فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" کلیپ تصویری "
📜 #استقبال_محرم_۱۴۰۰📜
بازار پرچم فروشا...| روایت امام صادق(ع)...
🎙مدّاح: کربلاییعلـیحاجیـــانفر
.
.
#واحد
#شب_اول_محرم ۱۴۰۳
▪️بنداول▪️
بازم محرم اومده شور عزا بر پا شده
درهای روضه حسین روی دو عالم وا شده
مرثیه های محتشم نقشه روی دیوار و در
بانی داغ کربلا بازم خود زهرا شده
در مجلس شاه شهید فوج ملائک بسته صف
بر سینه و سر می زنه در کربلا شاه نجف
پیراهن غرق به خون شد زینت عرش خدا
نجوای زهرا می رسه بر گوش جان از هر طرف
شهید غریبم حسین
▪️بنددوم▪️
دردا که در پیش فرات لب تشنه بودی ای حسین
آغوش خود را بر روی نیزه گشودی ای حسین
جسم شریف و پاک تو بر روی خاک افتاده بود
بر دوش پیغمبر مگر زینت نبودی ای حسین
عرش خدا بودی و بر روی زمین افتاده ای
با صورت غرق به خون از صدر زین افتاده ای
دردا که با ضرب لگد شد پیکر تو زیر و رو
در پنجه های خنجر شمر لعین افتاده ای
شهید غریبم حسین
▪️بندسوم▪️
غرق به خونه پیکرم گلگون شده کنج لبم
درد و بلاتو می خرم با جونم ای ماه شبم
عیبی نداره تشنمه زخمی شده بال و پرم
وقتی که سنگم می زنن گریون حال زینبم
عیبی نداره بسته شه تو راه تو دستای من
عیبی نداره پاره شه از تشنگی لبهای من
فکر خودت باش و به فکر کودک ششماهه باش
فکر اسیری رباب و دخترت آقای من
نیا سوی کوفه حسین
#واحدنوس
#واحدنوسمحرمسال۱۴۰۳
#واحدشباول
👇
استقبالازماهمحرم_شیخحسنقاسمی.mp3
48.7M
#با_حسین_علیه_السلام
#سخنرانی_حسینی
#ماه_محرم
◾️ #استقبال_از_محرم
➖ عبوديت در محضر اهلبيت (عليهمالسلام) وپاسخ به شبهات پيرامون آن
➖ #محرم1443 ق _ #محرم1400 ش
🔘 حجتالاسلام #شیخ_حسن_قاسمی
.
#روضه_حضرت_مسلم
زمانى كه حضرت مسلم را بالاي دارالعماره بردند در حال ذكر گفتن بود ،ديدند از گوشه ى چشمش اشك جارى است ،گفتند پسر عقيل اگر شجاعى را مي خواستند مثال بزنند نام تو را مي بردند، چه شده گريه مي كني؟ فرمود گريه ى من براى خودم نيست براى اون آقايي است كه بهمراه خانواده اش عازم اينجاست.
راوى مي گه قبل از شهادت ذكرش عوض شد دائما مي فرمودند السلام عليك يا ابا عبدالله
وقتى مسلم ابن عقيل عليه السلام را با لب تشنه به شهادت رساندند ، بدن مطهرش را ميان كوچه هاى كوفه انداختند و اولين سري كه قبل از سر امام حسين بالاى نيزه رفت سر مطهر حضرت مسلم بود اما
همه مي دانيم هر سلامى جوابي دارد حضرت جواب سلام مسلم رو داد اونم تو گودال قتلگاه بود، راوى مي گه بدن پاره پاره شده بود تا جايي كه نمي توانست بلند شود ، تكيه زد به نيزه ى غريبي روى دو كنده ى زانو بلند شد ، خون تمام بدن رو گرفته ، همه ى اصحاب روى زمين افتادند يك وقت صدا زد ( يا مسلم ابن عقيل يا هانى ابن عروه ، يا زهير ...)
فَقوموا عَن نَومَتِكُم ايها الكِرام
اي ياران حسين بلند شيد ببينيد حسين تنها شده
يه جمله فرمود دل عالم و آدم رو سوزاند
اِدفَعوا عَن حرمِ رسولِ الله
يا حسين يا حسين يا حسين
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
.
.
#مشارکت_حداکثری
وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا
و او را از جایی که گمان نمی برد روزی می دهد، و کسی که بر خدا توکل کند، خدا برایش کافی است، [و] خدا فرمان و خواسته اش را [به هر کس که بخواهد] می رساند؛ یقیناً برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است. (۳)
سوره طلاق آیه ۳
.
.
انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم
✳ کمک نمیکنیم که کسی از پیش ما برود
🔻 اهلبیت علیهمالسلام کریم مطلق هستند و با کرامت خویش به استقبال مؤمنانی میآیند که به آنها رجوع کردهاند.
🔸 جمعی به محضر امام صادق علیهالسلام آمدند. حضرت با کمال گرمی از ایشان استقبال کردند و دستور دادند بارهای آنها را بر زمین بگذارند و در آن چند روزی که در بیت امام بودند، به احسن ضیافتها از آنها پذیرایی کامل کردند. وقتی عزم بازگشت کردند، امام به خدمتکاران فرمودند: «بگذارید خودشان بارشان را بردارند و به آنها در رفتن کمک نکنید.» مهمانان احساس کردند که شاید امام از آنان ناخشنود شدهاند و ناراضی هستند که در هنگام ورود و در طول این چند روز بهگرمی از آنان پذیرایی کردند اما اکنون بستن زاد رحیل را بهعهدهٔ خودشان گذاشتند و با آنها همراهی نکردند! هنگام حرکت، علت را از امام جویا شدند. ایشان فرمودند: «دأب ما اهلبیت علیهمالسلام این است که از محبان و مشتاقانمان استقبال میکنیم ولی کمک نمیکنیم که کسی از پیش ما برود.» خیلی تعبیر لطیفی است! حضرت فرمودند: از شما ناراحت نیستیم اما بنای ما بر این نیست که کمک کنیم برای رفتن از پیش ما، و دور شدن را تسهیل نمیکنیم.
👤 #استاد_محمدرضا_عابدینی
📚 از کتاب #ادب_عاشقی
📖 صفحات ۷۳ و ۷۴
.
.
#شب_چهارم_محرم
❁﷽❁
#شب_چهارم_محرم
#فیش_روضه
#روضه_طفلان_حضرت_زینب
(سلام الله علیها)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
السلام ای دختر شاه نجف
السلام ای صابر صحرای طف
السلام ای چادر زهرا به سر
السلام ای نور خورشید و قمر
چشم بهم زدیم رسیدیم به شب چهارم محرم، امشب مهمان عقیله ی بنی هاشم و دوتا بچه هاشیم.
السلام ای مقتدای عالمین
السلام ای خواهر خوب حسین
السلام ای بانوی ماتم زده
صبر تو صبر جهان بر هم زد
السلام ای تار و پود فاطمه
دختر صورت کبود فاطمه
السلام ای مظهر شور و شعور
پای تا سر،عشق سر تا پا حضور
السلام ای کربلا در کربلا
ای به ایمان برادر مبتلا(۱)
تا دید علی اکبر به شهادت رسید عبدالله بن مسلم بن عقیل هم به شهادت رسید دیگه زینب طاقت نیاورد هر دوتا پسرشو آماده کرد خودش لباس رزم تن این دوتا آقازاده کرد هر دو تا رو آورد محضر برادر، حالا میخاد مجلس گرمی کنه زینب
این دو سرباز جوان رزم آورند
هر دو ابن الجعفر ابن الحیدرند
دو وجیها عند ربک دو عزیز
میوه ی دل نور چشم حیدرند
دو چکیده آیه ی قرآن حق
دو اثر از مکتب پیغمبرند
این دو مشتاق صعود آسمان
در حقیقت بالهای جعفرند
تُنفِقوا مِمّا تُحِبُّونِ منند
گر چه هر دو ریزه خوار اکبرند(۲)
هر کاری کرد دید حسین راضی نمیشه ، صدا زد حسین جان، تو رو به جان مادرم، فاطمه ی زهرا اجازه بده این دو تا برن ، هر طوری بود اجازه ی میدانشونو گرفت، یکی یکی اول ،محمد، وارد میدان شد، یه چند دقیقه ای گذشت ،شاید زینب اول جلو خیمه ها ایستاده بود، رزم محمدشو تماشا میکرد از دور هی تکبیر میگفت، اما همینکه صدای ناله ش بلند شد، دایی جان ، به فریادم برس، دیدن زینب اومد تو خیمه، دیگه زینب از تو خیمه بیرون نیومد ، دومین پسر، عون به میدان رفت، رجز که میخوند نعره ی حیدریش، تمام لشکرو پر میکرد اما زینب دیگه از خیمه بیرون نیومد حتی اون لحظه ای که ابی عبدالله بدن نازنینشونو یکی یکی ، برمیگردوند سمت خیمه ها، دیدن زینب از خیمه بیرون نمیاد،
بعدها عبدالله جعفر تو مدینه سوال کرد
بی بی جان، یه سوالی دارم ازت، مگه بچه های من عیبی دلشتن،شنیدم هر شهیدی رو زمین میفتاد تو میرفتی بالا سرش، علی اکبر که رو زمین افتاد، تو اول اومدی کنار حسین، اما شنیدم وقتی بچه های من رو زمین افتادن ،از خیمه بیرون نیومدی زینب،
تا اينو شنید شروع کرد بلند بلند گریه کردن، صدا زد عبدالله، دست به دلم نزار، خدامیدونه منم دلم میخاست بیام بچه هامو بغل بگیرم، اما دیدم حسین هر قدمی که میاد سمت خیمه ها، یه نگاه میکنه سمت خیمه ی من، فهمیدم اگر بیام از من خجالت میکشه، نخواستم خجالت حسینو ببینم،
اما میخوام بگم بی بی جان،
من یه سوالی از شما دارم،
اون لحظه ای که غل و زنجیر به دستان شما میبستن،
سر نورانی برادرت حسین، بالا نیزه ها، اونجاچجورتحمل کرد؟
هر جا هستی ناله بزن یا حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍سید جمال الدین شهرزاد
(۲)✍ جواد حیدری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب سلام الله علیها
#دستگاه_شور
#دستگاه_همایون
.👇
4_5782937550100371341.mp3
22.24M
📆 جمعه ۱۵ تیر ماه ۱۴۰۳
🔷 حاج سید رضا نریمانی
🔊 بخش اول #مناجات | شکستم توبه و دیگر امیدی بر قرارم نیست
.
❁﷽❁
#روضه_حضرت_عبدالله علیه السلام
#آواز_بیات_اصفهان
#آواز_شورمحلی
#شب_پنجم_محرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
حال دل خیلی خرابه، کار دل ناله و آهه
شب پنجم محرم، دل ما تو قتلگاهه
امشب و فردا شب مهمان سفره ی با کرم امام مجتبی هستیم این دو شب متعلق به فرزندان امام مجتبی ست تو این دو شب، هر موقع اشکاتون جاری میشه هم امام مجتبی هم آقامون سیدالشهدا به چشماتون نگاه میکنند
روضه ی امشب دیگه مقدمه نداره، از همین اول مجلس ،دلتو میبرم تو گودال قتلگاه
هر طوری بلدید برا یتیم امام مجتبی گریه کنید
چقدر تیر چقدر سنگ، چقدر نیزه شکسته
روی خاک، تو موجی از خون، یوسف زهرا نشسته
اون کیه میره تو گودال، گمونم یه نوجونه
مثل بچه شیر می مونه، وقتی که رجز می خونه
میگه من هنوز نمردم، که عمومو دوره کردید
سی هزار گرگ، دور یک شیر، به خدا خیلی نامردید
وقتی رسید تو گودال قتلگاه، دید یه نامردی ،شمشیرشو بالا برده ،فرق عمو رو نشانه گرفته، صدا زد : يابن الخبیثه اتقتل عمی
تو میخوای عموی منو بکشی، مگه من مرده باشم، من نوه ی همون مادری هستم که خودشو سپر امامش کرد من نوه ی پهلوون خیبر شکن علی هستم
میگه من هنوز نمردم، که عمومو دوره کردید
سی هزار گرگ، دور یک شیر، به خدا خیلی نامردید
از امامش مثه مادر، تو بلا دفع خطر کرد
جلوی طوفان شمشیر، لاله دستشو سپر کرد
نامرد شمشیرشو پایین آورد عبدالله دستشو بالا برد سپر بلای عمو کرد تیغ شمشیر دست عبدالله رو گرفت، دست این آقازاده ، به پوست آویزان شد اینجا بود به یاد بازوی ورم کرده ی مادرش فاطمه ی زهرا صدا زد وا اماه، یعنی مادرجان، ببین منم مثل تو دستمو برای دفاع از ولایت دادم
توی خون داره می خنده، عمو جون دیدی که مَردم
اگه تو خیمه می موندم، جون عمه دق می کردم
خدارو شکر نمی مونم، تو غروب قتل و غارت
مثه بابام نمی بینم، سوی ناموسم جسارت
خدا رو شکر نمی بینم، دست عمه رو می بندن
پای نیزه ی ابالفضل، به اسیری مون می خندن(۱)
تا ضربه رو خورد افتاد تو بغل ابی عبدالله، ابی عبدالله داره آرومش میکنه غصه نخور عبدالله، الان میری پیش بابات، الان مادرم فاطمه میاد، یه چند لحظه گذشت دیدن نامرد، حرمله پیدا شد نمیدونم یکی دو قدم دیگه تیر و کمان برا چیه؟ تیرو تو چله ی کمان گذاشت گلوی نازک عبدالله رو نشانه گرفت آنچنان تیرو زد گلوی عبدالله به شانه ی ابی عبدالله دوخته شد.
هر جا نشستی ناله بزن یا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍محسن عرب خالقی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#آواز_بیات_اصفهان
#آواز_شورمحلی
#استاد_حاج_اسماعیلی
.👇
.
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد
.
#طلیعه_محرم
پیش از آنی که عزادار مُحّرم باشی
سعی کن درحرمش مُحرم ومحرم باشی
خاک ازحُرمت شش گوشۀ اوحرمت یافت
گرشوی خاک رهش قبلۀ عالم باشی
منزلت نیست تو را بی مدد مهر حسین
گرچه موسی شوی وعیسی مریم باشی
گرچه نیکوست به اندوه وغمش ناله زدن
سعی کن زینت این روضه وپرچم باشی
همره زمزم اشکی که تو را بخشیدند
می توان مُحرم بیت لله اعظم باشی
شادی هردو جهانت به خداتأمین است
گر در این ماه عزا همسفر غم باشی
صاحب بزم حسین است علی و زهرا
نکند غافل از این محفل ماتم باشی
به همان دست وسروسینۀ مجروح قسم
شرط عشق است براین زخم تو مرهم باشی
خوش به حال تو«وفایی»که خداخواسته است
درهمه حال عزادار مُحّرم بـاشی
#سیدهاشم_وفایی✍
#امام_حسین
.
فیششباولمحرم1403.pdf
601.7K
﷽
🔖#پی_دی_اف_روضه🔖
تقدیم به روضهخونای عزیز
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
📜فیش روضه شب اول محرم📜
مناجات و #روضه_حضرت_مسلم(ع)
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
✍مـؤلــف و نویسنده :
#علــی_حاجیــان_فر
آماده چاپ در سایز A4
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
#شب_اول_محرم
.
#شب_اول_محرم ۱۴۰۳
بسماللهالرحمنالرحیم
#شب_اول_محرم_حضرت_مسلم_علیهالسلام
روضه سر جناب حضرت مسلم علیهالسلام
امام از کسی که از کوفه میآمد، پرسید: از کجا میآیی؟ گفت: از کوفه. از آنجا بیرون نیامدم؛ جز آنکه مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم؛ در حالی که سرهایشان را برای یزید فرستاده بودند. امام حسین گریست و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون.
همهجا جار زدم آبرویم را نبرید
سر به دیوار زدم آبرویم را نبرید
شرمگینِ غمِ تو اشک سرازیرِ من است
همهجا جار زدم آی که تقصیر من است
کاش میشد که بگویم که کجایی ایکاش
و از این فاصله نالم که نیایی ایکاش
دستم از پشت که بستند به من خندیدند
شانهام را که شکستند به من خندیدند
چشم صیاد به چشمان ترم بود که زد
پیش جلاد دلم یاد حرم بود که زد
از روی بام نگاهم به سوی شام اُفتاد
پیکرم بعد سرم از لبهی بام اُفتاد
پیکرم خورد زمین فاطمه نالید حسین
سرِ من رو به سوی قافله غلطید حسین
سوختم بسکه نمک بر جگری پاره زدند
بدنم را سر بازار به قناره زدند
بدنم ماند و غمی تازه... سرم را بردند
میخورد تاب به دروازه... سرم را بردند
دیدی آخر که به کارم گره اُفتاد ای داد
سرِ من را به سوی شام فرستاد ای داد
من تمامیِ مسیرِ اُسرا را دیدم
کربلا کوفه و شام و شهدا را دیدم
قبلِ تو آمدهام شام بگویم نزنید
سر هر کوچه و هر بام بگویم نزنید
نالهام در دلِ شامات امان از زینب
پشت دروازهی ساعات امان از زینب
آتش و خار و خس و سنگ و سنان را دیدم
معجر سوختهی دخترکان را دیدم
گیسویی را دو سه تا چنگ عوض کرد حسین
چهرات را اثر سنگ عوض کرد حسین
تیغ و تیر و غضب و قهر، خدا رحم کند
لشگری رفته از این شهر، خدا رحم کند
لشگری رفته که با پیرهنت برگردد
رفته همراهِ عقیقِ یمنت برگردد
آمدم شام بگویم که سرم مال شما
گیسویم پیشکش پنجهی اطفال شما
لب و دندان من اینجاست مرتب بزنید
خیزران را ولی ای قوم به زینب نزنید
(حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۱۵) ✍
.
.
غزل محرم
#طلیعه_محرم
یک شهر را عزای محرم گرفته است
حال و هوای قلب مرا غم گرفته است
قبل از دهه برای عزای تو مادرم
اسپند و چایی و رطب بم گرفته است
((باز این چه شورش است))تو را مادرم حسین
در وقت شیر دادن من دم گرفته است
در بین نوکران تو لات محل ما
شیون کنان برای تو پرچم گرفته است
وقتی سماورم ز غمت جوش میزند
یعنی که چای روضه ی ما دم گرفته است
#سجاد_روانمرد ✍
#محرم
#امام_حسین_علیهالسلام
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
این روزها که روزی گریه فراهم است
ای روضه خوان،بخوان که دوباره محرم است
با عشقوشور در دل هر کوچه دیدهام
در دست کودکان محل طبل و پرچم است
مانند تیغههای علم از سر ادب
در محضر تو قامت گردنکشان خم است
عالم تمام رخت عزا کرده بر تنش
((گویا عزای اشرف اولاد آدم است))
ما گریه میکنیم برای تو روز و شب
تا اشک ما به زخم تنت مثل مرهم است
تا روی نیزه موی تو آشفته شد حسین
احوال نوکران تو عمریست درهم است
در من کسی به سینه و سر میزند مدام
((باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است))
کاری نکردهایم برای عزای تو
در داغ تو اگر که بمیریم هم کم است
#سجاد_روانمرد
#امام_حسین_علیهالسلام
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
باران رحمت تو به ما بی امان رسید
از دست تو به سفرهی ما آب و نان رسید
با کام تلخ نام تو را تا صدا زدم
چندین پیالهی عسل از آسمان رسید
حُر دشمن تو بود ولی شد حبیب تو
پیش تو از کجا به کجا میتوان رسید
هر اربعین به سمت تو جاری شد این جهان
دریای زائران تو تا بیکران رسید
در روز حشر خنده کنان میرسد اگر
هرکس به کربلای تو گریه کنان رسید
پایان سبز ، وعدهی سرخی راه توست
پس باید از مسیر تو تا جمکران رسید
#سجاد_روانمرد
#امام_حسین_علیهالسلام
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ را باید الان دید
علامه مصباح یزدی(ره) عارفه وارسته
#انتخاب_مردم
تربیت مسلمان آگاه