eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
614 ویدیو
840 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. با (عج) ، در و (ع) آمدم تا که بجویم در گلستانها تو را می توان دریافت همچون گل به بستانها تو را گنج در ویرانه پنهان است و من با اشتیاق آمدم پیدا کنم در کنج ویرانها تو را ای قرار هر پریشان دل ، ببین در اعتکاف هر نفس خوانند دل خسته پریشانها تو را عاشقان وصل در گرداب هجران مانده اند زآن سبب جویند در امواج توفانها تو را آن چنان زیبایی ات خوشرنگ می آید به چشم می توان تشخیص داد از لاله افشانها تو را بیش ازین سنخیتی با تو ندارد چشم من خوانده ام تنها میان شعر و دیوانها تو را کعبه را بنگر که باشد آفتابش در بغل داده حق از نور او خورشید رخشانها تو را کعبه می آید به وجد از رویت روی علی مثل آن عطری که ریزد روی دامانها تو را کاش بودم با حضورت در کنار بیت حق تا ببینم غرق گل از عطر بارانها تو را "یاسر" از درگاه عشق آور به کف در امید دارد آن آیینه ی مستور احسانها تو را محمود تاری «یاسر» .................... . در حریم بندگی بندگی کن بندگی کن بندگی در اعتکاف چند روزی زندگی کن زندگی در اعتکاف می رساند نفس خود را در حریم بندگی هر که دارد گوهر پایندگی در اعتکاف از شب ظلمت عبور روشنی دارد یقین هر که دارد همچو مه تابندگی در اعتکاف باید از خود بگذرد آن کس که اینجا ساکن است تا رسد بر قله سازندگی در اعتکاف با سرشک خود بشوی از تیرگی ها چهره را تا که دریابی ز حق زیبندگی در اعتکاف بعد ازین چون چشمه سار جاری آیینه ها معتکف دارد سر جوشندگی در اعتکاف بنده باید تا جبین بندگی ساید به خاک چون که دارد نزد حق بالندگی در اعتکاف ناامید از رحمت و بخشندگی هرگز مباش تا ببینی لطف این بخشندگی در اعتکاف در عبادت های خالص بنده ی افتاده حال دارد از محبوب خود فرخندگی در اعتکاف می رود "یاسر" برون از اعتکاف آیینه رخ نیست با کس شعله ی شرمندگی در اعتکاف «یاسر»✍ . با امام زمان ( عج ) در اعتکاف ------------- اعتکاف این است ؛ مانند بهار دیگری کز دل ما می برد صبر و قرار دیگری معتکف گشتم که گویم با امام خویشتن غیر دیدارت ندارم انتظار دیگری گرچه می سوزم میان شعله های اشک خویش می زند هجران ولی بر دل شرار دیگری این شمایید ای امید نا امیدان پیشِ رو این منم خونین جگر با شام تار دیگری هر کسی دارد برای خویشتن یاری ولی جز شما ما را نباشد هیچ یار دیگری دوست دارم در کنارم باشی و من هم به شوق در کنارت باشم امّا نی کنار دیگری می رسانم خویش را در جاده های انتظار تا که بنشیند به رخسارم غبار دیگری جاده های انتظار از قتلگه تا خیمه هاست آن که دارد عاشقان بی شمار دیگری می رود جانم به سمت تربت شش گوشه ای آن که همپایش نمی گردد مزار دیگری می روم تا که بسوزم بهرِ زینب هر زمان آن که مانندش نباشد داغدار دیگری هست هفتاد و دو گل پرپر به پیش چشم او این همه گل را ندارد لاله زار دیگری در میان قتلگه زینب رسید و گفت آه پیکر بی سر ندارد غمگسار دیگری دیده ی زینب فقط لبریز خون گردیده بود جز دو چشم او نبود آئینه دار دیگری همچو «یاسر» آمدم تا برگزینم کار عشق غیر ازین دیگر ندارم کار و بار دیگری ** محمود تاری «یاسر»
. عجَّل اللّه تعالی فرجه الشّریف و (مناجات) ما معتکف شدیم نظر سویِ ما کنی عَجِّل فرج بگویی و ما را دعا کنی این بار از خدا تو بخواهی ظهور را تکیه کنی به کعبه و دردم دوا کنی آقا چه می‌شود که نصیبِ غلامتان اِیوانْ طلای صحنِ شَهِ اِرتضا کنی ما قطره‌ایم و حضرتِ دریا تویی بیا... ما را دوباره تشنه‌لبِ روضه‌ها کنی این اربعین به سوی حرم می‌رویم تا... تو قصدِ روضه‌یِ شَهِ کرب‌وبلا کنی تحویلِ سال دل تهِ گودال می‌رود باید که فکرِ پیکرِ صد پاره را کنی وقتی به کعبه تکیه کنی عید می‌شود ای کاش قلبِ ما به غمت مبتلا کنی ✍ .
. غزل پیوسته میلاد حضرت علی علیه السلام ای تماشایی‌ترین مخلوقِ خالق یاعلی عشق و معشوقِ خدا اِی عبدِ عاشق یاعلی لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلّا ذوالفقار شد مَلَک مدّاحَت اِی شمسِ حقایق یاعلی از خدا از مصطفی یک پلّه پایین‌تر ولی... برتر از کون و مکان سَر از خلایق یاعلی دین تویی ایمان تویی میزان تویی قرآن تویی شرحِ فاروقی و در هر جبهه فائق یاعلی یا علیِ ابنِ اَبیطالب امیرِ کائنات علّتِ خلقِ جهان قرآنِ ناطق یاعلی میهمانِ معتکف‌های حریمِ رب شدم شکرُلله از غلامانِ اَبَاالزّینب شدم می‌زنم تسبیح می‌گویم علی جان... جان علی توبه از آدم وَلیکن علّتِ غفران علی آتشِ نَمرود اگر سرد و گوارا شد بدان گفته ابراهیم یار و یاورِ رحمان... علی می‌شکافد با عصا موسی اگر دریا بدان... زیرِ لب گفته مُکرّر او در این میدان علی مرده زنده می‌شود با یک دمِ عیسی اگر... آن دمی بوده که دم زد از شَهِ مردان علی احمدِ مختار هم با آذری‌ها هم نواست هر کجا گفتند اِی جانیم سَنَه گوربان علی میهمانِ معتکف های حریمِ دلبرم دین اگر دارم خدایا زیرِ دِیْنِ حیدرم تکیه‌گاهِ روزهای بی‌کسیِ مصطفی سرپناهِ روزِ محشر مرتضی شاهِ ولا روزها در معرکه طوفان به‌پا می‌کرد و شب... مَرکبِ بازیِ طفلانِ یتیم و بی‌نوا می‌نشیند روی زانو پای منبر جبرئیل تا بگیرد درسِ توحید و ادب عشق و حیا خُرده‌نانِ سفره‌اش روزیِ میکائیل‌ها صورِ اِسرافیل ذکرِ یاعلیِ مرتضی اِبنِ‌عَبدُوَد زمین افتاد با یک ضربه‌اش کنده با یک دستِ خود دروازه‌های قلعه را میهمانِ معتکف‌های حریمِ بندگی... یاعلی گفته اگر خورده زمین در زندگی رو به ایوانِ طلا ذکرِ لبم یاحیدر است خوش به حالِ هر که در این خانه عبد و نوکر است زاهدان دل‌خوش به تقوا و عبادت کرده‌اند دلخوشم من هم به اینکه شاه ذرّه‌پرور است گرد و خاک زیرِ نَعلینِ علی شمس و قمر نُه فَلَک وابسته به نیمه‌نگاهِ قنبر است عیدِ ما روزی‌ست که تیغِ دودَم دارد نگار ذوالفقارِ مرتضی اسبابِ کارِ دلبر است می‌رود بر بامِ کعبه می‌زند دم از علی اَشهَدُ اَنَّ علی با لحنِ آقا محشر است میهمانِ معتکف‌های حریمِ انتظار بی‌قراری می‌کند تا روزِ دیدارِ نگار .
. مُسمّط مربّع یاٰ مَنْ اَرْجوُهُ لِکـُلِّ خَیر معنا می‌شود یا علی می‌گویم و خیرات پیدا می‌شود با تو باشم بابِ خوبی و کرم واٰ می‌شود شاملِ حالم دعایِ نابِ زهرا می‌شود هر ورق از زندگی هر برگِ تقویمَم علی سْت شورِ شیرینِ تولّد ذکرِ ترحیمَم علی‌سْت دَم‌به‌دَم دَم می‌زنم از عشقِ قَـتّٰالُ‌العرب با اَدب باید صدا زد نامِ سلطانِ ادب سینه‌چاکش کعبه شد امّا نگو یالَلْعَجب فاطمه از عشقِ مولایم علی می‌کرد تب جانِ حق جانانِ زهرا روحِ پیغمبر علی‌سْت تا ابد تنها امیرالمؤمنین حیدر علی‌سْت افتخارِ مجتبی و اعتبارِ کربلاست یاعلی نجوایِ خاکی‌ها نوایِ ماسِواست مرتضی در عرشِ حق فرمانده‌یِ کـُلِّ قواست جایِ پایش پیشِ خالق رویِ چشمِ اَبرهاست ذکرِ اِسرافیل و جبرائیل و راحیلم علی‌سْت مخزن الأسرار... راز و رمزِ تکمیلم علی‌سْت باصفا کرده خدا با تو شبِ معراج را در رکوعت می‌رسانی روزیِ محتاج را چشم و اَبرویِ تو معنا می‌کند تاراج را کَنده‌ای دربِ دِژِ یک قومِ هاج وُ واج را آن که کاخِ دشمنِ دین را کند ویران علی‌سْت دشمنِ ظالم پناه و یارِ مظلومان علی‌سْت نامِ تو ذکرِ سپاهِ شیعه در جنگ و مَصاف نامِ تو نجوایِ حُجّاج است هنگامِ طواف نامِ تو دورم کند از هر خطا و اِنحراف نامِ تو تسبیحِ من در روزهایِ اِعتکاف آن مناجاتی که یزدان دوست دارد یاعلی‌سْت کعبه حیدر... ندبه حیدر... دین و قرآن با علی‌سْت ✍ .
. دوبیت مدح مولا و اعتکاف قسیمِ نار و بهشت است مرتضی وَاللّه علی‌ست معنیِ توحید و هَل اَتیٰ وَاللّه بگو به معتکفان اعتکاف جایز نیست مگر به زیرِ همین بیرقِ ولا  وَاللّه ......... ذکرِ من در طواف....   یاحیدر رَجَزم در مَصاف....     یاحیدر معتکف می شوم بِاِذنِ الله ناله یِ اعتکاف....    یاحیدر ✍ .
Untitled 2(1)_5925006439662751665.mp3
18.64M
(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بند🍁 کویر خشکم/توام بارونی سراپا دردم/واسم درمونی به عشق تو زندم و میکشم نفس میدونی تویی ترانه ی رو لبم خواب همیشه ی هر شبم تنها دعا بعد ذکر یا ربم یا ربم تویی قرار دل بیقرار با تو میشه زمستونم بهار با فرجت سر میرسه انتظار انتظار العجل آقا بیا بیا بند🍁🍁 بدونت دنیا/مثه زندونه هوای چشما/بی تو بارونه تو نیستی که جمعه ها دلامون زار و پریشونه بیا و از دلا غم ببر شبای تیره رو کن سحر از کوچهٔ قلبم آقا کن گذر کن گذر تویی قرار دل بیقرار با تو میشه زمستونم بهار با فرجت سر میرسه انتظار انتظار العجل آقا بیا بیا بند🍁🍁🍁 منیکه تشنم/واسه دیدارت نشستم آقا/سر بازارت چه میشه که با یدونه کلاف بشم خریدارت تموم هستیمه این کلاف میخوام که دورت بدم طواف ابروته محرابم واسهٔ اعتکاف تویی قرار دل بیقرار با تو میشه زمستونم بهار با فرجت سر میرسه انتظار انتظار العجل آقا بیا بیا .
. دنیا دوباره دنیا، دنیا و مشغله سر می رود دوباره در این شهر حوصله این اعتکاف هم به سر آمد، تمام شد پا می نهم به دشت هیاهو، به ولوله فردا دوباره معصیت آغاز می شود می گیرد این دل از نفسِ عشق، فاصله فردا دوباره دغدغه، آشوب، اضطراب گم می شویم در هیجان مجادله سهم من از خدا فقط این چند روزه بود گنجانده ایم آن همه را در مخیّله این پنج وعده هم که برات بهشت نیست مقدار آن کم است برای معامله! من را به خویش وامگذار ای خدای خوب! می ترسم از تباهی فردای فاصله! .
4_5911197166323371491.mp3
41.47M
« زمزمه مناجات امیرالمومنین در » بامداحی: شنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۲
. از یاد خدا دوری و غفلت به چه قیمت من مانده ام و این همه ذلت به چه قیمت از نعمت سرمایه خود بهره نبردم سرمایه عمرم شده حیرت به چه قیمت گیرم که گناه هست و نشاطش که چنین نیست ای دل تو بگو بردن لذت به چه قیمت یکبار نگفتم به خودم لحظه غفلت آزرده شود حضرت حجت به چه قیمت از بس که نچرخیده زبانم به مناجات شد ورد لبم تهمت و غیبت به چه قیمت غافل شدن از مرگ وقیامت هنری نیست رسوایی در  روز قیامت به چه قیمت دلبسته دنیا شدم و ماحصلم سوخت رفت از کف من فیض شهادت به چه قیمت درمانده ام از معرفت حق که مرا هم با کوه گناه کرده دعوت به چه قیمت مقصود علی باشد و فردوس بهانه است بی روی علی دیدن جنت به چه قیمت صد شکر که در خیل محبان حسینیم خارج شوم از بزم محبت به چه قیمت در کوفه همه پشت به ارباب نمودن حیرت زده ام که به چه قیمت به چه قیمت از کوچکی و پستی دنیا چه بگویم غارت شده پیراهن حضرت به چه قیمت .
. مبارک آقاجون که جدّت رسیده شده روز میلاد شاه ولایت ترک خورده دیوار کعبه دوباره عدو می کنه کعبه رو باز مرمّت رسیده مرتضی ذلیل شدن با معجزش تموم دشمنا رسیده مرتضی خداروشکر که شیطونا گرفته اند عزا رسیده مرتضی با نور ماه روی اونه کعبه باصفا تهنیت یا مهدی... 🌸🌸 تو از زائرای نجف هستی امشب دعا کن که ما هم بزودی بیاییم چه رویاییه روزی که ما ببینیم کنار تو در مرقد مرتضاییم مبارکه آقا دوباره معتکف شدی توو صحن مرتضی مبارکه آقا بگو که زیر قبه ای یا ایوون ِطلا مبارکه آقا کجا میخونی مدحشو برای انبیا به حق حیدر عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸 شده حسرت ما که در روز میلاد برا عرض تبریک بیایم خدمت تو چی میشه که ماهم حضورداشته باشیم توی محفل شادی ِهیئت تو میلاد مرتضاست ببین که دیدن تو آرزوی نوکراست میلاد مرتضاست جای تو روی منبر ِسلطان اولیاست میلاد مرتضاست دعا برا ظهور تو روی لبای ماست به حق حیدر عجل لولیک الفرج..... 🌸 حالا که شده بال پرواز، تبرّا شده ذکر ما لعنت ِابن ملجم به کوری جولانی و هر محبّش میگیم لعنت ِبر معاویه هردم میلاد مرتضاست دوباره ذکر شیعیان، لعن ِخلیفه هاست میلاد مرتضاست لعن عمر میگیم و قلب ما پر از صفاست میلاد مرتضاست لعنت بر عایشه بگو که ذکر اولیاست اللهم العن عمر.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇