🔰#اخلاقی
💠سيره #پيامبر_خدا صلی الله علیه واله وسلم در سخن گفتن
از آنجا كه «كيفيت سخن گفتن» با ديگران، نشانهي ميزان خردمندي و حدّ و حدود شعور و ادب انسان است، در اين بخش، اشارتي به سيرهي حضرت رسولصلی الله علیه واله وسلم در مورد سخن گفتن داريم، تا در اين موضوع كه مورد ابتلاي همگان است، به آن حضرت اقتدا و تأسّي كنيم:
1️⃣كلام مفيد و مرتبط
«كانَ يَخْزِنُ لِسانَه اِلا عمّا يَعْنيهِ وَ يُؤَلِّفُهُمْ وَلا يُنَفِّرُهُمْ»۱
پيامبر اكرم صلی الله علیه واله وسلم زبان خويش را نگه مي داشت و به كار نميانداخت، مگر در اموري كه به آن حضرت مربوط باشد، يا سودمند باشد،
وقتي هم سخني ميفرمود، الفت بخش و وحدت آفرين بود، نه عامل تفرقه و موجب بددلي و كدورت افراد نسبت به يكديگر:
2️⃣ در سطح مخاطبين
امام صادق علیه السلام فرموده است :
«مَا كَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله اَلْعِبادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : اِنّا مَعاشِرَ الاَنْبياءِ اُمِرْنا اَنْ نُـكَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ »۲
رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم هرگز با مردم، با عمق عقل و درك خود سخن نگفت و ميفرمود: ما پيامبران، مأموريم كه با مردم به اندازهي عقل آنان حرف بزنيم، نه به قدر فهم خودمان:
اين شيوه براي همه كساني كه با سخنراني، تدريس و تأليف با مردم مرتبطند، درس و الگوست؛ تا از اين طريق، يعني سخن و نوشتاري روشن، مفهوم و مردمي استفاده كنند، تا به راحتي با مخاطبين، ارتباط بر قرار كند.
«كَانَ كَلَامُهُ فَصْلًا يَتَبَيَّنُهُ كُلُّ مَنْ سَمِعَه»۳
سخنان پيامبر،روشن، گويا و واضح بود، چنانكه هر شنوندهاي آن را ميفهميد
3️⃣ سخن با تبسم
از نمودهاي حسن خلق، آميختن سخن با لبخند است. هم جاذبه ميآفريند، هم سخن را دلنشينتر ميسازد.
«كان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله إذا حدّث بحديث تبسّم في حديثه»۴
سخن گفتن پيامبرصلی الله علیه واله وسلم آميخته به تبسمي مليح و دلنشين بود:
گاهي هم با ديگران، با گفتار خويش، مزاح و شوخي ميكرد، با اين هدف و قصد كه آنان را مسرور و خرسند سازد.۵
4️⃣ خلاصه گويي
پر حرفي، آزار دهندهي شنونده است و او را خسته ميكند. سخنرانيهاي طولاني و خطبههاي مفصل، موجب گريز افراد از جلسات مذهبي، يا نماز جمعه و مجالس وعظ ميگردد. رسول اكرم صلی الله علیه واله وسلم كه همهي كلماتش نور و حكمت و آموزنده بود، در عين حال رعايت ميكرد كه خطبههايش كوتاه باشد:
«كَانَ أَقْصَرَ النَّاسِ خُطْبَةً وَ أَقَلَّهُمْ هَذَرا»۶
در عين كمال نماز، خطبههايش كوتاهترين بود و كمترين سخن بيهوده و غير لازم نداشت.
اين، رعايت حال مردم و «مردمداري» او را نشان ميداد.
5️⃣ كنترل زبان در حال خشم
حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم ديرتر از همه خشمگين و عصباني ميشد
و زودتر از همه عفو ميكرد و مي گذشت.
و در حال خشم و رضا، يكسان سخن ميگفت؛ يعني نه رضا و خرسندي، او را به گزافه گويي و تملّق مي كشاند، و نه عصبانيت او را از مرز حق بيرون ميبرد.
اين ميزان تقوا و ارادهي قوي است كه انسان در حال غضب، حق و باطل را به هم نياميزد.
«و كان في الرّضا و الغضب لا يقول إلّا حقّا»۷
پيامبر اكرم صلی الله علیه واله وسلم در حال رضا و غضب، چيزي جز حق نمي گفت:
انس بن مالك ميگويد: من نُه سال خدمتكار پيامبرصلی الله علیه واله وسلم بودم، به ياد ندارم كه يك بار آن حضرت به من فرموده باشد: «چرا چنين و چنان كردي؟»
يا آنكه چيزي را بر من عيب گرفته باشد.۸
اينها گوشهاي از اخلاق كريمهي پيامبر خاتم است كه از سوي خداوند به خلق عظيم ستوده شده است و بجاست كه پيروان او، در رفتار و گفتار، از مولا و مقتدايشان پيروي كنند.۹
*****
پينوشتها
1.بحارالأنوار/ج۱۶/ص۱۵۱. ↩️
2.همان/ص۲۸۰. ↩️
3.مكارم الأخلاق/طبرسي/ص۲۳. ↩️
4.سنن النبي/علامه طباطبايي/ص۴۸. ↩️
5.همان ↩️
6.بحارالأنوار/ج۱۶/ص۲۳۷؛ مكارم الأخلاق/ص۲۳. ↩️
7.سنن النبي/ص۷۶ ↩️
8.مكارم الأخلاق/ص۱۶. ↩️
📚 همگام با رسول/جواد محدثي/قم/انتشارات پويشگر/چاپ سوم/سال ۱۳۸۵.
#ماه_رجب
#عيد_مبعث
#مبعث
🔵کانال تخصصی #منبرهای_کوتاه (فیلم _صوت_متن ) در موضوعات اخلاقی – اعتقادی و احکام شرعی 🔻
https://eitaa.com/joinchat/1482096640C5117b771d9
✅پيامبر خدا صلی الله علیه وآله و سلم
🌹سه گروه از زناناند كه خداوند، عذاب قبر را از آنان بر مىدارد و با دخترم فاطمه محشور مىشوند:
👈زنى كه در برابر غيرت شوهرش صبر مىكند
👈زنى كه در برابر بداخلاقى شوهرش شكيباست
👈زنى كه مهريهاش را به شوهرش مىبخشد
💐خداوند به هر يك از اين زنان، ثواب هزار شهيد و براى آنها، عبادت يك سال مىنويسد
📚منبع : تحكیم خانواده ص 235
🟢#داستان
👈 مردی که اندرز خواست
🔶مردی از باديه به مدينه آمد و به حضور رسول اكرم رسيد . از آن حضرت پندی و نصيحتی تقاضا كرد . رسول اكرم باو فرمود : خشم مگير و بيش از اين چيزی نفرمود .
آن مرد به قبيله خويش برگشت . اتفاقا وقتی كه به ميان قبيله خود رسيد ، اطلاع يافت كه در نبودن او حادثه مهمی پيش آمده ، از اين قرار كه جوانان قوم او دستبردی به مال قبيله ای ديگر زده اند ، و آنها نيز معامله به مثل كرده اند ، و تدريجا كار به جاهای باريك رسيده ، و دو قبيله در مقابل يكديگر صف آرائی كردهاند ، و آماده جنگ و كارزارند .
شنيدن اين خبر هيجان آور ، خشم او را برانگيخت . فورا سلاح خويش را خواست و پوشيد و به صف قوم خود ملحق و آماده همكاری شد .
در اين بين ، گذشته به فكرش افتاد ، به يادش آمد كه به مدينه رفته و چه چيزها ديده و شنيده ، به يادش آمد كه از رسول خدا پندی تقاضا كرده است ، و آن حضرت به او فرموده ، جلو خشم خود را بگيرد .
در انديشه فرو رفت كه چرا من تهييج شدم ، و به چه موجبی من سلاح پوشيدم ، و اكنون خود را مهيای كشتن و كشته شدن كرده ام ؟
چرا بیجهت من برا فروخته و خشمناك شدهام ؟ !
با خود فكر كرد الان وقت آن است كه آن جمله كوتاه را به كار بندم .
جلو آمد و زعمای صف مخالف را پيش خواند و گفت : اين ستيزه برای چيست ؟
اگر منظور غرامت آن تجاوز است كه جوانان نادان ما كرده اند ، من حاضرم از مال شخصی خودم اداكنم .
علت ندارد كه ما برای همچو چيزی به جان يكديگر بيفتيم و خون يكديگر را بريزيم .
طرف مقابل كه سخنان عاقلانه و مقرون به گذشت اين مرد را شنيدند ، غيرت و مردانگی شان تحريك شد و گفتند :
ما هم از تو كمتر نيستيم . حالا كه چنين است ما از اصل ادعای خود صرف نظر میكنيم .
هر دو صف به ميان قبيله خود بازگشتند.
📚داستان راستان
#ماه_رجب
#عيد_مبعث
#مبعث
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🟢#داستان
👈 اعرابی و رسول اکرم صلی الله علیه وآله
🔸عربی بيابانی و وحشی ، وارد مدينه شد و يكسره به مسجد آمد ، تا مگر از رسول خدا سيم و زری بگيرد .
هنگامی وارد شد كه رسول اكرم در ميان انبوه اصحاب و ياران خود بود.
حاجت خويش را اظهار كرد و عطائی خواست .
رسول اكرم چيزی به او داد ، ولی او قانع نشد و آن را كم شمرد ، بعلاوه سخن درشت و ناهمواری بر زبان آورد ، و نسبت به رسول خدا جسارت كرد .
اصحاب و ياران سخت در خشم شدند ، و چيزی نمانده بود كه آزاری به او برسانند ، ولی رسول خدا مانع شد .
رسول اكرم صلی الله علیه وآله بعدا اعرابی را با خود به خانه برد ، و مقداری ديگر به او كمك كرد ، ضمنا اعرابی از نزديك مشاهده كرد كه وضع رسول اكرم به وضع رؤسا و حكامی كه تاكنون ديده شباهت ندارد ، و زر و خواستهای در آنجا جمع نشده .
اعرابی اظهار رضايت كرد و كلمه ای تشكر آميز بر زبان راند .
در اين وقت رسول اكرم به او فرمود : تو ديروز سخن درشت و ناهمواری برزبان راندی كه ، موجب خشم اصحاب و ياران من شد . من میترسم از ناحيه آنها به تو گزندی برسد ، ولی اكنون در حضور من اين جمله تشكر آميز را گفتی ، آيا ممكن است همين جمله را در حضور جمعيت بگويی تا خشم و ناراحتی كه آنان نسبت به تو دارند ، از بين برود ؟
اعرابی گفت : مانعی ندارد .
روز ديگر اعرابی به مسجد آمد ، در حالی كه همه جمع بودند ، رسول اكرم رو به جمعيت كرد و فرمود : اين مرد اظهار میدارد كه از ما راضی شده آيا چنين است ؟
اعرابی گفت : چنين است و همان جمله تشكر آميز كه در خلوت گفته بود تكرار كرد .
اصحاب و ياران رسول خدا خنديدند .
در اين هنگام رسول خدا رو به جمعيت كرد ، و فرمود : مثل من و اين گونه افراد ، مثل همان مردی است كه شترش رميده بود و فرار میكرد ،
مردم به خيال اينكه به صاحب شتر كمك بدهند فرياد كردند ، و به دنبال شتر دويدند . آن شتر بيشتر رم كرد و فراری تر شد .
صاحب شتر مردم را بانگ زد و گفت ، خواهش میكنم كسی به شتر من كاری نداشته باشد ، من خودم بهتر میدانم كه از چه راه شتر خويش را رام كنم .
همينكه مردم را از تعقيب بازداشت ، رفت و يك مشت علف برداشت و آرام آرام از جلو شتر بيرون آمد ، بدون آنكه نعره ای بزند و فريادی بكشد و بدود ، تدريجا در حالی كه علف را نشان میداد جلو آمد . بعد باكمال سهولت مهار شتر خويش را در دست گرفت و روان شد .
اگر ديروز من شما را آزاد گذاشته بودم ، حتما اين اعرابی بدبخت به دست شما كشته شده بود – و در چه حال بدی كشته شده بود ، در حال كفر و بت پرستی – ولی مانع دخالت شما شدم ، و خودم با نرمی و ملايمت او را رام كردم.
داستان راستان
#ماه_رجب
#عيد_مبعث
#مبعث
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🟢#داستان
👈 رسول اکرم صلی الله علیه وآله و غذای دسته جمعی
🔸همينكه رسول اكرم و اصحاب و ياران از مركبها فرود آمدند ، و بارها را بر زمين نهادند ، تصميم جمعيت براين شد كه برای غذا گوسفندی را ذبح و آماده كنند .
يكی از اصحاب گفت : سر بريدن گوسفند با من .
ديگری : كندن پوست آن بامن .
سومی : پختن گوشت آن بامن .
چهارمی : . . .
رسول اكرم : جمع كردن هيزم از صحرا بامن .
جمعيت : يا رسول الله شما زحمت نكشيد و راحت بنشينيد ، ما خودمان با كمال افتخار همه اينكارها را میكنيم .
رسول اكرم : می دانم كه شما میكنيد ، ولی خداوند دوست نمی دارد بنده اش را در ميان يارانش با وضعی متمايز ببيند كه ، برای خود نسبت به ديگران امتيازی قائل شده باشد
سپس به طرف صحرا رفت . و مقدار لازم خار و خاشاك از صحرا جمع كرد و آورد
📚داستان راستان
#ماه_رجب
#عيد_مبعث
#مبعث
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🟢#داستان
👈رسول اکرم صلی الله علیه وآله و بستن زانوی شتر
🔸قافله چندين ساعت راه رفته بود . آثار خستگی در سواران و در مركبها پديد گشته بود . همين كه به منزلی رسيدند كه آنجا آبی بود ، قافله فرود آمد .
رسول اكرم صلی الله علیه وآله نيز كه همراه قافله بود ، شتر خويش را خوابانيد و پياده شد .
قبل از همه چيز ، همه در فكر بودند كه ود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم كنند .
رسول اكرم بعد از آنكه پياده شد ، به آن سو كه آب بود روان شد ، ولی بعد از آنكه مقداری رفت ، بدون آنكه با احدی سخنی بگويد ، به طرف مركب خويش بازگشت .
اصحاب و ياران با تعجب باخود میگفتند آيا اينجا را برای فرود آمدن نپسنديده است و میخواهد فرمان حركت بدهد ؟ !
چشمها مراقب و گوشها منتظر شنيدن فرمان بود .
تعجب جمعيت هنگامی زياد شد كه ديدند همينكه به شتر خويش رسيد ، زانوبند را برداشت و زانوهای شتر را بست ، و دو مرتبه به سوی مقصد اولی خويش روان شد .
فريادها از اطراف بلند شد : ای رسول خدا ! چرا مارا فرمان ندادی كه اين كار را برايت بكنيم ، و به خودت زحمت دادی و برگشتی ؟
ما كه با كمال افتخار برای انجام اين خدمت آماده بوديم .
🌸در جواب آنها فرمود : هرگز از ديگران در كارهای خود كمك نخواهيد ، و بديگران اتكا نكنيد ، ولو برای يك قطعه چوب مسواك باشد.
📚داستان راستان
#ماه_رجب
#عيد_مبعث
#مبعث
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
enc_16460380389373949325690.mp3
6.16M
مبعثه اوج برکات
بر تو محمد صلوات
.
پیرو قرآن توییم
ما همه سلمان توییم
.
وعده ی ما همچین شبی
مدینه مسجد النبی
.
به خدا قبله ی دنیا
شده باز گنبد خضرا
.
پدر و مادرم
فدای تو یا اباالزهرا
.
تو دل و دلبرم هستی
تو سر و سرورم هستی
.
چی می خوام من از این بهتر
که تو پیغمبرم هستی
مددی یا رسول الله
.
قسم به سوره ی علق
تویی تویی رسول حق
.
کبوتر دل بی هوا
پر زده تا غار حرا
.
راه نجات بشری
صاحب شق القمری
.
به خدا قبله ی دنیا
شده باز گنبد خضرا
.
پدر و مادرم
فدای تو یا اباالزهرا
.
شب مبعث شب شوره
بساط عاشقی جوره
.
شده ذکرم علی حیدر
دیگه نور علی نوره
.
علی مولا علی مولا
.
عیدی مو دادی اومدم
شب مبعث تو مشهدم
.
اومدم یا امام رضا
که بگم تبریک به شما
.
یه نگاهی عنایتی
تو این شب زیارتی
.
به خدا قبله ی دنیا
شده باز گنبد خضرا
.
پدر و مادرم
فدای تو یا اباالزهرا
.
شب شاه خراسانه
حاجتم دست سلطانه
.
آرزوم کربلا رفتن
برا اعیاد شعبانه
.
علی موسی الرضا سلطان
.
منی که از تولدم
تو کشوری بزرگ شدم
.
که از سر مأذنه هاش
اسم علی و بچه هاش
.
می پیچه توی هر طرف
دل میره ایوون نجف
.
می خوام که قنبرش باشم
مالک اشترش باشم
.
با علی ، با علی
با علی تا آخرش باشم
.
علیٌ حُبّه جنه
قسیم نار و الجَنه
.
وَصیُ المصطفی حَقا
امام الإنس والجِنه
.
علی مولا علی مولا
#عيد_مبعث
#مبعث
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
مداحی_آنلاین_ای_رسول_الله_اعظم_جانم_جانم_جانم_حاج_منصور_ارضی.mp3
4.26M
🌺 #عید_مبعث
💐ای رسول الله اعظم
💐جانم جانم جانم
🎙 #محسن_عرب_خالقی
👏 #سرود
👌فوق زیبا
🌷مرجع رسمی #مولودی های روز
اسعد الله ایامکم یا بقیه الله🌸
🦋🌸🦋🌸🦋