eitaa logo
حلقۀ رندان
332 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
734 ویدیو
35 فایل
تجربۀ زندگی در باغ معارف آل الله علیهم صلوات الله أجمعین از دریچۀ هنر و ادب درگاه دریافت پیشنهادات و انتقادات شما: @halghe_rendan_admin جهت مشارکت بیشتر در گروه «حلقۀ رندان» عضو شوید: https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مشاهده در ایتا
دانلود
در آن اوجی که از رفعت نباشد غیر ذات آنجا گرانی میکند بر خاطر عارف صفات آنجا زبان واصلان لال است از توصیف دیدارش که هر کس دید آن رُخ را ز حیرت گشت مات آنجا مگر با شیوه ی "احراق" راهی تا خدا یابی به غیر از نیستی راهی ندارد ممکنات آنجا چنان ربط است بین عالَم دنیا و عُقبا که بگیری تا قنوت اینجا بجوشد صد قنات آنجا به تلخیِ ریاضت صبر کن عاصی دو روز اینجا نصیب تلخکامان می شود نُقل و نبات آنجا ۱۷ محرم ۱۴۴۳ ۴ شهریور ۱۴۰۰ . . . . . پ ن : توضیح اجمالی در مورد طریقه احراق علامه طباطبایی نقل می کردند: روزی با استاد خود مرحوم قاضی رازی را در میان نهادم و استفسار و التماس چاره ای نمودم فرمود: به وسیله اتخاذ طریقه احراق می توان این مسأله را حل نموده و این معظله را گشود و آن بدین طریق است که باید سالک به حقیقت ادراک کند که خداوند متعال وجود او را وجودی طماع قرار داده است و هر چه بخواهد قطع طمع کند چون سرشت او با طمع است لذا منتج به نتیجه ای نخواهد شد و قطع طمع از او ناچار مستلزم طمع دیگری است و به داعیه طمعی بالاتر و عالی تر از آن مرحله دانی قطع طمع نموده است. بنابراین چون عاجز شد از قطع طمع و خود را زبون یافت طبعاً امر خود را به خدا سپرده و از نیتِ قطع طمع دست برمی دارد، این عجز و بیچارگی، ریشه طمع را از نهاد او سوزانیده و او را پاک و پاکیزه می گرداند. علت اینکه این طریقه را احراق نامند، برای آنست که یکباره خرمن هستی ها و نیّت ها و غصه ها و مشکلات را می سوزاند و از ریشه و بن قطع میکند و اثری از آن در وجود سالک باقی نمی گذارد در مواردی از طریقه احراقیه استفاده شده است ... یکی از مواردی که در قران مجید از آن استفاده شده است عبارتست از کلمه استرجاع "انا لله و انا الیه راجعون" انسان متذکر شود که خود او و هر چه از تعلقات و مایملک اوست ، ملک خداوند است. @ASI_khorasani
صلّی الله علیک یا اباعبدالله تنور حتی بداهه طاهر ز تو شد طهور حتی ظاهر شده از تو نور حتی نوری به تنور داده ای که حیران شده کوه طور حتی از آنچه گذشت بر سرِ تو وا مانده لب تنور حتی از شوق وصال جان سپارم گر بوسه دهی ز دور حتی از برکت لطفت ای سلیمان بی بهره نبوده مور حتی یک لحظه جدایی از غم تو در دل نکند خطور حتی
چنان دو دیده من محو انتظار رهت بود چو دست من افتاد کشیدم...
هر چند که میروی ولی سال دگر ای ماهِ خدا ، دوباره مهمانم کن
📜زاهد الاَخباز ✏️عاصی خراسانی شبی بر درب نانواییِ سنگک به انتظار نان ایستاده بودم هوا مانند دل اکثر کسانی که آنجا ایستاده بودند سرد بود و نانوا چنان در بیرون آوردن نان از تنور تساهل و تکاسل میکرد که گویی به جای نان ، میخواهد جان ‌از تنور در بیاورد . شنیده ام مبدع نان سنگک شیخ بهایی (زاد الله بهائه فی الدارین) بوده است ، اثر حکمت آن حکیم آسمانی در این ابداع زمینی هم دیده میشود (اولیای الهی حتی اگر نانی بسازند از آن بوی جان می آید) با خود می گفتم نان سنگک را میشود "زاهد الاَخباز" نام نهاد ، چون وقتی بر روی سنگ ها او را رها میکنند ، تا زمانی که خام است به سنگ ها چسبیده و سراسر وجودش تعلق است دقایقی نمیگذرد که میفهمد رازِ کمال ، رفع تعلق است و بر اثر ریاضتی که در گرمای تنور تحمل میکند پخته می شود و دست از سنگ بی ارزش تنور کوتاه میکند اسیر ننگِ تعلّق ز خامیِ خویشم خمیر پخته شود ، سنگ را رها سازد القصه به انتظار ایستاده بودم و در پای افکار خود نشسته ، که دیدم پیرمردی رسید سوار بر دوچرخه و پیاده از مرکب تجمّل دنیا با حالی خوش که گمان نمی کنم اغنیا که بر گران ترین مرکب های این دنیا سوار هستند بتوانند حتی ذره ای از آن حال خوش پیرمرد را بچشند. سلامی کرد و کریمانه دست در جیب برد ، چونان که موسی کلیمانه دست در جِیب مشتی شکلات که بوی حیات از آن می آمد را همراه لبخندی شیرین که معجزه پیرمرد برای فتح دل ها بود بین افراد تعارف کرد و کامِ تلخِ دنیا زده همه را شیرین کرد ما را در دام محبت خودش گرفتار . نکته ای گفت حکیمانه که تلخی انتظار و معطل شدن در آن صف را برایم شیرین ساخت. گفت : من بیست سال پیش آلوده به مناهی بودم ، باری بارقه الهی بر دلم زد و زُکام شهوت از کام برطرف شد و تلخی گناه را حس کردم ، به حرم سلطان اولیا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثنا رفتم و عرضِ توبه کردم . با آتشِ دل ، خار و خاشاکِ ‌هوس را سوزاندم و با آب دیده و عرقِ شرم ، سیاهی از ورق بُردم از راه انفعال ، به رحمت رسیده ایم برگشت از عرق ، ورقِ روزگار ما پیرمرد در ادامه گفت : آنجا بود که عهد کردم تا آخر عمر همیشه در جیب شکلات داشته باشم ، کام مردم را شیرین کنم تا خداوند در قیامت‌ کامم را شیرین ‌کند الان‌ بیست سال است که هیچگاه جیبم‌ خالی از شکلات نیست درِ بهشت به روی تو بسته خواهد بود اگر نداشته ای رویِ باز در اینجا
با ذکر و دعا و گریه همدم نشدی سی شب بگذشت و باز مَحرم نشدی در آخر این ماه به خود میگویم: دیدی رمضان گذشت و آدم نشدی؟!
همین که نام ‌تو بر رویِ لب شود پیدا ز شوقْ در همه اعضا طرب شود پیدا . صدای نعره مستانه ام رسد تا عرش اگر که بوسه برآن کُنجِ لب شود پیدا . دلیلِ خلقت لیل و‌ نهار خنده توست به یک تبسّمِ ‌تو صد سبب شود پیدا . به غیر رویِ تو در بین شام‌ گیسویت ندیده ایم که خورشید شب شود پیدا؟! . حریمِ امنِ تو از گَرد دردها پاک است که‌ قُرص روی تو‌‌ در این ‌مطب شود پیدا . به جان تو نکشم منّت شراب از تاک شرابِ من به نجف از رُطب شود پیدا . نبود چشمه ی آبِ حیات در رمضان بیا که ساقیِ ما در شود پیدا . بر آستانِ علی جز به سجده راهی نیست همیشه قرب به ‌قدر ادب شود پیدا . به عُمقِ خطبهٔ پر حکمتِ امیرِ بیان کدام شعر عجم یا عرب شود پیدا؟! . چگونه از پسِ توصیف او برآید لفظ چگونه قدر کمالش لقب شود پیدا؟ ۱۳۹۷
امشب ز دیده از قدح افزون تا دل چو شیشه داشت نَمی، خون طوفان پناه بُرد به گیتی ز گریه‌ ام ای نوح سر بر آر! ببین چون ... . . حسرت شبی به وعدهٔ دیدارم آب‌ کرد از هر سرشک صبح قیامت‌ ...! بی دردی‌ام‌ کشید به دریوزه ی عرق مژگان نَمی نداشت، خجالتْ . . طوفان نوح زنده شد از اشک چشم من با آنکه در غمت به مدارا . . آخر نشستم و دو سه دریا میخواستم بگویمش امّا او‌ بین جمع بود غرورم نمیگذاشت در خلوتم نشستم و تنها . . بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبتِ تو ، کم . . بر گردنم نمانده ز خمخانه هیچ حق یک استکان زدم دو سه دریا ترسم مجال گریه نیابم به روز حشر امروز هم به نیت فردا . . می خواست آسمان که ببارد گه وداع بیچاره خسته بود، بجایش . . در خواب، دست من به میانش رسیده بود بیدار گشته! هیچ ندیدم، ... . . بعد از هزار مرتبه خواهش، دمِ وداع چیزی نداشتم که بگویم . . بی‌اعتنا به شرم و خجالت بر آستین خویش به شدت مانند شمع، هستیِ من قطره‌قطره سوخت ای سنگدل، ببین به چه قیمت ! . . در خود نگاه کردم و گفتم که کیستم؟ یک‌ریز در جواب سوالم
آری ضرر نمودم و ارزان گریستم گاهی اگر برای غمِ نان گریستم هر لذّتی به غیر تو خسران محض بود در ابتداش خنده و پایان گریستم جز گریه چیست لشکر افتادگانِ عجز بنگر مرا که تا بُنِ دندان گریستم گریه اگر نوشته شود ، شعر میشود من با قلم برای تو دیوان گریستم آتش کجا به هیزم تَر میکند اثر؟! آری برای توبه ز عصیان ، گریستم کارم ز دوری ات به تحیّر کشیده است دیشب به یاد روی تو ، خندان گریستم تا سر به دامنِ تو گذارم به وقت مرگ دیدی چگونه سر به گریبان گریستم هرچند کربلای تو روزیِ من نشد در پُشتِ مرزِ بسته ی مهران گریستم
علیست جانِ محمد به حکم "اَنفُسَنا"، پس عجیب نیست بگویم "ابوتراب محمد" @ASI_khorasani
@Qaf_Q - مناجاتنامه_(9).mp3
16.68M
وَيْلِي كُلَّما كَبُرَ سِنِّي كَثُرَتْ ذُنُوبِي وَيْلِي كُلَّما طالَ عُمْرِي كَثُرَتْ مَعَاصِيَّ . . هر روز با گُنه ز درت دورتر شدم ای وای ذره ذره ز کویت به در شدم شیطان قدم قدم به جهنم مرا کشید از شرِّ ذره ذره ، چنین ختمِ شر شدم من قطره قطره آب شدم زآفتاب عمر از هر نَفَس به غیر تو ، غرق ضرر شدم خاشاکِ من به آتش دوزخ قوام داد من با گناه خویش چنین شعله ور شدم تا گریه بود نخلِ مرا برگ‌ و بار بود خشکید تا که چشم تَرَم ، بی ثمر شدم ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۲۲ رجب ۱۴۴۳
🌧بركات الغيث في شهر رمضان المبارك في رحاب مرقد المولى أمير المؤمنين عليه السلام🌧 💌بگیر دست مرا بیقرارِ نام تو ام کویر خشک منم من ، تویی تویی باران 🖇جهت دسترسی به متن کامل شعر مذکور: https://eitaa.com/ASI_khorasani/804 🆔@halghe_rendan
محفل شعر عاشورایی هم نوا با نینوا | مدح و مصیبت حضرت سیدالشهداء… - حجة الإسلام شیخ علی مقدّم (عاصی خراسانی).mp3
3.5M
بخش چهارم | شعرخوانی در مدح و مصیبت حضرت سیدالشهداء علیه السّلام 🎥 ششمین محفل شعر عاشورایی "هم‌نوا با نینوا" 🗓 یک‌شنبه ۱۶ محرّم الحرام ۱۴۴۴ 🎙 با نوای: حجة الإسلام () 📍مدرسۀ علمیّۀ نورالرّضا علیه السّلام 🏷 علیه السّلام 🆔 @noororreza
محفل شعر عاشورایی هم نوا با نینوا | مدح امام رضا علیه السّلام - حجة الإسلام شیخ علی مقدّم (عاصی خراسانی).mp3
2.4M
بخش پنجم | شعرخوانی در مدح امام رضا علیه السّلام 🎥 ششمین محفل شعر عاشورایی "هم‌نوا با نینوا" 🗓 یک‌شنبه ۱۶ محرّم الحرام ۱۴۴۴ 🎙 با نوای: حجة الإسلام () 📍مدرسۀ علمیّۀ نورالرّضا علیه السّلام 🏷 علیه السّلام 🆔 @noororreza
محفل شعر عاشورایی هم نوا با نینوا | قصیده مدح أمیرالمؤمنین علیه… - حجة الإسلام شیخ علی مقدّم (عاصی خراسانی).mp3
4.58M
بخش ششم | قصیده‌ای در مدح أمیرالمؤمنین علیه السّلام 🎥 ششمین محفل شعر عاشورایی "هم‌نوا با نینوا" 🗓 یک‌شنبه ۱۶ محرّم الحرام ۱۴۴۴ 🎙 با نوای: حجة الإسلام () 📍مدرسۀ علمیّۀ نورالرّضا علیه السّلام 🏷 علیه السّلام 🆔 @noororreza
محفل شعر عاشورایی هم نوا با نینوا | غزل مدح أمیرالمؤمنین علیه السّلام - حجة الإسلام شیخ علی مقدّم (عاصی خراسانی).mp3
2.03M
بخش هفتم | غزلی در مدح أمیرالمؤمنین علیه السّلام 🎥 ششمین محفل شعر عاشورایی "هم‌نوا با نینوا" 🗓 یک‌شنبه ۱۶ محرّم الحرام ۱۴۴۴ 🎙 با نوای: حجة الإسلام () 📍مدرسۀ علمیّۀ نورالرّضا علیه السّلام 🏷 علیه السّلام 🆔 @noororreza
هدایت شده از علی مقدم
گیرم که به توبه نیز نائل گشتم با خاطره ی گناه باید چه کنم؟!
هدایت شده از علی مقدم
بر کرده ی ناصحیح ، رحمی بنما هرچند شدم وقیح ، رحمی بنما یارب ز گناهِ خلوتم میترسم یا مَن سَتَرَ القَبیح ، رحمی بنما
حلقۀ رندان
🎥 گناهی که موجب بهشت رفتن می شود! 🔸ففِرُّوا إِلَی اللَهِ؛ اگر آدم بخواهد فرار کند، باید برود در دام
شرمندگیِ بعدِ گُنه دستِ ما گرفت در سلک ما گناه‌ هم اهل شفاعت است قلّاب گشته ام‌ که بگیرم‌ ز دامنت قدِّ خمیده زیرِ گُنَه نیز نعمت است عاصی مگر گناه به فریاد ما رسد "ابر سیاه حامل باران رحمت است" @ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
اهمیت زبان عربی بین شاعران فارسی_1_1.mp3
3.61M
به مناسبت بزرگداشت برشی از جلسه اول حافظ خوانی ۵ تیر ۱۴۰۲ "معروف ترین شعر از معروف ترین شاعر فارسی زبان، ملمّع است" _اهمیت زبان عربی و کلمات قرآنی نزد شاعران بزرگ فارسی _طرفداران عربی زدایی، با زبان فارسی و بزرگترین شاعران فارسی آشنا نیستند _بدون آشنایی با زبان عربی و قرآن، استاد تمام شدن در ادبیات فارسی محال است _اشاره ای به استفاده های عربی در شعر شاعران بزرگ _سرّ کثرت تلمیحات قرآنی در مکتب خراسانی و عراقی و کثرت مدّعامثل در مکتب هندی @ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلّی الله علیک یا اباعبدالله آیت الله سیدعزالدین زنجانی رحمه الله: ماجرای امام حسین (علیه السلام) و سائل . وقتِ کرم ز فرط حیا از گدای خود سر را نکرده است به پیش گدا بلند از فرط لطف توست طلبکار گشته ایم اینجا گدا ز لطف تو سازد صدا بلند @ASI_khorasani