eitaa logo
محمدصادق‌حاجی‌زاده
244 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
100 فایل
⚘🌱 ⚘تلاشی درجهت‌ نشر معارف‌ اسلام‌‌ ناب‌ محمدی واهل‌بیت پاکش⚘🌱⚘ صلوات الله علیهم‌‌اجمعین⚘🌱⚘ یا مولای‌ یاصاحب‌ الزمان‌ ادرکنی‌‌ ولا تهلکنی🌺🌱 اللهم‌عجل‌‌لولیک‌الفرج🌱🌺 ارتباط با ادمین: @Karbalaii69
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین‌علیه السلام‌ یک‌ بار عاشورا با مصیبتهای سنگین،مصیبة‌مااعظمها بر او گذشت. گویند ظهور در روز عاشوراست. یعنی ما بفهمیم در عاشورایی که امام زمان عجل الله را درک نکنیم، کم کاری کرده‌ایم و او مثل جدش طَرد شده، تنها، آواره و بی‌یاور است. امام زمان، ۱۱۸۳ سال با همان کیفیت عاشورا را درک می‌کند. عاشورا بر قلب ابراهیمی‌اش نازل می‌شود و خون گریه می‌کند و اَعمال ما سبب فاصله میان ا‌و و خودمان شده... امام زمان عجل الله در عاشورا داغ می‌بیند و همدرد می‌خواهد اما چه کنیم که او میان ماست و ما درک حضور نداریم تا قوّت قلبش باشیم و تسلّی خاطرش. اما انگار می‌شود کمی قلبش را آرام کنیم. او از مادر به ما مهربان‌تر است. گفته‌اند با سردرد ما سردرد می‌گیرد. حال، یک روز ما نگران قلب مهربانش و سلامتی وجود بارانش باشیم. برای آرامی و سلامتی‌اش در هر چه می‌توانیم صدقه برای سلامتی‌اش می‌دهیم تا مبادا صاحبمان، قلب رئوفش در فشار باشد. ، قلب امام زمان ارواحناه فداه‌در فشار است، در روز عاشورا برای امام زمان فراموش نشود...
فرارسیدن روزعاشورا را به‌ مولایمان حضرت ولی عصر ارواحناه فداه وهمه‌ی شما خوبان تسلیت دارم عَظَّمَ اللهُ أُجُورَنا بِمُصٰابِنٰا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ‌السَّلاٰمُ، خداوند پاداش ما را در مصیبت امام حسین ع با عظمت کند، وَجَعَلَنٰا وَإِیّٰاکُمْ مِنَ الطّٰالِبِینَ بِثٰارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمٰامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلاٰمُ.
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک تنت به سوز و گداز تو گرم راز و نیاز سوی خیام حرم دو چشم تو مانده باز آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک آمده از خیمه گه خواهر غم دیده ات دیدو که شمر از جفا نشسته بر سینه ات آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک گفتو بده مهلتی تا برسم بر سرش  برادرم تشنه است مبر سرش از پیکرش آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک
حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم صدا میزدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم حسین حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خون گلوی حسین بوی خدا میدهد خون گلوی حسین به ما شفا میدهد تربت کوی حسین با نگهی جان کند فدای جانان خویش هرکه چو عباس شد عاشق روی حسین ز دور چرخ نگون گشت افق لاله گون چونکه بشد غرق خون روی نکوی حسین جمله شمیم جهان به هر زمان و مکان گشته معطر همی زعطر و بوی حسین کوثر اعطای حق چون به پیمبر رسید شرف به عالم گرفت زآب جوی حسین اگرچه عمری خطا نموده ام در خفا مرا ببخش ای خدا به آبروی حسین ز شاه محزون اگر عطا طلب میکنی دست گدایی بکن دراز سوی حسین السلام علیک یا ابا عبدالله (ع)
"اهل خیام حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) وظیفه پاسداری از کودکان یتیم و پرستاری از امام سجاد (علیه‌السّلام) را بر عهده داشت. وی مراقب جان کودکان و دختران بود تا در تاخت و تاز دشمن برای غارت خیمه‌ها، آسیبی به آن‌ها نرسد. همه به او پناه می‌بردند و از ستم دشمنان شکایت می‌کردند. مصیبت روز عاشورا هرچند بسیار سنگین بود و گران، ولی زینب (سلام‌الله‌علیها) همچون کوهی استوار در برابر دشمنان ایستادند و خم به ابرو نیاوردند. وی از یک سو به نگهبانی کودکان یتیم و گردآوردن زنان و دختران همّت گماشت؛ و از دیگر سو به جمع آوری گمشدگان در بیابان مشغول شد. حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) با سپر قرار دادن خویش، از ضرب و شتم کودکان ممانعت می‌نمود و از ضربِ تازیانه، پیکرش می‌سوخت. به همین جهت بدن ایشان در اثر ضرب تازیانه‌ها کبود شده بود  چنان که در کلامی به سیدالشهدا (علیه‌السّلام) چنین می‌فرمایند: «یَابْنَ اُمِّی لَقَدْ کَلَلْتُ عَنِ الْمُدَافِعَةِ لِهَؤُلاَءِ النِّسَاءِ وَالاَْطْفَالِ وَ هَذَا مَتْنِی قَدْ اُسْوِدَ مِنَ الضَّرْبِ؛‌ای پسر مادرم! از دفاع و نگهداری این کودکان و بانوان در برابر دشمن درمانده شده‌ام و این کمر و بازو یا چهره من است که بر اثر ضربه دشمن سیاه شده است.»   بعد از غارت و آتش زدن خیام آل الله، زینب کبرا (علیهاالسّلام) زنان و کودکان آواره را در خیمه‌ای جمع نمودند.  و به تفقد و نوازش کودکان پرداختند تا اینکه متوجه شدند که دو کودک از کودکان کاروان اهل‌بیت گم شده‌اند؛ لذا سراسیمه به جست‌وجو پرداختند و پس از مدتی، آن دو کودک را زیر بوته خاری یافتند که در آغوش هم آرمیده بودند. زینب (سلام‌الله‌علیها) خود را به آنان رساند، ولی هر چه آنان را صدا زد، دید بیدار نمی‌شوند. آری، آن دو کودک بی‌گناه، از شدت مصیبت‌های وارده و ترس از غارت‌گری دشمن، جان باخته بودند.  مؤلّف کتاب «معالی السبطین» چنین نقل کرده است: «شامگاه روز عاشورا دو طفل در اثر دهشت و تشنگی جان سپردند و، چون زینب کبرا ((سلام‌الله‌علیها)) برای جمع عیال و اطفال جستجو می‌کرد، آن دو طفل را نیافت. بعد از جستجوی زیاد آن‌ها را در حالی که دست در گردن یکدیگر داشتند و جان سپرده بودند، پیدا کرد.»  حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در شام تار غریبان، غریبانه دل را از هر آنچه غیرخدایی بود تهی کرده و با پیروی از نماز ظهر عاشورای برادر و امام خویش، در شبان‌گاه به نماز شب‌ می‌ایستد و حماسه‌ای دیگر بر حماسه‌های کربلا می‌افزاید. حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) آن قدر ناتوان و خسته و مجروح شده بود که نتوانست ایستاده نماز بخواند و نماز شب را نشسته به جا آورد و با خدایِ خود به راز و نیاز پرداخت.   عبور کاروان از قتلگاه بعد از ظهر روز یازدهم محرم عمر بن سعد و یارانش در حالی که اجساد بی سر و مطهر امام (علیه‌السّلام) و یارانش را بر روی زمین رها کرده بودند، بانگ الرحیل سر داده و امام سجاد (علیه‌السّلام) را با همان حال بیماری، زنان و دختران و خواهران و اطفال سالار شهیدان را که امانت‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) در میان امتش بودند در برابر دیدگان هزاران دشمن با رویی گشوده بر شتر‌های برهنه و بی‌جهاز سوار کردند و همانند اسیران در حالی که در اوج مصیبت و غم و‌اندوه به سر می‌بردند به سوی کوفه حرکت دادند.    به دستور عمر بن سعد سپاه کوفه کاروان اسرا را از میان قتلگاه عبور دادند، البته در برخی از منابع آمده که عبور اسرا از میان قتلگاه به درخواست خود اسرا بوده است.    وقتی زینب (سلام‌الله‌علیها) از کنار قتلگاه برادرش می‌گذشت می‌گفت: «یا محمداه! یا محمداه! هذا الحسین بالعراء مرمل بالدماء مقطع الاعضاء. یا محمداه! و بناتک سبایا و ذریتک مقتله تسفی علی‌ها الصبا! یا محمداه! یا محمداه!؛ این همان حسین است زیر آسمان قرار گرفته و به خاک و خون آغشته و اعضایش قطعه‌قطعه شده است. یا محمداه! دخترانت اسیر گردیده، فرزندانت کشته شده‌اند، باد صبا گرد و غبارش را بر آنان می‌گستراند!» پس هر دوست و دشمنی به گریه افتاد! به طوری که زنان صیحه زده بر صورت‌های خویش سیلی می‌زدند.  بر اساس نقل مقاتل و منابع دوست و دشمن از دیدن این ماجرا به گریه افتادند.   امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: هنگام عبور از قتل‌گاه، وقتی پیکر چاک‌چاک و غرقه در خون برادر و عمو‌ها و پدر خود را دیدم که چگونه بی‌سر افتاده و زیر سُمّ اسبان پایمال شده‌اند، بسیار منقلب شدم و بغض گلویم را گرفت به حدّی که نزدیک بود جان خود را از دست بدهم. امّا وقتی عمّه‌ام زینب (علیهاالسّلام) متوجّه حال من شد، فرمود: «ما لی اراکَ تَجودُ بِنَفْسِکَ یا بَقیَّةَ جَدّی وَ اَبی وَ اِخْوَتی؟ فَقُلتُ: وکَیْفَ لااجْذَعُ و اَهْلَعُ وَ قَدْ اری سَیِّدی وَ اخْوَتی وعُمومَتی و وَلَد عَمّی وَ اَهْلی مُضَرَّجینَ بِدِمائِهِمْ مُرمَّلینَ بالعَراءِ مُسَلَّبینَ لایُکْفَنُونَ وَلا یُوارُونَ، وَلا
یَعْرجُ عَلَیْهِمْ اَحَدٌ؛‌ای یادگار جد و پدر و برادرانم! چرا با جان خود بازی می‌کنی و می‌خواهی جان خود را از دست بدهی؟» گفتم: چگونه با جان خود بازی نکنم و خود را از دست ندهم، در حالی که مشاهده می‌کنم مولایم، برادرانم، عموهایم، پسر عموهایم، و همه اعضای خانواده‌ام! در این بیابان به خاک و خون آغشته‌اند و بدن‌های آن‌ها برهنه و عریان روی زمین افتاده است و کسی آن‌ها راکفن‌ نمی‌کند و به فکر دفن آن‌ها نیست.»   زینب کبرا (علیهاالسّلام) به خوبی می‌دانست که بعد از سیّدالشهداء (علیه‌السلام) امام سجّاد (علیه‌السلام) است که وظیفه امامت امّت و بار سنگین ولایت بر دوش اوست، پس باید زنده بماند تا زمین از حجّت الهی خالی نماند
‌امشب به بالین حسین زینب عزادار است: در غم گرفتار است امشب تن چاک حسین در نینوا بی‌سر: در بحر خون اندر امشب به صحرا بی‌کفن جسم شهیدان است: شام غریبان است امشب فلک حیران ز حال عترت زار است: از دیده خونبار است
AUD-20220807-WA0011.amr
1.26M
🔳روضه جانسوز مرحوم آیت الله فاضل در ظهر عاشورا