آن مرد پرسید: پس چه کنم؟ پیامبر فرمود: با هر کس که از تو برید، پیوند برقرار کن و به آن‏که تو را محروم ساخته، عطا کن و از آن که بر تو ستم نموده، گذشت کن. هرگاه چنین کردی، خدا در برابر آنان پشتیبانِ تو خواهد بود.»(۱۳) 💠داستان حضرت امیر(ع) می‌فرماید: « وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْتُ عَقِیلًا وَ قَدْ أَمْلَقَ، حَتَّی اسْتَمَاحَنِی مِنْ بُرِّکُمْ صَاعاً؛ وَ رَأَیْتُ صِبْیَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ، غُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ...» به خدا سوگند، برادرم عقيل‏ را ديدم كه به شدّت تهيدست شده و از من درخواست داشت تا يك مَن‏ از گندمهاى بيت المال را به او ببخشم. كودكانش را ديدم كه از گرسنگى داراى موهاى ژوليده، و رنگشان تيره شده، گويا با نيل رنگ شده بودند. پى در پى مرا ديدار و درخواست خود را تكرار مى‏كرد، چون به گفته‏هاى او گوش دادم پنداشت كه دين خود را به او واگذار مى‏كنم، و به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست بر مى‏دارم، روزى آهنى را در آتش گداخته به جسمش نزديك كردم تا او را بيازمايم، پس چونان بيمار از درد فرياد زد و نزديك بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم: اى عقيل، گريه كنندگان بر تو بگريند؛ از حرارت آهنى مى‏نالى كه انسانى به بازيچه آن را گرم ساخته است؟ امّا مرا به آتش دوزخى مى‏خوانى كه خداى جبّارش با خشم خود آن را گداخته است؟ تو از حرارت ناچيز مى‏نالى و من از حرارت آتش الهى ننالم؟» (۱۴) 💠داستان مردی از اصحاب امام صادق به حضرت عرض کرد: برادران و پسر عموهایم فشار زیادی بر خانه‌ام وارد کرده‌اند تا جائیکه در یک اطاق زندگی می‌کنم، اگر در این باره (به آن‌ها یا حاکم) شکایت و گله کنم، آنچه اموال دارم را می‌گیرند. امام فرمود: صبر کن، همانا بعد از سختی فرج و گشایشی برایت می‌شود. آن مرد گفت: از اقدام بر علیه آن‌ها مصرف شدم، چیزی نگذشت وبا در سنه ۱۳۱ ه ق آمد و همه آن اقوامی که او را اذیت می‌کردند مردند. بعد از مدتی خدمت امام رسید، فرمودند: حال اقوامت چطور است؟ گفت: همه مردند! فرمود: آن‌ها به خاطر اذیت به تو که خویش آن‌ها بودی، و بعقوبت عملشان (قطع رحم) نسبت به تو مردند، آیا تو دوست داشتی آنان زنده بمانند و به فشار و اذیت بر تو وارد کنند؟ گفت: نه والله. 💠داستان از حضرت علی (ع) نقل شده است که : قارون در زمان حضرت موسى به زير زمين فرو رفته بود و خداوند فرشته‏ اى را موكّل بر او كرده بود تا هر روز او را به اندازه قامت يك مرد به زمين فرو ببرد بعد ها که يونس در شكم نهنگ زندانی شد و مشغول تسبيح و استغفار بود، قارون صداى او را شنيد و از فرشته موكّل خود پرسيد به من اندكى مهلت بده، گويا صداى يكى از آدميان را مى‏شنوم، آنگاه خداوند به آن فرشته فرمان داد به او مهلت دهد، پس فرشته به قارون مهلت داد، قارون پرسيد: تو كيستى؟ يونس گفت: من گنهكار خاطى، يونس پسر متى هستم، قارون گفت: به من بگو خداوند شديد الغضب با موسى بن عمران چه كرد؟  يونس گفت: افسوس از دنيا رفت، قارون گفت: خداوند رئوف و مهربان با هارون چه كرد؟ يونس گفت: افسوس از دنيا رفت،  قارون گفت: كلثوم دختر عمران كه همسر من بود چه شد؟  يونس گفت: اكنون هيچ يك از آل عمران باقى نمانده است، قارون گفت: افسوس بر آل عمران، از آن پس خداوند به ملك موكّل او فرمان داد تا عذاب را در ايّام دنيا از او بردارد و از آن پس عذاب دنيوى او بر طرف شد زیرا او احوال نزدیکانش را پرسید.(۱۵) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱۳.امالي طوسي، ص ۶۲۱، ح ۱۲۸۱. ۱۴.نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴. ۱۵.بحارالأنوار-جلد۱۴،ص۳۸۰. .