eitaa logo
حدیثنا
700 دنبال‌کننده
5 عکس
6 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
💠راه‌کارهایی برای پس گرفتن طلب، از بدهکار 🌿محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّ لِي عَلَى بَعْضِ اَلْحَسَنِيِّينَ مَالاً وَ قَدْ أَعْيَانِي أَخْذُهُ وَ قَدْ جَرَى بَيْنِي وَ بَيْنَهُ كَلاَمٌ وَ لاَ آمَنُ أَنْ يَجْرِيَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ فِي ذَلِكَ مَا أَغْتَمُّ لَهُ. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَيْسَ هَذَا طَرِيقَ اَلتَّقَاضِي وَ لَكِنْ إِذَا أَتَيْتَهُ أَطِلِ اَلْجُلُوسَ وَ اِلْزَمِ اَلسُّكُوتَ.» قَالَ اَلرَّجُلُ: فَمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ إِلاَّ يَسِيراً حَتَّى أَخَذْتُ مَالِي. 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۱ 🔷نقل شده است مردی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد: 🔹من نزد یکی از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) مالی (طلب) دارم، اما نمی‌توانم آن را از او پس بگیرم. بینمان درگیری لفظی‌ای هم رخ داده و اطمینان ندارم که بدون ناراحتی مسأله‌مان حل شود. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند: 🔸«این، شیوه تقاضا کردنِ (طلب) نیست، بلکه وقتی نزد او رفتی، مدت طولانی بنشین و سکوت اختیار کن.» 🔷آن مرد گوید: 🔹مدت کوتاهی این کار را کردم و مالم را پس گرفتم. •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ خَضِرِ بْنِ عَمْرٍو اَلنَّخَعِيِّ قَالَ قَالَ أَحَدُهُمَا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ فِي اَلرَّجُلِ يَكُونُ لَهُ عَلَى رَجُلٍ مَالٌ فَيَجْحَدُهُ قَالَ: «إِنِ اِسْتَحْلَفَهُ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَأْخُذَ مِنْهُ بَعْدَ اَلْيَمِينِ شَيْئاً وَ إِنْ تَرَكَهُ وَ لَمْ يَسْتَحْلِفْهُ فَهُوَ عَلَى حَقِّهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۱ 🔶از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) نقل شده است که در مورد مردی که مالی به کسی داده و او انکار می‌کند، فرمودند: 🔸«اگر او (بدهکار) را قسم دهد، بعد از آن‌که قسم خورد [که من از تو پولی نگرفته‌ام]، دیگر نمی‌تواند چیزی از او بگیرد، اما اگر او را رها کند و قسمش ندهد، حقش محفوظ خواهد بود.» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️از فرمایشات مذکور می‌توان چنین آموخت که طلب‌کار برای گرفتن طلبش باید رعایت اخلاق و آدابی را بنماید؛ 🔺نباید بی‌تابی کند و به پر و پای بدهکار بپیچد، باید با طمأنیه پیش برود و کار را به بن‌بست نکشاند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
👬آیا رعایت عدالت میان فرزندان ممکن است؟! ♦️اهل‌بیت (علیهم‌السلام) امر فرموده‌اند که میان فرزندان به عدالت رفتار کنید. 👈به عنوان مثال، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: 🍃«اعْدِلُوا بَيْنَ‏ أَوْلَادِكُمْ‏ فِي السِّرِّ كَمَا تُحِبُّونَ أَنْ يَعْدِلُوا بَيْنَكُمْ فِي الْبِرِّ وَ اللُّطْفِ.» 📚مكارم‌الأخلاق، ص۲۲۰ 🔸«(در محبت ورزیدن) میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید؛ همان‌طور که دوست دارید دیگران نیز میان شما، در نیکی کردن و لطف ورزیدن، به عدالت رفتار کنند.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• ♦️همچنین نقل شده است که مردی در مقابل پیامبر یکی از فرزندانش را بوسید و دیگری را نبوسید. 👈حضرت به او فرمودند: 🍃«فَهَلَّا سَاوَيْتَ بَيْنَهُمَا.» 📚مكارم‌الأخلاق، ص۲۲۰ 🔸«چرا میانشان رفتار برابری نداشتی؟!» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• ♦️اما از طرفی واقعیت این است که در یک خانواده، بعضی فرزندان به‌جهتی نسبت به بعضی دیگر برتری‌هایی دارند و به‌تَبَع محبوب‌ترند. 👈به روایت زیر توجه بفرمایید: 🌿روَى رِفَاعَةُ بْنُ مُوسَى عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَكُونُ لَهُ بَنُونَ وَ أُمُّهُمْ لَيْسَتْ بِوَاحِدَةٍ أَ يُفَضِّلُ أَحَدَهُمْ عَلَى اَلْآخَرِ قَالَ: «نَعَمْ لاَ بَأْسَ بِهِ وَ قَدْ كَانَ أَبِي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يُفَضِّلُنِي عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ.» 📚من‌لايحضره‌الفقيه، ج‏۳، ص۴۸۳ 🌿رفاعه بن موسی گوید: 🔷از امام کاظم (علیه‌السلام) پرسیدم: 🔹مردی چند پسر دارد که از یک مادر نیستند. آیا می‌تواند یکی را بر دیگری برتر شمارد؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«بله، اشکالی ندارد. پدرم نیز مرا نسبت به (برادرم) عبدالله برتر می‌شمرد.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• ♦️حال سؤال این است: با توجه به این واقعیت که «بعضی فرزندان نسبت به بقیه برتر و محبوب‌ترند»، چطور می‌توان به این دستور که «میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید» عمل کرد؟ 🔺اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که یکی از فرزندانشان امام بعدی (و مسلّماً از بقیه برتر و محبوب‌تر) بوده است، چه‌کار می‌کردند؟ 👈به روایت زیر توجه کنید: 🍃...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ: قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: قَالَ وَالِدِي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُصَانِعُ بَعْضَ وُلْدِي وَ أُجْلِسُهُ‏ عَلَى‏ فَخِذِي‏ و أُكْثِرُ لَهُ الْمَحَبَّةُ وَ أُكْثِرُ لَهُ الشُّكْرَ وَ إِنَّ الْحَقَّ لِغَيْرِهِ مِنْ وُلْدِي وَ لَكِنْ مُحَافَظَةً عَلَيْهِ مِنْهُ وَ مِنْ غَيْرِهِ لِئَلَّا يَصْنَعُوا بِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ إِخْوَتُهُ وَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ سُورَةَ يُوسُفَ إِلَّا أَمْثَالًا لِكَيْ لَا يَحْسُدَ بَعْضُنَا بَعْضاً كَمَا حَسَدَ بِيُوسُفَ إِخْوَتُهُ وَ بَغَوْا عَلَيْهِ فَجَعَلَهَا حُجَّةً [رَحْمَةً] عَلَى مَنْ تَوَلاَّنَا وَ دَانَ بِحُبِّنَا وَ جَحَدَ أَعْدَاءَنَا عَلَى مَنْ نَصَبَ لَنَا اَلْحَرْبَ وَ اَلْعَدَاوَةَ.» 📚تفسيرالعياشي، ج‏۲، ص۱۶۶ 🔶از امام صادق، از امام باقر (علیهماالسلام) نقل شده است: 🔸«به خدا قسم، من بعضی فرزندانم را بازی می‌دهم و روی پایم می‌نشانم و به او زیاد محبت می‌کنم و زیاد تحویلش می‌گیرم، درحالی‌که این، حق فرزند دیگرم است. 🔸اما (این کارِ من) به‌خاطر محافظت از فرزند شایسته‌ترم است در برابر این فرزندی که تحویلش می‌گیرم و دیگر فرزندان؛ تا آن‌ها با او کاری را نکنند که برادران یوسف با یوسف کردند. 🔸خداوند سوره یوسف را نازل فرمود فقط برای این‌که نمونه‌ای باشد که بعضی از ما نسبت به بعضی دیگر حسادت نورزیم، همان‌طور که برادران یوسف نسبت به او حسادت ورزیدند و بر او جنایت روا داشتند. 🔸خداوند این سوره را حجتی قرار داده است بر کسانی که از ما پیروی می‌کنند، محبت ما را برگزیده‌اند و دشمنان ما را که به جنگ و دشمنی با ما همت گمارده‌اند، انکار می‌کنند.» ✅بنابراین هرچند ممکن است یک فرزند (به هر دلیلی) از بقیه فرزندان محبوب‌تر باشد، اما والدین برای این‌که میان آن‌ها حسادت، کینه و دشمنی ایجاد نشود، باید مراقب باشند که آن‌چه در دل دارند را بروز ندهند و رعایت ظاهر را بنمایند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
👌اگر مردم به این واقعیت توجه داشتند، هیچ‌کس با دیگری اختلاف پیدا نمی‌کرد! 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«اگر مردم می‌دانستند که ابتدای خلقت چه‌گونه بوده است، هیچ دو نفری با هم اختلاف نمی‌کردند؛1⃣ 👈به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) پیش از آن‌که مخلوقات را بیافریند، فرمود: «آبی گوارا باش!2⃣ از تو بهشتم را و اهل طاعتم را خلق می‌کنم. و (نیز) فرمود: «آبی شور و تلخ باش! از تو آتشم (جهنمم) را و اهل معصیتم را خلق می‌کنم.» 👈سپس به آن دو (آب گوارا و آب شور تلخ) دستور داد که با هم بیامیزند (مخلوط شوند.) از همین روست که از مؤمن، کافر متولد می‌شود و از کافر، مؤمن. 👈بعد، خداوند مقداری گِل از سطح زمین برگرفت و آن را به‌شدّت درهم مالید؛ چنان‌که تبدیل به ذرّاتی (مثل مورچه‌هایی ریز)3⃣ شدند که روی زمین می‌خزیدند.4⃣ 👈آن‌گاه به اصحاب یمین5⃣ فرمود: «به‌سوی بهشت حرکت کنید، با سلامتی!» و به اصحاب شِمال6⃣ فرمود: «به‌سوی آتش (جهنم) حرکت کنید و من باکی ندارم!» 👈بعد، دستور داد آتشی برپا شود. آن‌گاه به اصحاب شِمال فرمود: «وارد آتش شوید!» آن‌ها از عظمت آتش وحشت کردند (و وارد نشدند.) 👈آن‌گاه به اصحاب یمین فرمود: «وارد آتش شوید!» آن‌ها وارد شدند. آن‌گاه خداوند (به آتش) فرمود: «سرد و سلامت باش!» پس آتش سرد و سلامت شد.7⃣ 👈آن‌گاه اصحاب شِمال عرض کردند: پروردگارا! فرصتی برای جبران بده! خداوند فرمود: «فرصتی دوباره دادم. پس وارد آتش شوید!» آن‌ها (جلو) رفتند، اما از عظمت آتش وحشت کردند (و وارد نشدند.) 👈از همان‌جا طاعت و معصیتِ (پروردگار) ثابت شد.8⃣ 👌پس این‌ها نمی‌توانند از آن‌ها باشند و آن‌ها نمی‌توانند از این‌ها باشند.» 📚الكافي، ج۲، ص۶ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣با توجه به مفاد این حدیث که در ادامه ملاحظه خواهید کرد، گویا در این‌جا مقصود از اختلاف، اختلافاتی است که میان «اهل طاعت» و «اهل معصیت» رخ می‌دهد. 2⃣این جمله (کُنْ...)، جمله‌ای امری است که خداوند برای «خلق اشیاء از هیچ»، آن را به‌کار گرفته است. گاهی ما با استفاده از مواد اولیه و قطعاتی که از پیش آماده شده، چیزی درست می‌کنیم. اما خداوند از هیچ (عدم)، چیز جدیدی خلق می‌فرماید و برای این کار، کافی است که بفرماید: «کُنْ»؛ «باش» (وجود داشته باش). 3⃣در متن حدیث از واژه‌ی «ذَرّ» استفاده شده که به‌معنای «ذرّات ریزی که پراکنده می‌شوند» می‌باشد؛ مثل: غبار پراکنده در هوا، انوار خورشید که در فضا پراکنده‌اند، بذر گیاه که روی زمین می‌پاشند، ذرّات نمک که روی غذا می‌پاشند، مورچه‌های ریزی که روی زمین می‌جنبند و… بنابراین انسان‌ها در «عالَم ذرّ» شبیه به چنین‌چیزهایی بوده‌اند. 4⃣امام باقر در حدیث دیگری، (به نقل از پدرشان امام سجاد علیهماالسلام) اتفاقاتی که در فاصله برگرفتن گِل از زمین تا ایجاد آن ذرّاتِ مورچه‌مانند و تقسیمشان به اصحاب یمین و اصحاب شِمال، با تفصیل بیش‌تری توصیف فرموده‌اند؛ «به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) مُشتی گِل، از همان گِلی که حضرت آدم (علیه‌السلام) را از آن گرفته بود، برگرفت. آن‌گاه آن آب گوارای شیرین را بر آن ریخت. بعد، آن (گِل) را تا چهل صباح رها کرد. بعد، آن آب شور تلخ را بر آن ریخت و تا چهل صباح آن را رها کرد. آن‌گاه وقتی آن گِل به‌هم آمیخته شد و دَم کرد (تخمیر شد)، آن را به‌شدّت درهم مالید. آن‌گاه (فرزندان آدم علیه‌السلام) مانند ذرّاتی پراکنده، از یمین (سمت راستِ) آن و از شِمال (سمت چپِ) آن (گلِ وَرز داده‌شده) خارج شدند. خداوند به همه آن ذرّات دستور داد که وارد آتش شوند. پس اصحاب یمین وارد شدند و آتش بر آنان سرد و سلامت شد، اما اصحاب شِمال از ورود به آتش سر باز زدند.» (الكافي، ج۲، ص۷) 5⃣مقصود از «اصحاب یمین» که اصطلاحی قرآنی است، مؤمنان و اهل طاعتِ پروردگار هستند. 6⃣مقصود از «اصحاب شِمال» که اصطلاحی قرآنی است، کافران و اهل معصیتِ پروردگار هستند. 7⃣در حدیث دیگری از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: «به‌راستی که (از میان اصحاب یمین) اولین کسی که (از پروردگار اطاعت کرد و) وارد آتش شد، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود.» (الكافي، ج۲، ص۷) 8⃣یعنی از آن زمان بود که مُهرِ اهل طاعت بودن یا اهل معصیت بودن بر آنان زده شد و سلوک و سرنوشتشان در دنیا (بر اساس همین تصمیم کلیدی) مشخص شد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
👈👈👈ادامه مطلب قبل…👈👈👈 🔸من در تقدیر و تدبیر و علم نافذی که به آن‌ها (آدمیان) دارم، چنین اراده کرده‌ام که میان صورت‌ها، جسم‌ها، رنگ‌ها، عُمرها، روزی‌ها و اطاعت و نافرمانی آن‌ها اختلاف باشد. بنابراین از میان آن‌ها بدبخت و خوش‌بخت، بینا و کور، کوتاه و بلند، زیبا و زشت، عالم و جاهل، توان‌گر و فقیر، مطیع و نافرمان، سالم و بیمار، کسی که زمین‌گیر است و کسی که هیچ عارضه‌ای ندارد، [از همه نوعشان] قرار دادم؛ 👈پس شخص سالم به کسی که عارضه‌ای دارد، نگاه می‌کند و مرا به‌خاطر سلامتی‌اش حمد می‌کند و کسی که عارضه‌ای دارد، به شخص سالم نگاه می‌کند و مرا می‌خواند (دعا می‌کند) و از من می‌خواهد به او سلامتی دهم و بر بلاء (امتحانی) که او را دچارش کرده‌ام صبر می‌کند. من نیز هدایای بزرگی به‌عنوان پاداش به او می‌بخشم. 👈همچنین توان‌گر (دارا) به فقیر نگاه می‌کند و مرا حمد می‌کند و شکر می‌کند و فقیر به توان‌گر نگاه می‌کند و مرا می‌خواند و از من می‌خواهد. 👈مؤمن نیز به کافر نگاه می‌کند و مرا به‌خاطر چیزی که به او هدیه داده‌ام حمد می‌کند.3️⃣ 🔸برای همین آن‌ها را آفریده‌ام تا در راحتی و سختی آزمایششان کنم؛ در زمانی که سلامت دارند و در زمانی که مبتلا هستند، در زمانی که به آن‌ها (روزی) می‌بخشم و در زمانی که چیزی نمی‌دهم.4️⃣ 🔸من، خدای فرمانروای توانا هستم. می‌توانم تمام آن‌چه بر اساس تدبیرم، تقدیر کرده‌ام را اجرا کنم و می‌توانم از میان تقدیراتم، آن‌چه که می‌خواهم را تغییر دهم و چیزی که دیرتر بوده را جلو بیاندازم و آن‌چه زودتر بوده را عقب بیاندازم. 🔸من، خدایی هستم که آن‌چه اراده کنم را انجام می‌دهم؛ در مورد آن‌چه انجام می‌دهم، مورد سؤال قرار نمی‌گیرم و این، من هستم که از مخلوقاتم در مورد کارهایی که انجام می‌دهند، سؤال می‌کنم.»» 📚الكافي، ج۲، ص۸ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣ظاهراً مقصود از «إنْس» در آیات و روایات، موجودات غیر از فرشته و جن هستند. بنابراین «انس» اعم از بنی‌آدم (حضرت آدم و نسل او) است و شامل موجوداتی (مثل نسناس) که پیش از حضرت آدم روی زمین ساکن بوده‌اند و به‌مرور (به‌خاطر فسادی که در زمین به‌پا کرده بودند،) نابود شده‌اند نیز می‌شود. 2️⃣یعنی در مورد این‌که چرا آن‌ها را به بهشت یا جهنم می‌فرستم، از کسی هراسی ندارم و پاسخ‌گوی کسی نیستم. 3️⃣کافر، کسی است که با آن‌که حقیقت را دیده و از آن آگاه است، روی آن سرپوش می‌گذارد، آن را نادیده می‌گیرد و انکار می‌کند. بنابراین کفر برای کافر، مثل بیماری برای بیمار نیست که اگر صبر کند و از خدا بخواهد، همین صبر و دعایش سبب رشدش باشد و در آزمایش الهی موفق شود. در همین فقره هم ملاحظه می‌کنید که خداوند - به‌خلاف فقره‌های قبلی - فقط تکلیف و وظیفه‌ی مؤمن را بیان می‌فرماید و در مقابلِ ایمان مؤمن، از کفر کافر سخنی به‌میان نمی‌آورد و آن را مسکوت می‌گذارد. 4️⃣بنابراین ابتلاء و آزمایشی که خداوند در دنیا برایمان فراهم کرده است، این است که انسان در هر جایگاه و موقعیتی که هست (اعم از این‌که سالم است یا بیمار، زیباست یا زشت، کوتاه‌قد است یا بلندقد، سردمزاج است یا گرم‌مزاج، صبور است یا عجول، رئیس است یا مرئوس، داراست یا ندار و…)، به تکلیف خود عمل کند؛ شاکر باشد (شکر قلبی، زبانی و عملی)، به درگاه خداوند دعا کند و فقط از او بخواهد، صبر کند، برای رشد خود بکوشد، در عبادت از خدا و تبعیت از او و اولیائش نهایت امکانات خود را - چه کم باشد و چه زیاد - به‌کار گیرد و… 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠فقط لب و دهن نباشیم! 🔺گاهی ما حرفی می‌زنیم و ادعایی می‌کنیم، ولی به آن عمل نمی‌کنیم. 🔺گاهی عمل هم می‌کنیم، اما نیتمان خالصانه نیست؛ بلکه مثلاً ریاکارانه است. ♦️رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای پذیرفته شدن این حرف و عمل، علاوه بر نیت خالصانه، شرط دیگری نیز ذکر فرموده‌اند. 👈ملاحظه بفرمایید… 🌿…عَنْ أَبِي عُثْمَانَ اَلْعَبْدِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: 🍃«لاَ قَوْلَ إِلاَّ بِعَمَلٍ وَ لاَ قَوْلَ وَ لاَ عَمَلَ إِلاَّ بِنِيَّةٍ وَ لاَ قَوْلَ وَ لاَ عَمَلَ وَ لاَ نِيَّةَ إِلاَّ بِإِصَابَةِ اَلسُّنَّةِ.» 📚الكافي، ج۱، ص۷۰ 🔶از امام صادق، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است: 🔸«هیچ حرفی (نزد خداوند، پذیرفته) نیست، مگر به‌واسطه عمل (به آن)، 🔸هیچ حرف و عملی (پذیرفته) نیست، مگر به‌واسطه نیّت (خالصانه) 🔸و هیچ حرف و عمل و نیتی (پذیرفته) نیست، مگر این‌که با سنّتِ (من) منطبق باشد.» 👈در منبعی دیگر، در ادامه این فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، این جمله نیز اضافه شده است: 🍃«…وَ مَنْ تَمَسَّكَ بِسُنَّتِي عِنْدَ اِخْتِلاَفِ أُمَّتِي كَانَ لَهُ أَجْرُ مِائَةِ شَهِيدٍ.» 📚المقنعة، ج۱، ص۳۰۱ 🔸«…و کسی که هنگام (بروز) اختلاف در امّت من، به سنتِ من تمسّک جوید، اجر صد شهید برای او خواهد بود.» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈همان‌طور که ملاحظه فرمودید، انسان حتی اگر با نیت خالصانه، عمل نیکی را انجام دهد، اما عملش مخالف آموزه‌های دینی و سنت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) باشد، آن عمل مورد قبول خداوند (عزّوجلّ) نخواهد بود. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona