eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.2هزار دنبال‌کننده
10 عکس
0 ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به که میسپاری اَم ای حسین بنما تو یاری اَم ای حسین مرو از حرم مرو از برم مرو میوه ی دلِ مادرم مهلاً مهلا یابن الزهرا مهلاً مهلا یابن الزهرا من و این همه گل و غنچه را من و این همه زن و بچه را منما رها به غم و بلا ز کنارِ من مرو یااَخا مهلاً مهلا یابن الزهرا مهلاً مهلا یابن الزهرا چه جواب دخترِ تو دهم به کجا روم به که سر نهم تویی یار من تو نگار من تویی قبله و تو قرار من مهلاً مهلا یابن الزهرا مهلاً مهلا یابن الزهرا @hajmahmoodzholideh
ای عزیز فاطمه دستم بدامانت مرو جان بقربانت مرو جان بقربانت مرو بی کس و تنها سوی شمشیر عدوانت مرو جان بقربانت مرو جان بقربانت مرو میروی، جان میبری از جمعِ طفلان یاحسین روح قرآن یاحسین روح قرآن یاحسین میسپاری بر که ما را بینِ عدوان یاحسین روح قرآن یاحسین روح قرآن یاحسین قدری آهسته برو، آیم به سویت کو به کو بوسه گیرم از گلو بوسه گیرم از گلو تا نبُرّد حنجرت را خنجرِ تیز عدو بوسه گیرم از گلو بوسه گیرم از گلو ناله های کودکان بر سینه آتش میزند بر دلم خش میزند بر دلم خش میزند بعد تو قومِ دغا بر خیمه آتش میزند بر دلم خش میزند بر دلم خش میزند مادرم تاج سرم با گریه فرموده بمن ای غریب بی کفن ای غریب بی کفن وقت میدان رفتنَت، کن کهنه پیراهن به تن ای غریب بی کفن ای غریب بی کفن کم کم از چشمم مشو دور ای عزیز فاطمه با تو دارم زمزمه با تو دارم زمزمه از نگاهم میرود نور ای عزیز فاطمه با تو دارم زمزمه با تو دارم زمزمه میروی جانِ مرا هم میبری همراهِ خود با نوای آهِ خود با نوای آهِ خود میشوی بی سر به تیغِ دشمنِ گمراه خود با نوای آهِ خود با نوای آهِ خود @hajmahmoodzholideh
میگفت که من بار سفر را بستم این بار چقدر آسمانی هستم در جبهه اگر به دوست دستم نرسید در زینبیه رسید آخر دستم آنانکه مسیر کربلا میخواهند دنبالۀ مسلخ منا میخواهند من کرب و بلایی شدم از زینبیه آنجا که هنوز سر جدا میخواهند @hajmahmoodzholideh
نوحه زمینه حب الحسین علیه السلام نوشته بر سینه ی هر سینه زنی حبُ الحسینُ بنُ علی اَجَنَّنی دلا میگن شام و سحر به شور و شین حسین حسین حسین حسین حسین حسین هر دلی پر شور و نوا و زمزمه ست دیوونه ی عشقِ حسینِ فاطمه ست بُرده دل از اهلِ تمومِ عالمین حسین حسین حسین حسین حسین حسین کرب و بلا مرکزِ عشقِ عالمه که مایه ی شور و شعور و حالمه عرشِ برینه، تَحتِ قُبهُ الحسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین عالم و آدم میدونن، حسین تکه سلطانِ عشقه و شَهِ نُه فلکه شاهِ شهیدانِ تمومِ نَشاَتین حسین حسین حسین حسین حسین حسین عشقِ شهادت طلبی، نیروی ماست شهادتِ عابس و جوون، الگوی ماست شهیدِ راه کربلاست، نورِ دو عین حسین حسین حسین حسین حسین حسین ای کشته ای، که تشنه لب، ریخته خونت کِی میشه که، ما هم بشیم بقربونت نَذار که ما، بازم بمونیم زیرِ دِین حسین حسین حسین حسین حسین حسین هر شب جمعه فاطمه، میاد حرم میگه کجایی؟ ای شهیدِ بی سرم تا به سحر میگِریه، اُم الحسنین حسین حسین حسین حسین حسین حسین ای بی کفن، خونین دهن، دور از وطن کو کهنه پیراهنِت ای عریان بدن ای قطعه قطعه پیشِ چشمِ زینبین حسین حسین حسين حسين حسین حسین @hajmahmoodzholideh
الا ای بر غمِ دل، چاره مهدی سپهرِ دیده را مه پاره مهدی پیمبر را شبیهی، پای تا سر به خُلق و خوی و هم رخساره مهدی برای دیدنِ روی چو ماهت دلِ من تنگ شد همواره مهدی من از نُه سالگی در حصر ماندم تو از شش سالگی آواره مهدی "بُنَیَّ" کم تُرا دیدم در این فصل نهان بودی تو از گهواره مهدی شدی مانوس بیش از بیتِ بابا... تو با مِهر و مَه و سیاره مهدی کنون من میشوم از دیده پنهان به حکمِ حق ز تو یکباره مهدی از این زهری که دشمن داده بر من ندارم غیرِ رفتن چاره مهدی دهَم با دردِ این زهرِ جگر سوز گناهِ شیعه را کفاره مهدی اگر دیدی که بابا دست و پا زد بدان، شد شیعه اَم بیچاره مهدی تویی تاج سر خاتم، پس از من پناه عالم و آدم، پس از من تو ای تنها امید آل عترت از اول دیده ای دنیای محنت تمام بار غمهای نبی را تو بر دوشَت کشیدی در حقیقت پیمبر را یهودیها که کشتند شهادت ثبت شد با نامِ رحلت هنوز آن جسمِ بی جان بر زمین بود که بوی توطئه آمد ز امت ز بعدِ فتنه ی سختِ سقیفه مصیبت دیده ای روی مصیبت به ضرب سیلیِ سنگینِ ضارب به کوچه ماند جا، بر روی عصمت پس از آن پهلوی او را شکستند به جرمِ یاری شاه ولایت ترا مادر به پشت در صدا زد که گیری انتقامِ این عداوت همانجا پشتِ در، سقطِ جنین ‌کرد به پیشِ فضه، آن بانوی جنت پس از آن، با سر و دستِ شکسته به کوچه کرد از مولا حمایت ولی غصبِ خلافت شد، به مسجد به دینِ حق خیانت شد، به مسجد خیانت بر امیرالمومنین شد علی بعد از نبی خانه نشین شد غدیری را که بیعت کرده بودند فراموش از میان مسلمین شد پس از آن مادرِ ما را که کشتند دگر دنیا به کامِ مشرکین شد به رسمِ بدعتِ آن جبت و طاغوت حکومت سلطنت شد، محوِ دین شد خلافت گشت، بیست و پنج ساله همه احکامِ قرآن بر زمین شد جَمل تا نهروان تا جنگِ صفین علی احیاگرِ دینِ مبین شد و اینبار انحراف از شام برخواست علی کشته، حسن مسمومِ کین شد پس از قتلِ حسن در دوره ای سخت حسین بن علی سلطان دین شد علَم برداشت از یثرب پیِ حج به مکه دشمنِ او در کمین شد چو او حَجَش مبدل شد به عمره قیام از کربلا تا اربعین شد شهادت با اسارت عهد بستند یکی با خون، یکی با اشک هستند پس از کرب و بلا شد در اسارت به اهل بیتِ پیغمبر جسارت تمامِ زیور آلاتِ حرم نیز مُباح اعلام شد از بهرِ غارت زنانِ قافله از کوفه تا شام همه دیدند از دشمن خسارت نه تنها کعب نی، یا تازیانه جسارت بود توام با حقارت چه تهمتها شنیدند عمه هایت شنیدند اِفترا با هر عبارت به نامِ خارجی، نامِ کنیزی به انگشتِ خطا دادند اشارت هنوز از گریه های عمه زینب نگشته خشک، چشمانِ فَکارت هنوز از کشتنِ جدّ غریبت میان سینه ها مانده حرارت هنوز از ناله ی اَلشامِ سجاد بسوزد قلبِ بی صبر و قرارت هنوز ای یوسف زهرای اطهر نشسته مادرت، چشم انتظارت بیا ای چارده معصومِ کامل که مانده ناقه ی اسلام در گِل تو نور دیده ی اسلام هستی اِمامَ الجودِ وَ الاِکرام هستی همه اَسرارِ ربُ العالمینی به عالَم، پرچمِ اَعلام هستی تو مقصودِ تمام انبیایی که با جدّت نبی همنام هستی تویی آئینه ی هر چارده نور ز قرآن، مجری احکام هستی زمین و آسمان در سایه ی توست زمان را نَضرَتَ الاَیام هستی تو صاحب ذوالفقارِ مرتضایی امامِ عدل و قسطِ تام هستی مُنیرَ الحق، مُبیرَ الظالمینی به هم کوبنده ی اَصنام هستی تو کشتیِ نجات عالَمِینی که با منصورِ دین خوشنام هستی تو زهرا را غیاثَ المُستغیثین تو تسکینِ همه آلام هستی تو دستِ انتقامِ اهلِ بیتی به هر اَمَّن یُجیب اِقدام هستی بیا بابا که جانِ هَل اَتایی تو خونخواهِ شهید کربلایی @hajmahmoodzholideh
اگر بیعت نکردم، با تو بیعت میکنم آقا که من تجدید میثاقم به هیئت میکنم آقا نه بیعت در رفاه و راحت و آسایش و اَمنَم که بیعت با تو در ایامِ شدت میکنم آقا من از اَستغفِرُاللهَم، پیِ اِن تنصُرُاللهَم که دینت را بِاِذنِ الله نصرت میکنم آقا به اربابم قسم، هرگز به ذلت تن نخواهم داد که زیر پرچمت احساس عزت میکنم آقا حسینی آمدم دنیا، حسینی میروم زینجا که با جدِ تو احساسِ قِرابت میکنم آقا نِدایم چون دهی از صحنِ کعبه، موسمِ فجرت... به محضِ یالِثاراتَت، اطاعت میکنم بخوان از جان و دل، دلهای مشتاق شهادت را که جان و سر، بقربان رکابت میکنم آقا تویی فرمانده ی دلها و ما فرمانبرِ مولا پِیِ اَمرت، حمایت از ولایت میکنم آقا قسم بر اربعینی ها و همراهان زینب که؛ ترا با اربعینی ها زیارت میکنم آقا نمازم، روزه اَم، حَجَّم، جهادم، با تو مقبول است وگرنَه از خود اِعلامِ برائت میکنم آقا تَولایم، تَبرایم، قدم بر جای پای توست خدا را اینچنین کسب رضایت میکنم آقا تو چون در غیبتت تکلیف را روشن نمودی، من... ز اَمر جانشینِ تو اطاعت میکنم آقا میان شیعه میخواهند بذرِ تفرقه پاشند به وحدت شیعه را اینگونه دعوت میکنم آقا همه امنیت ما هست زیر پرچم روضه به روضه یاریِ قرآن و عترت میکنم آقا رگ و خونِ حسینی ها ز یک حنجر بقا دارد همان حنجر، کزو ذکر مصیبت میکنم آقا چو زینب بوسه زد بر آن گلوی پاره غوغا شد برایت گوشه ای از آن، روایت میکنم آقا اَراذل، ریختند آنجا سرِ اهلِ حرم، ای وای اگر گویم، نپنداری جسارت میکنم آقا بزیرِ دست و پا گم شد گمانم عمه جانِ تو کِی از معجر دگر شرحِ حکایت میکنم آقا دلت آتش گرفت و ناله اَت تا عرش بالا رفت دهی رخصت، روایت از اسارت میکنم آقا میانِ لشکر نامحرمان، مظلومه گیر افتاد فقط یک جمله از مقتل روایت میکنم آقا یتیمِ جدِ مظلومت، به راسِ روی نِی گفتا: ز چشمِ هیزِ نامردان شکایت میکنم آقا @hajmahmoodzholideh
#*_کل_یوم_عاشورا_و_کل_ارض_کربلا_* گر همه روز و شبِ ما بشود عاشورا راهِ ما هست همان، زندگیِ کرب و بلا زندگی چیست؟ بجز عزت و ایمان و جهاد هست این عمرِ پر ارزش، به شهادت زیبا ارزشی نیست در این جانِ گرانمایه، مگر روزِ ایثار و فداکاری و جانبازیِ ما دین و قرآن اگر از خونِ تنِ ما باقیست پس ببارید به جان و سرِ ما تیر بلا تا نباشیم شهید، عشقِ شهادت بی جاست این کلام است، پیامی ز سلیمانی ها خاکِ ایران همه باشد حرمِ آل علی مُلکِ ایران سندش خورده بنام زهرا قطعه ای از فدکِ حضرت زهرا، ایران نوری از خاکِ بهشت است بِوَالله اینجا نشود تجزیه این مُلکِ ولایت، هرگز!!! یک وجب خاک ندادند به دشمن، شهدا وای بر آنکه از این مُلک، دفاعی نکند این دفاعَست، دفاع از حرمِ آل عبا هست جمهوریِ اسلامیِ ما بابِ ظهور که در آن، پرچمِ جمهوریِ مهدیست بپا نهضتِ سرخِ حسینی، ز خمینی باشد بخدا خامنه ای هست همان روح خدا پرچمِ سید علی، تا به قیامت بالاست حضرتِ خامنه ای هست ولیعهدِ رضا تا ولی نعمتِ ما هست امامِ هشتم هر چه فتنه ست، شود محو از این اُمِ قُرا به جوانانِ غیورِ وطنم مینازم قدرتِ فکرِ جوانان، شده سرمایه ی ما هر چه شبهه ست ز دشمن، همه پاسخ دارد هجمه ی شبهه گَران را نگذاریم رها ملتِ ما به بصیرت برسد با تبیین این فریضه ست بِوَالله، جهادی والا گفت: ما ملتِ ارباب حسینیم، آری ملتِ کرب و بلائیست، چنین پابرجا همچو ارباب دهد جان و سرش را مظلوم لیک، یک لحظه به ذلت نسپارد خود را خانه ی ظلم بدانند، فرو می‌ریزد دشمنِ پست بداند که ندارند بقا عَن قَریب است که نابود شود قوم یهود حرف آخر، لعن اللهُ علی آل سعود #*_کل_یوم_عاشورا_و_کل_ارض_کربلا_* @hajmahmoodzholideh
میلاد تو آغازِ جمیعِ برکات است رفتار تو الگوی وقار و سکنات است لبخند ملیحِ تو نماد حسنات است خال لب تو محور مجموع کرات است ای حضرت محبوبِ خداوند، محمد! ای بنده ی محجوبِ خداوند، محمد! سر منشاءِ هر خوبی و احسان، قدم توست محرابِ دلِ غمزده، ابروی خَم توست هر ماذنه ای نام تو دارد، حرم توست از روز ازل دستِ علی بر علَم توست یعنی، تو و حیدر شجری واحده هستید چون خار به چشمان بنی ساعده هستید دارید اگر دشمنِ بد ذات، غمی نیست تا هست علی با تو، تو با او اَلَمی نیست در مکتبِ عشاق، بجز تو صنمی نیست این عشقِ تو و حب علی، چیز کمی نیست تا بود، خدا بود و علی بود و محمد قبل از همه، انوارِ جلی بود و محمد ای احمد مختار، تو قبل از همه بودی با رخصتِ دادار، تو قبل از همه بودی با حیدر کرار، تو قبل از همه بودی با عترتِ اطهار، تو قبل از همه بودی آنگه که مَلَک هم نرسیده به ولادت بودید خدا را ز دل و جان به عبادت روزیکه نه تسبیح و نه تهلیل بپا بود اَذکارِ شما سنتِ رایج به سما بود سر حلقه ی این ذکر، لب لعلِ شما بود زهرای تو مَجذوبه ی در ذات خدا بود تا نور دو عینِ تو هدایتگرِ ما شد چشمانِ حسینِ تو هدایتگر ما شد بودند ملائک همه دیوانه و مستت بستند همه دیده به تسبیحِ دو دستت چون یاد گرفتند صفا را ز نشستت خود را بجز از ذکرِ خداوند گسستند ما مستِ حسینِ تو شدیم از ازل ای یار پابستِ حسینِ تو شدیم از ازل ای یار با نورِ تو شد، نورِ حسینِ تو که لاحق از او به وجود آمده نه حجتِ ناطق مکشوف شد از نهضت او خیلِ حقایق برخاسته از کرب و بلا مکتبِ صادق میلاد تو زیباست به این طالعِ مسعود از زهره ی زهرای تو تا مهدیِ موعود گر منتظرِ مجلسِ میلادِ تو هستیم ما چشم براهِ شب امداد تو هستیم آماده ی ره توشه از این یاد تو هستیم کشکول به دستیم و نمک زاد تو هستیم دنبالِ بهانه، پیِ یک ذکرِ گریزیم تا بهرِ قتیلُ العبَرات اشک بریزیم گویند روایات که ممنونِ حسینی او خونِ خدا باشد و تو خونِ حسینی او محوِ اِله هست و تو مفتون حسینی دلباخته و واله و مجنونِ حسینی از عرصه ی منبر به سر آیی به سرایش تا پیرهنِ او نکند گیر به پایش این پیرهن از کودکی اَش مسئله دارد زهرا هم از این قصه ی پر غم گله دارد یک جامه ی پاره چقدَر مشغله دارد غارتگرِ این جامه مگر حوصله دارد؟! جسمی که به او ضربه، ز هر رهگذر آید بی سر که شود، پیرهنش زود درآید با اینکه به گودال، به لب داشت مناجات اَعراب نکردند بر او هیچ مراعات هر قوم به یک حربه نمودند مباهات آن لحظه که با خالقِ خود کرد ملاقات یک تن نَه،،، بریدند گروهی سرِ او را بد جور شکستند دلِ مادر او را میدید حرم پیکرِ او را شده غارت هم کشتن و هم غارت و هم قصدِ جسارت آغاز شد از بعدِ شهادت چو اسارت بردند حرم را به چه سختی و حقارت یارب سرِ بازار کجا و حرم یار دیگر برسان، بر سرِ دیده قدم یار @hajmahmoodzholideh
سوی قم از مدینه یار آمد با وجودیکه بی قرار آمد همۀ شهر غرق استقبال خواهر اینبار با وقار آمد همه اش احترام می کردند دسته دسته سلام می کردند همه جا مِهر بود و گلباران حقِّ او را تمام می کردند هیچکس ناسزا نگفت به او جز درود و ثنا نگفت به او هیچکس وقت آمدن غیر از آیۀ انّما نگفت به او قم عجب میهمان نوازی کرد تا ابد ماند و سر فرازی کرد قم عجب کرد آبروداری کوفه با آبرو چه بازی کرد خوب شد که سری به نیزه ندید خوب شد هیچ حرف بَد نشنید خوب شد وقت دست و پا زدنِ نیمه جانِ برادرش نرسید ای امان از غریبیِ زینب وای از غم نصیبی زینب هیچ چشمی به شام و کوفه ندید در بلا بی شکیبیِ زینب @hajmahmoodzholideh
برای آمدنت، التماس باید کرد چه گریه ها به کبودیِ یاس باید کرد برای آمدنت، همنشینِ غمهائیم تمامِ عمر، پیِ انتقامِ زهرائیم برای آمدنت، اُمتی شده مظلوم ز حقِ خویش، چنان مادرت شده محروم برای آمدنت، جنگ های تحمیلی نشانده بر رخِ ما، مثلِ مادرت سیلی برای آمدنت، شِعب ها تحمل شد و از عنایت تو، خارها همه گُل شد برای آمدنت، خونِ دل اگر خواهی ببین که همچو علی، حفر شد ز دل چاهی برای آمدنت، خونِ صبر جوشیده امامِِ راحلمان، جامِ زهر نوشیده برای آمدنت، فتنه ها گذشت از سر هزار فِرقه مهیا، به جنگِ یک کشور برای آمدنت، پاره پاره حنجرها نِگر به صحنِ خیابان، که سوخت پیکرها برای آمدنت، کشته ها اگر لازم فدائیِ تو ز فهمیده هاست، تا قاسم برای آمدنت، جان و سر دهیم آسان هنوز کشته دهیم، از زُراریِ سلمان برای آمدنت، لشکری شده مجروح برای آنکه شود، عقده ی فرج مفتوح برای آمدنت، جان چه قابل ای بفدات بپای مقدمِ تو، جان بِضاعتی مُزجات برای آمدنت رهبرم فراخوانده... بیا که من به تو گویم، سلام فرمانده □ □ □ فدای آمدنت، گفته اند آمده ای هزار و چارصد و یک شد و نیامده ای بیا که مادرت از پشت در ترا خوانَد بیا که جدِ غریبت، ز نیزه ها خوانَد بیا که با تو، به هر دیده نور می‌آید صدای قاریِ تان، از تنور می‌آید هنوز چادرِ خاکی در انتظار، بیا هنوز بینِ غلافِ تو ذوالفقار بیا هنوز حرفِ اسیریِ عمه اَت زینب میانِ مجلسِ نامحرمان، به شام و حلب هنوز غصه ی شامِ بلا و هیزی هست هنوز روضه تشت و غم کنیزی هست مهر ۱۴۰۱/ماه ربیع الاول @hajmahmoodzholideh
💐ورود حضرت معصومه (س) به قم 🗓حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در روز اول ذیقعده سال 173 قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسى کاظم علیه السلام و مادر گرامی اش حضرت نجمه خاتون میباشد، که بعد از تولد حضرت رضا علیه السلام به «طاهره‏» ملقب گردید.بنابراین حضرت معصومه علیها السلام با امام رضا علیه السلام خواهر و برادر ابوینى هستند. ⬅️در سال 201 قمرى در پى انتقال اجبارى امام رضا علیه السلام به خراسان، حضرت معصومه علیهاالسلام بعد از یک سال تحمل دورى برادر بزرگوارش از مدینه منوره عازم خراسان گردید. 🛡عوامل حکومتى بنى عباس، در شهر ساوه به کاروان حامل آن حضرت حمله کرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. 📚حتى طبق نوشته استاد محقق شیخ جعفر مرتضى عاملى در کتاب حیاة الامام الرضا علیه السلام، آن حضرت را نیز مسموم نمودند . 🌡حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بر اثر مسمومیت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بیمار گردید و فرمود: مرا به شهر قم ببرید; زیرا از پدرم شنیدم که مى‏فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست. 🌾از این رو حضرت معصومه علیها السلام در 23 ربیع الاول سال 201 قمرى به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زیادى از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت. 🕌آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسى بن خزرج که به «بیت النور» شهرت یافت، در دهم ربیع الثانى سال 201 هجرى دیده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان‏» محل فعلى مزار آن حضرت دفن گردید. يا فاطمة اشفعي لنا في الجنة 🆔🆔 @hajmahmoodzholideh
باز از سوی ابلیس، رهِ کینه علَم شد غمبارترین حادثه با تیرِ ستم شد رگبارِ مسلسل سوی زُوّارِ حرم شد چون شاهچراغ اُمتِ اسلام به غم شد از اشکِ حرم، دشمنِ دین در خطر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ای دشمن مغضوب، وطن جان و تنِ ماست پیراهنِ خونینِ زیارت، کفنِ ماست ایران، حرمِ آل حسین و حسنِ ماست هر گوشه قدمگاهِ شهِ بی کفنِ ماست این شورِ حسینی است، که اینجا به سر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد تا یاورِ ما لایتناهیست بدانید ایران حرمِ امنِ الهیست بدانید این مملکتِ شیعه گواهیست بدانید مملو ز بسیجی و سپاهیست بدانید این خاک مپندار، که در دامِ شر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد اینجا همه نسلِ پسرِ فاطمه هستند این نسل، سپاهِ قدَرِ فاطمه هستند واللهِ جوانان، سپرِ فاطمه هستند خوبان و شهیدان، ثمرِ فاطمه هستند خصمِ علی و فاطمه در درد سر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ما سینه زنانِ حرمِ خونِ خدائیم دلسوخته ی تشنه لبِ کرب و بلائیم جان بر کفِ آن بی کفنِ راس جدائیم همناله ی زهرا و علی، چون شهدائیم آهِ دلِ زهرا، به گلوی سحر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ور افتاد عالم ز نوای سحرِ فاطمه گِریید هر کشته ز داغ پسرِ فاطمه گِریید هر دیده ز سوزِ جگرِ فاطمه گِریید مهدی شبِ جمعه به برِ فاطمه گِریید هنگامه ی تعجیلِ فرج زودتر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد آبان ۱۴۰۱/ماه ربیع الثانی @hajmahmoodzholideh
یا سیدَالکریم، سلام ای طلایه دار بر حضرتت درودِ خدا، ای بزرگوار ای خط و مشیِ شیعه ی اِثنی عشر ترا ای مَحرمِ چهار امام، ای ولی مَدار با رشته های حبلِ متین خورده ای گِره والا اِمامزاده ی در دین زمامدار عبدالعظیمی و حسنی و حسینی و زهرائی و محمدی و حیدری تبار اَحسنت بر مرام و قوام و دوامِ تو ای زاده ی امام حسن، روحِ باوقار سجاد و باقرند، عموهای اَطهرت ای بر دلت ز صادقِ آل عبا قرار تو نور چشمِ حضرتِ موسیَ بنِ جعفری یارِ رضا، معینِ جواد، و سفیرِ یار داده امامِ هشتمِ ما، شیعه را سلام در نامه ای که داده به دستِ تو، آن نگار هادیِ دین، ترا ولیِ خود خطاب کرد ای صاحبِ عقایدِ نابِ تمام عیار حتی امامِ عسکری از تو کند سخن آری بتو امامِ زمان، کرده افتخار بعد از قیامِ حضرتِ معصومه، بی گمان طرحِ قیامِ توست، که شیعه شد آشکار بعد از تو نیز، شیعه در ایران بقاء یافت پرچم رسید دستِ علیِ بنِ مَهزیار روح خدا، پیامِ قیامِ ترا گرفت آن شد قیامِ او، که هنوز است ماندگار ایران ز انقلابِ امام است مفتخر سیدعلی است، وارثِ این اوجِ افتخار اقدامِ تو، نشاطِ عجیبی به شیعه داد دین گشته در سراسرِ دنیا پیامدار نشرِ معارف از تو شتابی دگر گرفت شد با تو خطِّ فاطمی، اِحیاء و برقرار با اینکه بود کارِ تو در اِختفا، ولی ترویجِ دین به شیوه ی مخفی است، ابتکار هر چند زیرِ بارِ مصائب، قدَت خمید شخصیتِ جهادیِ تو ماند باوقار از بس، حدیثِ آل علی را صَلا زدی نهج البلاغه شد ز کتابِ تو وامدار تفسیرِ آیه های تَولّا، شد از تو نشر هم، شرحِ آیه های تَبرّا به هر دیار در دوره ای، حدیثِ غدیر از تو جان گرفت شد منتشر پیامِ نبیِ بزرگوار در راهِ دین، هرآنچه ز دستت برآمده کردی تو از وظیفه شناسی، به روزگار تنها نه با زبان، که در انجامِ کارِ خیر خود میشتافتی، به قدمهای اُستوار با دستگیری از ضُعفا، اُنس داشتی با مردمِ ضعیف، نشستی هزار بار دستِ اسیر و دستِ فقیر و یتیم را با روی خوش گرفتی و بودی همیشه یار با اهلِ درد، همدل و همراه و همزبان با اهلِ ظلم، سیره ی تو بود اقتدار سر، هیچگه مقابل کس خَم نکرده ای اِلّا مقابلِ خَمِ اَبروی تک سوار با اینکه چند یوسف زهرا، ثناگویَت بودی غریبِ شهر و غریبِ همه دیار آواره گشتی از همه جا، تا به کربلا آوار شد به جسمِ تو، تخریبِ آن مزار قبل از فدا شدن، شده ای فانیِ حسین مثلِ حبیب، کشته ی دلبر شدی دوبار آوار دیدی و اَثرِ نعلِ اسب، نَه لب تشنه ماندی و نشدی ذبحِ نابِکار جسمَت نماند روی زمین زیرِ آفتاب رَاسَت نرفت بر سرِ نِی سوی هر دیار روزیکه از عراق به مُلکِ ری آمدی گریان شدی بخاطرِ یک جمله، زار زار قاتل که از حکومتِ ری، گندمی شنید تنها به وعده ای سرِ مولای ما برید @hajmahmoodzholideh