eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسم رب الشهداوالصدیقین🌹 __________________________ • اگر یـڪ روز فڪر "شهـادت" از ذهنت دورشـد.. • وآنــ را فـرامــوش ڪـردے ; حـتمـافرداےِ آنـ روز را روزھ بگیر [شهید مصطفے صدرزادھ] @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#حضرت_زهرا ما از دعای فاطمه در بند حیدریم این ذره ای از آن همه الطاف مادر است #یکشنبه_های_علوی_فاطمی @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
: عده از میشوند آن هم گمنام:❤️ . دخترانی که چادرشان بوی (س)میدهد.💔 . دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷 . دخترانی که بار سنگین را به دوش میکشند.❤️ ولی به چشم نمی آید:چون ندارد🌷 . چون از روی این کار را انجام میدهند👌 . چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑 . دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋 . به فرزند کوچکشان یاد میدهند😍 برایش کتاب میخوانند🤗 به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷 . در پای منتظر هستند منتظر آمدن صدای ...❤️ . این کار ها بماند کنارش مشغول هستند📚 . دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر سخت نمیگیرند.👌 . خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند. . اینها همان شهیده های گمنامند:❤️ . میکنند فقط در میدان نیستند✋️ . کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️ . برای همین میگوییم گمنامند👌 . آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔 . روی مزارشان نمینویسند(شهیده)‌ چون مثل مادرشان گمنامند💔 این دختران مورد واقع نشدند✋️ اینها معنی بودن را درک کردند❤️ . اینها کمی عاشقند🌷 . . @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
نمازهایت را عاشقانه بخوان. حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری قبلش فکر کن چرا داری #نماز میخوانی و با چه کسی قرار ملاقات داری. آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که در تمام عمر داری تکرارشان میکنی. تکرار هیچ چیـــــز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست..... #شهید_مصطفی_چمران #درس_اخلاق @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت+دهه هفتاد❣
🍃🌹 وقتے در گنـــاه،غرق میشے شیطـــان کاری باهات نداره امــاوقتے تلاش میکنے تــا از اسارتــــش بیرون بیایے، مدام وسوسه ات میکنه با همون نقطه ضعف هات ✅مراقبش باش وخودتو به خدابسپار @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
خوشا روزهایی که سر گرم جنگ بودیم میان رنگ ها بی رنگ بودیم خوشا تنهایی شبهای سنگر که دل بود و تمنا بود و دلبر 😔 » 📸تصویر دیده نشده از سردار قاسم سلیمانی در داخل ضریح حضرت زینب س ✅نیروی قدس @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🇮🇷🌹🇮🇷🌹 "اولین دکترای فیزیڪ ایران" "اولین شهید هستہ‌ای ایران" دفـاع از صنعت هسته‌ای پاسداشت خون توست راهت ادامه دارد..✌ 🕊 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
1_44209175.mp3
2.06M
وای همه آرزمونه شهید بشیم مداحی حاج حسین سیب سرخی http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌸حجاب هدیه خداوند 💙خواهرم! 🌸قصـــــاص ڪن با چـــــادرت 🌸نـــگاه هاے هـــرزه را ڪہ در دادگـــاه 🌸حیـــایت حڪـــمشان اعـــ↯ـــدام 💚 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
بسم الله الرحمن الرحیم دلنوشته 💥خدا نکنه کسی بهت بگه: زیاد برام دعا کن. ⚡️دلت به لرزه می افته که مگه چی شده که اینقدر مضطرب و بیتاب شده... اگه شرایطش باشه، مشکلش رو جویا میشی و سعی میکنی هرجوری هست مشکلش رو حل کنی! ⚡️همه ی فکر و ذکرت این میشه که آیا مشکلش حل شد؟ آیا دغدغه هاش برطرف شد؟ خلاصه هرجا میری و یا می نشینی میگی: یه نفر خیلی ملتمس دعاست براش دعا کنید... 👈 حتما تا الان متوجه منظورم شدید. 🌹صاحب و مولای ما، ولی نعمت و سرور و همه چیز من و شما، بارها پیغام داده که برای فرج من بسیار دعا کنید. 😔ای کاش آب میشدیم و این جمله را نمی شنیدیم. کاش از شنیدن این جمله دق می کردیم! کاش... کاش حداقل دعا می کردیم. 👌از آن دعاهایی که همه ی امیدت قطع شده. 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 من عبد کوی عشق و یار را گم کرده ام😭 آقا تو را گم کرده ام 😭💔 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
بعد از کمی سکوت خوابش برد.😴 چشمانم می سوخت و خیره به جاده رانندگی می کردم.🚕 اشک دیدم را تار کرده بود.هراز گاهی به چهره ی آرام صالح خیره می شدم و از آرامشش غبطه می خوردم. آنقدر بی صدا گریه کرده بودم و بغضم را خورده بودم که گلویم ورم کرده بود و چشمانم شده بود کاسه ی خون.😰 به پمپ بنزین رسیدیم.ماشین را متوقف کردم🚕و صالح را بیدار کردم.جا به جا شدیم و بعد از اینکه باک بنزین را پر کرد حرکت کردیم. _چشمانت چرا قرمزه خانوم گلم؟🤔 _هیچی...به رانندگیم دقت کردم.چشمام سرخ شده.نور خورشید روی جاده انعکاس بدی داشت.😊 _مثل اینکه انعکاسش به دماغت هم سرایت کرده.چرا گریه کردی؟ سکوت کردم و رو به جاده سرم را چرخاندم.🛣 شام خوردیم و نماز خوندیم و شهر به شهر جلو می رفتیم.🏢 ساعت از نیمه شب گذشته بود.🕰 هر چه صالح اصرار می کرد نخوابیدم.دلم نمی آمد لحظات با هم بودنمان را در خواب سپری کنم😔 به روزهای تنهایی ام که فکر می کردم دلم فشرده می شد.😣 حس خفگی داشتم اما مدام با صالح بگو بخند راه می انداختم.😍 اذان صبح بود که رسیدیم.بی صدا وارد منزل شدیم.🏠 پدر صالح نماز می خواند و سلما هم تازه بیدار شده بود. با احوالپرسی کوتاهی به اتاقمان خزیدم.سلما که آمد با تعجب 😳گفت: _چرا اینقدر زود برگشتید؟اتفاقی افتاده؟! بغضم شکست😭 و خودم را به آغوشش انداختم. _چی شده مهدیه دیوونه شدم.😳 میان هق هق گفتم: _ظهر اعزام میشه خفه شدم بس که خودمو کنترل کردم.گلویم درد می کنه از بس بغضمو خوردم.😰 _الهی فدات بشم عزیزم.دو هفته دیگه بره.اصلا برای همین عجله داشت که عروسی بگیرید.دلش می خواست سر فرصت مسافرت برید بعد آماده ت کنه و بهت بگه که میره. صالح توی اتاق آمد و من خودم را از آغوش سلما بیرون کشیدم.سیلی آرام و شوخ مآبانه ای به گونه ی سلما زدم و گفتم: _خیلی دلم برات تنگ شده بود سلما...😊 هیچوقت شوهر نکنی ها...من دیوونه میشم از دوریت.🤗 سلما هم بدون حرفی از اتاق بیرون رفت. صالح به نماز ایستاد و من با اشک به نماز خواندنش دقیق شده بودم. *لعنت بر شیطان...بلندشو نمازتو بخون مهدیه* @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣