eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق خوب زندگیم ارباب 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن‌ڪہ استغفار‌خیلے‌خوبہ..! حَتے‌اگہ‌بہ‌خیال‌خودٺ گناهے‌رو‌مرتڪب‌نشده‌باشے، استغفار‌ڪن دِل‌رو‌جَلا‌میدھ!♥️:) "اَسْتَغْفِرُاللّهَ‌رَبِّـےوَاَتُـوبُ‌اِلَیـهِ" 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
‏خیلی راحت از سر کار تا خونه میریم ، نه بمبی منفجر میشه نه تو مسیرمون کسی سبز میشه و نه داعشی در کارِ اما هستن سفره هایی افطاری که این روزها یک نفر رو کم دارن💔 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمونه ای از «رُحَماءُ بَينَهُم✨ » خودتون ببینید 🖇❤️ آخه رهبر انقد مهربون ...☺️🦋 🌱 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
0{ بیـا و یك بغــل بـابـاے مـن باش(: ♥️🌻 }0 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
او که رفت حس کردم تمام وجودم سرد شد. بی حوصله شدم و غمگین. آنقدر که روی پله‌ی ورودی خانه نشستم و زل زدم به شکوفه های سیب! آنقدر که خانم جان سراغم آمد. _چی شده مستانه؟ خانم جان پشت سرم، در چهارچوب در ورودی خانه ایستاده بود. _چی شده؟... خیلی برام جالبه... اگه من به جای حامد، با مهیار ازدواج کرده بودم هم، همینطوری باهاش رفتار می‌کردید؟ _چه رفتاری! چرخیدم سمت خانم جان. _چه رفتاری؟!... اینکه اون بره تنها روستا و من بمونم... من پرستار اون روستام... چطور من اینجا بمونم و اون بره؟ _زشته دختر.... لااقل میذاشتی دو روز از عقدت می‌گذشت بعد این حرفا رو میزدی! _زشته!... چی زشته؟... این رسم و رسوم مسخره زشته یا حرف من؟.... چرا نمیخوای قبول کنید که من زن حامد شدم، قبول کردم باهاش تو همون روستا زندگی کنم.... اصلا پرستار اون روستا هستم.... آخه چرا باید 6 ماه از هم دور باشیم؟ خانم جان که دلیل قانع کننده ای نداشت، تنها برای پافشاری روی حرف خودش عصبی گفت: _لوس نشو... 6 ماه که چیزی نیست... قدیما طرف میومد دختر عقد می‌کرد میرفت 2 سال بعد میومد دست زنش رو می‌گرفت و می‌برد سر زندگیش. با حرص گفتم : _بله قدیما هم مردا سه تا چهارتا زن میگرفتن... پس الانم باید مثل قدیما باشه؟ عصبی تر شد : _بلند شو خودتو جمع کن دختر... حالا ببین واسه من چه رجزی میخونه. با حرص از جا برخاستم و عمدا برای نشان دادن ناراحتی ام، سمت اتاقم رفتم و تا شب از اتاق بیرون نیامدم. چقدر آنروز دلگیر شدم! اصلا از خانم جان همچنین توقعی نداشتم. ناچار غروب حوصله ام سر رفت که به طبقه ی پایین برگشتم. انگار تمام خانه بوی دلتنگی میداد. وارد اتاق خانم جان شدم و گوشه ای کز کردم. زیر چشمی نگاهم کرد: _خب حالا که چی این جوری سِگرمه هات توهمه؟ _دلم میخواست الان روستا بودم... پیش بی بی و گلنار... حتما میومدن دیدنم... مش کاظم هم حتما ما رو شام دعوت می‌کرد.... رعنا خانم هم برامون چند تا شیشه ترشی می‌آورد... رقیه خانم هم یه شب ما رو پاگشا می‌کرد. صدای خنده ی خانم جان بلند شد. _چقدر شکمو شدی تو!... خوبه حالا هم توی خونه، ترشی هست هم تنقلات. باز دلخور از این استدلال بی منطق و غیر قابل نفوذ خانم جان، سرم را کج کردم سمت پنجره و در فکر روستا فرو رفتم. توجه توجه ❌❌❌❌❌ نویسنده ی رمان راضی نیستن که رمان با هر اسمی یا نامی حتی با ذکر منبع، کپی شود. ⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ این کار شرعا و قانونا و اخلاقا حرام حرام حرام است
•| حضور در انتخابات وظیفه هر ایرانی✌️|• 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
↺پست های امروز تقدیم بھ↶♥️🌸 🌺 شبتون فاطمے➿.• عشقتون حیـــ♥️ـــدرۍ مھرتون حسنے🌱•° ارزوتون هم حرم ارباب ان شاءالله💫°` یا امام رضا مدد ... نمازشب و وضو یادتون نره🦋•• التماس دعاۍفرج و شھادت🥀.•• شبتون مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ آغازی زیبـاتر از ســـلام نیست روزتون پر از مهر و محبت و برکت ســــــــــــلام صبح تون بخیر وشادی ╰══•◍⃟🌾•══╯
کارنامه ی هشت سالهِ دولت🤦🏻‍♂ . . 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•