هدایت شده از تحلیل سیاسی|محمدرضا قرایی
🖤پیامبر اکرم (ص)در دید دانشمندان دنیا
🔹کاردیفو (فرانسوی)
🔹میچنر (آمریکایی)
🔹تولستوی (روسی)
🔹برنارد شاو (انگلیسی)
⁉️در مورد پیامبر رحمت چه
میگویند⁉️
منبع : https://www.dar-alifta.org/en/article/details/58/what-do-world-thinkers-say-about-prophet-muhammad
#تسلیت🖤🖤
#محمدص🖤
#امام_حسن🖤
🛑بیشتر،بهتر و معتبر ببینیم👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1188299425C55fb8f4fb5
* #امام_حسن
🔻 اعتقاداتی که نسبت به اهلبیت (علیهمالسلام) بوده است، حتی از نظر [برخی از دشمنان ایشان، قابل توجه است]؛ مثلاً مروان در زمان بعد از شهادت آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در مسجدالنبی بالای منبر رفت و به آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) توهین کرد.
🔸 او خیلی با امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، عناد داشت و همیشه هم به حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) و امام حسن (علیهالسلام) زخم زبان میزد.
🔹 آقا امام حسن (علیهالسلام) در مسجد نشسته بودند و اشک میریختند. به آقا سیدالشهداء (علیهالسلام) خبر رسید که مروان مدتی است روی منبر به پدر شما توهین میکند. حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) غضب کردند، جمعیت مسجدالنبی هم شلوغ بود، مردم را به کنار زدند و پای منبر رفتند، یقه مروان را گرفتند و عمامه او را روی گردنش کشیدند و او را بلند کردند، در حالی که جمعیت هم نشسته بود و خود آقا امام حسن (علیهالسلام) هم بودند، ولی آقا اباعبدالله (علیهالسلام) غضب کرده بودند و او را بلند کردند و او را در کنار منبر خواباندند و فرمودند: «تو را میکشم»
🔸 آن زمان حکومت در دست اینها بود و خطرات خاص خود را داشت؛ او هم دست و پا میزد. منظور من در اینجاست که در هنگامی که دست و پا میزد، به امام حسن مجتبی (علیهالسلام) اشاره کردند که من را از دست برادرتان رها کنید. حضرت نگاه میکردند.
🔹 مروان وقتی دست و پا میزد و آقا سیدالشهداء (علیهالسلام) میخواستند او را بکشند، او گفت: «به عصمت مادرت زهرا (سلاماللهعلیها)، مرا نجات بده». آقا امام مجتبی(علیهالسلام) جلو آمدند و فرمودند: «برادر، بس است». حضرت هنوز غضب داشتند و آن لوازم غضب را اعمال میکردند.
🔸 امام مجتبی (علیهالسلام) فرمودند: «برادر، مگر بنای ما و شما بر این نشد که اگر کسی به عصمت مادرمان قسم داد، ما هر خواهشی که دارد، از او بپذیریم»؟
کد ۶۸۴
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir