.
2⃣امام پنج ساله!
ابوسهل می گوید :
وقتی امام حسن عسکرى(ع) در بستر بیماری ای بعد از مسمومیت ایشان توسط معتمد عباسی، به سراغشان آمده بود و به همان مرض از دنیا رحلت فرمود، خدمتشان رسیدم.
در نزد آن حضرت(ع) بودم که به خادم خود امر فرمود :
📋«یَا عَقِیدُ! أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَى»
♦️ای عقید! قدرى آب مصطكى (یک نوع داروی گیاهی) براى من بجوشان!
عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صقيل(نرگس) مادر امام زمان(ع) آن را به خدمت حضرت(ع) آورد. حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد، ولى دست مباركش لرزيد و به دندانش خورد، پس ظرف را به زمين نهاد.
سپس به عقید فرمود :
📋«ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِيّاً سَاجِداً فَأْتِنِي بِهِ»
♦️برو به اندرون كه ميبينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور!
ابو سهل مي گويد :
عقيد گفت :
«فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ سَاجِدٍ رَافِعٍ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَأَوْجَزَ فِي صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَيِّدِي يَأْمُرُكَ بِالْخُرُوجِ إِلَيْهِ إِذَ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِيلُ فَأَخَذَتْ بِيَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ(ع)»
♦️وقتى به اندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى در سجده است و انگشت سبابه خود را به سوى آسمان گرفته است.
من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم :
مولایم! شما را مىطلبد كه به خدمتش درآئى! در اين وقت مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد.
ابوسهل گفت :
موقعى كه کودک، خدمت حضرت رسيد، سلام كرد.
رنگش همچون درّ (سفيد)، موهاى سرش پيچيده و بافته و ميان دندانهايش باز بود.
وقتى امام حسن عسكرى(ع) او را ديد، گريست و فرمود :
اى آقاى خاندانم! اين آب را به من بده كه من اينك به سوى خداى خود می روم.
کودک، ظرف آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد.
آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
مرا آماده نماز كنيد!
کودک حولهاى در دامن امام(ع) پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و سر و پاى او را مسح نمود.
♦️آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
📋«أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أَرْضِهِ وَ أَنْتَ وَلَدِي وَ وَصِيِّي وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ وَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَيَّ أَبِي عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ»
♦️اى فرزند! به تو مژده ميدهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى.
تو فرزند من و جانشين من ميباشى؛ از من متولد شدهاى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع) مي باشى و هم از نسل پيغمبر و خاتم ائمه طاهرين هستى.
پيغمبر(ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است.
صلوات خدا بر اهل بيت(ع)، ربنا انه حميد مجيد.
حضرت(ع) اين را فرمود و همان موقع رحلت نمود.(۱)
📚منبع :
۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲
#امام_زمان
.
.
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
3⃣تحول نگهبانان زندان!👇
✅زمانی که امام حسن عسکری(ع) در زندان صالح بن وصیف به سر می برد عباسیون و صالح بن علی و کسانی که از مذهب تشیع منحرف بودند، نزد صالح رفتند تا از او بخواهند بر امام حسن(ع) سختگیری کند.
صالح گفت :
📋«مَا أَصْنَعُ؟ قَدْ وَكَّلْتُ بِهِ رَجُلَيْنِ مِنْ أَشَرِّ مَنْ قَدَرْتُ عَلَيْهِ فَقَدْ صَارَا مِنَ اَلْعِبَادَةِ وَ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّيَامِ إِلَى أَمْرٍ عَظِيمٍ»
♦️چه کنم؟ من دو نفر از شرورترین افراد را بر او گماشتم، اما در اثر مشاهده رفتار او هر دو در نماز و عبادت خود بسیار کوشا شدند.
به آنها گفتم چه خصلتی در حسن بن علی(ع) است که این گونه در شما تاثیر گذارده است؟
گفتند :
📋«مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ يَصُومُ اَلنَّهَارَ وَ يَقُومُ اَللَّيْلَ كُلَّهُ لاَ يَتَكَلَّمُ وَ لاَ يَتَشَاغَلُ؟ وَ إِذَا نَظَرْنَا إِلَيْهِ اِرْتَعَدَتْ فَرَائِصُنَا وَ يُدَاخِلُنَا مَا لاَ نَمْلِكُهُ مِنْ أَنْفُسِنَا فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِكَ اِنْصَرَفُوا خَائِبِينَ»
♦️چه می گویی درباره مردی که روز را روزه می گیرد و شب را عبادت می کند، نه سخن می گوید و نه به چیزی سر گرم می شود؟
وقتی به او نگاه می کنیم رگهای گردن ما می لرزد و حالی به ما دست می دهد که نمی توانیم خود را نگه داریم.
وقتی این سخنان را از صالح بن وصیف شنیدند نا امید برگشتند.(۱)
📚منبع :
۱)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۵۱۲
#شهادت_امام_عسکری
#امام_عسکری
.
.
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
4⃣قحطی در سامرا!👇
✅ابوهاشم جعفری از اصحاب امام حسن عسکری(ع) می گوید :
هنگامی که امام حسن عسکری(ع) در زندان معتمد عبّاسى به سر می برد، در سامرا به جهت نيامدن باران، خشكسالى شد و همه جا را قحطى فرا گرفت.
لذا خليفه دستور داد كه مردم نماز باران به جاى آورند، تا رحمت الهى نازل گردد.
مردم سه روز مرتّب نماز باران خواندند ولى خبرى از بارش باران نشد.
اما روز چهارم جاثلیق رهبر نصارا به همراه به همراه دیگر مسیحیان به صحرا حركت كردند و در بین آنها راهبی مسیحی نیز بود.
📋«كُلَّمَا مَدَّ يَدَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ رَفَعَهَا هَطَلَتْ بِالْمَطَرِ ثُمَّ خَرَجُوا فِي اَلْيَوْمِ اَلثَّانِي وَ فَعَلُوا كَفِعْلِهِمْ أَوَّلَ يَوْمٍ فَهَطَلَتِ اَلسَّمَاءُ بِالْمَطَرِ وَ سُقُوا سُقْيَا شَدِيداً»
♦️آنان وقتی به بيابان رسيدند، آن راهب دست به سوى آسمان بلند كرد و در اين هنگام ابرى بالا آمد و شروع به باريدن كرد.
همچنين روز دوّم، نيز آنان به همراه همان راهب حركت كردند و باز وقتی راهب دست به سوى آسمان بلند كرد، همانند روز قبل، ابرى نمايان گشت و باران شدیدی فرود آمد.
به همين علّت مسلمان هاى ظاهر بين كه شاهد اين صحنه مرموز بودند، نسبت به دين مبين اسلام و نيز ولايت امام(ع) در شكّ و ترديد قرار گرفتند و عدّه اى از آن ها مرتّد شدند و از اسلام برگشتند.
وقتى اين خبر تاسف بار به معتمد رسيد، به صالح بن وصیف زندانبان حضرت(ع) فورا دستور داد تا امام حسن عسكرى(ع) را احضار نمايند.
هنگامى كه حضرت(ع) نزد خليفه آمد، معتمد گفت :
📋«أَدْرِكْ أُمَّةَ مُحَمَّدٍ(ص) فِيمَا لَحِقَ بَعْضَهُمْ فِي هَذِهِ اَلنَّازِلَةِ»
♦️امّت جدّت را درياب كه در حال هلاكت بى دينى قرار گرفته اند.
امام حسن عسكرى(ع) در مقابل به معتمد عبّاسى فرمود :
📋«دَعْهُمْ يَخْرُجُونَ غَدَا اَلْيَوْمِ اَلثَّالِثِ لِأُزِيلَ اَلشَّكَّ عَنِ اَلنَّاسِ وَ مَا وَقَعُوا فِيهِ مِنْ هَذِهِ اَلْوَرْطَةِ اَلَّتِي أَفْسَدُوا فِيهَا عُقُولاً ضَعِيفَةً»
♦️چندان مهمّ نيست، اجازه بده كه فردا برای بار سوم، مسیحیان براى آمدن باران بيرون بروند و دعا نمايند و من به حول و قوّه الهى، شكّ و ترديد را از دلها و عقول ضعیف مردم بيرون خواهم كرد.
معتمد دستور داد تا بار ديگر مردم براى آمدن باران دعا كنن.
مسیحیان نيز به همراه راهب حركت كردند و چون راهب دست خود را به سمت آسمان بلند كرد، بارش باران شروع شد.
پس امام(ع) فرمود : آنچه كه در دست راهب است، از او بگيريد.
📋«أَخَذَ مَا فِيهَا فَإِذَا بَيْنَ أَصَابِعِهِ عَظْمُ آدَمِيٍّ»
♦️همين كه مامورين آن را از دست راهب گرفتند، ديدند قطعه استخوان انسانى است.
آن را خدمت امام حسن عسکری(ع) آوردند.
حضرت(ع) استخوان را در دست خود گرفت و سپس به راهب دستور داد :
📋«اِسْتَسْقِ»
♦️براى آمدن باران دعا كن!
اين بار هر چه راهب دست خود را به سوى آسمان بلند كرد و دعا خواند، ديگر خبرى از باران نشد.
تمامى مردم از اين ماجرى در حيرت و تعجّب قرار گرفته و با يكديگر مشغول صحبت شدند.
معتمد عبّاسى به امام(ع) خطاب كرد و اظهار داشت : يابن رسول الله(ص)! این چیست؟
امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
📋«عَظْمُ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَاءِ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ظَفِرَ بِهِ هَؤُلاَءِ مِنْ بَعْضِ قُبُورِ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ مَا كُشِفَ عَظْمُ نَبِيٍّ تَحْتَ اَلسَّمَاءِ إِلاَّ هَطَلَتْ بِالْمَطَرِ، وَ اِسْتَحْسَنُوا ذَلِكَ فَامْتَحَنُوهُ فَوَجَدُوهُ كَمَا قَالَ»
♦️اين استخوان يكى از پيغمبران الهى است و اين راهب آن را در دست خود مى گرفت و به سمت آسمان بلند مى كرد و به وسيله آن استخوان، رحمت الهى فرود مى آمد.
وقتى آن قطعه استخوان را آزمايش كردند، متوجّه شدند آنچه را كه امام(ع) مطرح فرموده است، صحيح مى باشد و حقيقت دارد و مردم از شكّ و گمراهى نجات يافتند و حقّانيّت براى همگان روشن و آشكار گرديد.(۱)(۲)
📚منابع :
۱)الثاقب فی المناقب ابن حمزه طوسی، ص۵۷۵
۲)ينابيع المودّة قندوزی، ج۳، ص۳۰۶
.
.
سفارش امام حسن عسکری(ع) به احترام به بستگان آل محمد(ع)!
5⃣حسین بن حسن یکی از نوادگان امام جعفر صادق(ع) بود که در قم زندگی می کرد و آشکارا شراب می نوشید.
روزی به منزل احمد بن اسحاق اشعری که وکیل امام حسن عسکری(ع) در امور اوقاف بود رفت، ولی احمد بن اسحاق به او اجازه دیدار نداد.
حسین بن حسن نیز محزون به خانه برگشت.
همان سال احمد بن اسحاق پیش از حج به سامراء رفت و اجازه خواست تا با امام حسن عسکری(ع) ملاقات کند، ولی امام(ع) اجازه نداد.
احمد بن اسحاق مدتی گریست و بی تابی کرد تا سرانجام امام(ع) به او اجازه داد.
احمد بن اسحاق به امام(ع) عرض کرد :
📋«يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)! لِمَ مَنَعْتَنِي اَلدُّخُولَ عَلَيْكَ وَ أَنَا مِنْ شِيعَتِكَ وَ مَوَالِيكَ»
♦️ای پسر رسول خدا(ص)! چرا مرا از دیدارتان منع کردید، در حالی که من از شیعیان و دوستان شما هستم؟
امام حسن عسکری(ع) فرمود :
📋«لِأَنَّكَ طَرَدْتَ اِبْنَ عَمِّنَا عَنْ بَابِكَ»
♦️زیرا تو پسر عموی ما را از خانه ات طرد کردی!
احمد بن اسحاق شروع به گریه کرد و سوگند خورد که هدفش فقط این بوده که حسین بن حسن از خوردن شراب توبه کند.
امام(ع) فرمود :
📋«صَدَقْتَ وَ لَكِنْ لاَ بُدَّ عَنْ إِكْرَامِهِمْ وَ اِحْتِرَامِهِمْ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ أَنْ لاَ تُحَقِّرَهُمْ وَ لاَ تَسْتَهِينَ بِهِمْ لاِنْتِسَابِهِمْ إِلَيْنَا فَتَكُونَ مِنَ اَلْخٰاسِرِينَ»
♦️درست می گویی، ولی در هر حال احترام و تکریم آنها باید به جای خود محفوظ باشد.
مبادا آنان را تحقیر و خوار کنی زیرا به ما منسوب هستند؛ و گرنه از زیانکاران خواهی گشت.
احمد بن اسحاق از حج برگشت و وارد قم شد.
بزرگان و اشراف به دیدارش آمدند و حسین بن حسن هم همراه آنان بود. احمد بن اسحاق با دیدن او به طرف او شتافت و از او استقبال کرد و او را در بالای مجلس جایش داد.
حسین بن حسن که بسیار تعجب کرده بود، علت این برخورد را از احمد بن اسحاق جویا شد.
او نیز سخنان امام حسن عسکری(ع) را بازگو کرد.
📋«فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِكَ نَدِمَ مِنْ أَفْعَالِهِ اَلْقَبِيحَةِ وَ تَابَ مِنْهَا وَ رَجَعَ إِلَى بَيْتِهِ وَ أَهْرَقَ اَلْخُمُورَ وَ كَسَرَ آلاَتِهَا وَ صَارَ مِنَ اَلْأَتْقِيَاءِ اَلْمُتَوَرِّعِينَ وَ اَلصُّلَحَاءِ اَلْمُتَعَبِّدِينَ وَ كَانَ مُلاَزِماً لِلْمَسَاجِدِ مُعْتَكِفاً فِيهَا حَتَّى أَدْرَكَهُ اَلْمَوْتُ وَ دُفِنَ قَرِيباً مِنْ مَزَارِ فَاطِمَةَ(س)»
♦️حسین بن حسن با شنیدن ماجرا از کارهای زشتش پشیمان شد و توبه کرد، سپس به خانه اش مراجعت کرد و همه شراب ها را به زمین ریخت، از باتقوایان خداترس شد و پیوسته در مسجد
معتکف می شد تا از دنیا رفت و در نزدیکی قبر مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، ص۳۲۳
#شهادت_امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_عسکری
.
.
#سرود
#عید_بیعت_امام_زمان
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_استخاره
نهم ماه ربیع و همه دلها شاد شاد است
از دل هرشیعه امشب غم وغصه روبه باداست
شامل مالطف خاص
خالق یکتاشدامشب
برهمه مهدی زهرا
رهبرو مولاشد امشب
یابن زهرا یابن زهرا(۲)
مهدی زهرا رسیده با ولایت با امامت
آخرین نورهدایت بر جهان دارد زعامت
شادمانند آل طاها
بزم شادی گشته برپا
از کرامات خدا شد
روشن از او کل دنیا
یابن زهرا یابن زهرا(۲)
لطف حی سرمدامشب برهمه دنیاعطا شد
بعد بابا مهدیِ زهرا در عالم مقتدا شد
گرچه در عالم غریب است
شیعه را یار و حبیب است
دردمندان را بگویید
درد ما رااو طبیب است
یابن زهرا یابن زهرا
اوصفا بخش جهان ویاورمستضعفان است
مهرو حبش در دل شیعه ی حیدر ارمغان است
اوبودمنجی خاتم
روشن ازجلوه اش عالم
درشب امامت او
گشته شیعه شادوخرم
یابن زهرا یابن زهرا
تو امید عاشقانی حضرت صاحب زمانی
همه هست شیعیانی بسکه خوب و مهربانی
ای سراپا جود و رحمت
آخرین رهبر امت
باشد ای نور دو عالم
شیعه را مهر تونعمت
یابن زهرا یابن زهرا
شکرلله درهمه عمر برتو یا مهدی پناهیم
مستمند لطف و جودو رحمت و نیم نگاهیم
ما همه پروانه ی تو
سائلان خانه تو
همگی ریزه خوریم از
سفره ی شاهانه تو
یابن زهرایابن زهرا
#سرود_ولایت_امامت_امام_زمان_ارواحنا_فدا
#عید_بیعت
#مشهد_مقدس
@yaghubianreza
.
.
خبر کذب "ایام وفات حضرت نرجس" را پخش نکنیم
⬅️ متاسفانه کانالهایی زیادی در حال پخش مطلبی با عنوان هفتم ربیع سالروز وفات حضرت نرجس سلام الله علیها هستند.
🔰 این مطلب کذب محض است، ما در باره مادر مبارک حضرت امام زمان هیچ مطلب قطعی ای که نشان دهد ایشان در چه سالی رحلت فرمودند نداریم.
👈 سال وفات ایشان نامعلوم است ، چه برسد به روز دقیق وفات !!!
💠 منبعی هم که ذکر کرده اند یک منبع متاخر است که بدون انتساب به منابع متقدم این مطلب را گفته و هر انسان #پژوهشگر و #منبع_شناسی می داند چنین نقل هایی هیچ اعتباری ندارند.
⬅️ ما حتی در منابعی داریم که ایشان چندسال بعد شهادت امام عسکری از دنیا رفتند.
✅ از تک تک عزیزان خواهشمندیم بدون تحقیق مطلبی نشر دهند ✅
✍ احسان عبادی ، مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
#زن_عفت_افتخار
@oshaghroghaye - عـشـاق الـرقـیـه(س)(4)_۲۰۲۱_۱۰_۱۵_۱۲_۰۴_۵۸_۰۸۸.mp3
4.22M
#پادکست_صـــوتــی
جریان شهادت امام حسن عسکری
و جعفر کــذاب
مرحوم حاج شيخ احمد کافی
#شهادت_امام_عسکری