فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌴تلاوت نور 🌴🌷
با قرآن آرام بیدار شویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️سلام امام دلآرامم!
سلام حجت آخرین خدا!
✨ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللّهِ
⏳ ۱۶ روز مانده به نیمه شعبان
#تا_همیشه_سلام
@hadi_soleymani313
🔴قابل توجه حامیان زن زندگی آزادی و طرفداران پهلوی
🔹تو دوران سلطنت رضاخان زنان عشایر رو مجبور کرده بودن تا به سگ های اصیل ارتش شیر خودشان را بدهند! و به هیچ عنوان شیر گاو و گوسفند را قبول نمیکرد! و سربازان هم کاملا نظارت میکردند!
📚منبع: کتاب سرزمینهای شگفت/ ویلیام داگلاس
✅کانال تاریخ پهلوی👇
https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
انقلاب اسلامی،
انقلاب زنان است
زنانی از جنس مادران شهدا
که ثمره زندگی شان را دادند
تا ما آزادی داشته باشیم....
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
@hadi_soleymani313
#تلنگر ❌
ما در قبال ٺمام ڪسانے ڪه ڪج میروند مسئولیم؛
حق نداریم با آنها تند برخورد ڪنیم
از ڪجا معلوم ڪه ما در انحراف اینها نقشے نداشته باشیم ؟!👌
#شهید_ابراهیم_همٺ🧡
@hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ایران در جمع ۱۰ کشور تولیدکننده لیزرهای پیشرفته در جهان
🔹رئیس ستاد لیزر ایران گفته: هماکنون ۸۰ محصول و تجهیز لیزر در کشور تولید میشود و از واردکننده تجهیزات پیشرفته لیزری به صادرکنندۀ این فناوری تبدیل شدیم.
#لبیک_یا_خامنه_ای
@hadi_soleymani313
آقایان مسئول!
این استخدام های آموزش و پرورش بسیار مهمه، پای سرنوشت آینده بچه های این سرزمین در میونه!
از وضعیت و غفلتهای آموزشی و پرورشی سالهای گذشته که سر ریزش رو تو این مدت دیدین عبرت بگیرین لطفاً
درست استخدام کنید، بدون کوچکترین مماشات و تسامحی!
باور کنید الان انتخاب معلم شایسته و طراز از انتخاب امام جماعت برای مساجد مهمتر است
#لبیک_یا_خامنه_ای
@hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ببینید | موهبتی که فقط به #امت_پیامبر مکرم اسلام دادهاند
♨️ عملی که هیچ فرشتهای نمیتواند ثواب آن را محاسبه کند
🔹 برشی از سخنرانی حجتالاسلام راجی به مناسبت #عید_مبعث
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
@hadi_soleymani313
4_5935863515691616433.mp3
1.36M
⁉️زمان و فاصله بین رخ دادن پنج نشانه حتمی ظهور :
⭕️پاسخ: #ابراهیم_افشاری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب۰س۰
#امام_زمان
@hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 سرود سلام فرمانده ۲ امروز در مسجد مقدس جمکران ضبط شد
🔴 امروز با حضور هزاران قاسم لشکر صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف سرود سلام فرمانده ۲ با همت جبهه فرهنگی ماح در مسجد مقدس جمکران ضبط شد.
#اخبار_مهدوی
#امام_زمان
🆔 eitaa.com/emame_zaman
•~❄️~•
بعضـۍازآیاتهسـتڪهوقتۍمیخوانیـم؛
شرمندھخـدآمیشویـم...
مثـلاینآیِہ:
«اَلَیـْسَاللهُبِڪآفٍعَبـْدَهُ
آیاخـدآبرآیبنـدهاَشڪافۍنیسـت؟🦋 ⃟
#تلنگرانـہ💥
@hadi_soleymani313
برکت و روزی:
💠 #خواص_سوره #فتح
🔹 امام صادق علیه السلام:
اموال و زنان و فرزندانتان را با قرائت سوره فتح از تلف و گزند و آسیب حفظ کنید.
هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد، روز قیامت با ندای بلند [از جانب خدا] به او گفته می شود: تو از بندگان خالص من هستی.
او را به بندگان شایسته و صالح من ملحق و به بهشت و نعمتهایش وارد کنید.
📚 ثواب الاعمال/ص115
#افزایش_برکت_و_روزی
@hadi_soleymani313
فرموده رهبر معظم انقلاب :
شخصیت شهید ابراهیم هادی
ب قدری جاذبه دارد
ک آدم را مثل مغناطیس
ب خودش جذب میکند.
@hadi_soleymani313
diffrent-MADAHAN-madahi-haj-Qasem-seri-111.mp3
18.67M
_سلام عزیز پرپرم
_سلام عزیز برادرم
@hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همونی که حاج قاسم گفت:
هرکس تیر به سمت این نظام انداخت آواره شد.👌👌
@hadi_soleymani313
🌷حوصله ام سر رفته بود. اول به ساعتم نگاه کردم، بعد به سرعت ماشین.
گفتم: آقا مهدی! شما که می گفتین قم تا خرم آباد رو سه ساعته میرین.
🌷گفت: اون مالِ روزه. شب، نباید از هفتاد تا بیش تر رفت. قانونه. اطاعتش، اطاعت از ولی فقیهه.
"شهید مهدی زین الدین"
✍کتاب یادگاران،ج ۱۰
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 در این کلیپ سوار بر ماشین زمان میشید و آینده رو به وضوح میبینید.👌👌‼️‼️
ببینید چه خواهد شد!!😳😳🤦♂🤦♂
#نشر_واجب
#فرزند_آوری
#لبیک_یا_خامنه_ای
@hadi_soleymani313
#دختر_شینا
#قسمت_99
#فصل_یازدهم
اینڪه چطور سوار ماشین شدیم و به بیمارستان رسیدیم را به خاطر ندارم. توی بیمارستان با چشم، دنبال جنازه صمد می گشتم ڪه دیدم تیمور دوید جلوی راهمان و چیزی در گوش پدرش گفت و با هم راه افتادند طرف بخش. من و مادرشوهرم هم دنبالشان می دویدیم. تیمور داشت ریزریز جریان و اتفاقاتی را ڪه افتاده بود برای پدرش تعریف می ڪرد و ما هم می شنیدیم ڪه دیروز صمد و یڪی از همڪارانش چند تا منافق را دستگیر می ڪنند. یڪی از منافق ها زن بوده، صمد و دوستش به خاطر حفظ شئونات اسلامی ، زن را بازرسی بدنی نمی ڪنند و می گویند: «راستش را بگو اسلحه داری؟» زن قسم می خورد اسلحه همراهم نیست. صمد و همڪارش هم آن ها را سوار ماشین می ڪنند تا به دادگاه ببرند. بین راه، زن یڪ دفعه ضامن نارنجڪش را می ڪشد و می اندازد وسط ماشین. آقای احمد مسگریان، دوست صمد، در دم شهید، اما صمد زخمی می شود.
جلوی در بخش ڪه رسیدیم، تیمور به نگهبانی ڪه جلوی در نشسته بود گفت: «می خواهیم آقای ابراهیمی را ببینیم.»
نگهبان مخالفت ڪرد و گفت: «ایشان ممنوع الملاقات هستند.»
دست خودم نبود. شروع ڪردم به گریه و التماس ڪردن. در همین موقع، پرستاری از راه رسید. وقتی فهمید همسر صمد هستم، دلش سوخت و گفت: «فقط تو می توانی بروی تو. بیشتر از دو سه دقیقه نشود، زود برگرد.»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#دختر_شینا
#قسمت_100
#فصل_یازدهم
پاهایم رمق راه رفتن نداشت. جلوی در ایستادم و دستم را از چهارچوب در گرفتم ڪه زمین نیفتم. با چشم تمام تخت ها را از نظر گذراندم. صمد در آن اتاق نبود. قلبم داشت از حرڪت می ایستاد. نفسم بالا نمی آمد. پس صمد من ڪجاست؟! چه بلایی سرش آمده؟!
یڪ دفعه چشمم افتاد به آقای یادگاری، یڪی از دوستان صمد. روی تخت ڪنار پنجره خوابیده بود. او هم مرا دید، گفت: «سلام خانم ابراهیمی. آقای ابراهیمی اینجا خوابیده اند و اشاره ڪرد به تخت ڪناری.»
باورم نمی شد. یعنی آن مردی ڪه روی تخت خوابیده بود، صمد بود. چقدر لاغر و زرد و ضعیف شده بود. گونه هایش تو رفته بود و استخوان های زیر چشم هایش بیرون زده بود. جلوتر رفتم. یڪ لحظه ترس بَرَم داشت. پاهای زردش، ڪه از ملحفه بیرون مانده بود، لاغر و خشڪ شده بود. با خودم فڪر ڪردم، نڪند خدای نڪرده...
رفتم ڪنارش ایستادم. متوجه ام شد. به آرامی چشم هایش را باز ڪرد و به سختی گفت: «بچه ها ڪجا هستند؟!»
بغض راه گلویم را بسته بود. به سختی می توانستم حرف بزنم؛ اما به هر جان ڪندنی بود گفتم: «پیش خواهرم هستند. حالشان خوب است. تو خوبی؟!»
نتوانست جوابم را بدهد. سرش را به نشانه تأیید تڪان داد و چشم هایش را بست.
ادامه دارد...✒️
@hadi_soleymani313
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#دختر_شینا
#قسمت_101
#فصل_یازدهم
این شد تمام حرفی ڪه بین من و او زده شد. چشمم به سِرُم و ڪیسه خونی بود ڪه به او وصل شده بود. همان پرستار سر رسید و اشاره ڪرد بروم بیرون.
توی راهرو ڪه رسیدم، دیگر اختیار دست خودم نبود. نشستم ڪنار دیوار. پرستار دستم را گرفت، بلندم ڪرد و گفت: «بیا با دڪترش حرف بزن.»
مرا برد پیش دڪتری ڪه توی راهرو ڪنار ایستگاه پرستاری ایستاده بود. گفت: «آقای دڪتر، ایشان خانم آقای ابراهیمی هستند.»
دڪتر پرونده ای را مطالعه می ڪرد، پرونده را بست، به من نگاه ڪرد و با لبخند و آرامشی خاص سلام و احوال پرسی ڪرد و گفت: «خانم ابراهیمی ! خدا هم به شما رحم ڪرد و هم به آقای ابراهیمی. هر دو ڪلیه همسرتان به شدت آسیب دیده. اما وضع یڪی از ڪلیه هایش وخیم تر است. احتمالاً از ڪار افتاده.»
بعد مڪثی ڪرد و گفت: «دیشب داشتند اعزامشان می ڪردند تهران ڪه بنده رسیدم و فوری عملشان ڪردم. اگر ڪمی دیرتر رسیده بودم و اعزام شده بودند، حتماً توی راه برایشان مشڪل جدی پیش می آمد. عملی ڪه رویشان انجام دادم، رضایت بخش است. فعلاً خطر رفع شده. البته متاسفانه همان طور ڪه عرض ڪردم برای یڪی از ڪلیه های ایشان ڪاری از دست ما ساخته نبود.»
ادامه دارد...✒️
#دختر_شینا
#قسمت_102
#فصل_یازدهم
چند روز اول تحمل همه چیز برایم سخت بود؛ اما آرام آرام به این وضعیت هم عادت ڪردم.
صمد ده روز در آن بیمارستان ماند. هر روز صبح زود خدیجه و معصومه را به همسایه دیوار به دیوارمان می سپردم و می رفتم بیمارستان، تا نزدیڪ ظهر پیشش می ماندم. ظهر می آمدم خانه، ڪمی به بچه ها می رسیدم و ناهاری می خوردم و دوباره بعدازظهر بچه ها را می سپردم به یڪی دیگر از همسایه ها و می رفتم تا غروب پیشش می ماندم.
یڪ روز بچه ها خیلی نحسی ڪردند. هر ڪاری می ڪردم، ساڪت نمی شدند. ساعت یازده ظهر بود و هنوز به بیمارستان نرفته بودم ڪه دیدم در می زنند. در را ڪه باز ڪردم، یڪی از دوستان صمد پشت در بود. با خنده سلام داد و گفت: «خانم ابراهیمی ! رختخواب آقا صمد را بینداز، برایش قیماق درست ڪن ڪه آوردیمش.»
با خوشحالی توی ڪوچه سرڪ ڪشیدم. صمد خوابیده بود توی ماشین. دو تا از دوست هایش هم این طرف و آن طرفش بودند. سرش روی پای آن یڪی بود و پاهایش روی پای این یڪی. مرا ڪه دید، لبخندی زد و دستش را برایم تڪان داد. با خنده و حرڪتِ سر سلام و احوال پرسی ڪردم و دویدم و رختخوابش را انداختم.
تا ظهر دوست هایش پیشش ماندند و سربه سرش گذاشتند. آن قدر گفتند و خندیدند و لطیفه تعریف ڪردند تا اذان ظهر شد. آن وقت بود ڪه به فڪر رفتن افتادند.
ادامه دارد...✒️
@hadi_soleymani313
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺نماهنگ همخوانی قرآن کریم
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
🌀بر اساس تلاوت به یادماندنی شیخ محمد صدیق منشاوی
📜آیات پایانی سوره مبارکه حشر و آیات ابتدایی سوره مبارکه علق
🕌تصویر برداری شده در:
مسجد تاریخی جامع اصفهان
📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت:
🖥 aparat.com/v/eVZb1
📲لينک کانال ایتا:
🌐 @tasnim_esf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️سلام آغاز و انتهای عشق!
سلام مبدا و منتهای نور!
سلام شروع و پایان قصه خلقت!
✨ أنْتُمُ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ
⏳ ۱۵ روز مانده به نیمه شعبان
#تا_همیشه_سلام
#امام_زمان
@hadi_soleymani313
یک عدهای ندیده اویس قرن شدند ...
#سپاه_محمدرسولاللهﷺ
🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺
🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊
صبحتون شهدایی🌞🌞🌞
@hadi_soleymani313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷
لشکر۱۴امام حسین علیه السلام،جاده اهواز ابادان
شهرک دارخویین
@hadi_soleymani313