#پارت37
رمان آنلاین
#مثل_پیچک🌱
🖌 به قلم #مرضیه_یگانه
صبحانه رو یادم نیست خوردم یا نخوردم . شاید در حد یک لقمه به اصرار خانم جان . مهیار با همه تندی که با او کردم ، باز همراهم برای فیزیوتراپی آمد . ساکت بودیم در راه و من حس بدی داشتم از حضورش .
نمیدانم چرا میخواستم همه اتفاقات بد رخ داده را گردنش بیاندازم . در حالی که خوب می دانستم که کنکاش کردن و دنبال مقصر گشتن بیهوده ترین کار ممکن است . وقتی به مرکز فیزیوتراپی رسیدیم ، مهیار زودتر از من از ماشین پیاده شد و سمت من امد . دستش را دراز کرد اما باز بی توجه به او ، دستم را به لبه ی درِ باز تاکسی گرفتم و روی پاهای سستم برخاستم.
مهیار این بار شانه به شانه ام آمد و بی آنکه منتظر اجازه ی من باشد ، دستش را دور کمرم حلقه کرد تا بتوانم راه بیایم . وارد مرکز شدیم و در میان شلوغیهای رفت و آمد ها ، در سالن انتظار نشستیم . نگاهم روی دستانم بود و فکرم درگیر تمام نبودها ، کمبودها ، تلخی ها و ناخوشی ها . یک لحظه دست مهیار را دیدم که سمت دست من آمد و انگشتان دستم را تصاحب کرد .
نگاهش نکردم اما صدایش را کنار گوشم شنیدم .
_میدونم ... باورش برای همه ما سخته مستان جان ... مهلت میدم که با خودت کنار بیای ... راضی کردن خانواده من زیاد سخت نیست ... تا تو با خودت و این مسئله کنار می آیی ، من هم پدر و مادرم را راضی می کنم .
انگار همین حرفها باعث انفجاری در وجودم شد . سرم سمتش چرخید . نگاهم در نگاهش نشست . هر چه من عصبی بودم ، او آرام تر جلوه می کرد .
_نمیخواد خانواده ات رو راضی کنی ... دست از سرم بردار مهیار .
با آنکه غمی در نگاهش نشست اما لبخند زد .
_حالا زوده در این مورد حرف بزنیم ... باشه ؟ ... باشه یه فرصت دیگه .
حوصله بحث نداشتم و سکوت کردم و در آن سکوت ،فرصتی شد برای شنیدن حرفهای بین پرستاران و بهیاران بخش فیزیوتراپی .
_ راستی شنیدی در مورد دکتر پور مهر ؟ ... میگن درخواست یکپرستار کرده برای روستای زرین دشت ... جای خیلی قشنگه ... یه روستای خوش آب و هوا ... فقط بدیش اینه که باید اون دکتر بد اخلاق و اخمالو رو تحمل کنی .... اگه من میتونستم تحملش کنم ، قید این بیمارستان و فیزیوتراپی رو میزدم و میرفتم اونجا .
و کم کم در افکار خودم غرق شدم . اما اسم روستای زرین دشت ، در افکارم آشنا می آمد . همان روستایی که چندین بار در عالم کودکی به همراه خانواده ام برای تفریح به آنجا رفته بودیم . و چه خاطره های خوشی رقم خورد .
اما روزها آمد و رفت و هیچ چیز عوض نشد . روزگار همان روزگار ... زندگی همان زندگی ... شیرینی ها و تلخی هایش هم همان شیرینی ها و تلخی ها ... هنوز آقا آصف و عمه زیبا مخالف ازدواج ما بودند و هنوز هم یادم بود که عمه زیبا ، شب تصادف گفته بود که برای مهیار آرزوها دارد و این اصرار بی جهت مهیار ، تنها میتوانست گَرد و خاک خاطرهها را باز جلوی چشمانم بلند کند و حالم را خراب تر .
دیگر دلم دنبال مقصر نبود . فقط تنهایی میخواست . جایی که از همه ی خاطرات جدا شوم شاید . برای یک سال یا بیشتر .حتی حوصله مهیار را هم نداشتم.
یک فکر مزاحم دائم در سرم بود که :
" حس مسموم این عشق ، نفس پدر و مادرم را گرفته بود "
و وسوسه ای خام داشت مرا هم وادار می کرد که اینگونه استدلال کنم که این عشق نحس است !
🌺رفتن به پارت اول👇🌺
https://eitaa.com/hadis_eshghe/18459
🖌 به قلم نویسنده محبوب #مرضیه_یگانه
#کپی_رمان_حرام حتی بالینک کانال واسم نویسنده⛔️
🦋✨کانال حدیث عشق✨🦋
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌱 حـــديثــــ عـــشـــق (رمان)
#پارت37 رمان آنلاین #مثل_پیچک🌱 🖌 به قلم #مرضیه_یگانه صبحانه رو یادم نیست خوردم یا نخوردم . شای
دوستان وهمراهان عزیز
به جبران دیروز که پارت نرسبد براتون بزنیم
امروز ۳ پارت براتون زدیم😍😍😍❤️
#صبح
صبح است بیا پرواز کنیم🌸
دروازه دل به دوستی باز کنیم
دیروز که رفت،رفته را غم نخوریم 🍂🌸
یک روز دگر به شوق آغاز کنیم
روزتون عالی همراه با لبخند😍
سلام
صبحتون بخیر😍♥️
حـــجــابوصـیــتشـــهداء🥀🕊
◽️عفیف بمان بانــو دَر را ببند بگذار در بزنند،
بگذار بگویند مهمــان نواز نیستــی..!
◽️بگذار بگويند...... اینگونـه هر کسـی حریم دلت را لمس نمیکند
#مــــدافـــع_حـــریـم🌺🍃
باشــهداء_تـاســیدالــشــهــداء🇮🇷
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
سلام میکنم از دور بر تو و حرمت
سلام من به بلندایِ بیرق و علمت
#یااباعبدالله
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#منتظر...✨♥️
•○[بنویسید بھ روے لحدم🖤✨
مݧ فقط عشق حسیݧ بݧ علے را بلدم✔️👌
ننویسید ڪھ او خادم بد عهدے بود...😔
بنویسید:
ڪھ او
♥️منتظر مهدے♥️ بود...]○•
#امام_زمانم_بیا_که_غرق_دنیا_شده_ام
#اللهمعجللولیڪالفرج
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
منودریاب حسـین به حرمـت محتاجمـ
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🥀💔🌿
تو گناه میڪنے و اون داره اشڪ میریزه.
اون بجای تو استغفار میڪنه،
دست به دامن خـــ❤️ـــدا میشه،
میگه خدایا!
به منِ مهدے ببخش!
خشنودی قلب امام زمان عج گناه نکنیم😔
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨شب و آرامشی دیگر ...
خداوند در کنار توست🌺
و آماده برای شنیدنِ حرف هایت
پس آرزوهایت را با عشق❣
برایش تعریف کن و دل
به مهرِ الهی بسپار ....❣🙏
#شبتون_غرق_در_آرامش🙏
💎
#سلام_صبح_آدینهتون_بخیر_و_شادی ☕️
🍃🌸براتون آرزو می کنم
یه آدینه پر از آرامش
یه عالمه شادی از ته دل
ساعاتی دوست داشتنی
یه عالمه دلخوشی
و آدینه ای پر از خاطرات قشنگ وماندنی🌸🍃
- ناشناس.mp3
217K
جوری باش کہ هروقـت مهدی یادتوافتادبالبخندبگه خداحفظش کنه❤️
#امامزمان
#پیشنهاددانلود
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
•••
و خدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر
شهــر بـی یــار مگـر ارزش دیــدن دارد؟!
#اللّهُمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@manbardelnshin - حجت الاسلام دانشمند.mp3
5.69M
.
👤حجتالاسلام دانشمند
با هرگناه، سیلی به صورت امام زمان(عج)میزنی...😢💔
صـورت امام زمان کـبوده🥀😔
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#بیو 🌸
.
#شھیدحسنباقرے🌱'
ــــــــــــــــ
خستگۍماازڪارنیست
ازگیجۍوبیبرنامگۍاست!
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#شب
فردا
میخواهم
سرعتم را پـايين بياورم و فارغ از
بدو بدو هاى روزمره زندگى را
با تمام حواسم درک كنم.
راستش اين تصور را دارم كه
اگر سرعتم زيـاد باشد زيبايى هاى
زندگى را نديده و نشناخته رد مى كنم
و مى رسم ته خط و منتظر بـراى رفتن!
آن وقت هست كه من مى مانم
و يه دنيا حسرت.
همین فردا صبح
میخواهم زندگى را مزه مزه كنم ☺️
شبتون بخیر
یا علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شروع هفته تون عااالی
🌸زندگی و کسب و کارتون پُر برکت
🌸قلبتون پُر مهر
🌸لب تون پُر از لبخند
🌸جسم و جانتون سلامت
🌸ولحظه هاتون پُر از نگاه خدا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 دو دقیقه حرف آخر الزمانی.
🚩 حرف دل سید حسن نصرالله : ما در دل نبردی بزرگ هستیم.امام خیمه گاه ما امام خامنه ای است.در این جنگ بی طرفی وجود نداردیا با حسین هستی و یا با یزید و فرمانده حسینی ما بگوید بایستید شب فرارسید میگوییم اگر هزار بار کشته شویم
#ما_ترکناک_یابن_الحسین
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقصــدخداســټ
#فوقالعادهشنیــدنے
■ صحبت از ولایت حضرت آقا امام خامنه ای بهانه ای شد تا دوباره از آن ولادت حیرت انگیز یادی نمائیم.
روایت بسیار زیبای حجت الاسلام سعیدی
یاعلی یاعلی یاعلی❤️
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضــرټعشــــق
#استــــوࢪے.✨♥️
•●🇸 🇹 🇴 🇷 🇾 ●•
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#تلنگر❗️
{ٺو اگہ موقعـ گـناه ڪردنـ... یاد همیــن یه جملہ بیوفتے مطمئــن باش اون گنـاه ڪوفتٺــ میشــہ...
••[هر گناه= یـہ سیلے به صورٺ امامـ زمان(عج)]••💔😔
💠و حاجـ حسیــــن یڪتا همـ میگہ:
به خــدا از شهداهمـ جلو میزنیــد اگہ لذّت گناه گردنـ ڪوفتتونــ بشـہ):
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•