eitaa logo
🕊🎋 فاتح_خرمشهر🎋🕊
41 دنبال‌کننده
536 عکس
177 ویدیو
0 فایل
#به_یاد_سردار_سرلشگر #شهید_حاج_احمد_کاظمی🌷 #خاطرات_شهدا 📚 #دلنوشته_ها 📩 #فیلم 🎬 #عکس 📸 ارتباط با ما 👈 @Kazemi_58 💢کپی و نشر مطالب کانال جایز و بلامانع است💢 💚 با ذکر صلوات 💚
مشاهده در ایتا
دانلود
💥💥 🌷حضرت آقا آمده بودند کرمان. مثل همیشه یکی از برنامه‌هایشان دیدار با خانواده شهدا بود. قرعه افتاده بود به نام ما. دیگر از خدا چه می‌خواستیم؟ وقتی آمدند حاج قاسم هم همراهشان آمده بود. لا‌به‌لای حرف‌ها از فرصت استفاده کردم و رو به حضرت آقا گفتم: «آقا ان‌شاءاللّه فردای قیامت همه ما رو که این‌جا هستیم شفاعت کنید.» فرمودند: «پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کنند.» بعد هم خم شدند و سرشان را به‌طرف حاج قاسم گرداندند. نگاهی به حاجی کردند و فرمودند:... 🌷فرمودند: «این آقای حاج قاسم هم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاءاللّه.»حاجی سرش را انداخت پایین. دو دستش را گرفت روی صورتش. ــ بله! از ایشان قول بگیرید به شرطی که زیر قولشان نزنند. جلوی در ورودی دیدمش. مراسم افطاری حاجی به بچه‌های جبهه و جنگ بود. گفتم: «حاجی قول شفاعت می‌دی یا نه؟ واللّه اگه قول ندی داد می‌زنم می‌گم اون روز حضرت آقا در مورد شما چی گفتن؟» حاجی گفت: «باشه قول می‌دم فقط صداش رو در نیار.» 🌹خاطره ای به یاد سردار دل‌ها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی : آقای جواد روح‌اللهی داماد خانواده شهید معزز محمدرضا عظیم پور 📚 کتاب "سلیمانی عزیز"، انتشارات حماسه یاران، ص۵۸ ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
💥💥 📌 خانم‌زینب‌سلیمانی : یروزی بابا بهم گفت اگه داخل دانشگاه به قاسم سلیمانی توهین شد تو سکوت کن،ولی اگه به حضرت آقا توهین کردن بایست و دفاع کن 👊🏻 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 تیزر فیلم 💭 من نمیتونم با دست خالی معجزه کنم... 🔹این فیلم که برای نخستین بار نقش موثر شهید حاج احمد کاظمی را در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله دلخراش بم به تصویر می‌کشد، با استقبال بسیار مخاطبان در جشنواره فجر ۴۲ مواجه شده است. ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
سلام بر شهدا.. ✋🏻🌿 تمثیل شـ‌هید، تمثیل رود بـی قراری است، کہ جز با وصول بہ اقیانوس، آرام نمےگیرد؛ نفوس مطمئنہ‌اے کہ جز در فناء اللہ، آرام نمی گیرند.. https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
🕊🎋 فاتح_خرمشهر🎋🕊
سردار شهید حاج غلامرضا صالحی جانشین فرمانده لشکر27 محمد رسول‌الله(ص) شهید غلامرضا صالحی نجف آبادی، دوم آذر 1337، در شهرستان نجف آباد چشم به جهان گشود. پدرش علیمحمد، آزاد بود و مادرش خورشيد نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند. سال1359 ازدواج کرد و صاحب يك پسر و سه دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و دوم تير 1367، با سمت قائم مقام لشگر 27 حضرت رسول (ص) در عین خوش دهلران بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. دورۀ کودکی غلامرضا در نجف‌آباد و در میان مزارع سرسبز کشاورزی گذشت. علاقه به فراگیری علوم دینی و قرائت کلام‌الله موجب شد حوزه علمیۀ حاج شیخ ابراهیم ریاضی را برای ادامۀ تحصیل انتخاب کند. در آنجا به مدت دو سال از محضر اساتیدی چون آیت‌الله ایزدی بهره‌مند شد. مطالعات گستردۀ غلامرضا در این دوران، مثال‌زدنی است. در آن زمان عده‌ای از شخصیت‌های مذهبی بازداشت و تبعید شدند و ساواک حوزۀ علمیه را تعطیل کرد. غلامرضا خطاب به مأموران شهربانی گفته بود: «این چه دولت و چه نظامی است که مخالفِ با سواد شدن مردمش است؟» و به‌ دست مأموران اذیت و آزار زیادی را متحمل شد. پس از آن تصمیم گرفت برای ادامۀ تحصیل به قم مهاجرت و در مدرسۀ حقانی ثبت‌ نام کند ، ولی به علت مشکلات مالی موفق به انجام این کار نشد. به فکر افتاد برای ادامۀ تحصیل چند ماه کار کند ، لذا در یزدآباد اصفهان در کنار پدر به کار مشغول شد. روزها کار می‌کرد و شب‌ها به درس خواندن مشغول بود. این دوره هم‌زمان شده بود با انقلاب و او تا پاسی از شب به همراه دوستان انقلابی‌اش در جلسات مذهبی و چاپ و پخش اعلامیه‌ها تلاش می‌کرد. در حال گذراندن دورۀ سربازی بود که با شنیدن فرمان امام، از پادگان محل خدمت فرار کرد و به جمع مردم انقلابی پیوست . در بهمن‌ ماه 1357 با چند تن از دوستان خود به تهران رفت و جزء گروه محافظان در کمیتۀ استقبال از امام خمینی شد . انقلاب که پیروز شد، ادامۀ خدمت سربازی‌اش را در کمیتۀ انقلاب اسلامی اهواز سپری کرد. وقتی به زادگاهش برگشت، عضو این نهاد انقلابی در نجف‌آباد شد، سپس به تهران مهاجرت کرد و با شهید محمد منتظری به مبارزۀ سیاسی با گروهک‌های لیبرال پرداخت. هم‌چنین در چاپ روزنامۀ پیام شهید که زیر نظر محمد اداره می‌شد، همکاری و فعالیت کرد. حضور در آموزش‌های نـظـامـی و چریکی در سوریه، هم‌چنین سفر به کـشورهای لیبی و الجزایر از جمله همکاری‌هایش با شهید محمد منتظری بود. با آغاز جنگ تحمیلی،  به سپاه پیوست  و همراه یک گروه  صد نفری که خودش فرمانده آن بود، عازم منطقۀ سر پل‌ ذهاب شد. در عملیات بیت‌المقدس که به عنوان فرمانده گردان عمل می‌کرد، از ناحیۀ پا به شدت زخمی و حدود دو ماه در بیمارستان تهران بستری گردید، سپس به جبهۀ غرب رفت و نزدیک یک ماه به کار شناسایی در کوهستان‌های صعب‌العبور و پُر برف منطقۀ شمال عراق مشغول شد. با توجه به توانایی، مدیریت و روحیۀ رزمی زیادی که داشت، سال 1362 در قرارگاه حمزه سیدالشهدا مسئولیت هماهنگی واحدهای عملیاتی قرارگاه را بر عهده گرفت. در عملیات قادر، نمایندۀ رسمی سپاه در قرارگاه ارتش بود و با تلاش شبانه‌ روزی‌اش در هماهنگی‌های لازم بین این دو نیرو نقش مهمی را ایفا کرد. از اوایل سال 1365 تا اواسط سال بعد با سِمت مسئول عملیات قرارگاه نجف در طرح‌ریزی عملیات‌های مختلف نقش فعالی را ایفا کرد. همان‌گونه که یک طراح عملیات‌های نظامی بود، عنصری فرهنگی نیز به شمار می‌رفت و هیچ وقت از کتاب و کتابخوانی فاصله نگرفت. از جمله مسئولیت‌هایش می‌توان به: عضویت در کمیتۀ انقلاب اسلامی، قائم مقام سپاه پاسداران نجف‌آباد، فرمانده گردان در لشکر8 نجف‌اشرف، معاون رزمی قرارگاه حمزه سیدالشهدا، مسئول عملیات قرارگاه نجف و قائم‌ مقام لشکر27 محمد رسوال‌الله(ص) اشاره کرد. سردار سرلشکر ایزدی دربارۀ ایشان می‌گوید: «نقش او در دفع حمله‌های دشمن در استراتژی دفاع متحرک، به یادماندنی است.» تنگۀ ابوقریب در 22 تیر ماه 1367 حکایتی عجیب از پرواز غلامرضا داشت . سی سال بیشتر نداشت و هنگامی که گردان عمار را به جلو حرکت می‌داد، اصابت ترکش گلولۀ توپ دشمن به پاها و بدنش، او را به زمین انداخت و به مقام وصال رساند. آخرین کلام او در واپسین لحظه‌های زندگی سعادتمندانه‌اش ذکر مقدس «یا حسین» بود . https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
گلستان شهدای نجف آباد 1403/7/3 در کنار مزار 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷 https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
شهید غلامرضا صالحی در کنار شهیدان باقری ، همت ، زین الدین و رزمندگان دیگر ...
🕊🎋 فاتح_خرمشهر🎋🕊
شهید غلامرضا صالحی در کنار شهیدان باقری ، همت ، زین الدین و رزمندگان دیگر ...
راه خون»؛ ناگفته‌هایی جذاب از دفاع مقدس در پاسخ به انبوه سوالات روایت‌ دست اول از برهه مهم و تاریخ‌ساز دفاع مقدس، ودیعه‌ای است که سردار شهید «غلامرضا صالحی» با دوراندیشی در قالب یادداشت‌های روزانه خود برای ثبت در تاریخ و استفاده نسل‌های بعد به یادگار گذاشته تا یکی از طلایی‌ترین مقاطع تاریخ ملت بزرگ ایران از تحریف جاعلان در امان بماند. کتاب «راه خون»، یادداشت‌های روزانه سرلشگر پاسدار شهید «غلامرضا صالحی» طی سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷ که به همت «احمد دهقان» گردآوری و تنظیم و توسط انتشارات «نشر بیست و هفت» به زیور طبع آراسته شده است. شهید غلامرضا صالحی که حین شهادت، جانشینی فرماندهی لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) را بر عهده داشت، از جمله معدود فرماندهان دوران دفاع مقدس است که جزئیات روزانه تاریخ هشت‌سال جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت ایران را در پایان هر روز به نگارش درآورده است. جایگاه مهم شهید صالحی در طول این دوران که تا پیش از جانشینی لشگر، عمدتا مسئولیت واحد اطلاعات-عملیات لشگر را بر عهده داشت و حضور مستمر او در اتاق فکر و طراحی فرماندهان سپاه، یادداشت‌های روزانه او را به گنجینه‌ای ناب، دقیق و موشکافانه از ناگفته‌های دوران جنگ تبدیل کرده است. احمد دهقان نویسنده زبردست تاریخ و ادبیات مقاومت کشورمان که پیشتر نیز با گردآوری بخشی از خاطرات شهید صالحی، کتاب «تک آخر» را منتشر کرده بود، در «راه خون» با هنرمندی، روایتی جذاب، منحصربه‌فرد و مبتنی بر داده‌ها و اطلاعات دست اولِ به یادگار مانده از این فرمانده سپاه اسلام ارائه کرده است که قطعا به بسیاری از سوالات نسل جوان کشور درباره جزئیات این مقطع از تاریخ پاسخ خواهد داد. علاوه بر کتاب «تک آخر»، تاکنون دو کتاب دیگر با نام‌های «فرزند خورشید» به قلم عباس اسماعیلی و کتاب «بیکرانه‌ها» به قلم عین‌الله کاوندی با موضوع زندگی‌نامه و فعالیت‌های شهید صالحی منتشر شده و در فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی که روایتی است از دفاع گردان عمار لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله در برابر لشکرکشی رژیم بعث به فکه و شرهانی در روزهای پایانی جنگ، به فرماندهی او اشاره شده ‌است. سردار شهید «غلامرضا صالحی» زاده دوم آذرماه سال ۱۳۳۷ در شهرستان شهیدپرور نجف‌آباد است که در واپسین روزهای جنگ تحمیلی و تنها چند روز مانده به پذیرش قطعنامه ۵۹۸، در بین‌الطلوعین ۲۲ تیرماه ۱۳۶۷در تنگه ابوقریب در منطقه عمومی دشت عباس مورد اصابت ترکش گلوله توپ قرار گرفت و دو روز بعد به شهادت رسید. https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi