eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃❤️🍃 😂😍(( ))😍😂 وقتی پیدا نمیشد یه داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و بزور می خوابوندیم تا با بیل مکانیکی🚜 رویش خاک بریزن اونم التماس کنه تا شهدا خودشون رو بدهند تا ولش کنیم ... اون روز هر چه گشتیم پیدا نشد، کلافه شده بودیم، دویدیم و رو گرفتیم. خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس خاک بریزه ، پیدا شد. دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی بریزیم ... بچه ها در حالیکه از شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره ! تا دید می خوایم رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😄 چون تو می خواستی کنارش خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!! و کلی خندیدیم ...😄😄😍 خاطره ای از زندگی : شهید مجید پازوکی(شهداےتفحص) @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
سادگی نگاهتان .. آنگاه ڪہ بر عمق جانم می نشیند ... شرم حضورم را در سڪوت چشمانتان می بینم  و وجودم سراسر .. پر می شود از احساس گناه .. و من هنوز در جدال گناه و استغفار موج می خورم ... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#غریب_مادر_حسن 💚 دوشنبه ها حَسَنیّه بپاست در قلبم سلام میدهم از عمق جان به سمت بقیع #دوشنبه_های_امام_حسنی @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
🍂 🔻 خاطرات تفحص تابستان سال 72 بود كه همراه نيروهای تفحص در جنوب و منطقه شلمچه مشغول كار بوديم. روزیدر مقر بودم كه يكي از بچه های گروه تفحص لشكر 7 ولی عصر(عج) آمد طرفم. تازه از كار برگشته بودند. با حالتی منقلب و هيجان زده، دست من را گرفت و برد داخل معراج شهدای مقرشان و گفت كه می خواهد صحنه جالبی را نشانم بدهد. پارچه ای را روی زمين باز كرده بودند. پيكر كامل شهيدی در حالی كه شلوار و پيراهن بادگير به تنش بود، پوتينهايش هم در پاهايش بودند. جالبتر از همه اين بود كه ماسك ضد گاز شيميايی هم به صورت داشت. يك قبضه اسلحه كلاشينكف هم به پشتش بود. وقتی ماجرا را پرسيدم گفت: - در منطقه شلمچه چشممان به او افتاد كه به همين حالت روی زمين دراز كشيده بود; به صورتی كه رويش به آسمان بود. توضیح: شهدای تفحص معمولا به صورت اسکلت بندی منظم پیدا نمی شوند ولی این شهید بصورت یکجا و با همه تجهیزات تفحص گردیده بود. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#ارزش_یک_نماز_سلمان ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: تمام دنیا و مافیها ارزش نماز یک شب سلمان را ندارد. روی پوست گوسفندی می‌نشست و مصلای عجیب و غریب داشت. در روایتی اثاثیه و لوازم منزلش را بر شمرده: یک پوست، یک کیسه آرد و...؛ ولی باز گریه می‌کرده که فردا بارش سنگین است. 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۷۴ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهداء ماسڪـــــ نداریمـ ! خیلے وقت است ڪہ #آلودہ شدہ ایمـ بہ هـــواے دنـــــیا ...😔 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
💔💔🍂 🍂 شـــــهر را به ما سپردند❗️ و رفتند ...💔🕊 از شهر چیزے باقے نمانده‼️ برگردید...😔 مقاومت ڪار ما نیست😢 ... خانہ به خانہ❗️ نفر به نفر❗️ در حال انهدام !😞 برگردید!😭 دست دلمان را بگیرید💔 ... با فراموشے درس شما🍂؛ تخریبچے ماهرے شدیم😔 منفجر مے کنیم دل را با چاشنے وسوسه هاے شیطان !💔 انـــــفجار پشت انـــــفجار ...🍂 و پس لرزه هاے این انـــــفجار؛ مے لرزاند دل مهدے فاطمہ سلام الله علیها را... برگردید !😭 مقاومت کار ما نیست😒 ؛ بس کہ ما گناه داریم ..😔. برگردید ؛ برگردید ما نمیتوانیم .😔☝️.. . .💔😔 رفیق‌شهیدم 💔😭 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❁ ﷽ ❁ ▒یاران شتاب کنید!!! گویند قافله ها در راهند... گناهکاران را در آن راهی نیست😔 آری راهی نیست... اما #پشیمانان را می پذیرند... #شهید_سید_مرتضی_آوینی @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❤️ 🌷 💠هرروز عاشق‌ تر از دیروز 🔸میگفت: زهرا، باید کمتر کنیم💕 انگار میدونست که قراره چه اتفاقی بیفته. گفتم: این که خیلی خوبه😍 ۲ سال و ۸ ماه از زندگی مشترکمون💍 میگذره. این همه به هم وابسته‌ایم💞 و روز به روز هم بیشتر میشیم. 🔹گفت: آره،خیلی خوبه ولی اتفاقه دیگه...! گفتم. آهاااان؛ اگه واسه خودت میترسی⁉️ گفت: نه زبونتو گاز بگیر. اصلاً‌ منظورم این نبود🚫 🔸حساسیت بالایی بهش داشتم. بعد یکی از دوستاش بهم گفت: "حلالم کنید"😔 پرسیدم: چرا⁉️گفت: با چند تا از رفقا👥 میکردیم. یکی از بچه‌ها آب پاشید رو . 🔹امین هم چای☕️ دستش بود. ریخت روش زدم تو صورت امین😔 چون ناخنم بلند بود، زخمی شد💔 امین گفت: حالا جواب چی بدم❓گفتیم:یعنی تو اینقده 🔸گفته بود: نه❌…ولی همسرم💞 خیلی روم . مجبورم بهش بگم شاخه درخت🌲 خورده تو صورتم. وگرنه پدرتونو در میاره😅 🔹از بر‌گشته بود. از شوق دیدنش میخندیدم😍 با دیدن خنده از لبام رفت. گفتم: بریم پماد بخریم براش. میدونست خیلی حساسم مقاومت نکرد🚫 با خنده گفت: منم که اصلاً خسته نیستتتم😉 🔸گفتم: میدونم خسته‌ای، خسته نباشی. تقصیر خودته که خودت نبودی. بااااید بریم بخریم. هر شب🌙 خودم پماد به صورتش میزدم و هر روز و شاید جای خراشیدگی💔 رو چک میکردم و میگفتم: پس چرا ⁉️😔 راوےهمسر شهید @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣