eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
581 عکس
431 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️✍حکایت 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 روزی شخص سخنرانی در میان گروهی از عوام، درفواید سحرخیزی سخن می راند که: ای مردم همانند من که همواره صبح زود از خواب برمی خیزم عمل کنید که فواید بسیاری بر آن است. که در آن جمع بود گفت: " ای خواجه؟ «تو از خواب بر نمی خیزی، ز رختخواب بر می خیزی و میان این دو، تفاوت از زمین است تا آسمان.» بیاید از خواب برخیزیم نه ازرخت خواب حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍حکایت ملا نصرالدین 😂 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 💍یادبودی ملا 💍شخصی به ملا گفت: انگشترت را به من بده تا هر وقت آنرا ببینم به یاد تو بیفتم. 💍ملا گفت: انگشتر را نمیدهم. و تو هر وقت انگشتت را نگاه کردی یاد بیاور که انگشتر را از من خواستی من ندادم😂😂😂 حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
هدایت شده از .
#Ÿ الهی که در اول روز😊🌸 آرزومیکنم هیچ کدام از🍃🌸 آرزوهاتون آرزو نماند🍃🌸 وبه همه خواسته‌های خیرتون برسید🍃 #حکایات وسخن بزرگان 🌸💥 @h_bohlol 📚📚
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🚩 اکثر مردم حتی خودشان را نیز نمی‌شناسند و نمی‌دانند که واقعا از زندگی چه می‌خواهند! پس نظر آن‌ها در مورد شما چرا باید مهم باشد…؟ 🌹مجموعه حکایات وسخن بزرگان 👌💚 @h_bohlol 💚👌 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
⭕️✍حکایت 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 نقل کرده اند👇👇👇 چوبى را بلند کرده بود و بر قبرها مى زد. گفتند: چرا چنین مى کنى ؟ گفت : صاحب این قبر دروغگوست ، چون تا وقتى در دنیا بود دایم مى گفت; باغ من ، خانه من ، مرکب من و... ولى حالا همه را گذاشته و رفته است و اکنون هیچ یک از آن ها، مال او نیست که اگر مال او بود حتما با خود برده بود. حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
هدایت شده از .
الاغی دعا ڪرد صاحبش بمیرد تا از زندگی خرانه خود خلاص شود؛ صاحبش فکر الاغ را خواند و گفت، ای خر! با مرگ من، تو را شخص دیگری خریده و صاحب می شود دعا ڪن ڪه از خریت خود بیرون شوی! #مجموعه حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥
⭕️✍حکایتی جذاب وآموزنده. 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 🌺راز پشمک حاج عبدالله🌺 حتما نام برند پشمک حاج عبدالله به گوشتون خورده، بعدش حتما یه خورده تعجب کردین و یا حتی خندیدین..! اما راز نام گذاری این برند چیست؟؟؟ حکایت این داستان برمیگرده به دهه 1330 زمانی که بچه های دبستان اکبریه تبریز توی زنگ تفریح از بوفه ی مدرسه و از فراش مهربون مدرسه پشمک میخریدن. عبدالله علیزاده معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز بود که اصالتا از روستاهای نزدیک ارس که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار وبا ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار میکرد. اما حاج عبدالله قصه ی ما به بچه های مدرسه علاقه وافری داشت، چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین رو دیده بود.. بچه ها توی زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک میخریدن و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی میگرفت. اما حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی میداد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت.. رفته رفته بچه ها از مهربونی حاج عبدالله سوء استفاده کردند و اصلا پول نمیدادند و برخلاف تصور، حاج عبدالله علی رغم درآمد ناچیز فرراشی به هیچ کس نه نمیگفت.. تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچه های پشمک به دست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا از این قضیه باخبر شد و سر همه کلاسها حاضر شد و با صحبتهای دلسوزانه اش همه رو توجیه کرد.. با این وجود هنوز اندکی از بچه ها شیطنت میکردند و پشمک مفتکی از حاج عبدالله میگرفتند.! این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خردادماه 1341 حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت. حاج عبدالله با اینکه توی تبریز غریب بود اما یکی از باشکوهترین تشییع جنازه ها رو داشت، انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه میکردند حاج عبدالله، بابای مهربون مدرسه رو تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند.. اما جالبتر اینکه هر پنج شنبه بر سر قبر حاج عبدالله و برای شادی روحش پشمک پخش میکردند و این منوال چندین سال و تا اوایل دهه پنجاه ادامه داشت. بله بچه های دبستان اکبریه داشتند قرضشان را به حاج عبدالله ادا میکردند.. احسان البرزی و علی مردان طاهری موسسان پشمک حاج عبدالله دو تن از همان کودکان شیطونی هستند که هرگز بابت خوردن پشمک پول به حاج عبدالله نداده بودند و الان به یاد مهربونی و بخشش بی منت و همراه با لبخند حاج عبدالله فراش، مستخدم دبستان اکبریه نام برند تجاری پشمک شرکت خودشون رو، حاج عبدالله گذاشتند. 🌸🌹شادی روح این پیرمرد مهربون و همه مهربانان دنیا صلوات🌹🌸 زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست/ هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود/ صحنه پیوسته به جاست/ خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد/ شبتون آروم✋ حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 حکایتی زیبا.جذاب وآموزنده 👆👆 وقت بزار خوب بخونش حتما خوشتون میاد 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍حکایت 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 👇👇 پیش خلیفه (هارون الرشید) نشسته بود جمع زیادی از بزرگان خدمت خلیفه بودند. طبق معمول، خلیفه هوس کرد سر به سر بهلول بگذارد. دراین هنگام صدای شیهۀ اسبی از اصطبل بلند شد خلیفه به مسخره به : برو ببین این حیوان چه می گوید ، گویا با تو کار دارد. رفت و برگشت و گفت:این حیوان می گوید: مرد حسابی حیف از تو نیست با این خرها نشسته ای زودتر از این مجلس بیرون برو ممکن است که خریت آن ها در تو اثر کند. حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
هدایت شده از #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
این یک قانون همیشگی است، نیکی‌ها و بدیها سرانجام به خود انسان باز میگردد هر ضربه‌ای که انسان میزند‌، بر پیکر خویشتن زده است و هر خدمتی به دیگری میکند، در حقیقت به خود خدمت کرده است. #مجموعه حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥
🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍀 🍃🍂🍀🍃🍂 🍂🍀🍂 🍀 حکایتی بسیار زیبا درباره حق الناس 🌷 👑ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﺮ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﺣﮑﻤﺮﺍنی ﻣﯿﮑﺮﺩ. ﺭﻭﺯﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻃﺒﯿﺒﺎﻥ ﺍﺯ درمان ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﺶ ﻋﺎﺟﺰ ﻣﺎﻧﺪند ﻭ از ﺷﺎﻩ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩستشاﻥ کاری ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ.. 👑ﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﻋﻼم ﻧﻤﺎﯾﺪ.. ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ کسی را ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﻨﻤﺎﯾﻢ ، که ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻗﺒﺮی که برای من آماده کرده اند ﺑﺨﻮﺍبد ! ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ.! ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ اﯾﻦ ﻗﺒﺮ بخوابد، فقط ﯾﮏ ﺷﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ شود. ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﻭ روزنه ای ﺑﺮﺍﯼ نفس کشیدن ﻭ ﻫﻮﺍ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ .! ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ به خوﺍﺏ ﺭﻓﺖ، ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ نکیر و منکر ﺑﺎﻻﯼ قبرش ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ و ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎﺳﺦ میگوید ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪند: ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ⁉️ ﻓﻘﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻣﺮﮐﺐ (ﺧﺮ ) ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩیگر ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ.! ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ فقیر ﺑﺎ ﺧﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ بر ﺧﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ گذاشتی ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺭا ندﺍﺷﺖ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺩﺭ فلان ﺭﻭز به خرت ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺩﯼ و....؟! ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ بخاطر ﺍﯾﻦ ﻇﻠﻢ ﻫﺎ که به ﺧﺮﺵ کرده بود ﭼﻨﺪ ﺷﻼﻕ ﺁﺗﺸﯿﻦ خورد که برق از سرش پرید .! ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ می شود ﺩﺭ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺟﺪﯾﺪ ﺷﺎﻥ می آیند ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺒﺮ ﺑﯿﺮﻭﻧﺶ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪﺵ.! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎ به ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ ! ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ جیغ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕوید: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻮﻡ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﻢ ...👇👇👇 ✨ای بشر از چه گمان کردی که دنیا مال توست ✨ورنه پنداری که هر لحظه اجل دنبال توست ✨هر چه خوردی، مال مور و هر چه هستی مال گور ✨هر چه داری مال وارث، هر چه کردی مال توست✨🌸 حکایات وسخن بزرگان 📚 @h_bohlol 📚 خوب وبادقت.مطالعه شود جالبه 👆 🍀 🍂🍀🍂 🍃🍂🍀🍃🍂 🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃
📣📣📣📣📣 💖پرفروش‌ترین کارهای 2019 رسید 💖عزیزان حراجی #عیدانه آغاز شد بدووووو تادیرنشد😍😍 #مــانتوےمجلسی. #پالتــــو. #شومیـــــزمجلسی #کت‌مانتو . بانازلترین قیمت و ارسال رایگان باورت نمیشه 👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/468189195C496ac34c9b #مانتو سرای چشم‌ ‌انداز💕👆👆 فروش معروفترین برندهای #ایرانی 🇮🇷
هدایت شده از گل و گیاه تخصصی
🔰 🔰 🔴یک بسته حمایتی تا عید نوروز 98 توزیع میشود. ✅ سامانه سبد کالا ✅ سامانه به سبد کالا 👈 جهت جزئیات سبد کالای خود و در صورت عدم دریافت به این سامانه به لینک زیر مراجعه نمایید🔻 http://eitaa.com/joinchat/1004339216C7de3d4be1c 🚨اخبار و و 🔗 @Mardomi_ir