eitaa logo
نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
72.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
334 ویدیو
682 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله حائری‌شیرازی (ره) نظرات، پیشنهادات و انتقادات: @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi کانال صوتی: @haerishirazi_mp3 شماره تماس: 09195194676 [لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید]
مشاهده در ایتا
دانلود
استاتوس139.jpg
795.8K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸خداوند؛ مافوق زن و شوهر🔸 در یک ازدواج، زن و مرد، می‌بایست همچون دودست چپ و راست باشند. از خود، رأیی نداشته باشند بلکه تابع مافوق خود باشند، همان‌طور که ارادۀ انسان، مافوق دو دست او است، ارادۀ خدا، حکم و فرمان او، باید برتر از حرف زن و حرف شوهر باشد. كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا (توبه، آیه 40)، کلمۀ خدا باید بالاتر باشد. اگر مرد یک‌حرفی بزند و شما به او بگویید که خدا این‌طور گفته است، مرد باید بگوید: «اگر خدا این‌طور گفته باشد من دیگر حرفی ندارم، روی حرف خدا حرفی نمی‌زنم و حرف خدا بالای حرف من است». اگر زن هم یک‌حرفی بزند و به او بگویند: «خدا این‌چنین نگفته است، خدا جور دیگری می‌گوید». زن باید بگوید: «اگر خدا طور دیگری می‌گوید، من هم همان را می‌گویم». آن‌جا که خدا در کار باشد، زن و مرد مانند دست چپ و راست عمل می‌کنند اما آن‌جا که خدا در کار نباشد، زن و مرد، همانند دو فرد جدا از یکدیگر می‌شوند. در زندگی، زن و مرد باید باهم آن‌چنان باشند که گویی مرد، یک‌دست و زن دست دیگر است و حکم خدا و فرمان پروردگار فرمانده‌شان به شمار می‌آید. @haerishirazi
استاتوس139-copy.jpg
935.7K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸سبُکی و چالاکی🔸 یک وقتی (حکومت پهلوی) در زندان کریمخانی داخل بند عمومی بودم. جایم بین دو تا زندانی بود. آنجا مثل سیخ‌های کباب که کنار هم می‌گذارند، فقط جا برای خوابیدن بود! شبی بیدار شدم دیدم غسل برایم واجب شده. حمام هم نداشتیم. رفتم دستشویی. خودم را طاهر کردم و با همان لباس طاهرم، آمدم در بند. حوله را گذاشتم زیر پایم و با همان یک لیوان آب، یک غسل کامل کردم! نه اینطرفی فهمید، نه آن طرفی! حالم خوب بود. من الان اگر به شما بگویم که انسان ممکن است با یک لیوان آب غسل کند، باورتان می‌شود؟ درکش برایتان سخت است. وقتی انسان شک نکند، می‌تواند والا با یک تشت آب یا یک پارچ آب هم سخت است. ببینید؛ آدم با یک آبِ کم می‌تواند غسل کند؛ اما در حال طبیعی. چرا؟ چون معمولاً انسان در غل و زنجیر است. وقتی می‌خواهد حرکت کند، غل و زنجیر به او وصل است. و انسان را کند می‌کند. در حالتی که انسان از غل و زنجیر آرزو، وسوسه، تخیلات بیرون بیاید، سبک بال، سریع السیر و سریع العمل می‌شود. هر چه انسان از غل و زنجیرها آزادتر شود، نمازش در عین ساده بودن، خیلی با حال می‌شود. البته به شرط اینکه انسان از خودش خارج شود. وقتی انسان در خود فرو می‌رود و خودیت بر او غالب می‌شود، حرکت برایش دشوار می‌شود، سیر وسلوک برایش مشکل می‌شود. شما در جبهه‌ها می‌دیدید که اگر ده ساعت روی آسفالت حرکت می‌کردید، خسته نمی‌شدید اما وقتی از باتلاق می‌خواستید عبور کنید، اگر یک کیلومتر راه می‌رفتید از پا در می‌آمدید. «نفس»، باتلاق است. هرچه انسان از این باتلاق بیشتر بیرون برود، حرکت برایش راحت‌تر است. @haerishirazi
استاتوس141.jpg
892.9K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
💎 پیشنهاد: ایام ، فرصت مناسبی برای مطالعه کتاب کم نظیر است. این کتاب که از پرمخاطب ترین آثار از مجموعه کتب آیت الله حائری شیرازی است، حاوی نکات بدیعی پیرامون تحلیل واقعه عاشورا است که احتمالاً در جای دیگری نشنیده اید. شما را به ضیافت مطالعه ی این کتاب ارزشمند دعوت می کنیم. 👈 جهت تهیۀ آثار آیت الله حائری شیرازی به مراجعه فرمایید: @hekmat_books @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸امتحان قیام و قعود همراه با امام🔸 امام خمینی (ره) در جنگ هشت ساله، با چهرۀ امام حسین (ع) ظاهر شد. همه می‌گفتند: «جنگ، جنگ تا پیروزی». آنجا شما مردم امتحانتان را خوب پس دادید و نمرۀ کامل را گرفتید. یعنی 10 نمرۀ امامت را گرفتید. زمان پذیرش قطعنامه توسط امام خمینی، در شرایط امام حسن (ع) قرار گرفتید و چون شما همانطور که در جنگ همراه امام بودید، در صلح هم همراه شدید، 10 نمرۀ دیگرِ اطاعت از امامت را گرفتید. 10 نمره برای قیام با امام، 10 نمره هم برای قعود با امام. در هر دو موقعیت، مردم نمرۀ کامل امامت را گرفتند. امام کسی است که باید با قیامش قیام کنید و با قعودش قعود کنید: «الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا». علامت این که ظهور نزدیک است، این است که مردم در زمان جنگ و در زمان صلح و پذیرفتن قطعنامه از امام تبعیت کنند. بعد از پذیرش قطعنامه، رزمندگان در جبهه گریه می‌کردند، سر به دیوار می‌زدند، ولی یک گلوله هم شلیک نشد، امتحانشان را پس دادند. @haerishirazi
استاتوس143.jpg
1.34M
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸نگویید: «مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد»🔸 هرچه می توانید سنت‌های خود را در ، جدی‌تر بگیرید. نگویید: «مستحب است؛ شد شد؛ نشد نشد». این سنت‌ها از اوجب واجبات است. چرا؟ چون ما شیعیان است. پدرها جوری نسبت به عید غدیر ارادت به خرج بدهند که بچه‌ها از یک ماه، دو ماه قبل عید غدیر باشند! حتی اگر لازم شد، کنید و یک عیدی حسابی -به اندازه‌ای که به علی ارادت دارید- به بچه‌ها بدهید. نگویید: «باز من باید یک چیزی خرج کنم!» نه! مقروض می‌شوی، خب بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای، یک بار هم برای حضرت علی مقروض شو. مسیحی‌ها بابانوئل درست می‌کنند و به بچه هایشان می‌گویند: «او برای تو هدیه را آورده؛ مسیح برای تو این هدایا را آورده». بچه از اول ذهنش با عیسی (علیه‌السلام) انس می‌گیرد، رفاقت می‌کند. حالا بروید ببینیم چه کار می‌کنید! این شما و این عید غدیر. سفری، تفریحی، گردشی می‌خواهی ببری، بگو این مال عید غدیرت است! اگر هم تابستان می‌بری بگو، قولش را عید غدیر به شما دادم. قول‌هایی که می‌خواهید به آن‌ها بدهید، عید غدیر بدهید. هدایایتان و وعده‌هایتان را بگذارید در این روز تا این‌ها با عید غدیر جوش بخورند. @haerishirazi
استاتوس142.jpg
888.4K
فایل وضعیت واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
🔹خاطره شهید ابراهیم همت از مرحوم آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸همسفر حجاز در عرفه🔸 پای پیاده می‌رویم. لذا در زیر آن آفتاب داغ و روی زمین داغ تر عربستان، پای پیاده از مکه به راه افتادیم. واقعا راهپیمایی خیلی سختی بود. شب بود که رسیدیم به مسجد "خیف"؛ اقامتگاه خاص مومنین. در بخشی از کتاب «به روایت همت؛ درس- گفتارهای معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت»، روایت سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت از سفری که به اتفاق یارانش در معیت مرحوم حائری شیرازی به زیارت بیت الله الحرام مشرف شد،‌ آمده است،‌ که جالب و خواندنی است. شهید همت نقل می‌کند که «جای همگی شما در مراسم حج سال 1360 خالی! در آن سال خداوند قسمت کرد و ما به اتفاق برادر بزرگترمان حاج احمد متوسلیان و در معیت یکی از بزرگان این عصر و زمانه، یعنی آیت الله محی الدین حائری شیرازی نماینده حضرت امام در استان فارس و امام جمعه کنونی شیراز ، همسفر زیارت خانه خدا شدیم. این همسفر شدن ما با ایشان از فرودگاه مهرآباد تهران، به هم اتاقی شدن ما با هم در شهر مکه منتهی شد و آقای حائری شیرازی؛ تا پایان آن سفر، در کنار ما بودند. به راستی چقدر لذت دارد که اعمال پیچیده و مناسک مشکل و در عین حال ظریف و دقیق حج را، انسان در معیت عزیزی به این بزرگی انجام بدهد؛ طوری که بتواند در هر منزل از منازل سفر، مسایل مربوط به هر مرحله را، از او بپرسد و پاسخ آنها را دریافت کند. ...خاطرم هست روز هشتم ذی الحجه پیش از حرکت به سمت صحرای عرفات، آقای حائری شیرازی به حاج احمد، شهید حاج محمود شهبازی و من گفت: مگر در زمان پیامبر اکرم و ائمه اطهار، آن بزرگواران برای عزیمت به عرفات، سوار ماشین می شدند؟. همگی جواب دادیم: معلوم است که این طور نبوده. ایشان پرسید: پس آن بزرگواران چه کار می کردند؟. گفتیم: باپای پیاده می رفتند. آقای حائری گفت: پس بهتر نیست تا ما هم از مکه پای پیاده به عرفات برویم؟! آنجا از شنیدن این سخن شیوای آقای حائری چنان خوشحال شدیم که گفتیم: بله؛ پای پیاده می‌رویم. لذا در زیر آن آفتاب داغ و روی زمین داغ تر عربستان، پای پیاده از مکه به راه افتادیم. واقعا راهپیمایی خیلی سختی بود. شب بود که رسیدیم به مسجد "خیف"؛ اقامتگاه خاص مومنین و از آنجا هم، با پای پیاده، حرکت مان را تا بیابان عرفات ادامه دادیم. به مقصد که رسیدیم، کف پای همه ما بلا استثنا تاول زده بود؛ مع الوصف، تجربه حضور در عرفات در روز بزرگ عرفه به قدری برایم لذت داشت، که اعتنایی به جراحت پاهایم نداشتم.. انگار که همین دیروز بود!" منبع: به روایت همت؛ درس- گفتارهای معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت، @haerishirazi
توجه به تکرارها.mp3
2.73M
🔊 کلیپ صوتی | آیت الله حائری شیرازی ✅ توجه به (نکته ای درباره نماز عید قربان) @haerishirazi