eitaa logo
حافظ‌هـ
897 دنبال‌کننده
296 عکس
182 ویدیو
2 فایل
تاریخ را به حافظه بسپارید! حسینیه هنر شیراز ارتباط با ادمین: @hafezeh_shz_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
*روایت اول* اواخر روز اول اعتکاف بود که بد و بیراه به خودم را شروع کردم: -صد بار بهت گفتم توی جاهایی مثل شب قدر و ، برای خودت کار دیگه‌ای نچین. اصلا خدا این‌جور جاها رو قرار داده برای این‌که کمی تمرکز کنی نه‌اینکه صبح تا شب همه فکر و ذکرت درگیر غرفه باشه. آن‌طرفِ بیش‌فعالِ ذهنم جواب میداد: -مگه عبادات اجتماعی، مهم‌تر از عبادات فردی نیست؟ کجا میتونی ده هزار نفر آدم رو یک‌جا، سه روز دور هم پیدا کنی؟ مگه میشه بی‌خیال این بشی؟ اون دنیا چه‌جور جواب میدی که نسبت به این ظرفیت بی‌توجه بودی؟ این درگیری ذهنی را تا آخر اعتکاف داشتم. آخر هم به نتیجه‌ای نرسیدم. مثل همهٔ شب‌های قدر. مثل شب‌های دهه اول محرم. مثل خیلی روزهای دیگر. منم آن گدایِ سمجِ مفلسِ کنایه‌نفهمم/ زهر دری که برانی از آن در دگر آیم روایت محمدحسین عظیمی از بزرگ‌ترین اعتکاف کشور در شیراز_ بهمن ۱۴۰۱ تاریخ را به حافظ‌هـ بسپارید: @hafezeh_shz