#الهام
#پارت148
اونم فقط برای اینکه با افتخار جلوی پارسا درم بیاری و بگی بیا اینم فتح من ! بیتا ارزونیه خودت ... من یکی دیگه رو
از چنگت درآوردم ؟
متاسفم ... واقعا برای خودم و بیشتر از اون برای شما متاسفم که تمام زندگیتون صرف یه حماقت بچگانه شد که
اسمشو گذاشتین عشق !
حالا اومدین اینجا و بی مقدمه به من میگین که از عشق من خواب و خوراک ندارید ... اونم از کی ! از همون بار اولی
که منو تو کوه دیدید
کنار گرگ دیدی و عاشق شدی و پا پس کشیدی !
هه مثل این می مونه که یه روباه عاشق بره بشه ولی به احترام یا از ترس گرگی که کنارشه پا پیش نذاره
حالا فوقش یا گرگه بره رو میبلعه یا اینکه بلاخره با زرنگی طعمه ی روباه میشه دیگه ! از این دو حالت که خارج نیست
ولی کور خوندی آقای شکیبا من از اونهایی نیستم که فکر می کنی ... حداقل دیگه نیستم !
نه می خوام و نه می تونم که به همچین آدمی اعتماد کنم ، گذشته شما آینده اتون رو هم میسازه
دیگه نمی خوام ببینمتون ! از همین راهی که اومدین برگردین و این مزخرفاتم تو گوش اونایی زمزمه کنید که عاشق
چشم و ابروی امثال شما میشن نه من !
شاید فکر نمی کرد انقدر راحت دستشو بخونم شایدم من اشتباه می کردم ،
ولی سکوتش در مقابل اینهمه حرف برام کمی عجیب بود و به درستیه حدسم در مورد به رخ کشیدن من برای رو کم
کنی جلوی پارسا مهر تایید می زد!
نمی دونستم باید چجوری بهش بفهمونم که من از هر چی که مربوط به گذشته ام یعنی همین چند وقت پیش باشه
متنفرم ، حتی از خودش !
اینجوری نمیشد ، مطمئن بودم اگر یکم نرم بشم و دلم براش بسوزه اونی که نباید بشه میشه
بخاطر همین از سکوتش استفاده کردم و خیلی بی فکر و ناگهانی گفتم :
_در ضمن لطفا دیگه هیچ اسمی از من نیارید
اشکان : چرا !؟
دلم سوخت نمی دونم برای خودم یا اون ! ولی مجبور بودم
_چون ... چون که من ... من نامزد دارم
با داد گفت :
_چی !؟
سرمو انداختم پایین و ادامه دادم :
_گفتم که نامزد دارم ، ولی مطمئن باشید اگر پای کس دیگه ای هم در میون نبود من بازم به شما جواب منفی می
دادم
چون تازه فهمیدم اصلا آدم اهل ریسکی نیستم ، متاسفم که نا امیدتون کردم اما همه ی اون چیزایی که گفتین دلیلی
برای کنار اومدن من با شما نبود !
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🔺حضرت زهرا(س) در روزهای پایانی عمر،از چه چیز غمگین بودند؟
🔻حتماً ببینید و انتشار دهید...
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ چشم میگیم اگر گوش کنند ... !!!
📽 یه سری ساختم به نام
"حسن خطرناکه حسن" معروف شد
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••🕊••
<مـادَرتوسایہیسَرمَنی|~🪴
|مادَراُمیدآخَرمنی|~🌟
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
[🖤🥀]
.
.
مـادرےدربـسـتربـیمارےواربـابما
روزوشـبگـریـہبراےحالمادرمےڪند..🍂
.
.
#اگرمیتوانےبمانےبمان
-رفاقتتاشهادت
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃مادری حضرت زهرا...
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#الهام
#پارت149
ازتون خواهش می کنم به حرمت همین یه ذره احترامی که هنوز براتون قائلم دیگه اینجا نیاید و مزاحم من نشین
بابت همه چیز متاسفم ... خداحافظ
هنوزم توی چشم هاش بهت موج می زد که برگشتم سمت کتابخونه و راه افتادم .
نزدیک در ورودی بودم که خودشو بهم رسوند و گفت :
_چرا دروغ میگی ؟ فقط برای اینکه ازم می ترسی؟
_نه ! اصلا ، من از کسی نمی ترسم چون حالا یه حامیه قوی دارم از جنس خودم
_هه ! بازم داری دروغ میگی
دیگه داشت کفرمو در می آورد ، با عصبانیت زل زدم تو چشمش و گفتم :
_دلیلی برای دروغ گفتن نمی بینم اونم به شما ! اگر خیلی شک داری می تونی با چشمای خودت ببینی
هر روز میاد دنبالم چون پسر عمه ام هست ! یه پسر صاف و ساده که هیچ گذشته ی ناپاکی نداره
در ضمن با گذشته ی منم کاری نداره ، انقدرم غیرت داره که جلوی همه بخاطر من وایسته...
دیگه چیزی نگفتم و با همون قیافه ی داغونه عصبی در ورودی رو باز کردم و رفتم تو
امیدوارم بودم که باور کنه و بره ، چه غلطی کردم پای حسامو کشیدم وسط اونم بیخودی !
ولی تنها فکری بود که به ذهنه دره پیتم رسید ... خدایا خودت کمکم کن تا دیوونه نشدم
رفتم سمت آبسرد کن و چند تا مشت آب خنک زدم به صورتم ، ولی هنوزم داغه داغ بودم
کتایون چیزی نپرسید انگار خودش فهمید که اوضاع زیاد مناسب و آروم نیست ، دلم شور میزد
نکنه کار بدی کردم که این چیزا رو گفتم بهش ؟ وای خدایا اگر گیر بده به حسام چی !
مدام چشمم به ساعت بود که زودتر از این کتابخونه ی لعنتی بزنم بیرون ، دلم می خواست خودمو به ساناز برسونم
بالاخره این عقره هاب کوفتی حرکت کرد و وقت رفتن شد ، با یه خداحافظی سرسری اومدم بیرون .
نگاهم چرخید سمت نیمکت ، باورم نمی شد که هنوز اشکان نشسته بود! با دیدنم حرکتی نکرد
مثل همیشه سر ساعت ماشین حسام ترمز زد ، مردد بودم . یه لحظه ترسیدم از اینکه حسام رو ببینه
نکنه بعدا به فکر انتقام و این چیزا بیفته ؟ خدایا چرا مخمصه هایی که من توش میفتم تمومی نداره ؟
گمونم وقتی حسام دید مثل چوب خشک وایستادم و هیچ حرکتی نمی کنم شک کرد ، چون پیاده شد و با اشاره
پرسید چرا نمیای ؟
دیگه موندنو جایز ندونستم ، آب دهنمو قورت دادم و راه افتادم .
صدای اشکانو پشت سرم شنیدم
_ازش خوشم اومد ، شنیدی میگن طرف با یه نگاه به دلم نشست ؟ انگار تو خانوادت ارثیه !
سوالی رو که بیخ گلوم گیر کرده بود باید می پرسیدم ! می خواستم شر همه چی یدفعه کم بشه ....
خیلی سریع گفتم :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آتیش کینه ها زهرا رو می سوزونه
#کربلایی_بهزاد_فلاح_قنبری
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#استوری
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#آرامش_الهی
شـبها آرامـشی دارند
از جنـس خـدا
پـروردگارت همـواره
با تـو همـراه است
امشـب از همـان شـبهائی ست
ڪه برایـت یک
شـب بخیـر خـدایی آرزو کردم
🍁شبتون سرشار از آرامـش🍁
🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸الـهـی که امـروزتـون
💕پرباشه از خبرای خوش
🌸پر باشه از پـیام های
💕زیبـای عشق و محبت
🌸الـهـی خـدا هر لحظه
💕حواسش بهتون باشه
+همش دارم فڪر میڪنم
شهـدا تو فاطمیہ چه جور التماس
مادرڪردن ؟!
ڪه خریدشون وبردشون ....
ڪاش ماهم بلد بودیم♡:)
#ایامفاطمیہ🖤
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•