eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی استاد سید جلال رضوی همدانی
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
50 فایل
پایگاه اطلاع رسانی استاد حجت الاسلام والمسلمین سید جلال رضوی همدانی 💭 #بیانات (مجموعه بیانات حجت الاسلام رضوی همدانی ✍ #آثار (مجموعه مکتوبات منتشر شده استاد) 🗨 #نصایح (مجموعه توصیه های اخلاقی استاد) #مصاحبه های استاد ارتباط با استاد
مشاهده در ایتا
دانلود
من دلم را به هوای تو نگه داشته ام کن قدم رنجه که جای تو نگه داشته ام ترسم از اشک غمت چشم من افتد از کار خانه ای را که برای تو نگه داشته ام خاکسار توام و سر نکنم خم بر خلق پاس خاک کف پای تو نگه داشته ام روزگاری است که باغ دلم افسرده و باز این چمن را به صفای تو نگه داشته ام بر سر هر مژه ام ای به لب آب شهید قطره ی اشک عزای تو نگه داشته ام تا شود در کفنم مهر قبول طاعات مهری از کرببلای تو نگه داشته ام معرفت یافته ام از عرفاتت که هنوز گوش جان را به دعای تو نگه داشته ام گوش من پر بود از نغمه عاشورایت اندر این ضبط صدای تو نگه داشته ام تو بپا داشته ای پرچم دین را و خدا گوید ای دوست لوای تو نگه داشته ام تو مرا از نظر لطف میانداز حسین من نه گر پاس وفای تو نگه داشته ام
شعر شیعه: ....: به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید مبادا از قلم‌ها جابیفتد واژه‌ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید «سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید نسیم صبح صادق می‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته‌ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی‌ست کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می‌خواند، می‌فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید میان شعله‌ها آیات ابراهیم می‌سوزد میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید
شعر شیعه: ....: به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید مبادا از قلم‌ها جابیفتد واژه‌ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید «سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید نسیم صبح صادق می‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته‌ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی‌ست کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می‌خواند، می‌فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید میان شعله‌ها آیات ابراهیم می‌سوزد میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید
🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩 زندگی بی تو همان مردگی طولانیست نور تو در همه جا هست ولی پنهانیست میچکد خون دل از زخم قدیمی فراق ظاهرا باز هوای جگرم بارانیست اینهمه اشک چرا چشم مرا پاک نکرد چه کسی گفته طهارت به همین آسانیست اصلا انگار نباید که تو را دید ولی جمعه ها وقت ملاقات من زندانیست آخر عاقبتم با تو بخیر است بخیر ترسم از اول راه وهوسی شیطانیست اولین بار مرا در عرفاتت بپذیر مهزیار تو شدن کار دل روحانیست من به دنبال همان خیمه سبزت هستم جان عباس(ع) مگویی که برایم جا نیست 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴محمد_امین_سبکبار
استادسیدجلال رضوی همدانی: ✨﷽✨ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی در غفلت از قیامت، با شعله ی جهالت آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی ای ذوالکرم می آیی؟ بالاسرم می آیی... هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی مانند والدینم، گریه کن حسینم این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی عقده گشایی ام کن، کرب و بلایی ام کن دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______ کانال استاد رضوی همدانی https://eitaa.com/haj_razavi
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 اینها به جای اینکه برایت دعا کنند کف می زنند تا نفست را فدا کنند یا جای اینکه آب برایت بیاورند همراه نالهی تو چه رقصی به پا کنند باید فرشته ها، همه با بالهای خود فکری برای چشمِ پر اشک رضا کنند هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند این قدر پیش چشم همه دست و پا مزن اینها قرار نیست به تو اعتنا کنند بال فرشته های خدا هست پس چرا؟ این چند تا کنیز تو را جابجا کنند حالا که میبرند تو را روی پشت بام آیا نمیشود که کمی هم حیا کنند تا بام میبرند که شاید سر تو را در بین راه، با لبهای آشنا کنند حالا کبوتران پر خود را گشوده اند یک سایبان برای تنت دست و پا کنند 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 کانال استاد رضوی همدانی https://eitaa.com/haj_razavi
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 اینها به جای اینکه برایت دعا کنند کف می زنند تا نفست را فدا کنند یا جای اینکه آب برایت بیاورند همراه نالهی تو چه رقصی به پا کنند باید فرشته ها، همه با بالهای خود فکری برای چشمِ پر اشک رضا کنند هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند این قدر پیش چشم همه دست و پا مزن اینها قرار نیست به تو اعتنا کنند بال فرشته های خدا هست پس چرا؟ این چند تا کنیز تو را جابجا کنند حالا که میبرند تو را روی پشت بام آیا نمیشود که کمی هم حیا کنند تا بام میبرند که شاید سر تو را در بین راه، با لبهای آشنا کنند حالا کبوتران پر خود را گشوده اند یک سایبان برای تنت دست و پا کنند # 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 کانال استاد رضوی همدانی https://eitaa.com/haj_razavi
🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋 آه یادم نمی رود هرگز غم جانسوز غارت خلخال حمله ی نابرابر لشکر به زنان و به خیمه و اطفال صحنه اش بین صحن چشمانم میدهد زجر هر شب و روزم ذوالجناح آمد از دل میدان با دو صد زخم بر سر و کوپال چه بگویم از آن غروب غریب در هیاهوی نیزه و شمشیر تنی از روی شیب قربانگاه غلت می خورد تا ته گودال چه بگویم که تیزی خنجر به روی حنجری فشار آورد یک نفر بین قاتلانش شد بر سر سر بریدنش جنجال هم غرورم شکست هم قلبم آن زمانی که دختری خسته از روی ناقه بر زمین افتاد دشت تاریک بود و رفت از حال 🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
شعر شیعه: ای گیسوی هماره پریشان کربلا ای چشمه ی همیشه خروشان کربلا با ما بگوچه ديده اي اي خون گريسته! در سرخي عقيق سليمان كربلا هر یک فراز ناحیه صد مقتل آتش است از اعظم مراثی دیوان کربلا گفتی لاندبنک یا جدی الغریب! گفتی که جان فدای تو اي جان کربلا! آب خوش از گلوی تو پایین نمي رود با یاد خشکی لب عطشان کربلا آه از دمي كه لشكر اعدا نكرد شرم كردند رو به خيمه ي سلطان كربلا صفین اگر که مصحف قرآن به نیزه دید بر نیزه رفت