eitaa logo
اقتصاد فرهنگی
7.4هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
163 فایل
در میانه‌ یک جنگ تمام عیار ترکیبی مطالب کانال کپی‌رایت ندارد! ارتباط: حسین عباسی‌فر @h_abbasifar کانال فرهنگی‌هنری‌ادبی‌طور: https://eitaa.com/joinchat/1463616639C49c84c374c تبلیغات حرام است! 😊 "دکتر نیستم" https://virasty.com/ABBASIFAR
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید بد نباشد بدانید دعوای این روزهای سر چیست؟ سر این معادله است که پولیون در اقتصاد آن را چون آیه قرآن میدانند اگر بالاتر ندانند! بیائید ساده به این فرمول نگاه کنیم: MV=PY P سطح عمومی قیمتهاست Y میزان کالاها و خدمات در اقتصادست V سرعت گردش پول‌ست M عرضه پول‌ست نقدهایی که به این نظریه شده آنقدر زیاد است که نیازی به بیان آن نیست. از فروض این نظریه گرفته تا نقدهایی که فیسکالها (مالیون) به این نظریه کرده اند. اما من میخواهم از دیدگاهی دیگر این نظریه را بررسی کنم سوال: تورم در این فرمول متاثر از رابطه سه متغیر است. آیا در جامعه هم همین است؟ یعنی آیا تورم در جامعه متاثر از فرهنگ، سیاست، فساد، نرخ ارز، قیمت انرژی،‌ روابط بین الملل و ده ها عامل دیگر نیست؟ یعنی رفتار مردم دهه شصت که نان شبشان را با هم قسمت میکردند با مردم یک جامعه که به خون هم تشنه هستند روی تورم تاثیر یکسان دارد؟ فساد اقتصادی و احتکار چه؟ همانطور که می‌بینید قبل از اینکه این فرمول نوشته شود یک جامعه و یک انسان اقتصادیِ خاصی فرض گرفته شده است. یک انسان و یک جامعه با یک ایدئولوژی مشخص. انسانِ منفعت طلب و جامعه بازاری. جامعه ای که در آن همه چیز کالاست و همه جا بازار. انسانی که هیچ انگیزه غیرمادی ندارد کدام یک از این عوامل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... در این فرمول دیده می شود؟ اگر سرمایه داران انحصار ایجاد کنند در بازار و قیمت را بالا ببرند، این فرمول در موردش سکوت میکند. اگر مردم اهل انصاف باشند یا نباشند این معادله در مورد آن نظری ندارد. چون اساسا انسان این معادله گرگ است همان که هابز میگفت: انسان گرگ انسان است. همان که اسمیت و میل و بنتام میگفتند: انسانِ لذت جویِ منفعت طلب که فقط به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت مادی خود است. شاید بگوئید خب الان همین است. جواب این است که نخیر! اگر چنین انسانی در دنیای امروز تربیت شده است نتیجه این نگاه است نه برعکس! کسانی که سعی میکنند ایدئولوژی هایشان را پشت فرمولهای ریاضی پنهان کنند مهم نیست که مسلمانند یا غیرمسلمان. مهم نیست فریاد میزنند که نئولیبرال هستند یا نیستند. مهم نیست ریش دارند یا ندارند. مهم این است که «علم»ی که از آن دم میزنند سرتا پا ایدئولوژی است. سرتا پا جاهلیت مدرن است! الان ممکن است بگویند خب همین عوامل دیگر را هم میرویم و آمار میگیریم و مدلسازی میکنیم و می آوریم در فرمول :))) اولا که بروید و بیاورید! فعلا که نرفتید! ثانیا باز هم تازه میشود یک گزاره اثباتی. آنجا که قرار است بر اساس نظریه عدالت لیبرالی نسخه بپیچید دوباره پای ایدئولوژی وسط می آید خلاصه ماجرا را دکتر علی سعیدی گفته‌اند و حق مطلب را ادا کرده اند: من به‌جای این‌که به‌دنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، می‌خواهم سؤال بنیادین‌تری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزاره‌های بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟ مثلا اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل میتواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزاره‌ای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا نظریه مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمتها مرتبط میکند، گزاره‌ای اثباتی وفارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟ یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرف‌کننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن می‌گویند؟ آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاس‌های اقتصاد می‌خوانیم و درس می‌دهیم هر کدام به نحوی به‌دنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از این‌ها از نوع و هستند و امری را و عمل بر خلاف آن را می‌کنند؟ مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده می‌شود؟ و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند می‌کند؟ به بیان صریح و ساده، تمام آنچه به‌عنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج می‌شود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان! سخن پایانی نصیحتی است برادرانه به مهندسین عزیزی که بدون پیش زمینه وارد رشته اقتصاد می شوند: استقلال فکری خودتان را حفظ کنید. همین پ‌ن: در مورد کاربرد ریاضیات در اقتصاد از پرفسور درخشان: http://dr-derakhshan.ir/teachings/اقتصاد-ریاضی-و-اقتصاد-سنجی/post/41/کاربرد-ریاضیات-در-اقتصاد 💠 @h_abasifar
دکتر علی سعیدی: من به‌جای این‌که به‌دنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، می‌خواهم سؤال بنیادین‌تری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزاره‌های بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟ مثلا اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل میتواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزاره‌ای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا نظریه مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمتها مرتبط میکند، گزاره‌ای اثباتی وفارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟ یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرف‌کننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن می‌گویند؟ آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاس‌های اقتصاد می‌خوانیم و درس می‌دهیم هر کدام به نحوی به‌دنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از این‌ها از نوع و هستند و امری را و عمل بر خلاف آن را می‌کنند؟ مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده می‌شود؟ و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند می‌کند؟ به بیان صریح و ساده، تمام آنچه به‌عنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج می‌شود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان! پ‌ن: در مورد کاربرد ریاضیات در اقتصاد از پرفسور درخشان: http://dr-derakhshan.ir/teachings/اقتصاد-ریاضی-و-اقتصاد-سنجی/post/41/کاربرد-ریاضیات-در-اقتصاد ♨️ اقْتِصادْباطَعْمِ‌مَلَسِ‌رَسانِه: 🇮🇷 💠https://eitaa.com/joinchat/2550136832C0e295d7db7
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
حدود یک سال و نیم پیش مبلغی به من ارث رسید و تصمیم گرفتم آن را در یک بخش مولد سرمایه‌گذاری کنم. پس از گذشت یک سال وقتی داشتیم میزان سود به‌دست‌آمده را محاسبه می‌کردیم، تحت فضای افزایش قیمت طلا و ارز، ذهنم به این سمت رفت که اگر به‌جای سرمایه‌گذاری در این پروژه، سال گذشته تمام پولم را طلا می‌خریدم و بعد از یکسال می‌فروختم، سود حاصل بیش از سه برابر می‌شد! عددی وسوسه‌انگیز بود و ذهنم درگیر تحلیل این مسئله بود. برخی از سرمایه‌گذاران دیگر در آن پروژه هم همین محاسبات را کرده بودند و به‌سرعت پولشان را از آن بخش تولیدی بیرون کشیدند تا با آن طلا بخرند. جهش قیمت طلا تمامی محاسبات پروژه را به هم زده بود. ***ا سر کلاس اقتصاد اسلامی داشتم حدیث را برای دانشجویان توضیح می‌دادم. حدیث بسیار خواندنی و عجیب است. از امام صادق علیه‌السلام دربارۀ معیشت بندگان سؤال شده است و حضرت در پاسخ فرمودند که معیشت بندگان چهار وجه دارد که عبارت‌اند از ، تجارت، صناعات و اجارات و هرکدام از این‌ها دارای دو جهت و هستند. اینکه حضرت در معایش العباد اول از «ولایت» شروع می‌کنند نکات فراوانی دارد. وجه حلال از ولایت، پذیرش ولایت والی عادل و کارگزاران او است: «فالولاية له، و العمل معه، و معونته، و تقويته، حلال محلّل» یعنی هر فعالیت اقتصادی درجهت کمک و تقویت ولی عادل حلال و محلل است و عکس آن، حرام و محرم است. در وجه حرام از تجارات هم حدیث تصریح می‌کند که هر کالایی که باعث تقویت کفر و شرک یا تضعیف و توهین شود، خرید و فروش و نگهداری و تملک و هدیه‌دادن و عاریه‌گرفتن و هرگونه تصرف در آن حرام و محرم است! (و كذلك كلّ مبيعٍ ملهوٍّ به، و كلّ منهيٍّ عنه ممّا يتقرّب به لغير اللّه عزّ و جلّ، أو يقوى به الكفر و الشرك في جميع وجوه المعاصي، أو باب يوهن به الحقّ فهو حرام محرَّم بيعه و شراؤه و إمساكه و ملكه وهبته و عاريته و جميع التقلّب فيه، إلّا في حالٍ تدعو الضرورة فيه إلى ذلك.) ***ا این سؤال برایم ایجاد شد که آیا خرید و فروش و نگهداری آب‌شده و سکه طلا و باعث می‌شود یا باعث تضعیف آن؟ آیا باعث تقویت پول ملی می‌شود یا تضعیف آن؟ آیا به اقتصاد مسلمانان کمک می‌کند یا باعث تضعیف آن می‌شود؟ آیا درجهت اطاعت از امر ولی جامعه است؟ آیا به کمک می‌کند یا آن را نابود می‌کند؟ کما اینکه در پروژه مورد نظر ما این کار را کرده بود و تمامی محاسبات و انگیزه‌ها را به هم ریخته بود. به نظرم دربارۀ این حدیث و این سوالات باید بیشتر و عمیق‌تر فکر کنیم و به صرف اینکه یک بازار بیشتر است، ورود به آن بازار موجه نمی‌شود. به قول شیخ، فتأمل! 🆔 @DrSaeedi
هدایت شده از ربّیون
♨️آموزش اقتصاد در دانشگاه اربعین! خادمان عراقی:هرچه برای امام حسین خرج کردیم مال و ثروتمان بیشتر شد!! آدام اِسمیت و دارن هاردی هیچ درکی از اقتصاد اربعینی ندارند! اگر در مشایه گام برداری، قدم به قدم با خادمان اباعبدالله مواجه می‌شوی و سوالی که سالها ذهنت را درگیر کرده از آنان می پرسی: شما که میلیاردر نیستید؟! شما که حساب های بانکی کلان ندارید؟ چطور ممکن است هر سال این حجم از زائران را اطعام می‌کنید؟! منِ نوعی که دیگر چرتکه‌ام از کار افتاده و فکرم که به آدام اسمیت آلوده است، نمی‌تواند پاسخ او را درک کند، این جمله را از او می‌شنوم که می‌گوید: برای امام خرج کردم و مالم پیدا کرد و رزقم زیاد شد! خادم دیگری را پرس و جو کردم. او هم می‌گوید که سال قبل توان مالی کمی داشته اما به برکت انفاق و اطعام زوار الحسین، رزقش زیاد شده و امسال توانسته خانه ای بخرد و بیشتر خدمت کند! این را از عالم آل محمد امام صادق علیه‌السلام آموخته‌اند! انفاق در زیارت امام حسین، نه تنها مال انفاق شده را برمی‌گرداند(تهذیب‌الاحکام،ج۶،ص۴۵) بلکه رزق را هم زیاد می‌کند(تهذیب‌الاحکام،ج۶،ص۴۲)! این معادله تقدیری را آدام اسمیت نمی‌فهمد چرا که اصل در اقتصاد را منافع شخصی دانسته و معتقد است منافع شخصی، محرّک فعالیت اقتصادی است! این را، توماس هابز فیلسوف بریتانیایی هم درکی ندارد چرا که او انسان را گرگ انسان می‌داند و معتقد است انسان ها ذاتا گرگ هستند! آری اگر انسان فقط حیوانی باشد که در جنگل است، گرگی خواهد بود که منفعت خودش را بر همه چیز ترجیح می‌دهد! اما اگر در امام علیه السلام باشی، در تلاش برای کسب به غرض و مال خود در راه امام هستی تا و فاصله طبقاتی را ازبین ببری. ⚡️و این است رمز که با محوریت امام علیه السلام، فقه المکاسب را به جهان عرضه می‌کند تا نمونه کوچکی از را به دنیا معرفی کرده و مقدمه ظهور ولی عصر را فراهم کند ان شاءالله‌. @rebbiunn