✨#دوراهــــــــــے
✍ مـریـم سـرخـه اے
🌹قسـمـت #ســی وســـوم
زمین خوردم...
یک خانوم و آقا که سوار موتور بودن با دیدن من موتورشان را کنار خیابون گذاشتند و پیاده شدند. خانم طرف من آمد و آقا طرف مان رفت که یک وقت به من صدمه نزند ...
دو طرف شانه هایم را گرفت و من را از روی زمین بلند کرد...
یاد روشنک افتادم بی حال شدم و اشک امانم را برید...در آغوش آن خانم پخش شدم.
من را صدا می کرد:
-خانم...خانم؟؟؟حالتون خوبه؟؟؟
به خودم آمدم...
زجه می زدم گریه می کردم. قلبم درون سینه ام سنگینی می کرد!
من چیکار کردم...
-خانم؟؟!!!
شانه هایم را تکان می دادو می گفت:
-حالتون خوبه؟؟؟
اولین روز که روشنک را دیدم برایم تداعی شد...
همان وقت که گفت:
"-خوبی؟؟
-خوبم ممنون..."
آرام آرام بلند شدم آن خانم من رو یاد روشنک می انداخت...
یک خانم چادری با یک مرد مذهبی از همان ریشو های باریشه...
دستانم را دو طرف بازوهایم گذاشتم و شروع کردم به راه رفتن آن خانم پشت سرم آمد...
-خوبین؟؟؟؟
سمتش برگشتم بعضم را قورت دادم لبخند تلخی زدم و گفتم:
-خانم خوبم...ممنون!
بعد هم راهم را گرفتم و رفتم...
دور شدم خیلی دور آنقدر که در مردمک چشمم محو شده بودند...
گوشی های هنز فری ام را درون گوشم فرو بردم و موسیقی را روی حالت پخش زدم...
#یه_پنجره_بایه_قفس...
#یه_حنجره_بی_هم_نفس...
#سهم_من_از_بودن_تو...
#یه_خاطرست_همین_وبس...
-وای خدای من...هنوز هم از روشنڪ خبری نیست...از دستم ناراحته...اشتباه کردم...
ادامه دارد...
@shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت+ دهه هفتاد❣
قرار عاشقی...
🌸 #صلوات_خاصه_امام_رضا(ع)
اَللّهُمَ صَلِّ عَلی عَلیِّ بنِ موسَی الرِّضَا المُرتَضی
اَلاِمامِ التَّقیِّ النَّقی
وَ حُجَّتِکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ
وَ مَن تَحتَ الثّری الصِّدّیقِ الشَّهید
صَلوةً کَثیرَةً تامَّةً زاکیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اَوْلیائِک
#یاامامرضاجان...
@shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
[🍃🌸]
نمازت و اول وقت بخونے و بدونے
امام زمانتم
همون موقع دارهـ نماز مےخونهـ😍♥️
#حَےِعَلیْالَصلاة 🌱
#باران_و_مهمان
روحیه با نشاطی داشت و در سفرها سعی میكرد طوری رفتار كند كه به دیگران خوش بگذرد☺️.بهار سال پنجاه و نه، با او و سه نفر دیگر، یك سفر كوتاه خانوادگی به قم و محلات رفتیم. در مسیر، به هر شهر میرسیدیم، به زبان محلی آنجا حرف میزد یا شعری میخواند.🙂
وقتی به محلات رسیدیم، گفت: «خانم ها و آقایان! من به لهجه محلاتی بلد نیستم، در عوض حاضرم برایتان دزفولی، كردی یا قمشهای بخوانم!»😃
او خیلی اهل شوخی نبود ولی روحیه شادی داشت. گاهی اوقات فقط با یك جمله كوتاه، در قالب شوخی، حرف خودش را میزد🙂. یك روز كه از جبهه به شهرضا برمیگشت، سری هم به خانه ما زد. باران شدیدی🌧 میبارید. وقتی در خانه را باز كردم و او را دیدم، خوشحال شدم😍. همانطور كه زیر باران ایستاده بود، گفتم: «باران و مهمان هر دو رحمتند، امروز هر دو با هم نصیب من شد.»☺️
او در حالی كه اوركتش خیس شده بود، با خنده جواب داد: «اتفاقاً اگر هر دو با هم بمانند، آن وقت مایه زحمتند!»😐
با این جمله، متوجه شدم كه او را بیرون در نگه داشتهام. عذرخواهی كردم و گفتم: «بفرمایید حاج آقا! اصلاً حواسم نبود.»🙈😂
راوی : خواهر شهید
#محمد_ابراهیم_همت❤️
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
♥️بسم رب الشهدا♥️
#شهید ڪسے است ڪه
جز #خدا ڪسے را نمےبیند...
و ما ڪسانے هستیم ڪه جز #خود ڪسے را نمےبینیم...
و آنگونه شد ڪه تو #شهید شدے و من هم...{😭😔}
#شهید_علاء_حسن_نجمه🌹
#صبحتـــون_شهدایی🌼
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#سلام_امام_زمانم ❤️
برون ز پرده جمال جمیل خواهد شد
معین دین خدای جلیل خواهد شد
به کعبه هم نفسش جبرئیل خواهد شد
بگو که دشمن "مهدی" ذلیل خواهد شد
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣