eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐۲۹ دی ماه سالروز شهادت مدافع حرم " محمود رضا بیضایی " گرامی باد #صلوات @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐۲۹ دی ماه سالروز شهادت مدافع حرم " محمود رضا بیضایی " گرامی باد
💠به معنای واقعی اهل کار و عمل بود 🔻مردِ کار 🌷زیاد درباره‌ کارش از او سوال نمی‌کردم اما می‌دانستم که #پرکار است. به قول خودمان توی کار اهل دودَر کردن نبود. کارش را واقعا #دوست داشت. 🌷وقتی تهران باهم بودیم، از تماس‌های تلفنی زیاد، از چشم‌هایش که اغلب #بی‌خواب و سرخ بود، از اکتفا کردنش گاهی به دو سه ساعت خواب در شبانه‌روز، از صبح خیلی زود سرکار رفتن‌هایش یا گاهی دوسه روز خانه نرفتنش، می‌دیدم که چطور برای کارش #مایه می‌گذارد. 🌷در یکی از جلسات اداری در محل کارش به فرمانده‌ی مستقیمش اصرار کرده بود که روزهای #جمعه کارش تعطیل نشود. در آن جلسه این موضوع را به #تصویب رسانده بود. 🌷 #کمردرد شدیدی پیدا کرده بود؛طوری که وقتی برمی‌گشت نمی‌توانست پشت فرمان بنشیند. می‌گفت: آن‌جا برای این کمردرد رفتم دکتر، مُسَکّنی بهم زد که گفت این مُسَکن فیل را از پا می‌اندازد؛ ولی فرقی به حال کمردرد من نکرد. 🌷سفر آخر را هم باهمین کمردرد رفت و در عملیاتی که به #شهادت رسید، جلیقه‌ی #ضدگلوله را به‌خاطر وزن آن به تن نکرده بود. محمودرضا در حد خودش #حق_مجاهدت و کار #برای_انقلاب را ادا کرد و رفت. 🌷من اعتقاد دارم #شهادتش، #مزد_پرکاری‌اش بود. #شهید_محمودرضا_بیضایی🌷 #شهید_مدافع_حرم #سالگرد_شهادت @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🍃🌸 ✅ کسیکه، در غیاب مردم از آنها بدگویی کرده، و وقتش را با سپری کردن، به امور شخصی دیگران میگذراند، خیلی سریع،از دائرهٔ و و اخـراج می شود. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
عجب حڪایتی دارد این شهید والامقام: در ۷ تیر متولد می شود در ۷ تیر اسمش برای حج در می آید در ۷ تیر به عضویت سپاه در می آید در ۷ تیر عازم جبهه می شود در ۷ تیر ازدواج می کند در ۷ تیر تنها دخترش بدنیا می آید در ۷ تیر هم به #شهادت می رسد... #شهید_احمد_اللهیاری یادش با ذکر صلوات @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
1_45147476.mp3
4.58M
نوای_شهدایی ویژه دلی که از رفیقای شهیدش جامونده😭😭 حاج_مهدی_سلحشور http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🏊♀️ اڪثر ڪسانے ڪہ لب دریا غرق میشن شنا بلدن‼️ پس چرا غرق میشن⁉️🤔 📛 چون زیادے بہ خودشون مطمئنن 😌 و میرن جلو🚶 هرچے بهشون میگے نرید جلوتر ❌ میگن ما بلدیم😇 ناشے نیستیم❗️ ⚠️ توے ارتباط با نامحرم زیادے بہ خودت مطمئن نباش⛔️ ✅ حد و حدود رو رعایت ڪن وگرنہ☝️🏻 مثل خیلے ها غرق میشے🌊 🔔 یادت باشہ خیلے ها بودن از من و تو دین و ایمانشون محڪم تر بودہ و غرق شدند😏 یوسف(ع)ڪہ پیغمبر خدا بود با اون ایمانش فرار ڪرد😱 از خلوت با نامحرم من و تو ڪہ هیچے❗️ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🍂روح‌الله اومد پیشم برای مشورت. گفت به نظرت برم #دانشگاه یا اقدام کنم برای #سپاه؟ 🍂گفتم به نظرم تو دانشگاه آینده بهتری داشته باشی. کمی فکر کرد و گفت: -پس #سربازی امام زمان(عج) چی؟ 🍂برای آینده‌اش #هدف داشت. هدفی بزرگ که به آن رسید. ✍یکی از دوستان شهید #شهید_روح_الله_قربانی🌷 #شهید_مدافع_حرم @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
روی تخت.خوابم برده بود.😴 سِرُم به دستم وصل بود و صالح و سلما و زهرا بانو توی اتاق کنارم بودند.قبل از سِرُم. آزمایش دادم و گفتند تا اتمام سرم حتما جوابش را می دهند. صالح نگران بود😞 اما به روی خودش نمی آورد.با من صحبت می کرد و سر به سرم می گذاشت😃 سلما کلافه به زهرا بانو گفت: _زهرا خانوم می بینید این داداش من چقدر بی ملاحظه س؟!!!😕 صالح حق به جانب گفت: _چرا؟!!مگه چکار کردم؟!!!😒 سلما به من اشاره کرد و گفت: _ببین بیچاره داره بیهوش میشه بذار بخوابه کمی حالش جا بیاد.همش حرف می زنی. مهدیه...خودت بگو...اصلا متوجه حرفاش شدی؟🤔 لبخند بی جانی زدم 🙂و گفتم: _آقا مونو اذیت نکن.چیکارش داری؟ صالح گفت: _خوابت میاد؟ _یه کمی... _ببخش گلم.اصلا حواسم نبود. ملحفه را مرتب کرد و خواست برود که گوشه ی آستینش را گرفتم. _تنهام نذار صالح.😟 _باشه خوشگلم.دکتر گفت جواب ازمایش زود مشخص میشه.برم ببینم چ خبره؟ رفت و من هم چشمم را بستم .نمی دانم چقدر گذشت که خوابم برد.😴 با صدای زیر و بم چندنفر بیدار شدم و چشمم را که باز کردم صالح با لبخند پهنی😁 که سراسر پر از شوق بود خم شد و پبشانی ام را بوسید.😘خجالت کشیدم. بابا و پدر جون هم آمده بودند.همه می خندیدند😃 اما من هنوز گیج بودم.سلما با صالح کل کل می کردند و مرا بیشتر گیج کرده بودند.😧 _چی شده؟؟؟ صالح گفت: _چیزی نیست خانومم تو خودتو نگران نکن.☺️ سلما سرک کشید و گفت: _آره نگران نباش واسه بچه ت خوب نیست و چشمکی زد.😉 از خجالت به او اخم کردم و به پدر جون و بابا اشاره کردم. زهرا بانو پلکش خیس بود.دستم را نوازش کرد و گفت: _دیگه باید بیشتر مراقب خودت باشی.دیگه دونفر شدین. هنوز گیج بودم. *مثل اینکه قضیه جدیه * بابا و پدر جون تبریک گفتند و با هم بیرون رفتند.صالح فقط با لبخند😀 به من نگاه می کرد. با اشاره ای او را به سمت خودم کشاندم _اینا چی میگن؟ _جواب آزمایشتو گرفتم گلم.تو راهی داریم ضعف و سرگیجه ت به همین دلیل بوده. چیزی نگفتم.فقط به چشماش زل زدم👀 و سکوت کردم. *یعنی من دارم مادر میشم؟ به این زودی؟ * @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
ـــــــ پـــــروفــــــایــــــل پســـــرونــــه ـــــــ @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
ـــــــ پــــروفــــــایــــــل دختــــرونـــه ـــــــ @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
عاشقان وقــــــــت نماز است اذان میگویـــد ... هرچ خواهـید بخواهــید خجــالت نکشید اول_ وقـــــــت🌷