eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
111 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
اگھ‌برآی‌خدآڪارڪنۍ شھآدت‌میآد‌بغلت‌مےگیرھ :) آخرش‌میشے‌الگوی‌ِچند تاجوون‌• ڪھ‌آرزوی‌ شھآدت‌ دآرن! همینقدرقشنگ‌‌ودلبر خدآهمہ‌چیو‌میچینھ‌ وآست• تو فقط‌ بآید‌ برآی‌ خودش‌ڪآرڪنے... !💕
°•🌱 حدیث روز 🌹سالروز شکست حصر آبادان 🌼 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: 🍃 «وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)... فَلَمَّا رَآى اللَّهُ صِدْقَنَا، انْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْکَبْتَ وَ انْزَلَ عَلَیْنَا النَّصْرَ حَتَّى اسْتَقَرَّ الْإِسْلاَمُ مُلْقِیا جِرَانَهُ وَ مُتَبَوِّئا اوْطَانَهُ.» 🍃 «ما با رسول الله (صلى اللّه عليه و آله) بوديم... پس آنگاه که خدا، راستى و اخلاص ما را دید، چون خداوند راستى ما را ديد دشمن ما را سركوب كرد و يارى خود را بر ما فرو فرستاد تا آن وقت كه اسلام همانند شترى كه سينه و گردن براى استراحت به زمين نهد و در جاى خود بخوابد، استقرار يافت.» 📚 نهج‌البلاغه، خطبه ۵۶
382_18638638609537.mp3
3.02M
❤️با یاد خدا دلها میشوند❤️ 🎙 تلاوت سوره های چهار قُل با صدای بهشتی استاد 📗 کافرون ، توحید ، فلق و ناس 🔰 حتماً دانلود کنید و تو گوشیتون داشته باشید و قبل از خوابیدن همیشه گوش کنید .بسم الله الرحمن الرحیم. : نشرصدقه جاریه باذکر5صلوات 🌼أللَّھُمَ‌؏َـجِّلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْفَرَج🌼 🔘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 عارفی را پرسیدند زندگی به ''جبر'' است یا به ''اختیار''؟ پاسخ داد: امروز را به ''اختیار'' است تا چه بکارم اما فردا ''جبر'' است چرا که به ''اجبار'' باید درو کنم هرآنچه را که دیروز به ''اختیار'' کاشته ام💐
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۱۳ بدنم سُست و سنگین به زمین چسبیده و نگاه بی حالم تنها سقف بلند بالای سرم را میدید.. که گرمای انگشتانش را روی گونهام حس کردم و لحن گرمترش را شنیدم _نازنین! درد از روی شانه تا گردنم میکشید، به سختی سرم را چرخاندم.. و دیدم کنارم روی زمین کز کرده است. به فاصله چند متر دورمان پرده ای کشیده شده و در این خلوت فقط من و او بودیم... صدای مردانی را از پشت پرده میشنیدم و نمیفهمیدم کجا هستم که با نگاهم مات چشمان سعد شدم.. و پس از سیلی سنگینش باور نمیکردم حالا به حالم گریه کند... ردّ خونم روی پیراهن سفیدش مانده و سفیدی چشمانش هم از گریه به سرخی میزد... میدید رنگم چطور پریده و با یک دست دلش آرام نمیشد.. که با هر دو دستش صورتم را نوازش میکرد و زیر لب میگفت _منو ببخش نازنین! من نباید تو رو با خودم میکشوندم اینجا! او با همان لهجه عربی به نرمی فارسی صحبت میکرد و قیل و قال مردانی که پشت پرده به عربی فریاد میزدند، سرم را پُر کرده بود.. که با نفسهایی بریده پرسیدم _اینجا کجاس؟ با آستینش اشکش را پاک کرد و انگار خجالت میکشید پاسخم را بدهد.. که نگاهش مقابل چشمانم زانو زد و زیر لب زمزمه کرد _مجبور شدم بیارمت اینجا صدای تکبیر امام جماعت را شنیدم.. و فهمیدم آخر کار خودش را کرده و مرا به مسجد عُمَری🔥 آورده است.. و باورم نمیشد حتی به جراحتم رحمی نکرده باشد.. که قلب نگاهم شکست و او عاشقانه التماسم کرد _نازنین باور کن نمیتونستم ببرمت بیمارستان، ممکن بود شناسایی بشی و دستگیرت کنن! سپس با یک دست... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
صدای فضای حیاط را پر كرده بود, بابای مدرسه جارو به دست از اتاقش بیرون آمد. ! ! حواست كجاست؟ زنگ کلاس خورده و مرتضی هراسان وارد كلاس شد. آقای مدیر نگاهی به تخته سیاه انداخت. روی آن با خطی زیبا نوشته شده بود: « .» ابروانش به هم گره خورد. هر كس آن را نوشته, زود بلند شود. مرتضی نگاهی به بچه‌های كلاس كرد. هنوز گنجشك‌ها در حیاط بودند. صدای آقای مدیر هم به گوش می‌رسید. دوباره در رویا فرو رفت. یكی از بچه‌ها برخاست: « ! این را « » نوشته.» فریاد مدیر «مرتضی» را به خود آورد: «چرا وارد شده‌ای؟ بیا دم دفتر تا را بزنم زیر بغلت و بفرستمت خانه.» معلم كلاس جلو آمد و آرام به مدیر چیزی گفت. چشمان مدیر به دانش‌آموزان دوخته شد. قلیان احساسات كودكانه‌ مرتضی گویای بود و مدیر ... «سید مرتضی» آرام و بی‌صدا سرجایش بازگشت. اما هنوز صدای گنجشكان حیاط و قناری آقای مدیر به گوش می‌رسید. آزادی مفهوم زیبای ذهن كودك شد.🌷 ❤️ اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
✋السلام علی الحسین 🌹وعلی علی ابن الحسین 🌹وعلی اولاد الحسین 🌹وعلی اصحاب الحسین اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
🔻 آدم هایی که باهاشون در ارتباط هستیم، آینده ما را میسازند... ⭕️ بنگریم با چه کسانی همنشین هستیم... ------------------
🔹روایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: کسی که بلا و مصیبت به او برسد و صبر و تحمل بکند خداوند سیصد درجه مقام به او می‌دهد. هر درجه‌ای تا درجه دیگر از زمین است تا آسمان. 🔺اما اگر صبر بر طاعت باشد مثلا نصف شب است بیدار شدی خوابت هم می‌آید اما خواب را کنار می‌گذاری بلند می‌شوی و وضو می‌گیری در مقابل حضرت حق می‌ایستی. سختی و بی خوابی را تحمل می‌کنی یا مثلا هوا گرم است روزه می‌گیری و تحمل می‌کنی. این صبر بر طاعت است. خداوند برای صبر در طاعت ششصد درجه در بهشت به تو می‌دهد که فاصله هر درجه تا درجه دیگر، به اندازه هفت طبقه زمین تا عرش می‌باشد. 🔸مخصوصاً جوان‌ها، - خدا برایشان خوب بخواهد - وقتی جوان که هم رطوبت مغز دارد و هم خستگی روز و خیلی خوابش می‌آید اما چشمش را می‌مالد، بلند می‌شود، وضو می‌گیرد و نماز و دعا می‌خواند. به امر حضرت حق پرده‌ها عقب می‌رود و خداوند می‌فرماید: ملائکه! این بنده را ببینید هر چند بر او واجب نکرده‌ام با این جوانی و این خستگی و با این رطوبت مغز مشغول راز و نیاز با من شده است، من به وجود این بر شما افتخار می‌کنم. این صبر است که خداوند ششصد درجه اجر می‌دهد، که هر درجه ای از آن به اندازه هفت طبقه زمین تا عرش است. آیت الله ره -----------------
معامله با خدا 🌷خدایا من این گناه را برای تو ترک میکنم🌷 شیخ رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، 💠تو هم مرا برای خودت تربیت کن💠 آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود. 📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞عشاق الرضا علیه السلام همه با هم زمزمه کنیم دعای سلامتی عجل الله تعالی فرجه الشریف اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷