eitaa logo
حدیث اشک
7.4هزار دنبال‌کننده
51 عکس
97 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
از کران تا بی کران مولا امیرالمومنین هر مکان و هر زمان مولا امیرالمومنین در روایت سی هزار عالم خدا آورده است در روایت شد بر آن مولا امیرالمومنین چون خدای کعبه را جز کعبه بر او شان نیست شد امیر مومنان مولا امیرالمومنین درب علم است او و گشته در ورودیِ درش معتکف خرد و کلان مولا امیرالمومنین شد نماز ما قبول از برکت نام علی خورده مُهرش بر اذان مولا امیرالمومنین سجده بر صحن علی پای خدا بنوشته شد نور حق را شد عیان مولا امیرالمومنین صحبت ایوان اگر هر جا به هر مجلس شود گشته محور بر بیان مولا امیرالمومنین من گدایی را به عشق روی او بگزیده ام شد بهانه آب و نان مولا امیرالمومنین چون رود خاکسترم بر بادمی گوید به او تار و پودم با زبان مولا امیرالمومنین مهر او هم میکُشد هم زنده میگرداندم مهر او اکسیرِ جان مولا امیرالمومنین خوش به حال نسل من گر گوشه چشمی کند خط او خط امان مولا امیرالمومنین داده‌ زاهد وعدهٔ حورُ و پری اندر بهشت وعدهٔ ما در جنان مولا امیرالمومنین حامدآقایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
اگر به آخر لشگر مسیر شاه اُفتد به ساحت نِگهش عبد روسیاه افتد کشیده گردن خود در صُفوف مشتاقان مگر که چشم عَلیلم به پادشاه افتد توان زُل زدن دیده نیست بر خورشید ز شوکت و جبروتش ز سر کلاه افتد تلاش بی ثمر است بی ولای او طاعت اگر چه بنده به سجده هزار ماه افتد برای بردن نامش طهارتم کامل وضو به مُشک و گلاب،از دَهن گناه افتد گرفته در بغلش حیدر و به پاداشش به افتخار علی کعبه قبله گاه افتد تمام عالم امکان ز نور او روشن ز قطره های وضویش نُجوم و ماه افتد چو برگ ریز خزان وچو موش در سوراخ اگر که تیغ دو دم جان هر سپاه افتد هزار بار بمیرم،فَمَن یَمُت یَرنی هزار بار نگاهم بر آن نگاه افتد به روز واقعه با نامهء سیَه بر ما به آبروی علی بخشش اله افتد خدا کند که قبولش شود مدیحهء من ذبیح لاغر من زیر پای شاه افتد سید مصطفی سیاح موسوی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فهمیده ام که روزی این شهر دست کیست دیدم به هر دکان نجف، نام فاطمه است @hadithashk
مولای من با لب پیمانه اش بستیم پیمانی درست دست و پا کردیم در میخانه ایمانی درست پای انگور ضریحش دردمان از یاد رفت نیست درمانی به غیر از باده درمانی درست او یداله است او بالاترین دست هاست شیعه کارش در قیامت می شود آنی درست در جواب پرسش اینکه علی آیا خداست؟ آن قدر دانم که می دانی نمی دانی درست! بی امیرالمومنین راه مسلمانی خطا با امیرالمومنین رسم مسلمانی درست لقمه بی شبهه عالم سر این سفره است از تنور خانه مولا طلب نانی درست  وحید قاسمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
زبان مبهوت و قاصر از بیان نام و عنوانش خرد در باء بسم الله شد طفل دبستانش چنان در حیرتم از خیل القابش ! نمی دانم !؟ بخوانم شیر یزدان یا بخوانم شاه مردانش هُوَ الاول بخوانم حضرتش را ؟ یا هُوَ الاخر ؟ عجب شأنی ! امام المتقین خوانده ست قرآنش ولادت گاه او کعبه ، شهادت گاه او مسجد روا باشد بخوانم خانه زادِ رب سبحانش علیاً معدن الحکمه ، قسیمُ النار و الجَنه بَدا بر حال آنان که رها کردند دامانش علی صدیق الأکبر بود قبل از خلقت عالم بگو بیهوده می کوشند نتوان کرد کتمانش علی فاروق اعظم، اسم اعظم، بلکه بالاتر ! رجال معرفت دیدند با الله یکسانش اگر ممسوس فی ذات خدا شد، علتی دارد نمی گیرد پَر کاه از دهان مور وجدانش نشانی خواستی از او بجویی خاطرت باشد «عدالت» نام میدانش ، «شرف» نام خیابانش به انصاف یدالهی ترازو دار عدل ست او گدا و شاه را هم رتبه می بینی به دیوانش @hadithashk
باتو من لب بر لب پیمانه باشم بهتر است در میان زلف هایت شانه باشم بهتر است این همه عاقل اگر دیوانه باشم بهتر است تا نفس دارم در این خانه باشم بهتر است روی بام حیدرم پرواز می خواهم چه کار من به جز مدح علی آواز می خواهم چه کار شاد با شادی او با غصه اش غم میخورم بی علی شهد و شکر نه،گوئیا سَم میخورم باعلی باشم اگر،کوثر دمادم میخورم سرفرازم روزیِ شاه دو عالم میخورم من گدای آن کَسم که روی دستش دست نیست مردتر از مرتضی اصلا کسی هم هست؟نیست هست،جبریل امین هم وامدار مرتضی گردش هستی ست بی شک در مدار مرتضی چیست دنیا چشمه ای کوچک ز کار مرتضی میپرستم من فقط پروردگار مرتضی هست ماحیدر و زهرا نیز هستیِ علیست کهکشان ها گوشه ای از کار دستی علیست چهارده قرن است دلها را به غارت میبرد دشمنش محشر چه چیزی جز حقارت میبرد آخرش یک شب نجف ما را زیارت میبرد نام او را مصطفی هم با طهارت میبرد هیچکس جز او به روی دوش پیغمبر نرفت در تمام جنگ ها چون کوه ماند و در نرفت آن دمی که آن دوتا بودند چون بُز در فرار آنکسی که ماند حیدر بود وقت کارزار مثل کوهی استوار و مثل شیری با وقار لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار مرتضی با ذوالفقارش تا که حرکت میکند دشمنش از ترس دارد کشف عورت میکند سرخوش از جام غدیرم غرق در آگاهی م امشب از شوقش به پای دل به سویش راهی م من که در بحر تولای علی چون ماهی م من نه درویشم نه صوفی نه علی اللهی م یک سوالی برده من را تا به سرحد جنون جُزْ خدا آید مگر،از خانه ی کعبه برون نام زیبای علی را بر دلم حک میکنم حب غیر از مرتضی را از دلم دک میکنم من حساب دوست را از خصم منفک میکنم شک کند هرکس به او بر مادرش شک میکنم طبق امر رهبرم امروز وحدت میکنم در خفا بر آن سه تا عیاش لعنت میکنم مرتضی تا روز محشر یکه تازی میکند هر که دارد حب او را سرفرازی می کند آدمی وقتی کلاهش را که قاضی میکند بی علی خصمش وضو نه آب بازی میکند می‌رسد صبح قیامت حق نمایان میشود بی علی عبدالحمیدم عبد شیطان می شود شیعه با حب علی دارد تنفس میکند در جوارش آدم احساس تقدس میکند با دمش پروانه را مانند فطرس میکند خوش به حال آنکه پیش او تَبَسْبُسْ می کند ما اسیر در نجف،هستیم در جلب علی ما نگهبان نجف،هستیم ما کلب علی انبیا مجذوب او از اولی تا آخری شخص حق،باشد برای شخص حیدر مشتری عشق یعنی مرتضی،نه آن سه تای دیگری حیدری ام حیدری م حیدریم حیدری ذات قُدسی علی مارا مقدس می کند حَد ایمان را ولای او مشخص میکند شاه من آن است که مرحب به زانو میکشد وقت رزمش مصطفی از عمق دل هو میکشد آنکه شکلش را خدا مثل خود از رو میکشد شک ندارم حشر هم جور مرا او میکشد خوشبحالش سود کرده هر که مست مرتضاست روز محشر شک ندارم کار دست مرتضی ست @hadithashk