eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
607 ویدیو
834 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. (س) غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند در روایتی آمده است: حضرت زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود: «برایم آب بیاور.» آنگاه با آن غسل کردند. سپس فرمودند: «برایم لباس نو(پاکیزه)بیاور، پس آن را به تن کردند.» سپس فرمودند: «باقیمانده حنوط رسول خدا صلی الله علیه و اله را برایم بیاور و زیر سرم قرار ده، سپس از نزدم خارج شو و خوب مرا نگاه کن، چون من خواستار مناجات با پروردگارم هستم.» اسما گوید: از نزد آن حضرت بیرون رفتم و مناجات با پروردگارش را می‌شنیدم، پس بر او داخل شدم ولی او متوجه ورود من نشد، آنگاه دیدم دست‌های خود را به سوی آسمان بلند کرده، می‌گوید: «خداوندا! به حق محمد مصطفی و علاقه‌ای که به من دارد و به حق حسین شهید و اندوهی که بر من دارد و به حق دو دخترم و حسرتی که ایشان بر من می‌خورند، از تو می‌خواهم بر گناهکاران امت محمد رحم کنی و آنان را بخشایی و داخل در بهشتشان کنی که تو همانا بهترین مسوولین و مهربان‌ترین مهربانانی.» سپس فرمود: «ای اسماء! خوب مواظب باش و پس از آن مرا صدا کن، اگر پاسخ دادم که چه بهتر و گرنه بدان که بر پدرم وارد شده‌ام» (در روایتی دیگر «بر پروردگارم») راوی گوید: اسما مدتی منتظر ماند سپس آن حضرت را صدا کرد، ولی ایشان پاسخی ندادند. آنگاه اسما ندا کرد: ای دخت محمد مصطفی! ای دخت بهترین کسی که زنان همچو او را نزاده‌اند، ای دختر بهترین کسی که پا بر زمین گذارده. ای دخت کسی که نسبت به پروردگارش فاصله‌ای به مقدار «قاب قوسین» و یا کمتر از آن داشت. باز پاسخی نشنید، آنگاه پرده از روی فاطمه زهرا برگرفت و مشاهده نمود که روح از بدنش جدا شده است. پس پرده را بر روی آن حضرت افکنده و در حالی که حضرت را می‌بوسید عرض کرد: ای فاطمه! هنگامی که بر پدرت رسول خدا وارد شدی، از جانب اسماء بنت عمیس به او سلام برسان. آنگاه اسماء گریبان چاک زده از اتاق بیرون رفت، در این هنگام به حسن و حسین علیه السلام برخورد کرد. به او فرمودند: «مادرمان کجاست؟» اسماء پاسخی نداد . داخل خانه شده و دیدند که مادرشان دراز کشیده است، حسین قدم به جلو نهاده مادر را تکان داد. دید که مادر رخت از جهان بر بسته. گفت: «ای برادر! خدا تو را در غم مادر صبر و اجر عنایت فرماید.» حسن علیه السلام خود را روی مادر افکنده و در حالی که او را می‌بوسید، گفت:«ای مادر! با من سخن بگو پیش از آنکه روح از بدنم جدا شود.» اسماء گوید: حسین علیه السلام روی پاهای مادر افتاد و پاهای مادر را بوسید و گفت: «ای مادر! من فرزندت حسین هستم، با من سخن بگو پیش از آنکه قلبم گرفته بمیرم.» اسماء به آن دو گفت: ای فرزندان رسول خدا! به سوی پدر خود بروید و او را از مرگ مادرتان آگاه سازید. پس آن دو بیرون رفتند در حالی که فریاد می‌زدند: «یا محمدّاه! یا احمداه! امروز داغ تو برای ما تازه شد، چون مادرمان از دار دنیا رخت بر بست.» آنگاه علی علیه السلام را با خبر ساختند – در حالی که آن حضرت در مسجد تشریف داشتند – چون خبر را شنیدند، بیهوش شدند، پس بر صورت حضرت آب پاشیدند که پس از مدتی به هوش آمده، فرمودند: «ای دخت محمد! چه کسی به من تسلیت بگوید؟! در حالی که تو مرا دلداری می‌دادی. اکنون پس از تو به چه چیز تسلی یابم؟» 📚منبع در آستانه مصیبت عظمی شهادت صدیقه کبری(س)، آیت الله العظمی وحید خراسانی، ص۳۶-۳۷ وفات فاطمه الزهراء، بلادی بحرانی، ص ۷۷-۷۸ درسنامه فاطمی، مجید جعفرپور .
. 📣 سفارشات آخر حضرت فاطمه (س) در كتاب مصباح الانوار از امام جعفر صادق(ع) از پدران مقدّسش عليهم السّلام روايت شده است: حضرت زهرا(س) مابين نماز مغرب و عشا از دنيا رفت. عبد اللَّه بن حسن روايت مى‌‏كند كه هنگامى كه رحلت حضرت زهرا(س) نزديک شد، نظرى خاص كرد و فرمود: «سلام بر جبرائيل، سلام به رسول خدا، بار خدايا! مرا با رسول خود محشور كن. پروردگارا! مرا در بهشت و جوار خود جاى بده. خانه تو خانه سلامتى است.» سپس فرمود: «آيا آنچه را كه من مى‌‏بينم شما هم مى‏‌بينيد؟ زيرا اين مركب‌هاى اهل آسمانهاست. اين جبرئيل و اين پيغمبر خداست كه به من مى‌‏فرمايد: دخترم بيا، زيرا اين نعمت‌هايى كه تو در پيش دارى برايت بهتر است.» زيد بن على عليه السّلام مى ‏گويد: زمانى كه وفات حضرت فاطمه(س) نزديك شد آن بانو به جبرئيل و حضرت رسول(ص) و ملك الموت سلام كرد: حاضرين احساسات ملائكه را شنيدند و بهترين بوى مشك را استشمام نمودند. و امام باقر عليه السّلام فرمودند: «فاطمه عليها السّلام بعد از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شش ماه زندگى كرد و در روايت ديگر از آن حضرت آمده است فاطمه پانزده روز بيمار بود و سپس وفات نمود.» امام صادق(ع) فرموده است: «شاهدان دفن حضرت فاطمه(س) سلمان فارسى، مقداد بن اسود، ابوذر غفارى، عبد اللَّه بن مسعود، عبّاس بن عبد المطّلب و زبير بن عوام بودند.» امام باقر عليه السّلام از پدرانش روايت نمودند: «حضرت فاطمه(س) در دوره شش ماهه زندگانى بعد از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم هرگز نخنديد.» همچنین از امام باقر عليه السّلام روايت است: «فاطمه عليها السّلام را در هفت قطعه پارچه كفن كردند. ابتداى بيمارى حضرت فاطمه پنجاه شب بعد از وفات رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بود و وقتى آن حضرت دريافت كه از اين بيمارى بهبود نخواهد جست لذا توصيه‏‌هايش را به على عليه السّلام فرمود و در اين حال على عليه السّلام بسيار ناله و زارى مى‏‌كرد و پس از آن نيز به همه توصيه ‏ها و سفارش‏‌هاى فاطمه عليها السّلام عمل كرد.» فاطمه عليها السّلام به على عليه السّلام گفت: «اى ابو الحسن! رسول خدا به من خبر داده كه اوّلين شخص از خانواده او هستم كه به حضرتش خواهم پيوست، پس گريزى از مرگ نيست، در مقابل امر خداوند صبر پيشه كن و به رضاى او راضى باش.» امام باقر عليه السّلام می‌فرمایند: «على عليه السّلام را به غسل، كفن و دفن شبانه خويش سفارش كرد و على نيز اطاعت نمود و او را درباره صدقات و ارثيه‏‌اش توصيه‏‌هايى كرد.» هنگامى كه على عليه السّلام از دفن فاطمه عليها السّلام فراغت يافت دو نفر او را ملاقات كرده و پرسيدند: آن دو چيزى كه با خود حمل مى‏‌كنى چيست؟ على عليه السّلام فرمود: «وصيّت فاطمه و سفارش‏‌هاى اوست.» 📚منبع مصباح الانوار، عبدالله شبر ‌.
. بسم الله الرحمن الرحیم نورحضرت زهرا سلام الله علیها سلمان فارسی علیه السلام گوید: ده روزپس ازشهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله ازمنزل خود خارج و با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام روبه رو شدم حضرت امیر المومنین علی علیه السلام به من فرمود:«ای سلمان از ما دوری کرده ای و به نزد ما نمی آیی؟ گفتم ای حبیب من یا ابا الحسن از شخصی مثل شما چگونه می توان دوری کرد؟ حزن و اندوه من برای رسول خدا صلی الله علیه وآله مرا مانع بودونگذاشت در این چند روز به خدمت برسم.حضرت علیه السلام فرمودند: «بیا به منزل فاطمه سلام الله علیها، دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله برویم؛ زیرا او به تو لطف دارد و می خواهد از تحفه ای که از بهشت برایش آورده اندبه تو بدهدگفتم: آیا بعد از رسول خداصلی الله علیه وآله از بهشت تحفه ای برای او رسیده است؟حضرت علیه السلام فرمودند:آری دیروز تحفه ای از بهشت برای او آورده اندسلمان می گوید به سوی خانه فاطمه سلام الله علیها حرکت کردم پس از ورودم به خانه دیدم که فاطمه سلام الله علیها نشسته است و یک قطعه عبا دربرداردو حضرت فرمودند بنشین و درباره آنچه به تو می گویم، خوب بیندیش من دیروز در همین مکان نشسته بودم درحالی که در خانه بسته بودو درباره انقطاع وحی از خاندان پیامبر فکرمی کردم و اینکه دیگر فرشتگان به این خانه رفت و آمد نمی کنند. ناگاه در خانه باز شد و سه دختر وارد شدند که در نیکویی جمال و خوش بویی، مانند آنها را ندیده بودم. وقتی چشمم به آنها افتاد بدون اینکه آنان را بشناسم از جای برخاستم و گفتم: آیا از اهل مکه یا مدینه هستید؟گفتند: ما حوریه هایی از بهشت هستیم که خدای مهربان برای زیارت شما فرستاده است زیرا ما بهشتیان مشتاق دیدار شماییم.من به یکی از آنها که فکر می کردم، به لحاظ سنّ، بزرگتر است، گفتم: نام تو چیست؟گفت: مقدوده.گفتم: برای چه این نام را برای تو گذارده اند؟گفت: زیرا من برای مقداد بن اسود کندی آفریده شده ام.سپس به دومی گفتم: نام تو چیست؟گفت نام من ذرّه است.گفتم: برای چه تو را ذرّه نام نهاده اندگفت زیرا من برای ابوذر آفریده شده ام به سومی گفتم نام تو چیست؟گفت: نام من سلمی است گفتم چراتو رابه این نام می خوانندگفت: برای اینکه مرا برای سلمان دوست رسول خدا صلی الله علیه وآله خلق کرده اند.آن سه حوریه خرمایی به من دادند که مانند آن را ندیده بودم.سلمان می گویدپس فاطمه سلام الله علیها برخاسته، آن خرما را برای من آورد و فرمودامشب با این خرما افطار کن و فردا هسته آن را نزد من بیاورخرما را گرفتم و از خانه حضرت خارج شدم از هر جا که عبور می کردم، از من می پرسیدند آیا مشک و عنبر به همراه داری؟ می گفتم آری هنگامی که وقت افطار شد، با آن خرما افطار کردم؛ ولی هسته ای در میان آن ندیدم. روز بعد نزد دختر پیامبر خداصلی الله علیه وآله رفتم و واقعه را برایش بیان کردم. فرمود:«ای سلمان! چنین خرمایی نباید هسته داشته باشد زیرا درخت آن با دعایی که پدرم رسول خدا صلی الله علیه وآله به من آموخته و من هر صبح و شام آن را می خوانم، غرس شده است.»گفتم: آن دعا را به من بیاموز.فاطمه سلام الله علیها فرمود:اگر دوست داری خداوند را ملاقات کنی، در حالی که از تو خشنود باشد و خشمگین نباشد و تا زمانی که زنده هستی، وسوسه شیطان به تو آسیبی نرساند، بر این دعا مواظبت کن واگر میخواهی در دنیا دچار تب نشوی، بر خواندن این دعا مداومت کن سلمان گوید به حضرت سلام الله علیها گفتم: آن را به من تعلیم بده.حضرت سلام الله علیها فرمود:می گویی: بِسْمِ اللهِ النُّورِ، بِسْمِ اللهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللهِ نُورٌ عَلَی نُور،ٍ بِسْمِ اللهِ الَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ الْاُمور،ِ بِسْمِ اللهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَی الطُّورِ، فِی کتابٍ مَسْطُورٍ، فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، عَلَی نَبِی مَحْبُورٍ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکورٌ، وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ، وَ عَلَی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ مَشْکورٌ، وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین؛ سلمان می گوید: این دعا را فراگرفتم و به بیش از هزار نفر از اهالی مدینه و مکه که دچار تب شده بودند، تعلیم دادم و همه آنها به لطف خدا از تب نجات یافتند. منابع: 📚الثاقب فی المناقب ص ۲۹۹ 📚بلدالامین ص۵۲۷ 📚مهج الدعوات ص۷ 📚بحارالانوارج۹۵ص۳۶ 📚مفاتیح الجنان سلمان از .
. ✅ بهشت فاطمه(ع) «لا یَسْمَعُونَ حَسیسَ‌ها وَ هُمْ فی‏ مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ هذا یَوْمُکُمُ الَّذی کُنْتُمْ تُوعَدُون» اینان صداى دوزخ را نمى‏‌شنوند و در بهشت که هر چه خواهند مهیاست، جاودانه‏‌اند، آن وحشت بزرگ غمگین‌شان نکند و فرشتگان به دیدارشان آیند که این‌‌ همان روزى است که به شما وعده داده بودند». ➖ این آیه شریفه هم در شان حضرت زهرا(ع) و شیعیان ایشان نازل‌ شده است. به این معنی که حضرت فاطمه زهرا(ع) و شیعیان ایشان طبق این آیه  از عذاب جهنم دور هستند و بدون سختی وارد بهشت می‌شوند. این معنا در روایتی که ذیل بیان می‌شود به دست می‌آید:   رسول خدا(ص) می‌فرماید: إذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ تَقْبَلُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ عَلَی نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَیْنِ، خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ، قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْکِ الْأَذْفَرِ، عَیْنَاهَا یَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ. عَلَیْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ، یُرَی ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا، دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ، عَلَی رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ، لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُکْناً کُلُّ رُکْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ، یُضِی‌ءُ کَمَا الْکَوْکَبُ الدُّرِّیُّ فِی أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ یَمِینِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ جَبْرَئِیلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ یُنَادِی بِأَعْلَی صَوْتِهِ: غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ حَتَّی تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ، فَلا یَبْقَی یَوْمَئِذٍ نَبِیٌّ وَ لا رَسُولٌ وَ لا صِدِّیقٌ وَ لا شَهِیدٌ إِلا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّی تَجُوزَ فَاطِمَةُ، ...» هنگامی‌که روز قیامت فرامی‌رسد منادی از عرش ندا می‌دهد:‌ «ای خلایق چشمان خود را ببندید تا دختر حبیب خدا به قصر خود برود». سپس زهرا(ع) در حالی‌که دو چادر سبز بر سرکرده و هفتاد هزار فرشته او را همراهی می‌کنند عبور می‌کند و هنگامی‌که بر در قصر می‌رسد مشاهده می‌کند که پسرش امام حسن ایستاده و امام حسین در حالی‌که سر ندارد خوابیده است. حضرت زهرا(ع) به امام حسن(ع) می‌فرماید: این کیست که خوابیده؟ امام حسن می‌گوید: برادرم امام حسین است که به دست امت پدرت کشته و سرش را بریده‌اند. در همین موقع از طرف خدا خطاب می‌رسد:‌ ای دختر حبیب من! من این ظلم و ستمی را که امت پدرت مرتکب شده‌اند از آن‌ جهت به تو نشان دادم تا آن تسلیت را که برای تو ذخیره کرده‌ام نشانت دهم و تسلیت تو این است که امروز به‌ حساب احدی رسیدگی نخواهم کرد، مگر آنکه تو، فرزندت، شیعیانت و آن‌کسانی که شیعه نبوده‌اند، ولی به شما خدمتی کرده‌اند داخل بهشت شوید. پیامبر(ع) ادامه دادند: و در همین موقع آن اشخاص داخل بهشت می‌شوند و این‌‌ همان معنای کلام خداست که فرمود: «در روز جزع‌وفزع اکبر، هیچ‌چیز آن‌ها را محزون نخواهد کرد» و منظور از «یوم الفزع الاکبر» روز قیامت است و هول و هراسی که در این روز وجود دارد. در آن روز فاطمه، فرزندانش، شیعیانش و دوستدارانش از کسانی هستند که در‌‌ همان جایی که دوست دارند داخل می‌شوند و اقامت می‌کنند». ـــــــــــــــــــــــــــ ‌
4_6034930153304363517.mp3
44.01M
📻 | ؛ روضه 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۰۲/۰۹/۱۹
4_6034930153304363518.mp3
15.25M
📻 بشنوید | نکته ۱۹ آذر ۱۴۰۲ 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۰۲/۰۹/۱۹ ✅ و جایگاه حنجره و صدای زیر و بم آیا فقط کسانی که از نظر ژنتیک صدای مناسب دارند میتوانند مداح شوند؟ چی بخوریم تا صدای مناسب داشته باشیم؟
🎴 [جلسه‌ی پنجم] 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام عصر علیه‌السلام (دستی بگشایید به امداد، گداتان) ۲. اشعار حضرت زهرا علیهاالسلام (زهرا مگر عزیز رسول‌خدا نبود) ۳. معرفی چندین کتاب فارسی و عربی فاطمه زهرا علیهاالسلام ۴. روضه و مصیبت (لحظات آخر شهادت حضرت فاطمه علیهاالسلام) (شهادت از سر و پایم نمایان است ای فضه) ۵. زمزمه‌ی زهرایی (مبادا باغبانی در بهاران) ۶. نوحه‌ی سینه‌زنی (اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر) ۷. مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام، قسمت پایانی (سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی)