eitaa logo
دل گویه ها
263 دنبال‌کننده
20 عکس
53 ویدیو
10 فایل
هادی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی عشق. محمد زاده. هادی ها _1.mp3
2.95M
بوی عشق ابوالقاسم محمدزاده لحظه ها را میشمارم تا به ساعت و ساعت را به روز برسانم روزها را میشمارم تا به شما برسم و به دامن بزرگی چنگ بزنم میدانم حجابها مانع رسیدنم میشود اما آقا جان با خودم زمزمه میکنم این لحظه ها و روزها را که نشان از عاشقی و اردات به شماست آرام آرام به محرم نزدیک میشویم و ذکر لبهای ما عاشقانه های شماست و عشق بازی با نامتان آخر بوی محرمت میرسد تا تشنه ای را از جام محبتت سیراب کنی؛ بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا میرود با هر نفس این دل به سوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بنوشم جرعه ای من از سبوی کربلا نویسنده: محمد زاده گوینده و تدوینگر: هادیها @arbaeen_ba_shoma
رادیو اربعین با شما داستان خاتم گوینده‌ خ هادی‌ها .mp3
10.99M
داستان خاتم همه جا تاریک بود. فشار و گرمای زیاد طاقتم را طاق کرده و از خدا آرزوی رهایی از این قفس را داشتم.سالیان سال گذشت تا اینکه ..... نویسنده خانم ذبیحی گوینده خانم فاطمه هادی‌ها کاری از رادیو اربعین با شما @arbaeen_ba_shoma
گهواره جنبان. محمد زاده. هادی ها .aac
6.56M
جنبان ◼️◼️ برادر به خواهر علاقه دارد و برادر، عزیز خواهر است. در بین آل الله و کاروان عاشورائیان همین حس بین رقیه سه ساله و طفل شش ماهه امام حسین (ع) بود. آخر ! هر منزلی که توقف می کردند، رقیه جان پای گهواره علی اصغر (ع) می نشست و لالایی می خواند و گهواره را تکان می داد تا علی اصغر بخوابد. اما نمی دانم رقیه جان! چه بر تو گذشته بود که وقتی راه می رفتی دست به در و دیوار خرابه شام می گرفتی تا بتوانی بدن زخمی، تازیانه خورده و نحیفت را از روی خاک خرابه بلند نمایی... رقیه جان! چه رخ داده بود که وقتی صدای گریه ات در خرابه شام بلند شد، عمه ها هرچه کردند تا آرامت کنند آرام نشدی و صدای عمه جان زینب (س) بلند شد؛ گهواره جنبان علی گریه نکن گریه نکن آتش مزن بر جان من گریه نکن، گریه نکن رقیه جان گریه نکن، گریه نکن.... تو دختر برادر و شبیه مادر منی مادر من خمیده بود قد تو هم خمیده است رنگ رخش پریده بود رنگ تو هم پریده است رقیه جان گریه نکن، گریه نکن... علی لعنت الله علی القوم ظالمین گوینده: فاطمه هادیها نویسنده:ابوالقاسم محمدزاده (الف. م) رادیو اربعین با شما @arbaeen_ba_shoma
... کاش فال        شب یلدای همه                       این بشود یوسف گم گشته         باز آید به کنعان                          غم مخور
می رسد روزی. میرشکار. هادیها_1.mp3
3.55M
می‌رسد روزی که این دنیا چراغانی شود از زمین تا عرش غرق شور و مهمانی شود میشود بعد از تمامِ قحطیِ این سالها آسمان بیتاب گردد، ابر بارانی شود کوچه هایِ غم زده از دوریِ فصل بهار عاقبت مسرور از شعر و غزل خوانی شود میشود پایانِ خوبِ سال هایِ انتظار دیدن آن چهره ی محبوبِ کنعانی شود گفته بودی از کنار کعبه می آیی ولی بانگ« جاءَ الحَقِ» تو آن شعر ربّانی شود میشود روزی که می آیی همه اَرض و سما قاریِ آن آیه هایِ نابِ قرآنی شود میشود این جمعه برگردی و شهرِ جان ما تا ابد سرشار از انوار عرفانی شود 💚اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌💚 شاعر خوانش