eitaa logo
نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
73.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
326 ویدیو
649 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله حائری‌شیرازی (ره) نظرات، پیشنهادات و انتقادات: @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi کانال صوتی: @haerishirazi_mp3 شماره تماس: 09195194676 [لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید]
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸باید باد نماز شب بیرون برود تا دوباره بتوانی بخوانی! 🔸 اگر شما نماز که خواندی و خودت را نسبت به خدا، بدهکارتر دیدی، این یعنی نمازت قبول شده؛ اما اگر نمازت را خواندی و خودت را طلبکار دانستی، نمازت قبول نشده! علامت قبولی نماز، افزایش احساس بدهکاری است! اگر بنشینی و حسابش کنی، می‌فهمی که بدهکارتر شدی و اگر بدهکار بشوی، توفیق نماز به تو داده می‌شود. اما اگر احساس طلبکاری کردی، توفیق نماز از تو سلب می‌شود. بسیاری از مردم یک بار نماز شب می‌خوانند، دیگر نمی‌توانند بخوانند «تا وقتی که باد این نماز بیرون برود!» @haerishirazi
استاتوس134.jpg
645.4K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸وقتی قول دادم جبران کنم، در باز شد!🔸 👈 (خاطره ای در مورد عواقب ) ▫️خیلی سخت است کسی در مقام شهادت دادن باشد اما شهادت را انکار کند. گاهی به خاطر «یک ریال»، انسان را زمین می زنند! من آنچه برای خودم واقع شده را برای شما می گویم که سعی کنید برایتان تکرار نشود. ▫️زمانی که قم زندگی می کردم، گاهی به زیارت حضرت (سلام الله علیه) می رفتم. امامزاده ای است و علاقه داشتم به آنجا بروم. یکبار که اتوبوس سوار شده بودم، کنار دست من هم یک آقای سیدی نشسته بود. آن موقع، فاصلۀ بین حرم تا علی بن جعفر را یک ریال می گرفتند. شاگرد رانندۀ این اتوبوس آمد و پول ها را جمع کرد. سراغ آن سید آمد که بگیرد. گفت من دادم به شما! شاگرد گفت ندادی! این سید گفت که این آقا شاهد بودند که من دادم. من اگر کمی بیشتر به یاد می آوردم. منتها برای این که وقتم را صرف این مسائل نکنم، فکر کردم وارد بحث اینها نشوم. گفتم که من توجه نداشتم. مسألۀ ساده ای به نظرم رسید و از کنار آن رد شدم. ▫️آمدم در این حرم امامزاده. هر وقت آنجا می آمدم، حالت اقبال و توجه برایم محسوس بود. این دفعه در باز بود، اما در بسته بود!! وقتی آنجا نشستم دیدم، که اصلاً مثل این که داخل حرم نیستم! نه اقبالی، نه توجهی، نه حال عبادتی، هیچ چیز نداشتم. متوجه شدم که یک اشکالی در کار بوده. مسأله ای بوده. امامزاده که همان است که همیشه بود. پس من شده ام. ▫️گاهی هست که انسان به حضور امامزاده می رود اما چیزی نمی بیند. می گوید امامزاده از آن امامزاده های صحیح النسب نیست! نمی گوید حال خودش و راه آمدنش و ظهورش و حضورش درست نیست. ضعف خودش را به امامزاده نسبت می دهد و با خودش می گوید امامزاده ها فرق می کنند؛ بعضی هایشان چیزهایی دارند که به آدم بدهند ولی بعضی هایشان چیزی ندارند که به آدم بدهند!! خب اگر انسان افتاد در این دنده، مشکل می شود. همیشه خودش را توجیه می کند. ▫️من دیدم که نه! این امامزاده کسی نبوده که من بتوانم در رابطه با آن بگویم که این، دارایی ای ندارد. فکر کردم، یادم آمد که نسبت به این جریانی که در اتوبوس اتفاق افتاد، مسامحه کردم. شاید نیم ساعت من بر اساس همین مسأله به ایشان التماس می کردم و قول می دادم که من می روم و او را هر جوری هست پیدا می کنم و می کنم. بعدش ! وقتی من از روی صمیمیت قول دادم، برگشت به همان حالت های قبلی. ▫️مدتی دنبال او می گشتم تا او را پیدا کردم. گفتم آقا آن روز شما در اتوبوس من را به شهادت طلبیدی و من مقصرم در رابطه با شما. گفت: «آقا دقت کنید، این مسامحه ها گاهی مسأله ایجاد می کند». خودش این کار را حمل به عمدی بودن هم نکرد. خودش می دانست. اما به هر حال، گاهی هست که در مقام شهادت، مسامحه کردن مسأله ساز می شود. ▫️کتمان شهادت، خیلی مسأله بزرگی است. قرآن می گوید «و من اظلم ممن کتم شهاده عنده من الله». در این انتخابات گذشته، من بنا داشتم اصلاً نظری ندهم. یکی از آقایان شرکت کننده، نامه ای را آورد که آن کسی که قبل از شما بوده و در این مقام خدمت می کرده، این جور درباره من گفته. شما در رابطه با این، چه می گویید؟ در واقع استشهاد کرد. دیدم مقام، مقام شهادت است و کتمان شهادت، بد است. با اینکه دوست نداشتم در این قسمت مداخله کنم، اما دیدم مسأله، مسألۀ دیگری است. برای کتمان شهادت، چه جوابی به خدا بدهم؟ آن که در علی بن جعفر خوردم، کمک کرد که دیگر این چوب دوم خورده نشود. گاهی همین چوب ها، به انسان کمک می کند. یکی از الطافی که خدا در زندگی مؤمن به او دارد این است که او را به خود واگذار نمی کند. نگهش می دارد. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 آیت‌الله مصباح، ماست و در اخلاص است. @haerishirazi
♨️ توجه ♨️ تعداد زیادی از مخاطبین، به ادمین کانال پیام می دهند و تقاضای اجازه برای کپی و بازنشر مطالب کانال را دارند. به اطلاع می رسانیم، بازنشر و کپی از مطالب کانال (چه با لینک کانال و چه بدون لینک)، و مایۀ ماست. (هرچند که توصیه و ترجیح ما اینست که حتی المقدور، لینک کانال را نیز در پیام درج نمایید) دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸سبکِ حرف زدن اهل بیت (ع) با همدیگر در خانه🔸 ❤️امامان ما در وسط جهنم جامعۀ‌شان، خانواده‌ای مثل یک بساط بهشتی پهن کردند. خانۀ اهل بیت، بهشت است. می گویید نه؟ به حدیث کساء نگاه بکنید! رابطۀ اعضای خانواده به اندازه‌ای صمیمی است که پدربزرگ وقتی می‌آید و شمدی رویش می‌کشد، نوه وقتی می‌آید نمی‌گوید من این طرفش بنشینم. قانع نمی‌شود، بلکه می‌گوید: اجازه هست من هم بیایم زیر شمد؟ این شدت علاقه‌اش است. با همدیگر، ارتباط بهشتی دارند. ❤️ حرف زدن آنها را با هم ببینید! فرزند به مادر می گویند: «السلام علیکِ یا اُمّاه»: [سلام مادر جانم]. مادر هم جواب می‌دهد: «و علیکَ السلام یا قرَّه عینی و ثمره فوأدی»: [سلام بر توای روشنی چشمم و میوۀ دلم]. این رابطۀ بهشتی‌ها با هم است. این الگویی است که ما با بچه‌هایمان اینگونه رفتار کنیم. @haerishirazi
استاتوس136.jpg
852.2K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸دعا، تأثیر دارد🔸 در روایات آمده: «اسالک ... قضاءک المبرم الذی تحجبه بایسر الدعاء؛ تو را مي‌خوانم به قضايی که آن را با آسان‌ترين دعا می پوشانی». علی بن مهزیار به امام جواد علیه السلام نامه ای نوشته است که: «در اهواز زلزله زیاد می آید. آیا اجازه می دهید من به جای دیگر منتقل بشوم»؟ حضرت فرمودند: «نه؛ بمان. به مردم بگو چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه روزه بگیرند؛ روز جمعه بروند و دعا کنند». علی بن مهزیار گفت: آمدیم این کار را کردیم و درست شد. حرف کارشناس درست است؛ اینکه این مسائل در طبیعت هست، درست است؛ اینکه خانه ها را باید محکم بسازیم، درست است؛ اما دعا هم درست است. @haerishirazi
استاتوس137.jpg
641.3K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸امر به معروف یعنی در دنده بودن!🔸 امربه‌معروف و نهی از منکر چیست؟ به ساعتتان نگاه کنید؛ این چرخ‌دنده‌های ساعت، در هم دنده شده‌اند. دنده‌هایشان داخل هم است؛ یکی که می‌چرخد، دیگری را هم می‌چرخاند. امربه‌معروف، یعنی اینکه دندۀ یکی در دندۀ دیگری گیر کند. امربه‌معروف، دنده است؛ ترک امربه‌معروف، یعنی خلاص کردن! خلاص کردن یعنی اینکه یکی بچرخد و دیگری نچرخد. وقتی امربه‌معروف و نهی از منکر ترک می‌شود، یعنی این چرخ و آن چرخ از هم دور شده‌اند؛ زده‌ای توی خلاص! این می‌چرخد، اما آن دیگری نمی‌چرخد. دندۀ فرد نمی‌خورد به دندۀ جمع؛ یعنی خوبی فرد، سرایت به دیگری نمی‌کند. خوبی‌ها وقتی شخصی شد و امر به معروف تعطیل شد، این دارد برای خودش می‌چرخد و آن دیگری هم دارد برخلاف آن می‌چرخد و منکرش را انجام می‌دهد. نتیجه‌اش اینست که «مجموعۀ جامعه» نمی‌چرخد. گاهی انسان زورش نمی‌رسد دیگری را بچرخاند، می‌زند در خلاص؛ خودش در زندگی شخصی‌اش یک آدم سالمی است، اما در زندگی اجتماعی دنده‌اش به دیگران گیر نمی‌کند. می‌خواهد اگر دیگران در غفلت می‌روند، او در غفلت نرود؛ اگر دیگران نمازشان را به تأخیر می‌اندازند، او به تأخیر نیاندازد، لذا دنده را خلاص می‌کند تا بتواند نمازش را سر وقت بخواند. اما نه، هنر این است که در عین اینکه انسان نمازش را سر وقت می‌خواند، در دنده هم بزند. @haerishirazi
استاتوس138.jpg
925.8K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸کسی از تو محروم نشود 🔸 💎 اگر کسی خوب نیست، از (علیه السلام) حاجت بگیرد. امام جواد (ع) مدینه بود. امام رضا (علیه السلام) در ایران و در مرو بود. برای امام رضا (ع) خبر آوردند که خادم‌ها هر وقت می‌خواهند پسرشان را از خانه خارج کنند از در پشتی می‌برند تا فقرا نفهمند که ایشان دارد می‌رود و درخواستی بکنند. 💎 حضرت نامه‌ای به پسرش امام جواد (ع) نوشت: «به من رسیده است که تو از درب کوچک بیرون می‌روی. به حق من بر تو که بیرون نروی مگر از درب بزرگ و همراه خودت درهم و دینار فراوان بردار و هر کس در راه از تو درخواست کرد به او عطا کن». این بابایش است که کسی از تو ! از این جهت وقتی محتاج هستی، گرفتار هستی، کمبود داری برو سراغ امام جواد (ع). 💎 برای امام جواد (ع) بخوانید و از ایشان بخواهید گرفتاری‌هایتان را رفع کند. خدا برای ما، دوازده امام گذاشته. «قد علم کل أناس مشربهم؛ هر گروهی بدانند از کجا آب می‌خورند». آن که بدهکار است بداند مَشربش امام جواد (ع) است؛ مَشکش را برود آن جا پر بکند. فقه می‌خواهد برود سراغ امام صادق (ع) ... @haerishirazi
استاتوس139.jpg
795.8K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸خداوند؛ مافوق زن و شوهر🔸 در یک ازدواج، زن و مرد، می‌بایست همچون دودست چپ و راست باشند. از خود، رأیی نداشته باشند بلکه تابع مافوق خود باشند، همان‌طور که ارادۀ انسان، مافوق دو دست او است، ارادۀ خدا، حکم و فرمان او، باید برتر از حرف زن و حرف شوهر باشد. كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا (توبه، آیه 40)، کلمۀ خدا باید بالاتر باشد. اگر مرد یک‌حرفی بزند و شما به او بگویید که خدا این‌طور گفته است، مرد باید بگوید: «اگر خدا این‌طور گفته باشد من دیگر حرفی ندارم، روی حرف خدا حرفی نمی‌زنم و حرف خدا بالای حرف من است». اگر زن هم یک‌حرفی بزند و به او بگویند: «خدا این‌چنین نگفته است، خدا جور دیگری می‌گوید». زن باید بگوید: «اگر خدا طور دیگری می‌گوید، من هم همان را می‌گویم». آن‌جا که خدا در کار باشد، زن و مرد مانند دست چپ و راست عمل می‌کنند اما آن‌جا که خدا در کار نباشد، زن و مرد، همانند دو فرد جدا از یکدیگر می‌شوند. در زندگی، زن و مرد باید باهم آن‌چنان باشند که گویی مرد، یک‌دست و زن دست دیگر است و حکم خدا و فرمان پروردگار فرمانده‌شان به شمار می‌آید. @haerishirazi
استاتوس139-copy.jpg
935.7K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸سبُکی و چالاکی🔸 یک وقتی (حکومت پهلوی) در زندان کریمخانی داخل بند عمومی بودم. جایم بین دو تا زندانی بود. آنجا مثل سیخ‌های کباب که کنار هم می‌گذارند، فقط جا برای خوابیدن بود! شبی بیدار شدم دیدم غسل برایم واجب شده. حمام هم نداشتیم. رفتم دستشویی. خودم را طاهر کردم و با همان لباس طاهرم، آمدم در بند. حوله را گذاشتم زیر پایم و با همان یک لیوان آب، یک غسل کامل کردم! نه اینطرفی فهمید، نه آن طرفی! حالم خوب بود. من الان اگر به شما بگویم که انسان ممکن است با یک لیوان آب غسل کند، باورتان می‌شود؟ درکش برایتان سخت است. وقتی انسان شک نکند، می‌تواند والا با یک تشت آب یا یک پارچ آب هم سخت است. ببینید؛ آدم با یک آبِ کم می‌تواند غسل کند؛ اما در حال طبیعی. چرا؟ چون معمولاً انسان در غل و زنجیر است. وقتی می‌خواهد حرکت کند، غل و زنجیر به او وصل است. و انسان را کند می‌کند. در حالتی که انسان از غل و زنجیر آرزو، وسوسه، تخیلات بیرون بیاید، سبک بال، سریع السیر و سریع العمل می‌شود. هر چه انسان از غل و زنجیرها آزادتر شود، نمازش در عین ساده بودن، خیلی با حال می‌شود. البته به شرط اینکه انسان از خودش خارج شود. وقتی انسان در خود فرو می‌رود و خودیت بر او غالب می‌شود، حرکت برایش دشوار می‌شود، سیر وسلوک برایش مشکل می‌شود. شما در جبهه‌ها می‌دیدید که اگر ده ساعت روی آسفالت حرکت می‌کردید، خسته نمی‌شدید اما وقتی از باتلاق می‌خواستید عبور کنید، اگر یک کیلومتر راه می‌رفتید از پا در می‌آمدید. «نفس»، باتلاق است. هرچه انسان از این باتلاق بیشتر بیرون برود، حرکت برایش راحت‌تر است. @haerishirazi
استاتوس141.jpg
892.9K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
💎 پیشنهاد: ایام ، فرصت مناسبی برای مطالعه کتاب کم نظیر است. این کتاب که از پرمخاطب ترین آثار از مجموعه کتب آیت الله حائری شیرازی است، حاوی نکات بدیعی پیرامون تحلیل واقعه عاشورا است که احتمالاً در جای دیگری نشنیده اید. شما را به ضیافت مطالعه ی این کتاب ارزشمند دعوت می کنیم. 👈 جهت تهیۀ آثار آیت الله حائری شیرازی به مراجعه فرمایید: @hekmat_books @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸امتحان قیام و قعود همراه با امام🔸 امام خمینی (ره) در جنگ هشت ساله، با چهرۀ امام حسین (ع) ظاهر شد. همه می‌گفتند: «جنگ، جنگ تا پیروزی». آنجا شما مردم امتحانتان را خوب پس دادید و نمرۀ کامل را گرفتید. یعنی 10 نمرۀ امامت را گرفتید. زمان پذیرش قطعنامه توسط امام خمینی، در شرایط امام حسن (ع) قرار گرفتید و چون شما همانطور که در جنگ همراه امام بودید، در صلح هم همراه شدید، 10 نمرۀ دیگرِ اطاعت از امامت را گرفتید. 10 نمره برای قیام با امام، 10 نمره هم برای قعود با امام. در هر دو موقعیت، مردم نمرۀ کامل امامت را گرفتند. امام کسی است که باید با قیامش قیام کنید و با قعودش قعود کنید: «الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا». علامت این که ظهور نزدیک است، این است که مردم در زمان جنگ و در زمان صلح و پذیرفتن قطعنامه از امام تبعیت کنند. بعد از پذیرش قطعنامه، رزمندگان در جبهه گریه می‌کردند، سر به دیوار می‌زدند، ولی یک گلوله هم شلیک نشد، امتحانشان را پس دادند. @haerishirazi
استاتوس143.jpg
1.34M
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸نگویید: «مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد»🔸 هرچه می توانید سنت‌های خود را در ، جدی‌تر بگیرید. نگویید: «مستحب است؛ شد شد؛ نشد نشد». این سنت‌ها از اوجب واجبات است. چرا؟ چون ما شیعیان است. پدرها جوری نسبت به عید غدیر ارادت به خرج بدهند که بچه‌ها از یک ماه، دو ماه قبل عید غدیر باشند! حتی اگر لازم شد، کنید و یک عیدی حسابی -به اندازه‌ای که به علی ارادت دارید- به بچه‌ها بدهید. نگویید: «باز من باید یک چیزی خرج کنم!» نه! مقروض می‌شوی، خب بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای، یک بار هم برای حضرت علی مقروض شو. مسیحی‌ها بابانوئل درست می‌کنند و به بچه هایشان می‌گویند: «او برای تو هدیه را آورده؛ مسیح برای تو این هدایا را آورده». بچه از اول ذهنش با عیسی (علیه‌السلام) انس می‌گیرد، رفاقت می‌کند. حالا بروید ببینیم چه کار می‌کنید! این شما و این عید غدیر. سفری، تفریحی، گردشی می‌خواهی ببری، بگو این مال عید غدیرت است! اگر هم تابستان می‌بری بگو، قولش را عید غدیر به شما دادم. قول‌هایی که می‌خواهید به آن‌ها بدهید، عید غدیر بدهید. هدایایتان و وعده‌هایتان را بگذارید در این روز تا این‌ها با عید غدیر جوش بخورند. @haerishirazi
استاتوس142.jpg
888.4K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹خاطره شهید ابراهیم همت از مرحوم آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸همسفر حجاز در عرفه🔸 پای پیاده می‌رویم. لذا در زیر آن آفتاب داغ و روی زمین داغ تر عربستان، پای پیاده از مکه به راه افتادیم. واقعا راهپیمایی خیلی سختی بود. شب بود که رسیدیم به مسجد "خیف"؛ اقامتگاه خاص مومنین. در بخشی از کتاب «به روایت همت؛ درس- گفتارهای معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت»، روایت سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت از سفری که به اتفاق یارانش در معیت مرحوم حائری شیرازی به زیارت بیت الله الحرام مشرف شد،‌ آمده است،‌ که جالب و خواندنی است. شهید همت نقل می‌کند که «جای همگی شما در مراسم حج سال 1360 خالی! در آن سال خداوند قسمت کرد و ما به اتفاق برادر بزرگترمان حاج احمد متوسلیان و در معیت یکی از بزرگان این عصر و زمانه، یعنی آیت الله محی الدین حائری شیرازی نماینده حضرت امام در استان فارس و امام جمعه کنونی شیراز ، همسفر زیارت خانه خدا شدیم. این همسفر شدن ما با ایشان از فرودگاه مهرآباد تهران، به هم اتاقی شدن ما با هم در شهر مکه منتهی شد و آقای حائری شیرازی؛ تا پایان آن سفر، در کنار ما بودند. به راستی چقدر لذت دارد که اعمال پیچیده و مناسک مشکل و در عین حال ظریف و دقیق حج را، انسان در معیت عزیزی به این بزرگی انجام بدهد؛ طوری که بتواند در هر منزل از منازل سفر، مسایل مربوط به هر مرحله را، از او بپرسد و پاسخ آنها را دریافت کند. ...خاطرم هست روز هشتم ذی الحجه پیش از حرکت به سمت صحرای عرفات، آقای حائری شیرازی به حاج احمد، شهید حاج محمود شهبازی و من گفت: مگر در زمان پیامبر اکرم و ائمه اطهار، آن بزرگواران برای عزیمت به عرفات، سوار ماشین می شدند؟. همگی جواب دادیم: معلوم است که این طور نبوده. ایشان پرسید: پس آن بزرگواران چه کار می کردند؟. گفتیم: باپای پیاده می رفتند. آقای حائری گفت: پس بهتر نیست تا ما هم از مکه پای پیاده به عرفات برویم؟! آنجا از شنیدن این سخن شیوای آقای حائری چنان خوشحال شدیم که گفتیم: بله؛ پای پیاده می‌رویم. لذا در زیر آن آفتاب داغ و روی زمین داغ تر عربستان، پای پیاده از مکه به راه افتادیم. واقعا راهپیمایی خیلی سختی بود. شب بود که رسیدیم به مسجد "خیف"؛ اقامتگاه خاص مومنین و از آنجا هم، با پای پیاده، حرکت مان را تا بیابان عرفات ادامه دادیم. به مقصد که رسیدیم، کف پای همه ما بلا استثنا تاول زده بود؛ مع الوصف، تجربه حضور در عرفات در روز بزرگ عرفه به قدری برایم لذت داشت، که اعتنایی به جراحت پاهایم نداشتم.. انگار که همین دیروز بود!" منبع: به روایت همت؛ درس- گفتارهای معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت، @haerishirazi
توجه به تکرارها.mp3
2.73M
🔊 کلیپ صوتی | آیت الله حائری شیرازی ✅ توجه به (نکته ای درباره نماز عید قربان) @haerishirazi
🔸و همچنین بر شما !!🔸 📝 حجه الاسلام محمد انجوی نژاد از آیت الله حائری شیرازی به مناسبت عید سعید قربان خاطره ای از مرحوم آیت الله حائری شیرازی دارم که مناسب است: عید قربان سال 90 بود. به شوخی برای دوستان پیامکی با این عبارت آماده کردم: عید قربان را به شما و بقیه گوسفندان عالم تسلیت عرض می کنم!! در حال ارسال بودم. رسیدم به اسم حائری. به نیّتِ علی حائری_فرزند آیت الله_ ارسال کردم و تا ارسال شد، دیدم برای موبایل خود آیت الله حائری فرستادم !!!! لحظه ای قفل کردم. عرق روی پیشانیم نشست. دستم داشت می لرزید. بعدش فکر کردم که خب ایشان پیامک نمی خوانند، خوب است زنگ بزنم به علی و بگویم: من این اشتباه را کردم بدو برو گوشی بابا را بردار پاکش کن! خوشحال شدم از این فکرِ بکر، تا آمدم شماره بگیرم دیدم پیامک آمد از خود آقا! جواب داده بودند: و همچنین بر شما! خدا درجاتشان را متعالی کند. هیچ وقت به رویم نیاوردند! منبع: (کانال رهپویان وصال) @haerishirazi