حلقۀ رندان
اولاً خاک ، چون برادر توست بستر تربت معطر توست جوهر عاشقانت از خاکی ست که در آن پیکر مطهر توست #مح
اولاً خاک ، چون برادر توست
بستر تربت معطر توست
.
جوهر عاشقانت از خاکی ست
که در آن پیکر مطهر توست
.
دوماً آب ، بحث آب جداست
آب در اصل مهرِ مادر توست
.
جوشش چشمه هاست از پدرت
ساقی آب ها برادر توست
.
سوماً باد، باد خواهد برد
با خودش هر که را کبوتر توست
.
باد در سِلک عاشقان : خبر است
قاصد روضه ی منور توست
.
چارماً آتش ، آه از آتش
این خط سرخ مرز کشور توست
.
تا ابد آتشی که در جان هاست
اثر هُرم قصه ی سر توست
.
آب و خاکم شکفت در آتش
قصه ات را شنفت در آتش
.
اسم این حال چیست ؟! مستانه
به کجا می رویـم ؟! میخانه
.
دستمان را بلند کردیم و
در تمنای چیست پیمانه ؟
.
خانه ی تو کجاست ؟!؟ در قلبم
قلب بی عشق چیست ؟!؟ ویرانه
.
در طوافیم دائمُ الاَحوال
کارمان کار کیست ؟! پروانه
.
عقل در شرح ماجرا مانده
آن که فهمیده کیست ؟!؟ دیوانه
.
پشت این در مقام ، نوکری است
آری اما چگونه ؟! شاهانه
.
ساکانِ بارگاه تو خورشید
ای غلام سیاه تو خورشید
.
باید این نور آشکار شود
تا شب تیره تار و مار شود
.
در طلوع ظهور با رجعت
نوبت رقص ذوالفقار شود
.
بعد از انتقام و خون خواهی
در جهان صلح پایدار شود
.
بعد با لطف خون ثارالله
نظم توحید برقرار شود
.
دولت ظلمت از میان برود
دولت خیر ماندگار شود
.
و در آن جا کنار صاحب اشک
هیئت اشک برگزار شود
.
می رسد کشتی نجات که تا
آخرین مانده هم سوار شود
.
شک نکن آن نگار می آید
وارث ذوالفقار می آید
.
چه بگوییم قاصر است بیان
با چه این حال را دهیم نشان
.
ای که در خدمت تو مشغولند
از کران تا کران زمین و زمان
.
در مناجات های خود گفتم
ای خدا هر چه میل اوست ، همان
.
تا تو هستی و دستگاه تو هست
چه نیازی به بودن دِگران ؟!؟
.
نیمی از قصه ، نیمه ی رمضان
نیمه ی بعد، سوم شعبان
.
تو حسینی ، حسین جان حسن
به من از باده ی حسن بچشان !
.
ساکن ساحت جنونم من
عاشق حاء و سین و نونم من
.
قلب در سینه در تلاش افتاد
تا که عاشق شد و به پاش افتاد
.
و روی صفحه ی عقیق دلم
نقش این نام خوش تراش افتاد
.
تا شنیدم حسین حس کردم
روح و جانم به ارتعاش افتاد
.
رفت بالا دل و ز همراهیش
عقل آشفته از معاش افتاد
.
هر که وِزر و وبال من بودن
روی این آسمان خراش افتاد
.
شب میلاد آمد و عالَم
روی خاکت به شاد باش افتاد
.
کعبه این بار در طواف آمد
حضرت عین و شین و قاف آمد
.
آسمان شاهد عبور تو بود
نورِ مشکات ، موج نور تو بود
.
اسم اعظم قدیم الاحسان و
مروه ی انبیاء مرور تو بود
.
گِل آدم که پخته شد سرّش
گریه بر روضه ی تنور تو بود
.
در روایات هست ابراهیم
لحظه ی ذبح در حضور تو بود
.
ساعت وحی حضرت موسی
پا برهنه میان طور تو بود
.
عشق پر بود در دهان مسیح
هر چه او گفت از زبور تو بود
.
سنی و شیعه معترف هستند
جان احمد به شوق و شور تو بود
.
قالَ مَولای سَّیِدُ الکُونِین
که حسین از من و منم ز حسین
.
هر چه دریاست ساحلی دارد
عشق اینجا مراحلی دارد
.
هر که دل شد دلیل راهش بود
دیگر استاد کاملی دارد
.
قطره ای اشک بر تو اِکسیر است
حتما این هم دلایلی دارد
.
چیزی از من بخواه محبوبم …
آخر این سر چه قابلی دارد !!
.
آخرین بیت اینکه دلبر من
دلبر خوش شَمایلی دارد
.
خود ارباب عالِم است عباس
چه مقام و فضایلی دارد
.
وقف نام تو جانِ ناقابل
لَک لبیک یاابوفاضل
#محمد_صمیمی
#ترکیب_بند
#امام_حسین علیه السّلام
🆔@halghe_rendan
حلقۀ رندان
#گلاب #کتابندان نام کتاب:#با_کاروان_نیزه به قلم:#علیرضا_قزوه انتشارات:#سوره_مهر #امام_حسین #معرفی_ک
#گلاب
#منظر_رندان
گونه: #مرثیه
موضوع: #حضرت_زینب سلام الله علیها / #اسارت / #الشام
قالب شعر: #ترکیب_بند
وزن: #مفعولفاعلاتمفاعیلفاعلن
شاعر: #علیرضا_قزوه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قربان آن نی یی که دمندش سحر، مدام
قربان آن می یی که دهندش علی الدوام
قربان آن پری که رساند تو را به عرش
قربان آن سری که سجودش شود قیام
هنگامۀ برون شدن از خویش، چون حسین
راهی برو که بگذرد از مسجدالحرام
این خطی از حکایت مستان کربلاست:
ساقی فتاد، باده نگون شد، شکست جام!
تسبیح گریه بود و مصیبت، دو چشم ما
یک الامان ز کوفه و صد الامان ز شام
اشکم تمام گشت و نشد گریهام خموش
مجلس به سر رسید و نشد روضهام تمام
با کاروان نیزه به دنبال، میرویم
در منزل نخست تو از حال میرویم
#بند_چهاردهم #با_کاروان_نیزه
🆔@halghe_rendan
منزل، خرابه؛💔
فرش، زمین؛💔
سقف، آسمان💔
در شام شد ز کوفه فزون، احتشامشان 🌧
#وصال_شیرازی
#دردانه
#گلاب
#الشام
👇🏻در ادامه متن کامل این بند از #ترکیب_بند #وصال_شیرازی بخوانید.👇🏻
🆔@halghe_rendan
حلقۀ رندان
منزل، خرابه؛💔 فرش، زمین؛💔 سقف، آسمان💔 در شام شد ز کوفه فزون، احتشامشان 🌧 #وصال_شیرازی #دردانه #گ
#گلاب
#منظر_رندان
گونه: #مرثیه
موضوع: #حضرت_زینب سلام الله علیها
#اسارت / #الشام / #امام_حسین علیه السّلام
قالب شعر: #ترکیب_بند
وزن: #مفعولفاعلاتمفاعیلفاعلن
شاعر: #وصال_شیرازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چون شام گشت، آل پیمبر، مقامشان
از چاشت گاه کوفه بتر گشت، شامشان
از دُرد دَرد و زهر غم و شربت فراق
کرد آن چه داشت، ساقی دوران، به جامشان
یک صبح و شامِ حشر، شفاعت بُوَد جزا
یک صبح تا به شام، عقوبت به شامشان
صید حرم به شام کشید آسمان چرا؟
اندیشه ای نداشت ز صید حرامشان
منزل، خرابه؛ فرش، زمین؛ سقف، آسمان
در شام شد ز کوفه فزون، احتشامشان
خوانْد اهل بیت را و سر شاه را یزید
در طشت زر نهاد، پی احترامشان
شد محشری به پا چو عیان گشت سر، بلی
طالع شد آفتاب قیامت، به شامشان
آن روز خلق، آل نبی را شناختند
کآورد آن لعین، به صف خاص و عامشان
بُد شامشان ز کوفه بتر، کوفه شان ز شام
ز احوال شام و کوفه شمارم کدامشان؟
کُشت و گرفت و بُرد و به تاراج داد و سوخت
مرد و زن و لباس و جهیز و خیامشان
با آن چه کرد، کرد پشیمانی آشکار
صیدی نداشتند که می کرد رامشان
اندیشه ای ز جور و جفا، آن لعین نداشت
بودش سر ستیزه، قضا بیش از این نداشت
🆔@halghe_rendan
حلقۀ رندان
🔖 از امشب #جرعه نوشیم...! 🆔@halghe_rendan
پادکست جرعه _ جرعۀ اوّل.mp3
3.75M
#جرعه_نوش | بیشرم دیدهای که نگرید در این عزا... 💔
🔖 جرعۀ اوّل را از #ترکیب_بند شاعر دورۀ قاجار یعنی #سروش_اصفهانی بشنوید.
🎙 گوینده: محمّدحسین واضحی ( پژوهشگر ادبیات فارسی و عربی )
🔗 دسترسی به متن شعر
🆔@halghe_rendan
پادکست جرعه _ جرعۀ دوّم.mp3
4.86M
#جرعه_نوش | گفتند در رکاب تو باشیم؟! گفت: ...
🔖 جرعۀ دوّم را از #ترکیب_بند شاعر دورۀ قاجار یعنی #سروش_اصفهانی بشنوید.
🎙 گوینده: محمّدحسین واضحی ( پژوهشگر ادبیات فارسی و عربی )
🔗 دسترسی به متن شعر
🆔 @halghe_rendan
حلقۀ رندان
🔖 از امشب #جرعه نوشیم...! 🆔@halghe_rendan
پادکست جرعه _ جرعۀ سوّم.mp3
4.1M
#جرعه_نوش | عشرت کنیم و تعزیهاش میکنیم نام...!
🔖 جرعۀ سوّم را از #ترکیب_بند شاعری دیگر در دورۀ قاجار یعنی #وصال_شیرازی بشنوید.
🎙 گوینده: محمّدحسین واضحی ( پژوهشگر ادبیات فارسی و عربی )
🔗 دسترسی به متن شعر
🆔@halghe_rendan
جرعۀ چهارم - محمّدحسین واضحی.mp3
6.34M
#جرعه_نوش | آیا کسی هست که پاسخ بدهد...؟!
🔖 جرعۀ چهارم، تلخ است و نفس گیر. با حال مناسب گوش دهید.💔
🎙 گوینده: محمّدحسین واضحی ( پژوهشگر ادبیات فارسی و عربی )
🏷 #وصال_شیرازی | #ترکیب_بند
🔗 دسترسی به متن شعر
🆔@halghe_rendan
پادکست جرعه _ جرعۀ پنجم.mp3
6.03M
#جرعه_نوش | بر خاک قتل گاه ز بالا نزول کرد...💔
🔖 جرعۀ پنجم را از #ترکیب_بند شاعری دیگر در دورۀ قاجار یعنی #ادیب_الممالک_فراهانی بشنوید.
🎙 گوینده: محمّدحسین واضحی ( پژوهشگر ادبیات فارسی و عربی )
🔗 دسترسی به متن شعر
🆔@halghe_rendan