eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
579 عکس
421 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃 💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂 🍃🍂💜🍃🍂 🍂💙🍂 💝 "درخت هرچه بارش بیشتر سرش پایین تر" 🤍🕊 🥀سر فرو آمدن کنایه از تواضع داشتن است؛ یعنی انسانی که بار علمی اش زیاد می شود، تواضع و فروتنی اش بیشتر می شود ( یا باید بیشتر شود.) مثل درختی که هرچقدر میوه هایش زیاد شوند، شاخه هایش پایین تر می آیند. میوه های درخت یک انسان هم علم اوست. 📗در خطبه ۱۹۳، معروف به خطبه متقین، امام علی علیه السلام که ویژگی های پرهیزکاران را در این خطبه زیبایشان بیان می کنند، یکی از صفات آنها را علم همراه با حلم می دانند و تواضع بسیار. 🟦 وقتی کسی بار علمی اش زیاد می شود، بر انحرافات و جهالت های مردم آگاهی می یابد؛ از این رو باید حوصله و حلم داشته باشد و بدون اینکه متکبرانه برخورد کند، در رفع جهالت آنها بکوشد. ◊ انسان های مغرور مثل درخت بی بار و میوه اند؛ هرچقدر هم ظاهر خوبی داشته باشند، همین غرور و تکبر آنها نشان می دهد باطن پوچی دارند. ◊ انسان هایی که دانشمند واقعی اند، بیش از اینکه دانششان به چشم آید، تواضعشان دیگران را به وجد می آورد. 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂 🍃🍂💜🍃🍂 🍂💙🍂 💝 مورچه لجباز⛓💠 مورچه ای در پی جمع کردن دانه های جو از راهی می گذشت و نزدیک کندوی عسل رسید. از بوی عسل دهانش آب افتاد ولی کندو بر بالای سنگی قرار داشت و هر چه سعی کرد از دیواره سنگی بالا رود و به کندو برسد نشد. دست و پایش لیز می خورد و می افتاد… هوس عسل او را به صدا درآورد و فریاد زد: ای مردم، من عسل می خواهم، اگر یک جوانمرد پیدا شود و مرا به کندوی عسل برساند یک «جو» به او پاداش می دهم. یک مورچه بالدار در هوا پرواز می کرد. صدای مورچه را شنید و به او گفت: مبادا بروی … کندو خیلی خطر دارد! مورچه گفت: بی خیالش باش، من می دانم که چه باید کرد…! بالدار گفت:آنجا نیش زنبور است. مورچه گفت:من از زنبور نمی ترسم، من عسل می خواهم. بالدار گفت:عسل چسبناک است، دست و پایت گیر می کند. مورچه گفت:اگر دست و پاگیر می کرد هیچ کس عسل نمی خورد!!! بالدار گفت:خودت می دانی، ولی بیا و از من بشنو و از این هوس دست بردار، من بالدارم، سالدارم و تجربه دارم، به کندو رفتن برایت گران تمام می شود و ممکن است خودت را به دردسر بیندازی… مورچه گفت:اگر می توانی مزدت را بگیر و مرا برسان،اگر هم نمی توانی جوش زیادی نزن. من بزرگتر لازم ندارم و از کسی که نصیحت می کند خوشم نمی آید! بالدار گفت:ممکن است کسی پیدا شود و ترا برساند ولی من صلاح نمی دانم و در کاری که عاقبتش خوب نیست کمک نمی کنم. مورچه گفت: پس بیهوده خودت را خسته نکن. من امروز به هر قیمتی شده به کندو خواهم رفت. بالدار رفت و مورچه دوباره داد کشید: یک جوانمرد می خواهم که مرا به کندو برساند و یک جو پاداش بگیرد. مگسی سر رسید و گفت: بیچاره مورچه! عسل می خواهی و حق داری، من تو را به آرزویت می رسانم…مورچه گفت: آفرین، خدا عمرت بدهد. تو را می گویند حیوان خیرخواه!!! مگس مورچه را از زمین بلند کرد و او را دم کندو گذاشت و رفت… مورچه خیلی خوشحال شد و گفت: به به، چه سعادتی، چه کندویی، چه بویی، چه عسلی، چه مزه یی، خوشبختی از این بالاتر نمی شود، چقدر مورچه ها بدبختند که جو و گندم جمع می کنند و هیچ وقت به کندوی عسل نمی آیند…! مورچه قدری از اینجا و آنجا عسل را چشید و هی پیش رفت تا رسید به میان حوضچه عسل، و یک وقت دید که دست و پایش به عسل چسبیده و دیگر نمی تواند از جایش حرکت کند… مور را چون با عسل افتاد کار / دست و پایش در عسل شد استوار از تپیدن سست شد پیوند او / دست و پا زد، سخت تر شد بند او هرچه برای نجات خود کوشش کرد نتیجه نداشت. آن وقت فریاد زد: عجب گیری افتادم، بدبختی از این بدتر نمی شود، ای مردم، مرا نجات بدهید.اگر یک جوانمرد پیدا شود و مرا از این کندو بیرون ببرد دو جو به او پاداش می دهم !!! گر جوی دادم دو جو اکنون دهم / تا از این درماندگی بیرون جهم مورچه بالدار از سفر برمی گشت، دلش به حال او سوخت و او را نجات داد و گفت:نمی خواهم تو را سرزنش کنم اما هوسهای زیادی مایه گرفتاری است… این بار بختت بلند بود که من سر رسیدم ولی بعد از این مواظب باش پیش از گرفتاری نصیحت گوش کنی و از مگس کمک نگیری. مگس همدرد مورچه نیست و نمی تواند دوست خیرخواه او باشد…💙🦋 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
فرار را بر قرار ترجیح دادن🦋💙 🔸️این کنایه در کل یعنی ترک کردن جایی به جای ماندن، برای در امان ماندن از آسیب‌هایی که ممکن است در آن مکان وجود داشته باشد و یا ترک مکان و محیط و یا جمعیتی، برای حفظ امنیت. گاهی اوقات برای طعنه زدن به کسی به کار می‌برند که در بحثی با دیگران شکست خورده به همین دلیل به سرعت آن محیط را ترک می‌کند. 🔹️یا کسی که ریاکاریش یا دروغش فاش شده و می‌داند در آن لحظه فرار بهتر از ماندن است. در همه این موارد می‌گویند: فلانی فرار را بر قرار ترجیح داد ✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🍃 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼 🍂🌼🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ما در مثل فارسی داریم که خواستن توانستن است، اما در عمل اگر دقت کنیم این جمله را فقط کسانی به کار می‌برند که به هدف خود رسیده‌اند و مغرور شده‌اند و همه این کامیابی را به خود نسبت می‌دهند تا بر خود ببالند. و در این میان توفیق خداوند را در موفقیت خود فراموش می‌کنند. این افراد یک‌بار بیشتر در زندگی به پیروزی نمی‌رسند و اگر برسند زود آن را از دست می‌دهند. چون لیاقت پیروزی را ندارند. اگر خواستن توانستن بود، هیچ کارگری دوست نداشت کارگر شود، دوست داشت مهندس و دکتر و خلبان و... شود که نشده و کارگر شده است. در این میان باید بدانیم: اول خواستن خدا برماست، دوم خواستن ما بر خودمان، سوم توفیق خداوند، و درنهایت پیروزی است. حتی در قرآن آیه 23 و 24 سوره‌کهف می‌فرماید: ❀وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا «23» إِلَّا أَن یَشَاء الله . ۩ و هرگز نگوید من آن کار را فردا انجام خواهم داد مگر آ‌ن‌که خدا بخواهد. در حقیقت اعمال نیک ما مانند چک دو امضایی می‌ماند که اول باید خداوند متعال امضایش کند و سپس ما امضا می‌کنیم تا نتیجه‌ای بگیریم و به هدفی برسیم. ✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🍃 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼 🍂🌼🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
دروغش از دروازه تو نمیاید در روزگاران قدیم پادشاهی تصمیم گرفت که دخترش را به دروغگوترین آدم کشورش بدهد. آدم‌های زیادی نزد پادشاه آمدند و دروغ‌های زیادی گفتند و او را خنداندند. اما پادشاه همه‌ی آنها را رد کرد و گفت دروغ‌های شما باور کردنی هستند. تا اینکه جوانی دانا و باهوش تصمیم گرفت کاری کند تا پادشاه را مجبور کند تا او را داماد خودش کند. پولی تهیه کرد و سراغ سبد بافی رفت و از او خواست خارج از دروازه‌ی شهر بنشیند و سبدی ببافد که از دروازه‌ی شهر بزرگتر باشد و داخل دروازه نشود. بعد به سراغ پادشاه رفت و گفت: من دروغی دارم که هم باید بشنوید و هم باید آن را ببینید. پادشاه گفت: بگو چه کنم گفت با من به دروازه شهر بیائید با هم به دروازه رفتند جوان زیرک گفت ای پادشاه پدر شما پیش از مرگشان به پول احتیاج داشتند از پدر من وام خواستند و پدر من هم هفت بار این سبد را پر از سکه و طلا کرد و برای پدر شما فرستاد. اگر حرف مرا باور دارید پس قرض‌ها را پس بدهید. اگر باور ندارید این دروغ مرا بپذیرید و دخترتان را به عقد من در آورید. پادشاه تسلیم جوان زیرک شد و چاره‌ای جز این نداشت. از آن زمان به بعد به هر کس که دروغ بزرگی بگوید می‌گویند: دروغش از دروازه تو نمی‌آید .. ✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🍃 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼 🍂🌼🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
🍁 فردی هنگام راه رفتن، پایش به سکه ای خورد. تاریک بود، فکر کرد طلاست! کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید 2 ریالی است! بعد دید کاغذی که آتش زده، هزار تومانی بوده! گفت: چی را برای چی آتش زدم! و این حکایت زندگی خیلی از ما هاست که چیزهای بزرگ را برای چیزهای کوچک آتش میزنیم و خودمان هم خبر نداریم! بیشتر دقت کنیم برای به دست آوردن چیزی چه چیزی را داریم به آتش می کشیم ! 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼 🍂🌼🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃 💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂 🍃🍂💜🍃🍂 🍂💙🍂 💝 شوخى زن و شوهر با رضایت خداوند سلمان فارسى حکایت نماید: روزى حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بر پدرش ، رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله وارد شد. وقتى رسول خدا چشمش بر چهره فاطمه افتاد، او را گریان و غمگین دید، به همین جهت علّت را جویا شد؟ حضرت زهراء سلام اللّه علیها در پاسخ پدر اظهار داشت : اى رسول خدا! روز گذشته بین من و همسرم ، علىّ بن ابى طالب علیه السلام جریانى اتّفاق افتاد که با یکدیگر ضمن صحبت ، شوخى و مزاح مى کردیم و من جمله اى را به عنوان شوخى به شوهرم گفتم ، که موجب ناراحتى او شد. و چون احساس کردم که همسرم ناراحت است ، از سخن خویش غمگین و پشیمان گشتم و از او خواهش کردم تا از من راضى و خوشحال گردد. و او نیز عذر مرا پذیرفت و شادمان شد و با خنده روئى با من مواجه گشت و احساس کردم که از من راضى مى باشد؛ ولى اکنون از خداى خود وحشت دارم که مبادا از من خشمگین و ناراضى باشد. رسول خدا صل اللّه علیه و آله با شنیدن چنین مطالبى اظهار نمود: اى دخترم ! همانا رضایت و خوشنودى شوهر همانند رضایت و خوشنودى خداوند متعال خواهد بود و غضب و ناراحتى شوهر سبب نارضایتى و ناراحتى خدا مى گردد. و سپس افزود: هر زنى که خداوند را همچون حضرت مریم عبادت و ستایش کند؛ ولیکن شوهرش از او ناراضى باشد، عبادات و اعمال او مقبول درگاه خدا قرار نمى گیرد. اى دخترم ! بدان که بهترین اعمال ، فرمان بُردارى و تبعیّت از شوهر است ، البتّه در مواردى که خلاف اسلام و قرآن نباشد بعد از آن ، بهترین کارها براى زن ریسندگى است ، یعنى کارهاى سبک و فردى ، به دور از نامحرمان را انجام دهد. اى دخترم ! هر زنى که زحمات و مشقّات خانه دارى را تحمّل کند و خانه دارى نماید و براى رفاه و آسایش اعضاء خانواده اش تلاش ‍ نماید، همانا او اهل بهشت خواهد بود. 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼 زیبا برای همه ایام 👇👇👇👇 خدایا شکرت برای نعمت وجود تو 😍 خدایا شکرت برای نعمت آگاهی 🧠 خدایا شکرت برای نعمت آرامش ✨ خدایا شکرت برای نعمت ثروت 💲 خدایا شکرت برای نعمت تفکر 🧠 خدایا شکرت برای نعمت دعا 🤲 خدایا شکرت برای نعمت آزادی 🕊 خدایا شکرت برای نعمت لبخند 🙂 خدایا شکرت برای نعمت دیدن 👁 خدایا شکرت برای نعمت سلامتی 🥰 خدایا شکرت برای نعمت زیبایی 🤩 خدایا شکرت برای نعمت تغییر 😎 خدایا شکرت برای نعمت احساس خوب ☺️ خدایا شکرت برای نعمت قدردانی 🤲 خدایا شکرت برای نعمت وجود تو ♥️ خدایا شکرت خدایا شکرت 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃 💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂 🍃🍂💜🍃🍂 🍂💙🍂 💝 پیامبر اکرم (ص) برای درمان بیماری حسن و حسین (ع) که در اثر چشم زخم بیمار شده بودند به توصیه جبرئیل (ع) از این حرز استفاده نمودند: « اللٌهمٌ یا ذا السلطان العظیم و المنٌ القدیم و الوجه الکریم ذا الکلمات التامٌات و الدعوات المستجابات عاف الحسن و الحسین من انفس الجنٌ و اعین الانس». 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
چند مرده حلاجی! ریشه این کنایه برمی‌گردد به همان ماجرای حسین بن منصور حلاج، از نامی ترین عارفان وارسته ایران که بخاطر عقایدش دو دستان او سپس چشمان او و بعد زبان و سرش را بریدند و در آخر او را به آتش کشیدند که امروزه وقتی از پایداری و استقامت کسی سخن می گویند گفته می شود، چند مرده حلاجی؟ یعنی: ببینیم تاب و توان تو چقدر است. ✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🍃 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼 🍂🌼🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
هدایت شده از استیکر ایتا
لـیست هشتگ های کانال ⬇️⬇️⬇️ برای دسترسی آسان به استیکرها ، هشتگ های زیر را دنبال کنید : .. ... لیست بروز رسانی میشود ✅ 💯 @sticker1000💯 لطفا کانال رو به دوستانتون معرفی کنید👌💖🙏
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃 💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂 🍃🍂💜🍃🍂 🍂💙🍂 💝خواندن قرآن 🌹🌹🌹👇👇👇 📗لطائف قرآنی 📗 @h_bohlol از دانشمندی پرسیدند: کسی که قرآن می خواند و نمی داند که چه می خواند، آیا هیچ اثری دارد؟ گفت: کسی که دارو می خورد و نمی داند که چه می خورد، اثر می کند؛ چگونه قرآن اثر نکند، بلکه بسیار اثر می کند!؟ پس چگونه خواهد بود، اگر بداند که چه می خواند. 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼