گُوْشِه نِشینْ
#بسم_الله #پارت_دهم نميدانم آقا! پيشاپيش، چطوربگويم؟ براي گريستن، برنامه ريزي كه نكرده ام. -به اش
#بسم_الله
#پارت_یازدهم
فكر خوبي ست آقا! در اين باره نيز پيوسته فكر خواهم كرد.
اول،برايم لذت و اعتباري عظيم داشت. بار دوم، شيرين اما بي اعتبار بود. بار سوم دانستم كه چيزي جز یک تکه عادت نیست!
يك نا كسي هستم من. نه؟ اين اصطلاح را، به عادت بكار م ي بريد. به همين دليل هم شتابان رنـگ ميبـازد.بـارعجب...
-در اين باره، من هم فكر خواهم كرد گيله مرد كوچك! اما از اينطور حرف زدنت پيداست كـه عـسلِ مـرا داغ به دل خواهي كرد-خيلي زود.
-او، داغ به دل دارد آقا! به تفصيل برايم گفته است.
-پس نميخواهي با او زندگي كني؛ميخواهي دستش را بگيري ببري بـه آن جنگـل هـا پـر، و تفنـگ دسـتش بدهي.
-من ميخوام با عسل زندگي كنم.شادمانه و شيرين و سرشار، بـدون تفنـگ ، بـدونِ حتـي يـك پوكـه-اگـربگذارند.
-خُب روشن است كه نميگذارند . مرض را انتخاب كرده ييد. مرض بدي هم هست. يك گاوِ گَر،گله را گَـر ميكند. حكومت نمينشنيد تا بيماراني مثل شما، با اين بيماريِ مسري ، تمامِ گله ي خاموشش را بيمار كنيد.
...
- آنچه شما گله ميناميد آقا، گله نيست، يك گروهِ بزرگِ عاشقِ صادق اسـت - و بـه ظـاهر خـاموش . پـنج هزار سال است كه به ظاهر خاموش است، و صدها حكومت را باسر زمين زده اسـت و غلامـان و خواجگـانِ خاموش و وفادارِ دربارها، صدها سلطان را به صدها صورت، تكه تكه و سـوراخ سـوراخ كـرده انـد و بـه دار آويخته اند و قلب ها ي سربي شان را خنجر نشان مرده اند . غلامان و خواجگان، به چيـزي بـيش از سـلاطين
وفادار بوده اند؛ و مردم ما ميدانند كه در تَنِ سكوت، چگونه زهري جاري ست.
-تو...تو..تو خطرناكي، گيله مردِ كوچك!
-اعتقاد، خطرناك است آقا!
-و عشق، از آن هم خطرناك تر است. من ميدانم.
#ادامه_دارد
#یک_عاشقانه_ارام
#نادر_ابراهیمی
@gosheneshen