هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواص خواندن چهارقل:
🌴درامان ماندن خود و فرزند و مال از اسیب،
🌴دفع چشم زخم
🌴دفع سحروجادو
🌴آرامش ورفع اضطراب
🌴دورشدن شیاطین
🌴رفع. بلا وغم
🌴آسان شدن کارها
🌴بازشدن گره های کور در زندگی (به روایت آیه الله بهجت ره خصوصا تکرار ناس وفلق سبب رفع بلا وگرفتاریهای بزرگ است
ان شاءالله
💛به امید اینکه تمام خواص وبرکات چهارقل شامل حال کل اهل ایمان و خودمون و،عزیزانمون ،باشه
قربة إلی الله🤲
🍃🌸🍃🌻🍃🌸🍃
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_چهارم
💠 چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجزه جانم به لب رسیده که با هر دو دستش به صورتم دست کشید و #عاشقانه به فدایم رفت :«بمیرم برات نرجس! چه بلایی سرت اومده؟» و من بیش از هشتاد روز منتظر همین فرصت بودم که بین دستانش صورتم را رها کردم و نمیخواستم اینهمه مرد صدایم را بشنوند که در گلویم ضجه میزدم و او زیر لب #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را صدا میزد.
هر کس به کاری مشغول بود و حضور من در این معرکه طوری حال حیدر را به هم ریخته بود که دیگر موقعیت اطراف از دستش رفت، در ماشین را باز کرد و بین در مقابل پایم روی زمین نشست.
💠 هر دو دستم را گرفت تا مرا به سمت خودش بچرخاند و میدیدم از #غیرت مصیبتی که سر ناموسش آمده بود، دستان مردانهاش میلرزد. اینهمه تنهایی و دلتنگی در جام جملاتم جا نمیشد که با اشک چشمانم التماسش میکردم و او از بلایی که میترسید سرم آمده باشد، صورتش هر لحظه برافروختهتر میشد.
میدیدم داغ غیرت و غم قلبش را آتش زده و جرأت نمیکند چیزی بپرسد که تمام توانم را جمع کردم و تنها یک جمله گفتم :«دیشب با گوشی تو پیام داد که بیام کمکت!» و میدانست موبایلش دست عدنان مانده که خون #غیرت در نگاهش پاشید، نفسهایش تندتر شد و خبر نداشت عذاب عدنان را به چشم دیدهام که با صدایی شکسته خیالش را راحت کردم :«قبل از اینکه دستش به من برسه، مُرد!»
💠 ناباورانه نگاهم کرد و من شاهدی مثل #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشتم که میان گریه زمزمه کردم :«مگه نگفتی ما رو دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امانت سپردی؟ به¬خدا فقط یه قدم مونده بود...»
از تصور تعرض عدنان ترسیدم، زبانم بند آمد و او از داغ غیرت گُر گرفته بود که مستقیم نگاهم میکرد و من هنوز تشنه چشمانش بودم که باز از نگاهش قلبم ضعف رفت و لحنم هم مثل دلم لرزید :«زخمی بود، #داعشیها داشتن فرار میکردن و نمیخواستن اونو با خودشون ببرن که سرش رو بریدن، ولی منو ندیدن!»
💠 و هنوز وحشت بریدن سر عدنان به دلم مانده بود که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم و حیدر دستانم را محکمتر گرفت تا کمتر بلرزد و زمزمه کرد :«دیگه نترس عزیزدلم! تو امانت من دست #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودی و میدونستم آقا خودش مراقبته تا من بیام!»
و آنچه من دیده بودم حیدر از صبح زیاد دیده و شنیده بود که سری تکان داد و تأیید کرد :«حمله سریع ما غافلگیرشون کرد! تو عقب نشینی هر چی زخمی و کشته داشتن سرشون رو بریدن و بردن تا تلفاتشون شناسایی نشه!»
💠 و من میخواستم با همین دست لرزانم باری از دوش دلش بردارم که #عاشقانه نجوا کردم :«عباس برامون یه #نارنجک اورده بود واسه روزی که پای داعش به شهر باز شد! اون نارنجک همرام بود، نمیذاشتم دستش بهم برسه...» که از تصور از دست دادنم تنش لرزید و عاشقانه تشر زد :«هیچی نگو نرجس!»
میدیدم چشمانش از عشقم به لرزه افتاده و حالا که آتش غیرتش فروکش کرده بود، لالههای #دلتنگی را در نگاهش میدیدم و فرصت عاشقانهمان فراخ نبود که یکی از رزمندهها به سمت ماشین آمد و حیدر بلافاصله از جا بلند شد.
💠 رزمنده با تعجب به من نگاه میکرد و حیدر او را کناری کشید تا ماجرا را شرح دهد که دیدم چند نفر از مقابل رسیدند. ظاهراً از #فرماندهان بودند که همه با عجله به سمتشان میرفتند و درست با چند متر فاصله مقابل ماشین جمع شدند.
با پشت دستم اشکهایم را پاک میکردم و هنوز از دیدن حیدر سیر نشده بودم که نگاهم دنبالش میرفت و دیدم یکی از فرماندهها را در آغوش کشید.
💠 مردی میانسال با محاسنی تقریباً سپید بود که دیگر نگاهم از حیدر رد شد و محو سیمای #نورانی او شدم. چشمانش از دور به خوبی پیدا نبود و از همین فاصله آنچنان آرامشی به دلم میداد که نقش غم از قلبم رفت.
پیراهن و شلواری خاکی رنگ به تنش بود، چفیهای دور گردنش و بیدریغ همه رزمندگان را در آغوش میگرفت و میبوسید. حیدر چند لحظه با فرماندهان صحبت کرد و با عجله سمت ماشین برگشت.
💠 ظاهراً دریای #آرامش این فرمانده نه فقط قلب من که حال حیدر را هم بهتر کرده بود. پشت فرمان نشست و با آرامشی دلنشین خبر داد :«معبر اصلی به سمت شهر باز شده!»
ماشین را به حرکت درآورد و هنوز چشمانم پیش آن مرد جا مانده بود که حیدر ردّ نگاهم را خواند و به عشق سربازی اینچنین فرماندهای سینه سپر کرد :«#حاج_قاسم بود!»
💠 با شنیدن نام حاج قاسم به سرعت سرم را چرخاندم تا پناه مردم #آمرلی در همه روزهای #محاصره را بهتر ببینم و دیدم همچنان رزمندهها مثل پروانه دورش میچرخند و او با همان حالت دلربایش میخندد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
بسم الرب الشهدا و الصدیقین
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا به دلخواه صلوات
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
15.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 صلوات شعبانیه
🌲إِلٰهِى وَأَنَا عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ !
خدایا، من بنده تو و فرزند بنده توأم،
در برابرت ایستادهام ...
♥️ من همینم ،
همان که مخلوقِ توست ،
پرورش او با تو بود ،
رزق و روزی اش را تو داده ای و
بیین ، کم و کسرم فراوان است
بیا و بسازم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐🌺💐 میلاد ارباب بر همه عاشقان و نوکرا تبریک و تهنیت باد💐🌺💐
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌳🌹 آغاز روزمان را مزین و منور میکنیم به کلام روحبخش و دلنشین قرآن کریم..🌹🌳🌹
🔖 روزی که ۱۴۴۰ دقیقه هست و ما نتونیم ۱۰ دقیقه قرآن بخونیم، یعنی محرومیت ما
📖 قرآنی که معجزه هست و کتاب سعادت دنیا و آخرت برای ما و حتی غیر مسلمونا هم ازش بهره مند هستند...
31.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کلیپ تصویری : مناجات شعبانیه
💠با نوای: مهدی سماواتی
💠ترجمه فارسی: مهدی الهی قمشهای
🌺 کلا ۳ قسمت روزی یک قسمت ارسال میشود
💐 قسمت سوم پاراگراف ۶۶ تا ۱۰۳
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼 استاد_شجاعی
√ راز دلبری امام حسین از مردم جهان
(همین راز، رازِ بزرگی ما نیز هست)
🌸✨🍃 ﷽ 🍃✨🌸
🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨
🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨🌸
✨🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃
🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨
💐 حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف و التحیه و الثناء فرمودند:
هر کس به روى برادر مؤمنش لبخند بزند، خداوند، برایش یک ثواب مى نویسد و کسى که خدا برایش ثوابى بنویسد، عذابش نمى کند.
📚مصادقه الاخوان، ص ۱۵۷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
🌸✨التماس دعای خیرشما✨🌸
🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨
🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨🌸
✨🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃
🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨
🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ﷽ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜ🥀
🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
🥀🍂🥀 پندانه. 🥀🍂🥀
🥀🍂🥀 تسلیم سرنوشت شو،
🍂🥀🍂 حاکم تقدیر میشوی..
🥀🍂🥀 سکوت پیشهکن،
🍂🥀🍂 همه چیز گویا میشود..
🥀🍂🥀 دخالت را رها کن،
🍂🥀🍂 هدایت آغاز میشود..
🥀🍂🥀 سخنت را کوتاه کن،
🍂🥀🍂 تأثیرش زیاد میشود..
🥀🍂🥀 برخود حکومت کن ،
🍂🥀🍂 از خود فراتر میروی..
🥀🍂🥀 به تاریکی ذهن آگاه شو،
🍂🥀🍂 روشنایی وجودت را فرا میگیرد..
🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂التماس دعای خیرشما🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀 ⃟ٖٖٜٖٜ 🍂 ⃟ٖٖٜٖٜ 🥀
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
🕊السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
🌱سومین روز شعبان چون برآمد خورشید
☘سومین شمس ولادت زافق چهره گشود
🍀روز میلادهمایون حسین ابن علی است
🌿بادبرخلق جهان مقدم پاکش مسعود
🤲ولادت با سعادت سید الشهدا امام حسین علیه السلام تبریک و تهنیت باد
🔻تنهامنجی موعود🔻
@t_sardar
✨❇️✨
اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از 💫در محضر قرآن کریم 💫
4_5924823650149605449.mp3
3.89M
═━━⊰❀﷽❀⊱━━
تفسیر آیه به آیه قرآن کریم
#توسط_حجت_الاسلام_قرائتی
🌼⃟⃟⃟⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤
تفسیر آیه 25 از سوره #نساء